خلقت خداوند /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

برخی مثل ثنویون بر این عقیده اند که موجودات عالم دو گونه اند برخی خیرند و برخی شر و هر کدام از خیر و شر نیز مبداء و خالق جداگانه ای دارند و اساس این اعتقاد و علت گرایش به آن ،این بوده که آنها فاعل خیر را که دارای عالی ترین صفات و کمالات می باشد برتر از این می دانستند که در کار موجودات موذیه وضاره دخالت داشته باشد لذا مبدا دیگری را در عرض خداوند به عنوان فاعل بدیها و شرور در نظر گرفته اند ولی حکمای اسلام این پندار را باطل می دانند و معتقدند، یک مبداء بیشتر برای عالم هستی وجود ندارد و ثنویه (پیروان زردتشت)که جهان را به دو قسمت نیک و بد تقسیم کرده اند، و وجود بدی ها و شرور را زائد وزیانبار می دان


برخی مثل ثنویون بر این عقیده اند که موجودات عالم دو گونه اند برخی خیرند و برخی شر و هر کدام از خیر و شر نیز مبداء و خالق جداگانه ای دارند و اساس این اعتقاد و علت گرایش به آن ،این بوده که آنها فاعل خیر را که دارای عالی ترین صفات و کمالات می باشد برتر از این می دانستند که در کار موجودات موذیه وضاره دخالت داشته باشد لذا مبدا دیگری را در عرض خداوند به عنوان فاعل بدیها و شرور در نظر گرفته اند ولی حکمای اسلام این پندار را باطل می دانند و معتقدند، یک مبداء بیشتر برای عالم هستی وجود ندارد و ثنویه (پیروان زردتشت)که جهان را به دو قسمت نیک و بد تقسیم کرده اند، و وجود بدی ها و شرور را زائد وزیانبار می دانند و قهراً آنها را نه از خدا بلکه از قدرتی در مقابل خدا می دانند، و خواسته اند خدا را از بدی تبرئه کنندگرفتار شرک شده اند. در حالی که می توان خداوند را مبدأ هر وجود و دارای رحمت پایان ناپذیر و حکمت بالغه دانست و به ارادة توانا و قدرت پایان ناپذیر او نیز خدشه وارد نساخت و همه چیز را مستند به او دانست و مسئله شروررا نیز به شکل دیگری حل کرد که حل آن در کتب کلامی و فلسفی ذکر شده است . حال ممکن است که کسی گمان کند اهریمن (فاعل شر ) در کیش دوگانه پرستان با شیطان در دین اسلام فرقی ندارد ولی این طور نیست،و شیطان از نظر اسلام نقشی در آفرینش اشیاء ندارد. در اسلام خلقت هیچ چیزی به شیطان نسبت داده نمیشود. در اسلام اصلاً چنین اندیشه ای وجود ندارد که در نظام خلقت، موجودات نامطلوبی هست و می بایست نباشد و چون هست پس از یک موجود پلید ناشی شده است. از نظر اسلام همة اشیاء با دست قدرت خداوند به وجود آمده است و هر چه آفریده خوب و نیک آفریده است: « اَلَذی اَحسَنَ کُلً شَیءِ خَلقَهُ»(سجده/7 ) «رَبُنَا الًذی اَعطی کُلً شَیءٍ خَلقَهُ ثُمً هَدی» (طه/50) قلمرو شیطان از نظر اسلام تشریع است نه تکوین؛ یعنی شیطان فقط می تواند فرزند آدم راوسوسه کند وبه گناه تشویق کند، شیطان بیش ازحد دعوت کردن، سلطه وقدرتی بر انسان ندارد : «وَ ما کانَ لِیَ عَلَیکُم مِن سُلطانٍ اِلا اَن دَعَوتُکُم فَاستَجَبتُم لی». (ابراهیم/22) وسوسة نفس اماره وشیطان ، شرط اختیار و انتخاب و انسانیت انسان است . همان طوری که دعوت به خیر هست