رمز سعادت ۲ /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

گفتگو با دانشجوی اهل سنت


یکی از اعمالی که از نظر ارتقاء معنوی تاثیر بسزایی بر روی انسان دارد، هدایت افراد به صراط مستقیم و جلوگیری آنها از انحرافات فکری و اخلاقی است. در حدیث قدسی خداوند متعال به حضرت موسی می فرماید:   « اگر گمراهی را که از درگاه من دور افتاده به راه آوری برای تو از عبادت صد سال،که روز ها را روزه بداری و شبها را نماز به پای داری، بهتر است. موسی عرض کرد: دور افتاده از درگاه تو کیست؟ فرمود: کسی که نسبت به امام زمانش جاهل است و او را نمیشناسد». (1)   این حدیث شریف صراحتا" می فرماید که هدایت افراد گمراه بسوی مکتب اصیل شیعه، تاثیری که بر روی انسان هدایت کننده دارد به مراتب بیشتر از عبادات شخصی وی می باشد. نماز شب که ثواب بزرگی برای آن ذکر شده است(2)، در مقایسه با راه نمایی فکری افراد و آشنا کردن آنان با مبانی فکری شیعه بخصوص امامت ائمه علیهم السلام نقش کمی ایفا میکند. لذا دانشجویان محترمی که می توانند با زائران خانه خدا ارتباط برقرار کنند، با آشنا کردن افراد منطقی و غیر متعصب با مکتب حیاتبخش شیعه، به ثوابی بیش از صد سال نماز شب و روزه داری نائل می آیند. و این رمزی برای سعادت می باشد.  مسیر بحث، ا ثبات خلافت بلافصل امیرالمؤمنین (علیه السلام) از طریق قرآن کریم و احادیث مورد قبول شیعه و سنی می باشد. اولین آیه که بدان استناد می کنیم آیه 60 سوره نساء است که می فرماید: « یا ایها الذین امنو اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم فان تنازعتم فی شییء فردوه الی الله و الرسول ان کنتم تؤمنون بالله و الیوم الاخر ذلک خیر واحسن تاویلا ؛ ای ایمان آورندگان، از خداوند و پیامبر و صاحبان امرتان اطاعت نمایید و اگر در چیزی اختلاف کردید آن را به خدا و پیامبرش برگردانید، اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید.»   در این آیه شریفه لفظ « اطیعوا » که در مورد پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله آمده است به اصطلاح «مطلق» است و مقید به هیچ شرطی نیست یعنی هر چه را پیامبر اکرم فرمودند بی هیچ کم و کاستی باید اطاعت نمود. همانند آیه 8 سوره حشر که می فرماید: « و ما اتیکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا ؛ آنچه پیامبر(صلوات الله علیه و آله) به شما داده بگیرید و به آن عمل کنید و از آنچه نهی فرموده، دوری کنید.»   این آیه نیز اثبات کننده اطاعت بی قید و شرط از رسول خداست. در آیه 60 سوره نساء « اولی الامر » با و او به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله عطف فرموده یعنی اطاعت از اولی الامر دقیقا عین اطاعت از پیامبر اکرم صلوات الله علیه وآله می باشد. در واقع همان طور که اطاعت از پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله مطلق و بدون شرط است اطاعت از اولی الامر نیز باید بدون قید و شرط و مطلق باشد. بنابراین « اولی الامر » باید علم کامل به تمامی احکام دین داشته باشند و مرتکب هیچ اشتباه و خطایی نشوند اما اگر از احکام بی اطلاع باشند یا دچار اشتباه و گناه بشوند، دستورات متناقض با دستورات پیامبر اکرم صلوات الله علیه وآله، به مردم می دهند. زیرا پیامبر صلوات الله علیه وآله به مردم دستوری داده و اینان از روی جهل یا خودپرستی و جاه طلبی، مردم را از آن نهی می‌کنند. یا پیامبر اکرم مردم را از چیزی نهی میکنند و اینان از سر نادانی و معصیت به آن امر میکنند در این حال مردم متحیر می مانند که کدام فرمان را انجام دهند، که اطاعت از یکی مخالفت با دیگری است که آن مخالفت، خلاف رضای خداوند است ... بعلاوه در جامعه هرج و مرج پیش میآید زیرا بعضی دستور ولی امر را انجام داده و برخی بدلیل امر پیامبر اکرم، با آن مخالفت می نمایند. قرآن کریم نیز صراحتا در آیات متعددی می فرماید که از « مسرفین و مکذبین و غافلان »، اطاعت نکنید (3) یعنی در یک کلمه از «غیر معصوم» اطاعت نکنید.  