نقش و جایگاه پیام‌های انقلاب اسلامی در بیداری خاورمیانه  /

تخمین زمان مطالعه: 26 دقیقه

نوام چامسکی اندیشمند بزرگ امریکا در باب تحولات منطقه و نگاه ملتها به ایران و دوری آنان از امریکا تاکید کرده« برخلاف پروژه ایران هراسی غرب ملتهای عرب نه تنها ایران را دشمن خود نمی‌دانند بلکه آن را الگویی برای رسیدن به آنچه تاکنون از دست داده بودند می‌دانند«. وی تاکید می‌کند که امریکا دیگر جایگاهی در خاورمیانه ندارد و نگاه ضد امریکایی در منطقه روز به روز افزایش می‌یابد. در حالی که فریبکاری آنان، برای دشمن نشان دادن ایران نیز به نتیجه نخواهد رسید. وی تاکید می‌کند که مردم منطقه حتی ایران هسته‌ای را عامل ثبات و امنیت در منطقه می‌دانند»


نوام چامسکی اندیشمند بزرگ امریکا در باب تحولات منطقه و نگاه ملتها به ایران و دوری آنان از امریکا تاکید کرده« برخلاف پروژه ایران هراسی غرب ملتهای عرب نه تنها ایران را دشمن خود نمی‌دانند بلکه آن را الگویی برای رسیدن به آنچه تاکنون از دست داده بودند می‌دانند«. وی تاکید می‌کند که امریکا دیگر جایگاهی در خاورمیانه ندارد و نگاه ضد امریکایی در منطقه روز به روز افزایش می‌یابد. در حالی که فریبکاری آنان، برای دشمن نشان دادن ایران نیز به نتیجه نخواهد رسید. وی تاکید می‌کند که مردم منطقه حتی ایران هسته‌ای را عامل ثبات و امنیت در منطقه می‌دانند» کارنامه خاورمیانه نشان می‌دهد این منطقه در سه دهه گذشته شاهد دو رویداد بزرگ بوده است. پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) در 22 بهمن1357 که ساختار منطقه و حتی نظام بین الملل را با دگرگونی همراه ساخت مهمترین تحولی بود که جهان نتوانست آن را نادیده بگیرد. آغاز قیام ملت‌های عربی در کشورهای حوزه خلیج فارس و شمال آفریقا را نیز باید نقطه عطف دیگری در تاریخ منطقه دانست که اولین جرقه‌های آن در آذرماه 1389 در تونس شعله ور گردید و به مرور اکثر کشورهای عربی را در برگرفت. در کنار شاخصه‌ها و معیارهای درونی که نیاز و زمینه ساز هرگونه قیام و انقلابی است، آنچه در قیام‌های کنونی منطقه بدان تاکید می‌شود الگو پذیری آن از انقلاب اسلامی ایران است؛ به گونه‌ای که برخی ناظران سیاسی، جمهوری اسلامی را محوری می‌دانند که خلاء رهبری حاکم بر کشورهای عربی را تا حدودی پر کرده و ملت‌ها برآنند با الگو قرار دادن آن از ظرفیت ها و پیام های آن برای تحقق قیام خویش استفاده نمایند. امری که هراس سران عرب و غرب را به همراه داشته و آنها با ابزارهای مختلف برای مقابله با آن از هیچ اقدامی دریغ نمی کنند. 1- ریشه‌های قیام مردمی ملتهای عربی در کشورهای شمال آفریقا و حوزه خلیج فارس به صورت زنجیره‌ای قیامهایی را علیه نظام حاکم آغاز کردند. قیامهایی که بر اساس تاریخ زمان آغاز آنها معمولا نام گذاری شده است. قیام مردم تونس که با نام انقلاب نان معروف شد، سرنگونی بن علی حاکم دیکتاتور این کشور را رقم زد تا سر آغازی برای حرکت مردمی در سایر کشورهای عربی باشد. سقوط مبارک در قیام 18 ژانویه جوانان مردم مصر، قیام مردم بحرین با نام قیام جوانان 14 فوریه ، حرکت مردم یمن با نام قیام 16 فوریه، آغاز اعتراض‌های مردم لیبی در 17 فوریه، قیام جوانان 20 فوریه مراکش علیه نظام پادشاهی، اوج گیری حرکتهای مردمی علیه حاکمان دیکتاتور دست نشانده غرب را آشکار ساخت. البته این حرکتها در ابعاد کمتری در عربستان، اردن، امارات و عمان شکل گرفت تا سر آغازی بر تحولات جدید در این کشورها و سراسر جهان عرب باشد. در باب ریشه‌ها و دلایل قیامهای منطقه‌ای دیدگاههای بسیاری مطرح می‌شود. نموداری از دلایل و عوامل که از ساختار و مولفه‌های درونی گرفته تا الگوهای منطقه‌ای و ساختارهای بین المللی را می توان برای تبیین این خیزش ها ترسیم کرد. از جمله این عوامل که بسیاری از ناظران سیاسی و اجتماعی بر آن تاکید دارند عبارتند از : 1/1- فساد گسترده در ساختار حاکم بر کشورها در ابعاد سیاسی و اقتصادی و اخلاقی که اضمحلال درونی حاکمیتها را آشکار می‌ساخت. 2/1- رویکرد حاکمان بر ایجاد حکومتی انحصاری و موروثی بدون توجه به مطالبات و آرای مردمی که عملا مغایر با اصول دموکراسی و مردم سالاری حاکم بر جهان می‌باشد. حاکمانی که حتی انتخابات برگزار شده در کشورشان را به ابزاری برای سرکوب مطالبات مردمی در رسیدن به حکومت مطلقه قرار دادند و حاضر به پذیرش هیچ نقشی برای جریانهای سیاسی و مردم نمی‌باشند. 