والهامات خیر هست، باید وسوسة شر هم باشد تا انسان یکی از ایندو را «انتخاب» کند وگامی در راه انسانیت که راه انتخاب واختیار است بردارد . به قول مولانا: درجهان دوبانگ می آید به ضد// تا کدامین را تو باشی مستعد//آن یکی بانگش نشور اتقیا // و آن دگر بانگش نفور اشقیا// شیطان ویا جن درقرآن در عرض موجودات طبیعی است نه درعرض ملائکه و فرشتگان. ملائکه از نظر قرآن رسولان و ماموران پروردگارند و در نظام آفرینش کارگزاری می‎کنند، ولی جن و شیطان هیچ نقشی درکار خلقت ندارند، ازاین جهت مثل موجودات زمینی می‎باشند و کار انها فقط دعوت به بدی است نه اجبار به بدی .پس در این جهت تردیدی نیست که قرآن کریم خالق و آفریننده هر چیزی را خدا می‎داند. همانطوری که خدا را مبدا حیات می‎داند و می‎گوید حیات به دست خداست، او را مبدا و منشا موت (همان که ما او را بدی می‎دانیم) نیز می‎داند «یُحْیی وَ یُمیتُ»(بقره/ 258)نه اینکه خداوند زنده میکند، یک چیز دیگری هست که دیگر مربوط به خدا نیست و او می‎میراند. یا مثلاً: «وَ اَنَهُ هَوَ اَضحَکَ وَ اَبکی وَ اَنَهُ هَوَ اَماتَ وَ اَحیی» (نجم/44 ـ 43 )اوست که می‎خنداند یا موجبات سرور را فراهم می‎کند و هم اوست که می‎گریاند یا موجبات گریه و ناراحتی را به وجود می‎آورد. «اَلَذی خَلَقَ المَوتَ وَ الْحَیوهَ لِیَبلُوَکُمْ اَیٌکُمْ اَحسَنُ عَمَلاً» (مُلک/2 ) خدایی که هم مرگ را آفرید و هم زندگی را آفرید. «وَ لَنَبْلُوَنَکُمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخوفِ وَ الجوعِ وَ نَقصٍ مِنَ الاَموالِ وَ الاَنفُسِ وَ الثَمَراتِ وَ بَشِرِ الصابرینَ» (بقره/156)شما را تحت آزمایش قرار می‎دهیم به نقصها و کمبودهائی در ناحیه مال یا در ناحیة جان به انواع مختلف. «اَلْحَمْدُ اللهِ الَّذی خَلَقَ السَّمواتِ وَ الاَرضَ وَ جَعَلَ الظُلُماتِ وَ النورَ» انعام/1 سپاس خدایی را که آفریننده آسمانها و زمین است و قرار دهنده نور و ظلمت. این جمله «و قرار دهنده نور و ظلمت» معلوم است که می خواهد یک عقیده خاصی را نفی کند که همان عقیده یزدان و اهریمن باشد، که خدا مبدأ نور است نه مبدأ ظلمت، و مبدأ ظلمت کس دیگری است؛ این طور نیست، مبدأ همه خداست. پس در این جهت ما نباید تردید داشته باشیم که،فکر ثنوی در قرآن وجود ندارد .1ذکر یک نکته لازم است که هر چند شیطان در کار خلقت و تدبیر خلقت دستی ندارد اما در چهارچوب اذن و اراده الهی ( مانند کارهایی که دیگر موجودات انجام میدهند مثلا نیشی که مار و عقرب می زنند و نوعی تصرف محسوب می شود ) شیطان می تواند به بعضی از فساق و فجار ( در عوض انجام گناهان بزرگ) به صورت محدودی بعضی از قدرت ها را بدهد . این قدرت اعطاء شده از جانب شیطان ضرری برای دیگران ندارد . همان طور که خداوند این قدرت محدود را به بعضی از موجودات دیگر مثل جن هم داده است که البته همه این ها در سایه اذن و اراده الهی است نه خارج از اذن او . 1 - ر. ک : ـ خدمات متقابل اسلام و ایران / استاد مطهری /ص 235ـ 230 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image