تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
مردم ایران در دهههای اخیر یکی از بزرگترین قربانیان اشکال مختلف تروریسم بودهاند. از ترورهای کور منافقین در شهرهای ایران تا شهادت مقامات کلیدی نظام در سالهای ابتدایی انقلاب تا حملات انتحاری به سفارت ایران در بیروت، هم هدف و هم جغرافیای اقدامات تروریستی علیه ایران گسترده است. هدف از حملات تروریستی اخیر علیه ایران چیست؟
مرور حوادث تروریستی در ایران بعد از انقلاب نشان میدهد که شروع ترور در این سالها با اهداف سیاسی و برای کسب قدرت بوده است. گروهکهایی مانند گروهک فرقان، ترور بعضی از باارزشترین نیروهای انقلاب را با افکار منحرف خود توجیه میکردند.
بعد از غلبه نیروهای انقلاب بر چنین سازمانهایی و حذف توانایی عملیاتی آنها، گروهک منافقین با هدف براندازی نظام و کسب قدرت سیاسی بعضی از اعضای بسیار ارشد ساختار تازه متولد شده بعد از انقلاب را هدف قرار داد. در مواردی، این گروهک امید زیادی به سقوط نظام بعد از اقدامات بسیار خونبار خود داشته است.
با روشنتر شدن ماهیت این گروهک و بعد از خروج اعضای این گروهک از ایران در سالهای بعد و پناه بردن آنها به صدام به تدریج توانایی ترورهای سطح بالا از این گروهک سلب شد و آنها ترورهای کور در ایران را شدت بخشیدند.
جدای از این چند موج از اقدامات تروریستی که بیشتر در شهرهای بزرگ ایران اتفاق افتاده است، غائلههای متعددی نیز در مناطق مرزی ایران، بخشی از انرژی و توان مردم ایران را در سالهای ابتدایی انقلاب به خود متوجه کرد.
بعد از پایان دفاع مقدس و با استقرار بیشتر نظام، توانایی گروههای تروریستی به تدریج رو به ضعف رفت ولی ایران به تدریج با ترور مسئولان کشور در خارج از مرزها مواجه شد. صادق گنجی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در پاکستان در سال 1369 به شهادت رسید، تعدادی از اعضای نیروی هوایی ایران در پاکستان به شهادت رسیدند و در مرداد ماه سال 1377 جمعی از دیپلماتهای ایرانی به همراه خبرنگار ایرنا در مزارشریف افغانستان به شهادت رسیدند.
به نظر میرسد که با گستردهتر شدن نقش ایران در منطقه و در سایه رقابتها و گاه دشمنیهای بعضی بازیگران منطقهای، ترور به ابزاری برای مقابله با ایران تبدیل شد.
حمله آمریکا به افغانستان و عراق و آتشافروزیهای دولت بوش در منطقه از سال 1380 به بعد در شکلی جدید به ایران آسیبهایی زد. هر چند که بعضی از مناطق مرزی ایران از سالهای پیش از آن هم با اعمال تروریستی پراکنده مواجه بوده است ولی بعد از شروع جنگهای آمریکا در منطقه، به تدریج گروههایی مانند پژاک و گروه موسو به جندالله به ابزارهایی برای اعمال فشار بر ایران تبدیل شدند.
در سالهای آخر دهه 1380، ایران به تدریج به غلبه بر این گروهها که از پشتیبانی مالی و تسلیحاتی کشورهای منطقه و نیروهای فرامنطقهای برخوردار بودند نزدیک شد. پژاک وادار شد که از مرزهای ایران دور شود و با دستگیری و مجازات عبدالمالک ریگی و دیگر اعضای گروهش، از حجم اقدامات تروریستی در مرزهای شرقی ایران به تدریج کاسته شد.
این سالها با شدت گرفتن نوع جدیدی از اقدامات تروریستی علیه ایران همراه شد. جمعی از دانشمندان ایرانی هدف اقدامات تروریستی قرار گرفتند و ماهیت این حملات و هدف آن، تقریبا همگان را به این یقین رساند که رژیم صهیونیستی برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران، اقدامات تروریستی را نیز در دستور کار خود قرار داده است.
تجربه سالهای اخیر نشان داد که هدف اسرائیلیها برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران از طریق اقدامات تروریستی قابل تحقق نیست.
همزمان با بینتیجه ماندن ترورهای هستهای، اسرائیلیها و بعضی دیگر از بازیگران منطقهای با واقعیتی تلخ برای خود نیز مواجه شدهاند. حمله آمریکا به عراق و افغانستان، بر خلاف انتظارات اولیه عدهای که حتی انتظار حمله آمریکا به ایران را نیز میکشیدند به تقویت جایگاه و نفوذ ایران در منطقه نیز منجر شد.
خشم ناشی از تقویت جایگاه ایران در عراق، هماوردی حزبالله با رژیم صهیونیستی در سال 2006 و مقاومت گروههای فلسطینی در مقابل تهاجم رژیم اسرائیل در جنگهای 22 روزه و 8 روزه غزه خود را در قالب ترورهای وسیع در بخشهای شیعهنشین عراق و نیز ترور شخصیتهایی چون محمدباقر حکیم و عماد مغنیه نشان داد. به عبارت دیگر، ترور دوستان ایران به ابزاری برای مقابله با نفوذ منطقهای ایران تبدیل شد.
تحولات سالها و ماههای اخیر، جهان غرب را در برابر واقعیتی غیرقابل انکار قرار داده است؛ به پایان رساندن هر طرحی در منطقه نیاز به همراهی ایران دارد و اگر جایگاه ایران در منطقه نادیده گرفته شود، بازیگر دیگری توانایی ایجاد ثبات در منطقه را ندارد. به عبارت دیگر، همه ترتیبات امنیتی منطقه به بازیگری و نقشآفرینی ایران نیاز دارند، این مساله به ویژه در شرایطی از اهمیت بیشتری برخوردار شده است که ایالات متحده بنا به دلایل گوناگون، توان بیشتری برای نقشآفرینی بیشتر و طولانیمدتتر در منطقه ندارد.
حتی اگر آمریکا و کشورهای غربی این واقعیت را پذیرفته باشند، بعضی بازیگران منطقهای و در راس آنها رژیم صهیونیستی تمایلی ندارند که فرصتهای موجود در تنش شدید بین ایران و غرب را از دست بدهند. چنین بازیگرانی، اصلیترین متهمان حملات تروریستی هستند که این بار نه دوستان ایران، بلکه اتباع بیگناه ایرانی را هدف قرار گرفته است.
اگر پیش از این، اقدامات تروریستی علیه نیروهای نزدیک به ایران با هدف کاهش نفوذ منطقهای ایران صورت میگرفت، گویا این بار هدف قرار دادن مستقیم اتباع ایرانی، تلاش دارد این پیام را به غرب مخابره کند که ضرورتی ندارد به حقوق و جایگاه ایرانی احترام گذاشت که خود با مشکل ناامنی مواجه است.
شاید در ورای تلخی از دست دادن فرزندان این سرزمین و همه جنجالهای این روزها علیه ایران، واقعیت دشمنی را بتوان دید که در حال متوسل شدن به آخرین و ناامیدانهترین ابزارهای خود است.
تابناک .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.