3/1- بیکاری و فقر و مشکلات گسترده در عرصه اجتماعی که زندگی روزمره را برای مردم سخت کرده بود. بحران شدید اقتصادی موجب گردیده تا فضای اجتماعی و سیاسی منفی بر کشورهای موصوف حاکم شده بویژه اینکه مردم شاهد بودند که درآمدهای نفتی آنها به جای هزینه شدن در امور کشورشان صرف خوش گذرانی‌های شاهزادگان و یا خرید تسلیحات و تامین خواسته‌های غرب می‌شود. 4/1- گسترش شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی که گسترش ارتباط‌های مردمی بویژه جوانان را در پی داشته است. ارتباطی که محور آن را دگرگونی در ساختار اجتماعی و ایجاد شرایط جدید بر کشورها تشکیل می‌دهد. 5/1- سرخوردگی از عقب ماندگی کشور و عدم پیشرفت در دنیایی که کشورها هر روز به پیشرفتهای جدید دست می‌یابند. 6/1- سرخوردگی از روابط ارباب و رعیتی حاکم بر روابط کشورشان با غرب که اساس ملی گرایی و لزوم خروج از این ذهنیت را میان ملتهای عرب بویژه جوانان ایجاد کرد. در این میان مردم مصر زمانی که در دوره جمال عبدالناصر خود را سردمدار مقابله با نظام سلطه و غرب می‌دانستند بیشترین دیدگاه منفی را در قبال ادامه روابط کشورشان با غرب داشتند. 7/1- دلسردی و سرافکندگی از روابط پنهان و آشکار کشورشان با رژیم صهیونیستی به عنوان اصلی ترین دشمن ملتهای منطقه که حتی بر اشغال سرزمین آنها پرداخته و تلاش دارد تا آنها را استثمار و منابع آنها را به سرقت ببرد. الگوی مقاومت که بدون سازش توانست به پیروزی‌های ارزنده‌ای در برابر دشمن صهیونیستی دست یابد. واهی بودن ادعای سران عرب مبنی بر لزوم روند سازش برای تحقق صلح و موفقیت در برابر رژیم اشغالگر را بیش از پیش آشکار ساخت. 8/1- تزلزل جایگاه جهانی به رغم داشتن بیشتر منابع انرژی وجایگاه استراتژیک جهانی به دلیل عدم استقلال در برابر غرب و عدم نقش آفرینی مثبت در صحنه بین الملل 9/1- بهره گیری از الگوهای منطقه‌ای نظیر الگوی جمهوری اسلامی ایران که توانسته به عنوان بازیگر مهم در صحنه منطقه‌ای و بین المللی ایفای نقش نماید. 10/1- حرکت دولتها در مسیر غیر از آموزه های اسلامی و مغایر با ساختار فرهنگی و دینی حاکم بر کشورها که محور آن را کاهش باورهای دینی و حرکت در مسیر سکولاریسم و فرهنگ تزریقی غرب تشکیل می‌داد. ملتهای عرب نشان داده‌اند که باورهای اسلامی آنها ریشه دار بوده و به رغم حضور فعال غرب در این کشورها نتوانسته تغییر چندانی در نگاه مذهبی و اعتقادی آنها ایجاد کند. نشان این امر را در تشکیل احزاب اسلامی پس از سرنگونی حاکمان در کشورهای تونس و مصر می‌توان مشاهده کرد. 2- نقش انقلاب اسلامی در تحولات منطقه چنانکه ذکر شد از نظرات مطرح در قیام ملت های منطقه، نقش و تاثیر انقلاب اسلامی ایران می‌باشد. نقش حضرت امام خمینی (ره) و اندیشه‌های آن ، زمینه‌ها و چگونگی شکل گیری انقلاب اسلامی ایران ، سیر تکوینی انقلاب اسلامی از زمان پیروزی تا حال حاضر ، چگونگی دگرگونی جایگاه ایران در معادلات منطقه‌ای و جهانی از صفر تا صد و... از جمله مولفه‌هایی هستند که بسیاری از تاثیرات آنها بر قیام های منطقه سخن به میان می‌آورند. 