دلیل سحر نبودن قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

چگونه میتوان اثبات کرد قران و دلیل اینکه نمیشود آن را تحریف کرد، سحر بودن آن نیست؟


پاسخ اجمالی: عدم تحریف قرآن به اعجاز الهی آن بر می گردد . و اعجاز و سحر گر چه هر دو علت دارند اما اعجاز علتش ماورائی و الهی و غیر قابل آموزش و فرا گیری است اما سحر و جادو شعبده این طور نیستند. علاوه این که سخنان قرآن مانند حرفهای معمولی افراد بشر نیست و سراسر آن گواهی می دهد که از منبع غیبی سر چشمه گرفته است . در قرآن منافع هیچ گروهی در نظر گرفته نشده وهمه اش دعوت به پاکی وصداقت ودوری از تقلب ونیرنگ است جاذبه خاصی که افراد را بطرف خود می کشاند وحرفهای آن دلنشین ومطابق با طبع بشری است این که گذشت زمان آنرا منسوخ ننموده ومحتوای آن همواره تازگی دارد ,هماهنگی وانسجام مطالب آن,اسلوب ویژه که نه شعر است نه نثر ,الفاظ کوتاه وعمق معانی که در طول قرنها دانشمندان را مجذوب خود نموده وتفسیر های متعدد نتوانسته همه ابعاد آنرا روشن کند وگذشت زمان ابعاد جدیدتری را آشکار می کند همه این مسائل نشان می دهد قرآن کریم ساخته وپرداخته فکر بشر نیست.پاسخ تفصیلی: براى توضیح مطلب به نکات زیر دقت کنید:1- از مطالعه آیات قرآن کریم درباره انبیا چنین به دست مى دهد که همواره مخالفان با نسبت سحر به پیامبران سعى در ابطال معجزه آنان را داشتند. قرآن کریم این مبارزه با پیامبر اکرم(ص) را چنین نقل مى کند: «{/Bإِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ. ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ. ثُمَّ نَظَرَ. ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ. ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اِسْتَکْبَرَ. فَقالَ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ یُؤْثَرُ إِنْ هذا إِلاَّ قَوْلُ اَلْبَشَرِ{w1-32w}74:25-18/}؛ او (براى مبارزه با قرآن) اندیشه کرد و مطلب را آماده ساخت مرگ بر او باد چگونه (براى مبارزه با حق) مطلب را آماده کرد با هم مرگ بر او چگونه مطلب (و نقشه شیطانى خود) را آماده نمود سپس نگاهى افکند بعد چهره در هم کشید و عجولانه دست به کار شد سپس پشت (به حق) کرد و تکبر ورزید و سرانجام گفت: این (قرآن) چیزى جز افسون و سحرى همچون سحرهاى پیشینیان نیست این فقط سخن انسان است (نه گفتار خدا) » (سوره مدثر، آیه هاى 18 الى 25) (او [براى مبارزه با پیامبر اکرم(ص)] اندیشه کرد. در این آیات داستان یک برنامه ریزى یک مبارزه بر علیه پیامبر آمده است که در آن پس از طراحى ها و برنامه ریزى ها راه مبارزه را در این دیدند که قرآن را سحر معرفى کنند سحرى که از قدیم نیز مرسوم بوده تا از این طریق سخن بشر نه خدا تلقى گردد و در نتیجه اعتماد به مردم به آن سلب شود. (براى مطالعه بیشتر ر.ک: تفسیر نمونه، ص 227 - 231). 