مظالم / احکام مظالم / استفتائات مظالم / آیت الله محمد فاضل لنکرانی /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

لطفاً معنا و حکم مظالم عباد را بیان فرمایید.


مظالم عباد(1) اصطلاحاً به اموال و بدهیهایى گفته مى شود که انسان از روى ظلم و بى عدالتى از بندگان خدا گرفته و نپرداخته است و حکم شرعى آن این است که اگر صاحب آنها را مى شناسد باید عین اموال را به آنها بدهد و اگر عین تلف و مصرف شده، باید مثل یا قیمت آنها را بپردازد و اگر صاحب آنها رانمى شناسد و معلوم نیستند این اموال و بدهیها، ولو در ذمه شخص باشد، از مصادیق مجهول المالک مى شود(2) ضمناً، آنچه در ماشینهاى عمومى و مسافربرى از طرف صاحبش جا مى ماند یا در مغازه ها، از مشترى جا مى ماند، یا در مسافرخانه و امثال آن جا مى ماند و پولى که اشتباهاً و اضافى به انسان داده مى شود و بعداً متوجه مى شود، یا بدهى و خسارتى که شخص به دیگرى وارد کرده و مثلاً ضرر مالى یا بدنى که موجب دیه شده و جبران نکرده و آنچه از این قبیل امور است همه دین است که اگر طرف را مى شناسد واجب است بهر نحو او را راضى کند و اگر او را نمى شناسد باید پس از یأس از شناسایى صاحب آن، بعنوان مجهول المالک و مظالم عباد به فقیر غیر سید صدقه داده شود، و همچنین کلیه حقوق مالى که انسان به دیگران مدیون شده (مثل نفقه زن و اجرت کارگر و حتى کتک زدن به کودک خود که موجب دیه شده باشد) و دسترسى به آنها یا ورثه آنها ندارد یا نمى تواند آنها را شناسایى کند، در تمام این موارد واجب است به مقدار یقینى، به عنوان مجهول المالک و مظالم عباد، به فقیر غیر سید صدقه بدهند و خود را برىءالذمه کنند. پی نوشت: 1 ـ المَظْلِمَة بکسر اللام ما تطلبه عند الظالم و اسم ما اخذ منک ظلماً، تقول عند فلان مَظْلِمَتى، ج مَظالِم: اقرب الموارد. 2 ـ مرحوم شیخ حر عاملى در وسائل الشیعه، جلد 11، ص 342 بابى تحت عنوان «باب وجوب ردالمظالم الى اهلها» منعقد کرده و روایاتى نقل فرموده است یکى از آنها فرمایش امام صادق (علیه السلام) به ابى بصیر است که فرمود: من اکل من مال اخیه ظلماً و لم یردّه الیه اکل جذوة من النار یوم القیمه. و نیز در جلد 12، ص 144 بابى تحت عنوان مظالم عباد مطرح فرموده و در آنجا روایت ذیل را نقل کرده است. محمد بن یعقوب، عن على بن محمّد بن بندار، عن إبراهیم بن إسحاق؛ عن عبدالله بن حمّاد، عن على بن أبى حمزة قال کان لى صدیق من کتّاب بنى امیة فقال لى: استأذن لى على أبى عبدالله(علیه السلام) فاستاذنت له «علیه» فأذن له، فلمّا أن دخل سلّم وجلس ثم قال جعلت فداک انى کنت فى دیوان هولاء القوم فاصبت من دنیاهم مالاً کثیرا، و أغمضت فى مطالبه، فقال أبو عبدالله(علیه السلام): لولا أنّ بنى امیة وجدوا لهم من یکتب و یجبّى لهم الفىء و یقاتل عنهم و یشهد جماعتهم لما سلبونا حقّنا، ولو ترکهم الناس و مافى أیدیهم ما وجدوا شیئاً إلاّ ما وقع فى أیدیهم قال: فقال الفتى: جعلت فداک فهل لى مخرج منه؟ قال: إن قلت لک تفعل؟ قال: أفعل، قال له: فاخرج من جمیع ما کسبت «اکتسبت» فى دیوانهم فمن عرفت منهم رددت علیه ماله، و من لم تعرف تصدّقت به، و أنا اضمن لک على الله عزّ و جلّ الجنّة، فاطرق الفتى طویلا ثمّ قال له: لقد فعلت جعلت فداک، قال ابن أبى حمزة: فرجع الفتى معنا إلى الکوفة فما ترک شیئاً على وجه الأرض الاّ خرج منه حتّى ثیابه التى کانت على بدنه قال: فقسمت له قسمة و اشترینا له ثیابا و بعثنا إلیه بنفقة، قال: فما أتى علیه إلاّ أشهر قلائل حتّى مرض، فکنّا نعوده، قال: فدخلت یوما و هو فى السّوق قال: ففتح عینیه ثمّ قال لى: یا على و فى لى والله صاحبک، قال: ثمّ مات فتولّینا أمره، فخرجت حتّى دخلت على أبى عبدالله(علیه السلام) ، فلمّا نظر إلىّ قال لى: یا على وفینا والله لصاحبک، قال: فقلت صدقت جعلت فداک والله هکذا والله قال لى عند موته. و نیز در عدة الداعى، ص 129 تحت عنوان «المتحمّل لمظالم العباد و تبعات المخلوقین، مردود الدّعأ» از پیغمر اکرم(صلّى الله علیه و آله) نقل کرده که «قال اوحى الله الىّ اَنْ یا اخا المرسلین و یا اخا المنذرین، انذر قومک، لایدخلوا بیتاً من بیوتى، و لأحد من عبادى عند احد منهم مظلمة فانى العنه مادام قائماً یصلّى بین یدى حتّى یرد تِلک المَظلَمَة. خلاصه این که از مجموع روایات استفاده مى شود که مظالم عباد عبارت است: از حقوق مالى و بدهى هایى که از راه ظلم و ستم و زور از قبیل دزدى، غصب، کم فروشى، خیانت و امثال اینها جمع آورى و به عهده ذمه انسان آمده است که اگر عین آنها موجود است باید خود آنها را بدهد و اگر مصرف و تلف شده باید مثل یا قیمت آنها را بدهد و چون منشأ بدست آمدن آنها ظلم و تجاوز بوده است لذا به آنها مظلمه و مظالم عباد گفته اند و در هر صورت حکم آنها همان است که قبلاً بیان شد عصمنا الله من الزلل و آمننا من الفتن. عن ابى جعفر (علیه السلام) قال الظلم ثلاثة: ظلم یغفره الله و ظلم لا یغفره الله و ظلم لایدعه الله، فامّا الظلم الذى لایغفره فالشرک و اما الظلم الذى یغفره فظلم الرجل نفسه فیما بینه و بین الله واما الظلم الذى لایدعه فالمداینة بین العباد (وسائل الشیعه، ج 11، ص 342) قال المجلسى (ره) فى البحار، ج 75، ص 322، المداینَةُ بین العباد اى المعاملة بینهم، کنایة عن مطلق حقوق الناس فانها تترّتب على المعاملة بینهم او المراد به المحاکمة بین العباد فى القیامة فان سببها حقوق الناس... ​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​​منبع: جامع المسائل، استفتائات آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی (ره)، جلد دوم، قم: امیر العلم، 1383. .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image