1/2- ویژ‌گی‌های انقلاب اسلامی ایران : بسیاری از ناظران سیاسی و اجتماعی جهان اذعان دارند که انقلاب اسلامی ایران در سیر تکوینی حیات سه دهه ای آن دارای نکات و مولفه ه‌ای انحصاری است که نمونه آن را در سایر انقلاب‌ها نمی‌توان یافت. الگویی که در آن ریشه‌های دینی و اجتماعی ناهماهنگی با پیشرفت و توسعه برای تحولات روز جهان را می‌توان مشاهده کرد. مهمترین بخش از ویژ‌گی‌های انقلاب اسلامی ایران را در مولفه‌های اندیشه‌ای آن می توان مشاهده کرد. اندیشه‌هایی که برگرفته از تعالیم دینی و رهنمودهای معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) می باشد. مردمی بودن، تاکید بر مولفه‌های اسلامی و دینی، مقابله با ظلم و ستم و حاکمان فاسد، پایان دادن به وابستگی و سیاست ارباب و رعیتی تحمیل شده از سوی غرب بویژه امریکا، دوری از رژیم صهیونیستی به عنوان مهمترین دشمن جهان اسلام، احترام به آرای مردمی به عنوان تعیین کننده سرنوشت کشور، تشکیل دولتی خدمت گذار و مردم محور و... از جمله اندیشه‌های حاکم بر انقلاب اسلامی است که به الگویی برای جهانیان مبدل شده که نمود آن را در شکل گیری اندیشه‌های ضد امریکایی و ضد صهیونیستی در سراسر جهان می‌توان مشاهده کرد. توسعه و پیشرفت به رغم 8 سال جنگ تحمیلی و تحریمها و تهدیدات گسترده غرب و شرق که امروز ایران را به کشوری پیشرفته در منطقه و جهان مبدل کرده است. کشوری که هم ساختار سیاسی مردم سالار و پیشرفته دارد و هم در حوزه علم و پیشرفت توانسته به دستاوردهای روز جهان دست یابد. پیشرفت در حوزه نانو و سلول‌های بنیادین ، پرتاب ماهواره بومی به فضا، پیشرفتهای هسته‌ای و رسیدن به برخی سوخت هسته‌ای، پیشرفتهای همه جانبه در صنایع دفاعی که ایران را به دژی مستحکم در برابر تهدیدات خارجی مبدل کرده و دامنه آن حتی به حضور ناوگان دریایی ایران در آبهای بین المللی برای مبارزه با دزدان دریایی و برقراری امنیت رسیده است. این پیشرفتها در حالی حاصل شده که غرب از تمام ابزارها حتی از ترور، کشتار و اهرم‌های بین المللی برای جلوگیری از آن، استفاده کرده است. جمهوری اسلامی ایران اثبات کرده که سر سپردگی غرب موجب پیشرفت نخواهد شد بلکه رویکرد به استقلال و تحقق شعار نه شرقی نه غربی زمینه ساز پیشرفت و خود کفایی داخلی خواهد بود. امری که امروز بسیاری از کشورهای جهان با رویکرد به آن، برای رسیدن به خودکفایی و پیشرفت تلاش می‌کنند. حضور فعال در معادلات جهانی و قرار داشتن در جمع کشورهای تاثیر گذار از دیگر مولفه‌های انقلاب اسلامی ایران است. جمهوری اسلامی با رویکرد به عدم سرسپردگی به قدرتهای جهانی و تلاش برای برقراری صلح و عدالت جهانی و پرچمداری مبارزه با استکبار توانسته جهانیان را به خود معطوف سازد و بگونه‌ای امروز در بسیاری از تحولات منطقه‌ای و جهانی، حتی غرب نمی‌تواند نقش ایران را نادیده بگیرد. جهان اکنون خواستار برخوردار شدن از طرح‌های ایران برای دگرگونی در ساختار کنونی عرصه بین الملل است. 2/2- تجلی انقلاب اسلامی در حرکت مردم منطقه : چنانکه ذکر شد انقلاب اسلامی ایران و سیر تکوینی آن دارای ویژه‌گی‌ها و زیر ساختهایی است که بسیاری آن را برابر با خواستهای ملتهای منطقه می‌دانند. بسیاری از ویژه‌گی‌های بارز انقلاب اسلامی ایران تطابق آن با نگاه و دیدگاه ملتهای منطقه و حتی آزادی خواهان جهان می‌دانند. بسیاری از ناظران سیاسی و اجتماعی بر این عقیده‌اند که بر خلاف ادعای غربی‌ها، آنها در سالهای حضور در کشورهای عربی نتوانسته‌اند الگویی مردمی باشند و دموکراسی ادعایی آنها نیز برابر با بی بند و باری و زوال اجتماعی بود که در میان ملتهای مسلمان منطقه جایگاهی ندارد. همچنین در سه دهه گذشته نیز الگویی عربی مناسبی برای ملتهای منطقه نبوده که تحقق بخش مطالبات آنها باشد. در این میان جمهوری اسلامی توانسته به جایگاهی مهم در میان ملتها دست یابد. چنانکه اندیشمندان بزرگ عربی نیز به این امر اذعان کرده‌اند. "محمد حسنین هیکل" اندیشمند بزرگ مصر در برنامه زنده خود با شبکه الجزیره می‌گوید:" ایران و مصر با هم انقلاب کردند اکنون ایران با ایستادگی و تاکید بر ملت اقتدار خویش توانسته قله‌های پیشرفت را بپیماید و امروز در اوج منطقه و جهان قرار گیرد و در مقابل مصر به دلیل وابستگی به امریکا و روابط با رژیم صهیونیستی در مسیر