2- معجزات دیگر پیامبران نیز از سوى مخالفان با اتهام سحر مواجه بوده است. درباره معجزات حضرت موسى(ع) مى فرماید: {/B«قالَ مُوسى أَ تَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَکُمْ أَ سِحْرٌ هذا وَ لا یُفْلِحُ اَلسَّاحِرُونَ {w1-14w}10:77/}؛ موسى به آنان گفت آیا به رسول و آیات حق که براى هدایت شما آمد نسبت سحر مى دهید و حال آنکه ساحران را هرگز فلاحى نخواهد بود». (سوره یونس، آیه 77). درباره معجزات حضرت عیسى(ع) مى فرماید: «{/Bإِذْ قالَ اَللَّهُ یا عِیسَى اِبْنَ مَرْیَمَ اُذْکُرْ{w1-8w}5:110/} ... {/Bإِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَقالَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِینٌ {w64-75w}5:110/}؛ اى پیامبر مردم را متذکر گردان که خدا به عیسى بن مریم گفت: به خاطر بیاور ... وقتى که تو با معجزاتى روشن به هدایت آنها آمدى و کافران بنى اسرائیل باز گفتند این جز سحرى آشکار نیست». (سوره مائده، آیه 110).3- سحر و معجزه شباهتهایى دارند که باعث مى شود گاه سحر با معجزه خلط شود و کافران از همین مشابهت سوء استفاده مى کردند و به معجزات پیامبران نسبت سحر مى دادند. این مشابهت ها در دو جهت است: جهت اول این که معجزه و سحر هر دو عملى خارق عادت و عجیب دیده مى شوند یعنى هر دو چنان به نظر مى رسد که با روند متعارف و شناخته شده ناسازگارند. جهت دوم مربوط به اثر و کاربرد آن است و کفار از این جهت اشتراک نیز بهره مى جستند. سحر معمولاً براى جدا کردن دوستان از یکدیگر به کار مى رفت و این نکته در قرآن نیز آمده است که فرمود: {/B«فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ اَلْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ {w41-49w}2:102/} ...؛ چیزهایى مى آموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند، (بقره، آیه 102). در معجزه نیز مشابه این اثر وجود دارد، یعنى زمانى که مردم در شرک یک دست و هم دلند معجزه پیامبران برخى را خداپرست مى کند و این باعث جدایى دوستان قدیم مى شود. (براى مطالعه این جهت دوم رجوع کنید به: تفسیر نمونه، ج 25، ص 229). اما سحر و معجزه هر یک ویژگى هاى خود را دارد که آن دو را از یکدیگر جدا مى کند. آن ویژگى ها عبارتند از:اول) معجزه بدون تعلیم و تعلم و از سوى خداوند است در حالى که سحر قابل تعلیم و تعلم است. دوم) معجزه از آن رو که غیر قابل تعلیم و تعلم است قابل تکرار نیست و دیگران نمى توانند انجام دهند، در حالى که سحر قابل تکرار از سوى دیگران است.سوم) معجزه همواره با تحدّى همراه است یعنى صاحب معجزه مردم را دعوت مى کند که اگر مى توانید این عمل را انجام دهید (براى مطالعه تحدى قرآن مى توانید آیات زیر را مطالعه کنید: اسراء/88، هود/13 و بقره/23) در حالى که ساحران این ادعا را ندارند چرا که مى دانند این عمل قابل تکرار است. چهارم) سحر با سحر دیگر باطل و مغلوب مى شود، ولى معجزه هرگز. پنجم) نوع مبارزه پیامبران با نسبت سحر متفاوت است. گاه به این صورت بوده است که معجزه آنان در مقابل مردم سحر ساحران را باطل کند تا معلوم شود که معجزه آنان از سنخ سحر نیست و چه بسا خود ساحران اعتراف به آن کنند. مانند مقابله معجزات حضرت موسى(ع) با سحر ساحران. گاه نیز معجزه به صورت تحدى و مبارزه طلبى است. قرآن این صورت دوم را براى مبارزه برگزیده است. آیات تحدى قرآن در همین پاسخ معرفى شده است. در برخى از منابع دوازده تفاوت براى معجزه و دیگر خوارق عادات ذکر شده است.براى آگاهى بیشتر ر.ک: رهبران راستین، شهید هاشمى نژاد. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image