تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

بعد واقعه غدیر پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برای تثبیت خلافت علی (علیه السلام) چه کارهایی کرده بود ؟ و چرا انصار در کنار دیگران به مخالفت با اوامر پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برخاستند؟


تاریخ درباره بسیاری از حوادثِ مقطع زمانی بین غدیر و وفات پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ساکت مانده است امّا کالبد شکافی دو پدیده مهم آن عصر ما را به اهتمام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بر گزینش جانشین و گستره تلاش‏های مخالفان آن حضرت، آشنا می‏سازد. این پدیده‏ها عبارت است از:1- سپاه اسامه 2- مخالفت با نگارش وصیت مهم رسول خدا.توضیح این دو واقعه:1. سپاه اسامه: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در واپسین روزهای زندگی‏اش فرمان داد لشکری عظیم به فرماندهی جوانی نورس به نام اسامة بن زید به سمت دورترین مرزهای کشور اسلامی (مرزهای روم) رهسپار شود[1]. کالبد شکافی دقیق این جریان نشان می‏دهد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در راستای تثبیت جانشینی حضرت علی (علیه السلام) به چنین اقدامی دست یازید زیرا: الف) در آن هنگام و در آستانه وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خالی کردن مرکز حکومت از نیروهای نظامی و ارسال آن به دورترین نقاط به صلاح جامعه نبود چون احتمال داشت پس از وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بسیاری از نومسلمانان قبایل اطراف سر به شورش بردارند و کیان جامعه اسلامی در معرض تهدید قرار گیرد. آنچه این تصمیم‏گیری را در نظر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) منطقی جلوه می‏داد، دور ساختن مخالفان جانشینی حضرت علی (علیه السلام) از مدینه بود.ب) انتصاب جوانی 18 ساله[2]به مقام فرماندهی لشکر و عدم توجّه به اعتراضات اصحاب جز از کار انداختن مهم‏ترین[3]دستاویز مخالفان جانشینی علی (علیه السلام) هیچ توجیهی نداشت زیرا اسامة بن زید که از جهاتی چون سابقه مسلمانی، شرافت، شجاعت و کاردانی سر آمد اصحاب به شمار نمی‏آمد و از نظر سنی حدود 15 سال از علی (علیه السلام) کوچک‏تر بود- با توجّه به آن‏ که در بسیاری از ویژگی‏ها با حضرت علی (علیه السلام) قابل مقایسه نمی‏نمود- در مقام فرماندهی سپاهی عظیم و متشکل از بزرگان صحابه مانند ابوبکر، عمر، ابو عبیده جراح، عثمان، طلحه، زبیر، عبدالرحمان بن عوف و سعد بن ابی وقاص قرار گرفت.ج) دقّت در ترکیب سپاه اسامه نشان می‏دهد تمام کسانی که احتمال داشت با جانشینی حضرت علی (علیه السلام) مخالفت ورزند، ملزم بودند در این سپاه شرکت جویند. و کسانی که به بهانه بیماری پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از اردوگاه به مدینه باز می‏گشتند، با جمله تأکیدی «لعن الله من تخلف عن جیش اسامة»[4]روبه رو می‏شدند. در مقابل، یاران و موافقان جانشینی حضرت علی (علیه السلام) چون عمار، مقداد و سلمان از حضور در این سپاه معاف گشتند و ملزم شدند در مدینه به سر برند[5].2. پیشگیری از نگارش وصیت: این پدیده در واپسین روزهای حیات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تحقّق یافت. در آن روزها، پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که احتمالاً با بالاگرفتن زمزمه‏های مخالفت با جانشینی حضرت علی (علیه السلام) به شدت نگران اوضاع شده بود، دستور داد ابزار نوشتن آماده سازند تا سندی صریح و ماندگار برجای گذارد و از گمراهی امت جلوگیری کند. مخالفان که این دستور را با نقشه‏های چند ماهه خویش ناسازگار می‏دیدند، به شدت نگران شدند و با هزیان گو خواندن کسی که جز وحی چیزی بر زبان نمی‏راند، از نگارش این سند جلوگیری کردند.تاریخ در این‏جا تنها از یک تن نام می‏بَرد[6]امّا آشکار است که تنها یک نفر- بی آن ‏که جریانی نیرومند پشتیبانش باشد- نمی‏تواند با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مقابله کند. از این رو، بعضی از نصوص، گوینده این عبارت را جمع دانسته و از کلمه «قالوا» استفاده کرده‏اند[7]. نخستین کسانی که با هدف تعیین خلیفه‏ای جز حضرت علی (علیه السلام) در سقیفه گرد آمدند، انصار به شمار می‏آمدند. آن هم انصاری که در همه جا به پیروی محض از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) زبانزد بودند و دوستی شان با خاندان آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) به ویژه حضرت علی (علیه السلام) بر همگان ثابت شده است. راستی چرا انصار؟ و چرا با این عجله، آن هم در حالی که هنوز بدن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) غسل داده نشده است؟ شواهد تاریخی، نشان می‏دهد انصار هرگز از جانشینی شخصیتی مانند حضرت علی (علیه السلام) هراسناک نبودند و او را ادامه دهنده راه پیامبر اکرم (ص)می‏دانستند.اقدام عجولانه آن‏ها در درک نکته‏ای حیاتی ریشه دارد. آن‏ها با تیز بینی دریافته بودند که شانسی برای به قدرت رسیدن حضرت علی (علیه السلام) وجود ندارد. مخالفت یاران بزرگ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با راه افتادن سپاه اسامه و نیز مخالفت آنان با نگارش وصیت از سوی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و به احتمال فراوان، حوادث دیگری که تاریخ ما را از آن بی خبر گذاشته است، انصار را به این نتیجه رسانده بود که مهاجران اندیشه به دست گرفتن حکومت در سر می‏پرورانند و احتمال دارد قریشیانی که سرانشان در نبرد با نیروهای انصار حامی پیامبر به قتل رسیدند، با بهره‏گیری از پیوند نزدیک قریش و مهاجران در پی انتقام بر آیند. بنابراین، به سقیفه شتافتند تا طرفداران غصب حق علی (علیه السلام) را دست کم از به دست گرفتن کامل قدرت باز دارند و به منظور حفظ جامعه انصار از توطئه‏های آتی، سهمی از قدرت به دست آورند.پس انصار و مردم مدینه همگان حادثه غدیر را به یاد داشتند و دلالت آن بر تعیین جانشین را مسلم می‏دانستند امّا مشاهده تلاش‏های کسانی که در جهت مخالفت علنی با غدیر گام بر می‏داشتند و حرکت طرفداران آن واقعه آسمانی را به شدیدترین روش ممکن سرکوب می‏کردند، آن‏ها را از هرگونه تلاش در جهت احیای یاد غدیر باز می‏داشت.پی نوشتها:[1]طبقات، محمد بن سعد کاتب واقدی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج 4، ص 54- 58.[2]طبقات، محمد بن سعد کاتب واقدی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج 4، ص 55[3]طبقات، محمد بن سعد کاتب واقدی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج 4، ص 54 و 56[4]الملل و النحل، محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تصحیح شیخ احمد فهمی محمد، ج 1، ص 14[5]السقیفه، ص 81[6]من حیاة الخلیفة عمربن الخطاب، عبدالرحمن احمد البکری، تعلیق سید مرتضی رضوی ص 101- 107[7]من حیاة الخلیفة، عمربن الخطاب، عبدالرحمن احمد البکری، تعلیق سید مرتضی رضوی ص104 .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image