اخلاق /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

نگاه اسلام به دنيا نگاه کشتزار است يا نگاه قفس و زندان؟ اين دو نگاه چه تفاوتي با هم تفاوت دارد؟ آيا مي توان گفت هر دوي آنها توأمان صحيح است؟


دنيا و نعمت هاي گوناگون و فراوانش، همه مخلوق ذات اقدس الهي است و جهت استفاده انسان آفريده شده. و موضع اسلام درباره دنيا و نعمت هاي آن اين است که دنيا کمک خوبي است براي رسيدن به آخرت. نبايد تصور کرد که اسلام با استفاده کردن انسان از نعمت هاي دنيا، به نحو مشروع مخالف است و نظر منفي دارد، بلکه سفارش و تأکيد دارد که از نعمت هاي خدادادي به صورت حلال و مشروع استفاده کنيد و اين حق انسان است. و در سوره بقره هم از حال دنيا تعبير به خير شده است. منطق اديان الهي اين است که انسان از مال و ثروت و امکانات دنيا به نحو شايسته استفاده کند. البته بايد توجه داشته باشد که اسير اينها نگردد، بلکه بر آنها چيره باشد. حضرت سليمان با رد کردن هداياي گرانبهاي ملکه سبا نشان داد که بر امکانات و نعمت هاي آن نه تنها موضع منفي ندارد، بلکه تشويق و تأکيد هم دارد، منتهي خواهان امکانات و ثروتي است که مايه فساد در زمين و فراموش کردن ارزش هاي انسان نگردد، يا باعث گرفتار شدن در مسابقه جنون آميز تکاثر (جمع کردن مال و ثروت) نشود. از سوي ديگر علاقه به آخرت نيز هست؛ زيرا به کارگيري امکانات و نعمت هاي دنيا در به دست آوردن جهان ديگر است. و رسيدن به زندگي برتر در سراي جاويدان است و براي دست يابي به سعادت اخروي و جاودانه ارزشمند است. دنيا بازاري براي به دست آوردن زندگي جاويد آخرت است و بيش از اين ارزش ندارد، ولي با ظاهر فريبنده اي که دارد، افراد کم ظرفيت را به سوي خود مي کشاند و از ياد خدا غافل مي کند. بنابراين دنيا از نظر اهل ايمان، جاي خوبي است به شرط آن که به دنيا به چشم وسيله و ابزار نگاه کنيم؛ يعني از آن و تمام نعمت هايش براي کسب رضاي خدا استفاده کنيم. مثلا دنبال روزي و کسب برويم که براي امرار معاش محتاج ديگران نباشيم. و هدف از زندگي دنيايي، تحصيل سعادت ابدي و بهشت برين و در نهايت رضوان الهي باشد. پس اگر مؤمن به دنيا به همان ديد نگاه کند که خدا و رسولش دستور داده اند دنيا مي شود جاي خوب و محل تحصيل سعادت، ولي اگر خود دنيا هدف باشد نه وسيله، مايه غرور و فريب و بدبختي مي شود که در نهايت زندگي انسان را تباه مي کند. مولاي متقيان امير مومنان علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «دنيا سراي گذشتن است نه سراي ماندن و مردم در آن دو دسته اند: دسته اي خود را بفروشد و خويش را هلاک گرداند. و عده اي خود را با انجام عبادات و دستورات الهي خريده و از عذاب الهي آزاد کند». اينکه دنيا مزرعه آخرت است؛ يعني کشت و زرع، اعمالي که در اين جهان انجام مي دهيم از نيک و بد، و هر بذري که در اين جهان مي افشانيم در آخرت ثمره و نتيجه آن را خواهيم ديد. و منظور از مزرعه بودن دنيا براي آخرت، اين است که دنيا وسيله است براي کسب کمالات و تحصيل سعادات براي مکاني ديگر، که جاودانه و باقي است و هر اعمالي که در اين دنيا انجام دهيم، از بين نمي رود و يا به فراموشي سپرده نمي شود، بلکه آن عمل ذخيره شده و در جهاني ديگر خود را بروز مي دهد. اينجا همان جايي است که بايد به تجارت و معامله با خدا رفت و نفس را به بي ارزش ترين کالاها و يا پول ها نفروخت، و از فرصتي که در اين دنيا داده شده است سعادت ابدي را به دست آورد. و در حديث ديگري آمده است که: دنيا زندان مؤمن و بهشت کافر است؛ و اين زندان بودن براي مؤمن و بهشت بودن براي کافر، يک امر نسبي است. يعني دنياي مؤمن نسبت به آخرت مؤمن و دنياي کافر نسبت به آخرت کافر مورد مقايسه قرار مي گيرد و اين بدان معنا نيست که مومن نبايد از منافع مادي دنيا بهره مند شود؛ بلکه او دنيا را وسيله اي براي عبور و گذشتن مي داند و دنيا را براي خود هدف قرار نداده است و در آباد کردن آن تلاشي نکرده، بلکه همه تلاش او در آباد کردن جايگاهي جاويد بوده و به جايگاه موقت و خراب دل نبسته، به همين خاطر دنيا در نظرش قفس و زنداني است که او را از جايگاهي آباد و جاودانه دور کرده است، و مؤمن مشتاق است خود را به جايي آباد برساند و از دنيا و تعلقاتش رهايي يابد. پس دنيا مي تواند هم مزرعه و کشتزاري براي آخرت باشد، که انسان با کسب اعمال و عباداتي خود را به کمال برساند و ذخيره اي براي آخرت داشته باشد و هم مي تواند به منزله زندان مؤمن باشد که اين دو نگاه در مورد دنيا به صورت توأمان مورد نظر اسلام است، و انسان در اين دنيا از وسيله بودن آن براي آخرت استفاده کند و در آن تجارتي پرسود انجام دهد تا خانه آخرت خود را آباد کند. و از طرف ديگر چون هدف چيز ديگري است و انسان هميشه براي رسيدن به هدف تلاش مي کند، به همين خاطر مشتاق است به هدفي که دارد برسد و در اين راه، دنيا: يعني وسيله را فدا مي کند تا به هدف، يعني آخرت برسد. و در نتيجه دنيا هم محل کشت و زرع است و هم محلي است براي گذاشتن و گذشتن؛ و آنچه را که بايد گذاشت و از آن عبور کرد همانند قفس و زنداني است که دل را به بند کشيده است و انسان هر لحظه دوست مي دارد که از آن خلاصي يابد و به هدف برسد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image