آيا اسلام در اقتصاد داراى نظريه ى جامع و مستقلى هست؟ و آيا اقتصاد اسلامىِ امروز ما جواب گوى نياز بشريت در زمينه ى اقتصاد مى باشد؟

در اسلام، حقوق و احكام مالى وجود دارد; از اين حقوق مى توان خطوط كلى به هم پيوسته اى كه در راستاى تأمين هدف مشخصى است به عنوان نظام اقتصادى استنباط نمود; آن چنان كه گام اول اين استنباط نظام اقتصادى را شهيد صدر 50 سال قبل در قالب اقتصادنا برداشت. هر جامعه اى كه نظام اقتصادى مستقل داشته باشد مى تواند نظريات علم اقتصاد را بر اساس آن با روش علمى پذيرفته شده بازسازى و هم آهنگ با آن نظام سازد; مثلا در نظام اقتصاد اسلامى بهره[ پول (ربا) ممنوع است; بر اساس اين ممنوع بودن بهره ى پول، مى توان كليه ى نظريات علمى مربوط به بهره ى پول را كه در علم اقتصاد مطرح است، بازساى نمود و نظريه ى حركت پول در جامعه را بر اساس مشاركت و در نتيجه جاى گزينى نرخ سود سرمايه به جاى نرخ بهره را مطرح نمود. اين جايگزينى نرخ سود سرمايه به جاى نرخ بهره در هر زمان قابل تطبيق و اجرا است و محدود به زمان خاصّى نمى باشد; آن چنان كه ممنوع بودن بهره و پىآمدهاى منفى آن در چارچوب زمان خاص با جامعه ى خاص نمى گنجد. منبع جهت مطالعه بيشتر جهت توضيح بيش تر مراجعه شود به «البنك الربوبى فى الاسلام» تأليف شهيد صدر. .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش

لینک کوتاه