تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه
اکنکار بر این باور است که انسان علاوه بر جسم، دارای بعد دیگری است که از آن با نام روح یاد میشود. این روح باوری به طور فزایندهای با باور تناسخ و بازتنیابی عجین بوده و با آن درآمیخته است. براساس باور اکیستها ارواح انسانی پس از آنکه وارد محیط تحتانی شدند میبایست کالبدی از گوشت و خون برگزینند تا بتوانند در ارتعاشات جهانهای پائین دوام آورند. ارواح نخستین جسمی را برگزیده و در آن سکنی گزیدند. این موجود ضعیف که نه چنگ و دندانی داشت و نه از قدرت عضلانی بالایی برخوردار بود، زندگی سختی را در پیش گرفت. او قربانی درنده خویی و حملات جانوران دیگر می¬شد. بالاخره این انسان توانست راهی برای محافظت از خود بدست آورد. او با پناه بردن به شاخههای درختان بر فراز آنها خانههای خود را بنا نهد. اکنکار معتقد است این موجود توانست به سرعت قابلیت حرکت میان درختان و پرشهای اعجاب انگیز خود را از شاخهای به شاخه دیگر ارتقا دهد.
از این سخنان اکنکار بر میآید که ایشان نیز به نظریه تکامل داروینی معتقدند. گویا اکنکار نیز پیشینهی تاریخی انسانی را در میان میمونها و بوزینهها جستجو میکند. این سخن آنگاه قوت میپذیرد که کتاب مقدس اکنکار پس از بیان روند گفته شده مینویسد:
اما روزی فرا رسید که مجبور شد بر خاک زمین فرود آید و عمو زادگانش را که هنوز بر شاخ درختان لانه میکردند، ترک گوید.(پال توئیچل، شریعت کی سوگماد، ج1، ص 91-92.)
در این تلقی از انسان، بشریت با پیشینه میمونها و بوزینهها گره خورده است. البته خدا شدن انسان نیز باور دیگری است که اکنکار بدان معتقد است و در پایان همین گفتار بدان خواهیم پرداخت. اما اکنکار نمیتواند برای خدا شدن انسانهایی که از نسل بوزینگان هستند پاسخ درخوری ارائه دهد.
به هرحال تکامل انسان با هبوط از درختان بر سطح زمین، حرکت بر روی چهار دست و پای، سپس گام نهادن بر روی دو پای خود و آنگاه اندیشیدن و قدرت تفکر یافتن ادامه مییابد. در اینجا اکنکار به گونهای سخن میگوید که گمان میرود انسان اندیشیدن را در برههای از تاریخ بدست آورده است و لذا اندیشه در فطرت و ذات انسانی ریشه¬ای نداشته است.
بر اساس باور اکیستها انسان پس از این مرحله به عنوان اشرف مخلوقات شناخته شده است.
در نظریه تکاملگرایی اکنکار انسان زندگی خود را با ساخت و سازها ادامه داده و به تشکیل قبائل رسیده است. اولین تمدن بشری اینچنین شکل گرفته است. با خلق این تمدن نیز اولین استاد در قید حیات اکنکار که نامی هم نداشت پا به عرصه تبلیغ نهاد.
«شریعت کی سوگماد» پس از بیان این مراحل به نژادهای آدمی می¬پردازد.
نوشته شده توسط عبدالحسین مشکانی
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.