تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
شكر كلمهاي است كه در قرآن، زياد با آن برخورد داريم. معني آن اين است كه انسان، در مقابل فردي كه از او خيري ديده، قدرداني كند و بگويد: متشكرم.[1]اما آيا شكر خداي متعال به همين جا ختم ميشود؟ شكر يك حقيقت دارد و يك ظاهر، حقيقت شكر، قدر و اندازهشناسي نعمت است؛ و ظاهر شكر، گفتن (الحمدلله) در حال سجده يا غير آن است.در قرآن، همانطور كه شكر را به بندگان نسبت داده، خداوند را نيز شكور معرفي كرده است؛ از اين ميفهميم كه شكر بايد معنايي وسيعتر از آنچه در ذهن ما است، داشته باشد، تا شامل خداوند متعال هم بشود.تشكر خداوند از بندگان، فضل او و ضايع ننمودن اجر عمل بندگان است. اما شكرگذاري بندگان نسبت به خداوند سه قسم است:1. شكر قلبي و آن تصور نعمت و شناخت منعم است. 2. شكر زباني و آن ثناي بر منعم است. 3. شكر به سائر اعضاء و آن مكافات نعمت است به قدر استحقاق آن.[2]شكر قلبي: از آنجا كه راغب در مفردات شكر را تصور نعمت و اظهار آن ميداند ؛ شكر در مرحله قلب كه مربوط به ادراك است چيزي جز تصور كردن نعمتها نخواهد بود.[3]شكر زباني: وقتي انسان به خود و پيرامون خود با نگاه دقيق نظر كند، نعمتهاي زيادي را ميبيند كه خداوند به او عنايت فرموده است ـ مثل 1. بدن سالم. 2. عقل و هوش سالم. 3. چيزهاي لازم براي رفع احتياجات زندگي. 4. داشتن محبت و ولايت پيامبر و امامان _ عليهم السّلام _فلذا ناخودآگاه زبان به تشكر از صاحب اين نعمت ها باز ميكند و ميگويد: (الحمد لله). همانطور كه در نحوه شكر زباني از خداوند، در حديثي از امام صادق _ عليه السّلام _ آمده كه فرمود: شكر هر نعمت، اگر چه بزرگ باشد، حمد خداوند كردن بر آن نعمت است.در اينجا بيان دو نكته لازم است:1. نبايد فراموش كرد كه فقط به دست آوردن آنچه مطلوب ما است، نعمت نيست؛ بلكه گاهي به دست نياوردن بعضي چيزها نيز نعمت است.2. علاوه بر تشكر از خداوند، بايد از كساني كه وسيلة آن موهبت بودهاند نيز تشكر نمود، در حديثي آمده كه شكرگذارترين شما براي خدا، آنهايي هستند كه از همه بيشتر شكر مردم را بجا ميآورند.[4]شكر عملي:در تعريف شكر عملي آمده: به كار بردن شيء، در راهي كه به خاطر آن آفريده شده است. هر نعمتي كه داريم، اگر از مسير خودش منحرف نشود و در مسير ديگري استفاده نگردد، شكر عملي آن به جا آورده شده است. مسير انحرافي استفادة از آنها، به كارگيري اين نعمتها در راه گناه و غير رضايت خداوند است.نتيجهگيري:درست است كه براي شكرگذاري خداوند مأمور شدهايم، اما تشكر از او به سه مقدمه نياز دارد: 1. شناخت نعمت دهنده (خدا). 2. شناخت آنچه او در اختيار ما گذاشته (نعمت). 3. نعمت دانستن آنچه از او به ما رسيده است؛ اما با اين وجود، ما از به جا آوردن شكر واقعي او عاجز هستيم. در مناجات شاكرين آمده كه چگونه ميتوانيم حق شكر خدا را به جا آوريم، در حالي كه همين شكر ما، نياز به شكر ديگري دارد و هر زمان كه ميگوييم «لك الحمد» بر ما لازم است، به خاطر همين توفيق شكرگزاري، شکري ديگر بکنيم و بگوييم لك الحمد، اما نبايد نااميد شد؛ بلكه در حدّ توان خود، بايد به تشكر زباني و عملي پرداخته و از خداوند، رسيدن به مرحلة شكر قلبي را درخواست كرد.بنده همان به كه زتقصير خويشعذر به درگاه خدا آوردورنه سزاوار خداونديشكس نتواند كه بجا آوردمعرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1. مطهري مرتضي، آشنايي با قرآن، ج 3، چاپ 10، تهران، انتشارات صدرا، 1375، صص 9 تا 12.2. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، چاپ 17، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1377، ج 10، صص 278 تا 281.3. مظاهري حسين؛ خانواده در اسلام، چاپ 8، قم، انتشارات شفق، 1373 ص 106.4. امام خميني (ره) ، چهل حديث، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، چاپ 12، 1376، صص 343 تا 352.5. امام خميني (ره) شرح حديث جنود عقل و جهل، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ، صص 181 تا 192. .
سامانه پاسخگویی به سوالات و شبهات
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.