زوال حرکت کرده که نتیجه آن فقر درونی و تزلزل موقعیت منطقه‌ای است." [1] آنچه هیکل درباره جایگاه ایران مطرح می‌کند از سوی مصر و سایر کشورهایی که در آنها قیام مردمی روی داده مورد تایید و تاکید قرار گرفته است. در این چارچوب "شیخ نعیم قاسم، معاون دبیرکل حزب‌الله لبنان در تشریح دیدگاه این جنبش در قبال تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا، نقش اندیشه‌های امام خمینی(ره) و آموزه‌های انقلاب اسلامی ایران را در شکل‌گیری قیام‌های مردمی بسیار مهم دانسته و تاکید می‌کند تاثیرپذیری ملل مسلمان از آرمان‌های امام(ره) به رغم آنچه آمریکا و غرب ادعا می‌کنند، مداخله ایران در امور داخلی این کشورها نیست، بلکه مشابهت شعارهای داده شده از سوی ملل عرب در جریان قیام‌ها با شعارهایی که مردم ایران در جریان انقلاب اسلامی سر می‌دادند، نشانگر همسویی مطالبات سیاسی آنان است."[2] "شیخ نعیم قاسم" در پاسخ به این ادعای محافل رسانه‌ای و سیاسی که تفاوت در روند تحولات انقلاب اسلامی ایران با قیام‌ ملت‌های عربی را مطرح می‌کنند می‌گوید:« مشاهده می‌کنیم که شعارهای یکسانی در سیر قیام‌های مردمی کشورهای عربی و انقلاب اسلامی ایران وجود دارد؛ البته با توجه به طبیعت و سیستم اداره هر کشور‌، این شعارها از کشوری به کشوری دیگر دارای جزئیات و تفاصیل مختص به خود است، ولی مسئله مهم این است که انقلاب‌های کشورهای عربی تحت تأثیر امام خمینی(ره) قرار گرفته‌اند»[3] همچنین شیخ "محمد نمر زغموت" رئیس شورای اسلامی فلسطین در لبنان با تشبیه تحولات اخیر کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا با تحولات ایران در سال 1357 می‌گوید: «قیام‌های عربی نشأت گرفته از انقلاب اسلامی ملت ایران به رهبری امام خمینی (ره) در بیش از سه دهه گذشته است.رئیس شورای اسلامی فلسطین در لبنان با اشاره به شعارهای اسلامی انقلابیون در میادین تظاهرات، تحولات اخیر کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا را برگرفته از خیزش اسلامی دانست و گفت: معتقدم که روح و صبغه اسلامی در انقلاب‌های اخیر به چشم می‌خورد که برگرفته از الگوی جمهوری اسلامی ایران است.»[4] در این زمینه "شیخ جمال الدین شبیب" از اعضای برجسته شورای علمای لبنان نیز می‌گوید : «انقلاب اسلامی با وجود تمامی فعالیتهای دشمنان، توانست الگوی خوبی در این زمینه ارائه کند. به واقع قیامهای فعلی جهان عرب همگی از انقلاب اسلامی ایران سرچشمه گرفته اند. این مسئله شاید در شعارها مطرح نباشد، اما در قدرت تاثیرگذاری بر ملتها کاملا قابل مشاهده است.»[5] در همین راستا "مصطفی عباس" اندیشمند کویتی در باب جایگاه انقلاب ایران در حرکت‌های ملت‌های عربی تاکید می‌کند« انقلاب اسلامی نقش بارزی درایجاد اعتماد به نفس در میان جوانان انقلابی نسل جدید بوجود آورد.آنها به برکت انقلاب ایران طاغوتها را شناختند و به مبارزه با آن پرداختند».[6] با توجه به آنچه از اظهارات و دیدگاههای اندیشمندان عرب و غیر عرب در باب تاثیر گذاری انقلاب اسلامی ایران بر تحولات منطقه ذکر شد، تجلی اندیشه‌های انقلاب در این رویدادها را در ابعاد مختلف می‌توان مشاهده کرد که برخی از آنها عبارتند از : - وحدت سراسری: از نشانه‌های بارز انقلاب اسلامی ایران وحدت میان ملت شامل شیعه و سنی و اقلیتهای دینی بود امری که شاخصه ملت بزرگ ایران بوده و هست. تا پیش از این حرکتهای مردمی در کشورهای عربی به صورت قومی و قبیله‌ای بویژه بر اساس شیعه و سنی بوده است. امری که نشات گرفته از سیاست غرب برای سلطه بر این کشور بوده است. در قیامهای اخیر، ملتها شامل شیعه و سنی و اقلیتهای دینی در کنار یکدیگر قرار گرفته و حتی در کشوری مانند یمن قبایل نگاه قبیله‌ای را کنار نهاده و بر اتحاد برای پایان دادن به سه دهه حاکمیت علی عبدا.. صالح تاکید کردند. این امر چنان مشهود است که حتی اندیشمندان و شخصیت‌های عرب نیز به آن اذعان دارند. به عنوان نمونه : شیخ "محمد نمر زغموت" رئیس شورای اسلامی فلسطین در لبنان همدلی مسلمانان و غیرمسلمانان در این انقلاب‌ها را یکی از برکات این انقلاب‌ها خوانده و تاکید دارد تعالیم اسلامی به علت جامعیت و عدالت خواهی همه انقلابیون مسلمان و غیر مسلمان را تحت خیمه خود قرار داده و باعث شد که همه آنها در کنار یکدیگر آرمان‌های اسلامی جهت سرنگونی طاغوت و دستیابی به آزادی و آزادگی را سر دهند.