مارکسیست‌ها تکامل تاریخ را با چه شیوه‌ای توجیه می‌کنند؟ /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

مارکسیست‌ها تکامل تاریخ را با چه شیوه‌ای توجیه می‌کنند؟


مارکسیست‌ها تکامل تاریخ را با چه شیوه‌ای توجیه می‌کنند؟ مارکسیست‌ها تاریخ را جزئی از طبیعت و درنتیجه محکوم به سرنوشت طبیعت می‌دانند. مرحوم شهیدمطهری(ره) دیدگاه مارکسیست‌ها را در زمینۀ تکامل تاریخ چنین ترسیم می‌کند: «تاریخ یک جریان دائم و یک ارتباط مین انسان و طبیعت انسان و اجتماع و یک صف‌آرایی و جدال دائم میان گروه‌های درحال رشد انسانی و گروه‌های درحال زوال انسانی است که درنهایت امر یک جریان تند و انقلابی به سود نیروهای درحال رشد پایان می‌یابد، و بالاخره یک تکاپوی اضداد است که همواره هر حادثه به ضد خودش و او به ضد ضدّ تبدیل می‌گردد و تکامل رخ می‌دهد. اساس زندگی بشر و موتور به حرکت درآورنده تاریخ او کار تولیدی است... . نزاع و کشمکش میان دو گروه که یکی جامدالفکر و وابسته به گذشته و دیگری روشن‌فکر و وابسته به آینده است... سخت در می‌گرد و شدت می‌یابد تا به اوج خود که نقطۀ انفجار است می‌رسد و جامعه با یک گام انقلابی به‌صورت دگرگونی نظام کهن و برقراری نظام جدید و به‌صورت پیروزی نیروهای نو و شکست کامل نیروهای کهنه تبدیل به ضد خود می‌گردد و مرحله‌ای از تاریخ آغاز می‌شود. این مرحله از تاریخ نیز به‌نوبۀ خود سرنوشتی مشابه با مرحلۀ قبلی دارد... این مرحله نیز جای خوئد را به ضد و نفی‌کنندۀ خود می‌دهد و مرحلۀ جدیدتری آغاز می‌گردد و همین‌طور تاریخ ـ مانند خود طبیعت ـ همواره از میان اضداد عبور می‌کند. این طرز تفکر دربارۀ طبیعت و تاریخ، تفکر دیالکتیکی نامیده می‌شود و چون درمورد تاریخ همه ارزش‌های اجتماعی را درطول تاریخ تابع و وابسته به ابزار تولید می‌داند ما این طرز تفکر و این بینش را درمورد تاریخ «بینش ابزاری» می‌نامیم. و مقصودمان از بینش ابزاری طرز تفکر خاص دربارۀ تحولات تاریخ است که از آن به مادیت تاریخی (ماتریالیسم تاریخی) تعبیر می‌شود...».(۱) پاسخ: توجیه تکامل تاریخ با شیوۀ ابزاری و دیالکتیکی اشکالاتی دارد که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم: ۱. تکامل را با ابزار تولید نمی‌توان توجیه کرد، زیرا تکامل ازار تولید به‌نوبۀ خود معلول حس فطری کمال‌جویی و تنوع‌‌طلبی و گسترش‌خواهی و ناشی از ابتکار انسان است. ۲. نظریۀ ابزاری که تمام نهضت‌های مذهبی و اخلاقی و انسانی تاریخ را توجیه طبقاتی می‌کند، نوعی قلب و تحریف معنوی تاریخ و اهانت به مقام انسانیت تلقی می‌شود. ۳. واقعیات تاریخی، پوچی این نظریه را روشن می‌کند، زیرا در یک قرن گذشته کشورهایی به سوسیالیسم گرویدند که مرحلۀ کاپیتالیسم را طی نکرده بودند. و برعکس کشورهایی که کاپیتالیسم را به اوج خود رسانده‌اند در همان مرحله باقی مانده‌اند، پس جبری در کار نیست. ۴. نظریۀ ابزاری و دیالکتیک، ایجاد نابسامانی‌ها و تخریب‌ها به منظور ایجاد بن‌بست و بحران را تجویز می‌کند که این امر نامشروع است. ۵. طبق نظریۀ ابزاری، سیر تکاملی تاریخ جبری و لایتخلف است، یعنی هر جامعه در هر مرحله تاریخی لزوماً نسبت به مرحلۀ قبل از خود کامل‌تر است، درحالی‌که این نظر باطل است، زیرا نظر به اینکه عامل اصلی این حرکت انسان است و انسن موجود مختار و آزاد و انتخاب‌گر است، تاریخ در حرکت خود نواسانات دارد، گاهی جلو می‌رود و گاهی به عقب برمی‌گردد و... تاریخ تمدن‌های بشری جز یک سلسله تعلیم‌ها و سپس انحطاط و انقراض‌ها نیست.(۱) ۶. سیر تکاملی بشریت به‌سوی آزادی از اسارت طبیعت مادی و به‌سوی هدفی و مسلکی‌بودن و حکومت و اصالت بیشتر از ایمان و ایدئولوژی بوده و هست. سیدمحمد صدر(ره) می‌گوید: «... حرکت دائماً به‌سوی تکامل نیست، بلکه گاهی حرکت به سقوط و نقض است همانند تحول آهن به خاک درنتیجه ارتباط ان با رطوبت... و گاهی نیز این حرکت به هیچ نتیجه‌ای منجر نمی‌شود، مثل باقی ماندن بعضی از جوامع اولیه که تاکنون هیچ نوع پیشرفتی نداشته‌اند...».(۲) پی‌نوشت‌ها ۱. قیام و انقلاب مهدی(ع) از دیدگاه فلسفۀ تاریخ، ص ۱۸ـ۲۱، با تلخیص. ۲. الیوم الموعود، ص۸۳. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image