کلام /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

با توجه به نظريه علمي ترانسفورميسم ، وجود خداوند را اثبات کنيد،


در ميان دانشمندان علوم طبيعي دو فرضيه درباره آفرينش موجودات زنده اعم از گياهان و جانوران وجود داشته است: الف: فرضيه تکامل انواع يا ترانسفورميسم که مي گويد: انواع موجودات زنده در آغاز به شکل کنوني نبوده اند، بلکه آغاز موجودات تک سلولي در آب اقيانوس ها و از لابه لاي لجن هاي اعماق درياها با يک جهش پيدا شدند، يعني موجودات بي جان در شرائط خاصي قرار گرفتند که از آنها نخستين سلول هاي زنده پيدا شد. اين موجودات ذرّه بيني زنده تدريجا تکامل يافتند و از نوعي به نوعي ديگر تغيير شکل دادند، از درياها به صحراها و از آن به هوا منتقل شدند و انواع گياهان و انواع جانوران آبي و زميني و پرندگان به وجود آمدند. کامل ترين حلقه اين تکامل همين انسان هاي امروزي اند که از موجوداتي شبيه به ميمون و سپس ميمون هاي انسان نما ظاهر گشتند. ب: فرضيه ثبوت انواع يا فيکسيسم که مي گويد: انواع جانداران هر کدام جداگانه از آغاز به همين شکل کنوني ظاهر گشتند و هيچ نوع به نوع ديگر تبديل نيافته است و طبعا انسان هم داراي خلقت مستقلي بود. که از آغاز به همين صورت آفريده شده است. دانشمندان هر دو گروه براي اثبات عقيده خود مطالب فراواني نوشته اند ولي در محافل علوم طبيعي امروز، شکي نيست که اکثريت دانشمندان طرفدار فرضيه تکاملند. بنابراين نظريه تکامل به دو معناي زير به کار مي رود: 1. قول به تحول و تبدل انواع يعني قول به اين که انواع موجودات از يکديگر به وجود آمده اند مخصوصا قول به اين که نوع انسان از نوع حيوان به وجود آمده است. 2. قول به اين که تبدل انواع، معلول انتخاب طبيعي است. اين جنبه نظر داروين در مقابل نظر لامارک و اسپنسر قرار دارد که معتقد بودند تبدل انواع، ناشي از دگرگوني تحت تأثير تمرين و وراثت است منظور از انتخاب طبيعي در نظر داروين آن است که موجودات قوي تر و شايسته تر، در نزاع براي بقا، پيروز بوده و صلاحيت بقا را داشته اند و موجودات ضعيف تر حذف شده اند او مي گويد: وقتي در مورد تغييرات عارضي ناچيز، بين افراد تنازع درگيرد، نتيجه آن، حذف تغييرات زيانمند و تثبيت تغييرات سودمند، در بقاي نوع است معني اين سخن اين است که: افرادي که در حين الفت گرفتن با محيط زيست خود به تغييرات مفيدي دست يافته اند، از افرادي که به چنين تغييراتي دست نيافته اند، براي بقاء شايسته تراند. انتخاب طبيعي همچنان که افراد صالح را از ميان يک نوع بر مي گزيند، انواع صالح را نيز از ميان انواع ديگر بر مي گزيند و انواع ضعيف را که در ميدان مبارزه امکان نجات ندارند حذف مي کند. فرضيه تکامل و مسأله خدا شناسي با اين که بسياري کوشش دارند ميان اين فرضيه و مسأله خدا شناسي يک نوع تضاد قائل شوند و شايد از يک نظر حق داشته باشند ولي امروز اين مسأله براي ما روشن است که اين دو با هم تضادي ندارند يعني ما چه فرضيه تکامل را قبول کنيم و چه آن را بر اثر فقدان دليل رد نمائيم در هر دو صورت مي توانيم خداشناس باشيم. جالب اين که خود داروين در برابر اتهام الحاد و بدبيني قد علم کرده و در کتابش (اصل انواع) تصريح مي کند که من در عين قبول تکامل انواع، خدا پرستم، و اصولا بدون قبول وجود خدا نمي توان تکامل را توجيه کرد. اصولا او معتقد بود که هدايت و رهبري انواع، در اين پيچ و خم عجيب تکامل، و تبديل يک موجود بسيار ساده به اين همه انواع مختلف و متنوع جانوران بدون وجود يک نقشه حساب شده و دقيق از طرف يک عقل کل امکان پذير نيست راستي هم چنين است آيا از يک ماده واحد و بسيار ساده و پست اين همه مشتقات شگفت انگيز و عجيب، که هر کدام براي خود تشکيلات مفصلي دارد، به وجود آوردن بدون تکيه بر يک علم و قدرت بي پايان امکان پذير است؟ نتيجه اين که غوغاي تضاد تکامل انواع با مسأله خدا شناسي يک غوغاي بي اساس و بي دليل بوده است. امّا برخي از ملحدين و منکرين خواسته اند با استفاده از اين نظريه اصل برهان نظم و عليت را زير سئوال ببرند. به اين معنا وقتي جانداران (اعم از گياهان و جانوران) با اين ساختار پيچيده از يک موجود تک سلولي با اين نظم دقيق به وجود آمده اند ديگر نيازي به وجود خدايي نيست تا بخواهد آن ها را نظم دهد و اينها بر اساس قانون تنازع براي بقا و خود به خودي اين گونه به تکامل رسيده اند. نقد نظريه داروين در باب خدا شناسي نظريه داروين نمي تواند تبيين کاملي از نظام غايي در جهان ارائه دهد، بلکه تنها بيانگر اين است که چگونه برخي موجودات يعني موجودات زنده پيچيده تر ـ از برخي ديگر ـ يعني موجودات زنده ساده تر ـ حاصل شده اند و درباره منشأ ساده ترين موجودات چيزي نمي گويد. بنابراين به تنهايي نمي تواند بر جاي تبيين توحيدي بنشيند ديگر آنکه اگر صحت نظريه داروين معلوم گردد، اين نظريه مبطل نظريه ناظم الهي نيست زيرا طرفداران نظريه ناظم الهي که عقيده دارند که ناظم الهي طرح هاي آني و کوتاه مدت فراهم ساخته است، اگر صحت نظريه داروين ثابت شود، مي توانند بگويند که نظام الهي براي خلق جهان و موجودات پيچيده تر طرح بلند مدتي برگزيده است و چنين نيست که با طولاني شدن زمان اصل نياز به ناظم از ميان برود. به عنوان مثال اگر يک طرح ساختماني يا دائرة المعارفي بزرگ در مدت کوتاهي نوشته شود،خواهيم گفت احتياج به طراح و نويسنده دارد ولي اگر بيش از سال هاي متعارف طول بکشد آيا مي توانيم آن را بي نياز از طراح و نويسنده بدانيم. اشکال ديگر که بر اين نظريه وارد است آنکه اين نظريه تنها يک فرضيه علمي است که بعضي از شواهد علمي آن را تأئيد و بعضي ديگر نفي کرده اند و به تأئيد و اثبات نهايي نرسيده است. امروزه بسياري از ديرينه شناسان و جنين شناسان کاملا با اين ديدگاه «ترانسفورميسم) مخالف هستند شخصيت هاي مانند لويي آگاسر (جنين شناس) ريچارد اوون (ديرين شناس) چارلزارنست و جرج بيورات (جانور شناس) از مخالفان سرسخت اين نظريه به شمار مي روند. ضمن آن که بر اساس تحقيقات جديد ژنتيکي که در آلمان انجام شده است. تمام تئوريهاي تکامل که ساخته ذهنيت بشر بوده است نقش بر آب شدند (به نقل از شبکه تلويزيوني CNN يک تحقيق علمي جديد ثابت کرد فرضيه تکامل غلط بوده است بنابراين گزارش مطابق نتايجي که از آزمايش هاي DNA متعلق به يک اسکلت باقي مانده از انسان متعلق به صد هزار سال قبل به دست آمده است از نظر ژنتيکي هيچ شباهتي با DNA ميمون هاي انسان نما که گفته مي شد اجداد انسان فعلي هستند وجود ندارد. بنابراين نظريه اي که با بايدها و نبايدهاي زيادي رو برو است و هنوز به اثبات نرسيده و مورد تأئيد همه دانشمندان نيست نمي توان وجود خدا يا نظم حاکم در جهان که حکايت از يک ناظم الهي دارد را خراب کرد به فرض هم که نظريه تکامل به اثبات برسد ـ تناقضي با وجود خدا ندارد بلکه با برهان نظم و غايي متناقض است که با دلايل مذکور ردّ شد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image