[7] - ظلم ستیزی : حرکت مردم برای پایان دادن به نظامهای پادشاهی و خودکامه و حرکت در مسیر ایجاد نظام مردم سالار از ویژه‌گی‌های انقلاب ایران است که امروز در تحولات منطقه مشاهده کرد. امری که نمود آن را در شعارهای ملتهای منطقه تبلور یافته و مردم خواستار برقراری عدالت و مردم سالار می‌باشند البته مردم سالاری و عدالت که اساس آن را الگوی اسلامی و دینی تشکیل داده و نه فرهنگ غربی. برگزاری تظاهرات‌های سراسری میلیونی پس از برگزاری نماز جمعه و نیز فعالیت گسترده احزاب اسلامی در کشورهایی مانند مصر و تونس پس از سرنگونی حاکمان مستبد و دیکتاتور را می‌توان از نشانه‌های این امر دانست. این امر چنان نمود پیدا کرد که بسیاری از واژه بیداری اسلامی در منطقه یاد کردند. چنانکه امام خامنه‌ای فرمودند : «اکنون بیداری اسلامی ملتهای منطقه را فرا گرفته که بر گرفته از اندیشه‌های ناب اسلامی است که لرزه را بر پیکر حاکمان مستبد و غرب انداخته است».[8] این بیداری چنان بوده که سران غرب بارها نسبت به شکل گیری نظامهای اسلامی در کشورهای منطقه هشدار داده‌اند. به عنوان مثال دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس هنگام سفر به مصر رسما اعلام کرد« لندن پذیرنده به قدرت رسیدن احزاب اسلامی از جمله اخوان المسلمین نمی‌باشد و با این امر مقابله می‌کند».[9] اسناد و گزارش‌های منتشره نشان می‌دهد که برخی کشورهای عربی نظیر عربستان در کنار امریکا و اروپا میلیاردها دلار در کشورهایی نظیر مصر و تونس هزینه کرده‌اند تا روند انتخاب احزاب اسلام گرا به قدرت دست یابند. - رویکرد به روابط با ایران: هر چند که غرب تلاش کرده تا چنان وانمود کند که ارتباطی میان انقلاب اسلامی ایران با قیامهای عربی وجود ندارد اما مواضع و رویکرد جدید مردم کشورهایی که قیام آنها به نتیجه رسیده نشانگر نگرش مخالف این ادعاها است. نمود عینی این امر را در تحولات مصر می‌توان مشاهده کرد. پس از سرنگونی مبارک، شورای نظامیان و دولت موقت به نخست وزیری عصام شرف بارها تاکید کرده‌اند که روابط با جمهوری اسلامی از ارکان دولت جدید مصر است . افرادی مانند البرادعی مدیر کل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی ، عمر موسی دبیر کل اتحادیه عرب که کاندیدای ریاست جمهوری مصر هستند، اعضای برجسته احزابی مصری و حتی شیخ الازهر در مواضع خود تاکید دارند که دوران سردی روابط با ایران به سر آمده و باید در چارچوب توسعه روابط گام برداشت. سفر هیاتهایی از اندیشمندان و جوانان مصری به ایران و عبور رزم ناو ایران از کانال سوئز برای نخستین بار پس از 30 سال از نشانه‌های این رویکرد جدید است. رسانه‌های غربی و حتی صهیونیستی عبور ناو ایران از کانال سوئز را چنین تحلیل کرده‌اند . «این عبور به منزله جایگاه انقلاب اسلامی ایران در میان ملتهای منطقه است که موجب شده تا دولت موقت مصر و حتی شورای نظامی به خواست مردم مصر اجازه عبور به ناو ایرانی از کانال سوئز را بدهند. امری که نشانگر عمق جایگاه و نفوذ ایران در منطقه است. که تا مرزهای سرزمینهای اشغالی فلسطین گسترش داده است»[10]. - صهیونیست ستیزی : از دیگر اصول انقلاب اسلامی ایران حمایت از فلسطین و مقابله با رژیم اشغالگر قدس تشکیل می‌دهد هر چند که غرب در سه دهه گذشته با ادعای روند سازش، تلاش کرده تا این مهم را از میان ملت های منطقه دور سازد، اما قیام های عربی نشان داد که این کشورها نیز با الگوگیری از تعالیم و افشاگری‌های ایران، دشمن اصلی خویش یعنی رژیم