این نکته آنقدر بدیهی است که اگر چه خداوند متعال، احسان و شکرگزاری از والدین را قرین اطاعت از خود ساخته است(4)،در عین حال، در مواردی که والدین امر به شرک کنند، اطاعت از آنها را ممنوع فرموده است: « فلا تطعهما » (5) یعنی از آنها اطاعت نکن. طبیعی است که اگر احتمال خطا در مورد اولی الامر نیز مطرح بود، خداوند میفرمود که اگر (مانند والدین) خطا کردند، اطاعت نکنید(6) چون مسائل اجتماعی بسیار مهمتر از مسائل فردی است و اینکه شرطی همراه اطاعت از اولی الامر ذکر نشده است دلیل مطلق بودن آن اطاعت است و دستور اطاعت مطلق. از اولی الامر، دلیل بر عصمت آنان می باشد. این مطلب آنقدر روشن است که فخر رازی که مفسری متعصب از اهل سنت است در تفسیر کبیر خود اعتراف نموده است که "اولی الامر" باید معصوم باشند. (7) بدین ترتیب آیه کریمه، اطاعت به طور مطلق را از غیر معصوم جایز نمی داند. لذا حاکمان، فرماندهان نظامی، عالمان دین، صحابه و ... (که اهل تسنن آنها را مصداق اولی الامر می‌دانند) به دلیل اینکه احتمال خطا و گناه در ایشان می‌رود، نمی توانند به طور مطلق، قابل اطاعت باشند. بخصوص که تاریخ نیز گزارشات بسیاری از خطاها و اشتباهات این حاکمان بعد از پیامبر داده است که در نقطه اوج آن اشتباه و جنایت یزید در برابر امام حسین(ع) و خاندان پیامبر(ص) بود.  بعضی برای رفع تناقض بین اولی الامر و پیامبر اکرم(ص) در جواب گفته اند: از اولی الامر به شرطی که مقید به کتاب و سنت باشند اطاعت می کنیم.این کلامی ناصواب است زیرا قرآن اطاعت از اولی الامر را مشروط به تقید کتاب و سنت نیاورده، بلکه به طور مطلق ذکر فرموده است. در نتیجه مصداق اولی الامر در آیه شریفه تنها معصومان خواهد بود. بعلاوه مرجع تشخیص اینکه اینان مطابق قرآن و سنت عمل کنند کیست ؟ هر گروهی عمل خود را ا ستناد به قرآن میدهد و چه کسی به طور تضمینی میتواند ثابت کند آیا عمل این حاکم مطابق با قرآن هست یا نه ؟ بعلاوه با فرض اینکه مرجعی و گروهی بتواند بطور قطعی مشخص نماید که عمل این حاکمان مطابق قرآن هست یا نه، اینان از خود حاکمان، بالاتر بوده و آنها را باید اطاعت نمود!! نتیجه اینکه باید جستجو کنیم که بعد از پیامبر اکرم چه کسانی از علم کامل، پاکی و عصمت برخوردار و از پلیدی‌ها دور بوده اند تا آنان را اولی الامر خود قرار دهیم و از آنان اطاعت بی قید و شرط کنیم.  خداوند متعال می فرماید: «انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛ خداوند اراده فرموده که پلیدیها را از شما اهل بیت دور گرداند و شما را پاک گرداند.»(9)   یعنی اهل بیت علیهم السلام، از خطا و اشتباه و گناه دور بوده، معصوم هستند. برای اینکه متوجه شویم اهل بیت شامل چه کسانی می شوند به حدیث کساء، توجه فرمایید: پس از اینکه آیه تطهیر (انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس ... ) نازل شد پیامبر اکرم(ص) حضرت علی علیه السلام، حضرت زهرا علیها السلام و حسنین علیهما السلام را زیر عبای خود ( کساء) جمع فرموده و به خداوند عرض کرد: « اللهم ان هؤلاء اهل بیتی فا ذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا ؛ پروردگارا اینان اهل بیت من هستند پس از آنان پلیدی را دور گردان و آنان را پاک بنما».