صهیونیستی را شناخته و خواستار مقابله با آن هستند. بسیاری از ناظران سیاسی تاکید دارند اگر پروژه‌ ایران هراسی غرب و سران عرب نتیجه داشت، ملتهای عربی بویژه کشورهایی مانند مصر و تونس که در آنها قیام به سرنگونی نظام منجر شد، باید ملتها در مسیر ایران ستیزی و همگرایی بیشتر با رژیم صهیونیستی گام بر می داشتند. اما در تحولات اخیر نه تنها این امر صورت گرفت بلکه ضدیت و مقابله با رژیم صهیونیستی ابعاد گسترده تری به خود گرفت. در تونس تحت فشار مردمی، دولت قانون ممنوعیت هر گونه ارتباط با رژیم صهیونیستی را تصویب و درباره همکاری اقتصادی با این رژیم را هشدار داد. در مصر مردم از همان ابتدا بر پایان روابط با کشورشان با رژیم صهیونیستی تاکید و با برپایی تظاهرات گسترده خواستار برچیدن سفارت رژیم صهیونیستی شدند. لغو پیمان کمپ دیوید با این رژیم ، قطع صادرات گاز مصر به سرزمینهای اشغالی حمایت از ملت فلسطین با رفع محاصره غزه و رویکرد به حزب ا.. لبنان و جبهه مقاومت و..از دیگر خواسته های آنان بود. مطالبات مردمی در این حوزه چنان گسترده بود که سران رژیم صهیونیستی سرنگونی مبارک را فاجعه‌ای برای این رژیم دانسته‌اند. دولت موقت مصر تحت تاثیر خواست مردمی ضمن بازگشایی گذرگاه رفح پس از 4 سال بر توسعه روابط با جبهه مقاومت شامل ایران، سوریه ، لبنان تاکید کرد. در سایر کشورهای عربی از جمله اردن ، عربستان ، بحرین، یمن، قطر ، امارات و.. نیز می‌توان تشدید فضای ضد صهیونیستی را مشاهده کرد. همچنین حرکت عظیم مردمی در شصت و ششمین سالگرد اشغال فلسطین" روز نکبت" و چهل و چهارمین سالگرد جنگ 1967 و اشغال بخشهایی از سرزمین فلسطین و تخریب توسط صهیونیستها "روز نکسه" از دیگر نشانه های این رویکرد مردمی است. - ضدیت با امریکا : از درسها برای ملتهای منطقه، عدم صداقت غرب در روابط با کشورها است. آنها دریافته‌اند غربی ها از جمله امریکا، صرفا برای منافع خویش و چپاول ثروتهای دیگران فعالیت می‌کنند و هرگز حقوقی برای ملتها قائل نیستند امری که نه تنها دستاوردی برای ملت‌ها نداشته، بلکه به فقر و بحران اقتصادی و وجود حاکمان سرسپرده در داخل و تزلزل موقعیت جهانی آنها منجر شده است. در مقابل آنها الگویی به نام ایران را دارند که با دوری از امریکا و غرب توانسته به پیشرفتهای روز جهان دست یابد. در حالی که موقعیت جهانی آن نیز ارتقاء یافته است. شعارهای مردم کشورهای عربی نشان می دهد که آنها دیگر پذیرنده حاکمیت پنهان و آشکار غرب بر کشورشان نمی‌باشند و باید روابط آنها بر اساس الگوی جدید تعریف شود. این پدیده تبلوری از گسترش نگاه کاملا ایرانی در منطقه است که هراس غرب را به همراه داشته است. نوام چامسکی اندیشمند بزرگ امریکا در باب تحولات منطقه و نگاه ملتها به ایران و دوری آنان از امریکا تاکید کرده« برخلاف پروژه ایران هراسی غرب ملتهای عرب نه تنها ایران را دشمن خود نمی‌دانند بلکه آن را الگویی برای رسیدن به آنچه تاکنون از دست داده بودند می‌دانند«. وی تاکید می‌کند که امریکا دیگر جایگاهی در خاورمیانه ندارد و نگاه ضد امریکایی در منطقه روز به روز افزایش می‌یابد. در حالی که فریبکاری آنان، برای دشمن نشان دادن ایران نیز به نتیجه نخواهد رسید. وی تاکید می‌کند که مردم منطقه حتی ایران هسته‌ای را عامل ثبات و امنیت در منطقه می‌دانند»[11] سراسیمگی امریکا از تحولات منطقه چنان گسترش پیدا کرده است که هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه امریکا در سفر به امارات خطاب به سران عرب می‌گوید:» شما سران عرب باید با رویکرد سریع به اصلاحات و پاسخگویی به مطالبات مردمی از تکرار انقلاب اسلامی ایران در کشورهایتان جلوگیری کنید». هیلاری کلینتون همچنین در نشست سالانه «آمریکا-جهان اسلام» که از سوی موسسه بروکینگز واشنگتن برگزار شد، اظهار داشت:« ایران و انقلاب سال ۱۹۷۹ آن یک روایت هشدار دهنده است. کشورهای عربی نباید راه انقلاب ایران را در پیش بگیرند«. وی همچنین گفت: کشورهای عربی در خلیج فارس و شمال آفریقا مراقب باشند در حین گذار به دموکراسی، به سرنوشت انقلاب اسلامی دچار نشوند. کلینتون اظهار داشت:» نشانه های نگران کننده ای در مصر پس از برکناری سران آن دیده می شود.»[12] در همین چارچوب رابرت گیتس وزیر دفاع سابق امریکا نیز در سفر به عربستان با اذعان به جایگاه منطقه‌ای ایران، الگو شدن برای ملتهای منطقه را تهدیدی برای امریکا و سران عرب دانسته است. [13] البته سران غرب برای سرپوش نهادن بر این مهم از واژه دخالت و تاثیر منفی ایران در قیامهای عربی نام می برند تا به حقیقت رویکرد ملت های منطقه،یعنی امریکا ستیزی سرپوش گذارند. به رغم تمام سرکوبهای صورت گرفته از سوی سران عرب و موج سواری غرب برای مصادره و انحراف قیامهای عربی، آنچه مسلم گردیده نمودار شدن احساسات ضد امریکایی در منطقه است که جهانیان آن را برگرفته از پیامها و دستاوردهای ایران اسلامی از ضدیت با نظام سلطه بویژه امریکا برای ملتهای منطقه می‌دانند که در آینده نیز ادامه خواهد یافت. 3- چشم انداز تحولات در باب تحولات آینده منطقه و چشم انداز آن می‌توان گفت که به رغم تحرکات گسترده سران عرب و غرب برای سرکوب و یا انحراف قیامها وضعیت به گذشته باز نخواهد گشت و شرایط جدیدی بر منطقه حاکم می‌شود؛ شرایطی که بخش قابل توجهی از آن را خواست و مطالبات مردمی تشکیل می‌دهد. با توجه به آنچه از نقش و جایگاه اندیشه‌ها و الگوهای انقلاب اسلامی ایران در تحولات منطقه ذکر شد و نگاهی که ملتهای منطقه از این الگوها دارند استمرار شرایط کنونی و چشم انداز آینده تحولات از چند منظر قابل توجه است. 1/3- جایگاه و نقش ایران: ناظران سیاسی تاثیر تحولات منطقه بر آینده ایران را در چند منظر مثبت و منفی ارزیابی می‌کنند.آنچه مسلم است با دگرگونی در ساختار منطقه ، برخلاف ادعاهای غرب نه تنها ایران در انزوا قرار نمی‌گیرد بلکه شاهد توسعه مناسبات منطقه با جمهوری اسلامی خواهیم بود. چرا که ملتهای منطقه نشان داده‌اند که خواستار توسعه این مناسبات و برخوردار شدن از ظرفیتهای ایران برای توسعه و پیشرفت می‌باشند. زیرا ایران اسلامی می‌تواند الگویی برای آینده سیاسی و حتی موضع گیری جهانی آنها باشد. البته روند تحولات از حرکت ملتها در این مسیر حکایت دارد. تقویت جبهه مقاومت با الگوی ایران در برابر رژیم صهیونیستی و امریکا از دیگر پیامدهای این قیامها خواهد بود. روند تحولات نشان می‌دهد که ملتها خواستار تحقق این مهم هستند و کشورهایی که در آنها دگرگونی سیاسی روی داده، بیشترین گام را در این مسیر بر خواهند داشت. تقویت جایگاه جهانی ایران و الزام جهانی برای پذیرش ظرفیتهای آن، از دیگر نتایج این تحولات است. چنانکه ناظران سیاسی تاکید دارند که غرب دیگر نمی‌تواند در منطقه و جهان، ایران را نادیده بگیرد و باید اجبارا در مسیر تعامل و مذاکره با ایران گام بردارد . برخی ناظران سیاسی نیز تاکید دارند که با توجه به نارضایتی غرب و برخی سران عرب از حضور گسترده ایران در منطقه ، کشورهای مذکور تهدیدات خود علیه ایران و جبهه مقاومت را تشدید خواهند کرد. افزایش تحریمها، تکرار ادعاهای واهی علیه فعالیتهای صلح آمیز هسته‌ای ایران ، تحرک تبلیغاتی برای تخریب چهره منطقه‌ای و جهانی ایران، ایجاد فضای ناامنی در مرزها نظیر تشدید فعالیت گروههای تروریستی پژاک و منافقین، تحرکات بیشتر برای به چالش کشاندن جبهه مقاومت نظیر تحرکاتی که علیه سوریه و لبنان صورت می‌گیرد و... از جمله اقدامات غرب برای به چالش کشاندن ایران و کم رنگ ساختن نقش منطقه‌ای آن خواهد بود. در این چارچوب برخی کشورهای عربی نیز که منافع خویش را در معرض تهدید می‌بینند با رویکرد به بازی آمریکایی به زعم خویش برآنند تا در برابر جمهوری اسلامی ایران و جایگاه منطقه‌ای آن قرار گیرند. اقدامی که با تبلیغات گسترده رسانه‌ای و اتخاذ مواضع مداخله جویانه و غیر اصولی علیه ایران از جمله در قبال جزایر سه