(10)   در این حدیث (که آنرا از منابع اهل تسنن نقل کردیم) پیامبر اکرم اهل بیت را امیرالمومنین، حضرت صدیقه و حسنین (علیهم السلام)، معرفی فرمودند. از جمع کردن حدیث کساء با آیه تطهیر این نتیجه بدست می آید که اهل بیت علیهم ا لسلام، معصوم و از هر گونه خطا و اشتباه بدور هستند. فخر رازی مفسر اهل تسنن با اینکه می پذیرد که اولی الامر باید معصوم باشد از روی تعصب می گوید فردی را نمیشناسیم که عصمت داشته باشد (11) در حالی که اولا تاریخ گواهی می دهد که از اهل بیت علیهم السلام هیچگونه پلیدی و رجسی دیده نشد و همگان اعتراف به پاکی این خانواده دارند.ثانیا با افزودن حدیث کسا به آیه تطهیر (احزاب_34) مرجع اولی الامر مشخص می شود که فردی جز امیرالمؤمنین و فرزندانشان(علیهم السلام) نیست.  البته این بحث شاخ و برگ‌هایی هم دارد که چون سعی بر اختصار است از آنها صرف نظر می‌کنیم و در صورت طرح سؤالات از دوستان دانشجو، در بخش پرسش وپاسخ،بقیه جوانب آنرا توضیح خواهیم داد. در خاتمه با صرف نظر کردن از انبوه روایات شیعه که اولی الامر را به ائمه اطهار تفسیر نموده اند، با ذکر احادیثی از کتب اهل سنت، مصادیق اولی الامر را روشن می کنیم:   ابو حیان اندولسی مغربی می‌نویسد این آیه در شأن علی (علیه السلام) و فرزندانش نازل شده است.   دانشمند اهل تسنن ابوبکر بن مؤمن شیرازی می‌نویسد: آیه فوق درباره علی (علیه السلام)، نازل شده، آن هنگام که در جنگ تبوک پیامبر او را جانشین خود در مدینه کرد، ایشان عرض کرد آیا مرا نزد زنان و کودکان در شهر می گذارید؟ حضرت فرمودند: آیا دوست نداری برای من به منزله هارون برای موسی باشی هنگامی که به او فرمود جانشین من در قومم باش و به اصلاح امور بپرداز. سپس آیه « اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر... » را قرائت فرمودند. حاکم حسکانی دانشمند سنی می نویسد: علی (علیه السلام) می گوید: از پیامبر اکرم پرسیدم اولی الامر (در آیه) چه کسانی هستند؟ فرمودند: تو اولین آنها هستی.(13)   سؤال: با توجه به آیه « یا أیها الذین آمنوا أطیعوا الله و أطیعوا الرَّسولَ و اولی الامرِ مِنکُم فإن تَنازَعتُم فی شیءٍ فَرُدُّوهُ إلی اللهِ و الرَّسولِ إن کنتم تُؤمِنون بِاللهِ و الیَوم الآخِر ذلک خَیرٌ وَ أحسنُ تَأویلاً » (نساء، آیه 59) چگونه امامت امیرالمؤمنین(ع) را ثابت می کنیم؟     پی‌نوشت‌ها: 1- تفسیر امام حسن عسگری علیه السلام (ص341)_مکیال المکارم (ج 2)(ص 392) 2- سوره سجده، آیه 17؛ در مورد مومنینی که به شب زنده داری و انفاق می پردازند، می فرماید: «و کسی نمی داندکه چه جزایی که باعث روشنی چشم می شود برای آنان به پاداش نیکوکاریشان ذخیره شده است.» 3- سوره شعرا (آیه 51) و سوره قلم (آیه 8) و سوره کهف (آیه 29) 4- سوره لقمان (آیه 14) 5- سوره لقمان (آیه 15) 6- تفسیر المیزان (ج 4) (ص568) 7- تفسیر کبیر فخر رازی (ج 10)(ص 144) به نقل از تفسیر نمونه (ج3)(ص 439) 8- سوره احزاب (آیه 34) 9- صحیح ترمذی(ج 12) (ص85) 10- تفسیر کبیر فخر رازی (ج 10)(ص 144) 11- بحر المحیط(ج 3) (ص278) به نقل از تفسیر نمونه (ج3)(ص 433) 12- احقاق الحق (ج 3) (ص435) به نقل از تفسیر نمونه (ج3)(ص 433) 13- شواهد التنزیل - الحاکم الحسکانی ج 1 ص 189: « حدثنی سلیم بن قیس الهلالی عن علی قال: قال رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم): شرکائی الذین قرنهم الله بنفسه وبی و أنزل فیهم: (یا أیها الذین آمنوا أطیعوا الله و أطیعوا الرسول ... ) الایة ... قلت: یا نبی الله من هم؟ قال: أنت أولهم. » .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image