گانه ایران صورت می‌گیرد. ادعاهای مطرح شده علیه ایران در قبال بحرین و نیز ادعای نگرانی از فعالیت‌های هسته‌ای ایران از جمله بازی‌هایی است که غرب برای این کشورها جهت مقابله با ایران طراحی و اجرا می‌کند. 2/3- دگرگونی منطقه: در صورت پذیرش نقش و تاثیر گذار بودن انقلاب اسلامی ایران در قیامهای ملتهای منطقه می‌توان گفت که گسترش حوزه مقاومت و تقابل با نظام سلطه با محوریت مقابله با رژیم صهیونیستی و امریکا از مهمترین تحولات منطقه است. روند تحولات نشان می‌دهد که غرب و صهیونیستها به رغم تمام تحرکاتشان برای مصادره قیامها نخواهند توانست همچون گذشته بر منطقه حکمرانی کرده و اهداف سلطه طلبانه خود را پیگیری نمایند هر چند که آنها برای مقابله با این روند، بحران سازی در منطقه و ایجاد ناامنی سراسری را در دستور کار قرار خواهند داد. نمود آن، تشدید حملات صهیونیستها به غزه و جنگ افروزی‌های امریکا در منطقه است. نتیجه در جمع بندی کلی از آنچه ذکر شد می‌توان گفت که هر چند قیامهای منطقه متاثر از تحولات داخلی و برخی مولفه‌های جهانی بوده اما چنانکه بسیاری از ناظران سیاسی اذعان دارند نقش و جایگاه انقلاب اسلامی و الگوهای آن نقشی غیر قابل انکار در بیداری ملت های منطقه است. الگویی که تکیه بر ملت و دوری از الگوهای غربی را نه تنها برای منطقه بلکه برای سراسر جهان ارائه کرده و تبلور آن را در تقویت جبهه آزادی خواهان جهان می‌توان دید. همسویی این الگو با مطالبات و خواسته‌های داخلی و جهانی ملت‌های عرب موجب شده تا آنها رویکرد به این الگو را تحقق بخش مطالبات خود دانسته و خواستار اجرای پیام‌های آن برای تحقق قیام خویش باشند. البته باید در نظر داشت که در ظاهر نحوه اجرا و به کارگیری این الگو در هر کدام از کشورها متفاوت بوده و هر کدام بر اساس ظرفیت‌ها و اهداف خویش به الگو گیری از پیام‌های انقلاب اسلامی ایران می‌پردازند. امری که تبلور آن را در ظلم ستیزی و دوری از نظام سلطه و مبارزه با رژیم صهیونیستی می‌توان مشاهده کرد. بر این اساس در آینده، منطقه شاهد بیداری بیشتر ملتها در همگرایی منطقه‌ای و دوری از غرب بویژه تقویت جبهه مقاومت خواهد بود که تا حدود زیادی برگرفته از اندیشه‌های انقلاب اسلامی و چارچوب سیاست خارجی منطقه‌ای جمهوری اسلامی است. اندیشه ای که همواره بر لزوم اتحاد منطقه برای خروج بیگانگان، پیشرفت و توسعه بر اساس الگوی منطقه‌ای تاکید داشته است. البته نظام سلطه و صهیونیستها برای مقابله با این مهم به هر حربه‌ای متوسل می‌شوند. چنانکه از مدتها پیش تلاش کرده‌اند تا با مصادره قیامهای عربی، بر ماهیت اسلامی و مردمی این قیامها سرپوش گذاشته و صرفا امور اقتصادی و مالی و یا تضاد با نظام را محور آنها معرفی نمایند. آنها همچنین بحران سازی سراسری در منطقه را در دستور کار دارند. در این میان بیداری منطقه و تاکید بر مقابله با فتنه‌های خارجی، مولفه‌های مهم برای مقابله با این توطئه‌ها است که با تقویت همگرایی و ارتباط تمام کشورهای منطقه امکان پذیر است؛ اصلی که جمهوری اسلامی از ابتدا بر آن تاکید داشته و همواره برای تحقق آن پیش گام بوده است. فهرست منابع: 1- برنامه هفتگی محمد حسنین هیکل با شبکه الجزیره قطر 7 اسفند ماه 1389 2- خبرگزاری فارس 5 /4 1390 3- همان 4- خبرگزاری فارس 5/5/1390 5- خبرگزاری مهر 14/3/1390 6- خبرگزاری مهر 13/3/1390 7-خبرگزاری فارس 5/5/1390 8- سخنرانی امام خامنه‌ای در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) حرم مطهر (14/3/1390) 9-خبرگزاری جمهوری اسلامی 5/12 1390 10- خبرگزاری مهر به نقل از شبکه خبری سی ان ان (1/12/1390) 11- خبرگزاری واحد مرکزی خبر3/ 3/ 1390 12-خبرگزاری ایسنا به نقل از رویترز 27/1 /1390 13- به گزارش خبرآنلاین به نقل از وب‌سایت «وال‌استریت‌جورنال» 19/1/1390 (http://www.basirat.ir/news.aspx?newsid=235087) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image