تخمین زمان مطالعه: 17 دقیقه

روايتي هست كه مي گويد هر قيامي ما قبل قيام حضرت حجت باطل است و نبايد زير لواي آن قيام رفت؛ سند این روايت را بیان کنید. آيا با حكومت و انقلاب ما تنافي ندارد؟


از مباحث مهم و اساسي در دوره غيبت بحث حكومت اسلامي و انتظار فرج و ارتباط آن دو با يكديگر است . بيشتر فقهاي شيعه تشكيل حكومت اسلامي را در دوره غيبت ضروري مي دانند و براين باورند كه فقهاي عادل بايد به اين مهم اقدام كنند و اگر يكي از آنان تشكيل حكومت داد بر ديگران واجب است كه از او پيروي كنند. درمقابل شماري اندك بر آنند كه اقامه حكومت از شوون امام معصوم است بنابراين در عصر غيبت تشكيل حكومت جايز نيست . اين تفكر كه نخست به صورت يك اختلاف نظر فقهي كلامي مطرح بود در اين اواخر رنگ سياسي به خود گرفت . اين گروه با تبليغ اين كه وظيفه ما در اين عصر انتظار است و بس و ما نبايد در كارهاي سياسي دخالت كنيم با مبارزان و طرفداران راه امام خميني مخالفت مي كردند. اين بينش با القاي گفتاري از قبيل اين كه : از ما كاري ساخته نيست آقا امام زمان (عج ) خود بايد بيايد و كارها را اصلاح كند ما موظف به چنين اموري نيستيم و ... روحيه بي تفاوتي سكوت و سكون و ظلم پذيري راتقويت مي كردند.2 هرچند با تلاش عالمان آگاه و پيروزي انقلاب اسلامي اين باور غلط از صحنه بيرون شد و بسياري از هواداران آن به صف انقلاب و مبارزان پيوستند ولي اين بدان معني نيست كه اين تفكر به كلي ريشه كن شده و ديگر هيچ هواخواهي نداشته باشد زيرا هنوز در گوشه و كنار حتي از سوي برخي از خواص به آن دامن زده مي شود. از اين روي بسياري از دانشوران و صاحب نظران پس ازانقلاب اسلامي برخي به اجمال و برخي به تفصيل به نقد و بررسي اين انديشه و مباني آن پرداخته اند.3 با نگاهي به گفته ها و نوشته هاي طرفداران اين نظريه و دلائلي كه بدان استناد كرده اند مي توان گفت كه اين باور انحرافي از سه راه زير سرچشمه گرفته است : .1 برداشت نادرست از رواياتي كه گسترش ستم و فساد را از نشانه هاي ظهور امام زمان (عج ) معرفي مي كند . .2 استناد به رواياتي كه از هرگونه قيامي در عصر غيبت نهي و به سكوت و سكون و صبر بر بلاها دعوت كرده است . .3 تفسير نادرست از امامت و رهبري و تصور اين كه تشكيل حكومت در عصر غيبت دخالت در قلمرو كار امام معصوم (ع ) است . در اين مقال با بهره گيري از گفتار بزرگان و با استناد به منابع روايي سيره معصومين (ع ) و... به نقد و بررسي دلائل فوق خواهيم پرداخت : فراگيري ستم و فساد از نشانه هاي ظهور در روايات ماثوره از معصومين (ع ) آمده است كه پيش از ظهور مهدي (ع ) ظلم و فساد جهان را فرامي گيرد انحراف و كجروي به اوج خود مي رسد. بسياري از گناهان بزرگ رواج مي يابد. پيامبر اسلام مي فرمايد : « المنتظر الذي يملاالله به الارض قسطا وعدلا كما ملئت جورا و ظلما . » 4 « زمين را خداوند به وسيله مهدي منتظر(عج ) پر از عدل و داد مي كند همان گونه كه پر از ستم و جور شده است . » مضمون جمله فوق از ائمه معصومين (ع ) نيز نقل شده است 5. در برخي از روايات همين باب بعضي از گناهاني كه پيش از ظهور رواج پيدا مي كند آمده است 6. برخي از اين گونه روايات نتيجه گرفته اند كه وجود ستم و فساد و حكومتهاي خودكامه در جهان پيش ازظهور مهدي (ع ) طبيعي است بلكه مقدمه ظهور وفرج آن حضرت است و ما نبايد با مقدمه ظهور آن حضرت مبارزه كنيم . اينان با اين برداشت تشكيل حكومت اسلامي را در دوره غيبت ممنوع اعلام كرده اند; زيرا به پندار اينان هر اندازه دولت اسلامي موفقيت كسب كند از ظلم و فساد كاسته مي شود و ظهور امام (ع ) كه مشروط به پر شدن زمين از فساد و ستم است به تاخير مي افتد! نقد وبررسي پيامدهاي زيانبار اين برداشت از روايات تا حدودي روشن است . زيرا براساس اين تفكر امر به معروف و نهي از منكر و دخالت در امور سياسي نه تنها جايز نيست كه بايد با كساني كه به اين مسائل مي پردازند مخالفت كرد : « آنان اجازه هيچ گونه فعاليت سياسي خلاف رژيم طاغوتي را به اعضاي خويش نمي دادند و تمام فعاليتهاي گروههاي مبارزاتي مسلمان را بدون پشتوانه فرهنگي و مردمي مردود مي دانستند و متقابلا رژيم طاغوت هم هيچ برخوردي جدي با تشكيلات آنان نداشت . » 7 صاحبان اين تفكر راه و حركت امام خميني را تخطئه مي كردند . و ارتباط با امام و ياران او را گناهي نابخشودني مي دانستند8. اين برداشت از روايات به دلايل زير باطل است : به نتيجه اين برداشت هيچ فقيهي نمي تواند ملتزم باشد زيرا لازمه اين تفكر تنها عدم مشروعيت حكومت نيست بلكه هر عمل مصلحانه اي بايد از ديدگاه آنان جايز نباشد. از امر به معروف و نهي ازمنكر در امور جزئي گرفته تا مبارزه با ستم و حكومتهاي ستمگر. حال آن كه امر به معروف و نهي از منكر از ضروريات اسلام و بر هر فرد مسلمان انجام آن واجب است . افزون بر اين پيامبر گرامي اسلام (ص ) در خصوص وظايف منتظران مهدي (ع ) مي فرمايد : « طوبي لمن ادرك قائم اهل بيتي و هومقتد به قبل قيامه يتولي وليه ويتبرا من عدوه ويتولي الائمه الهاديه من قبله اولئك رفقايي و ذوو ودي و مودتي واكرم امتي علي ... » 9 « خوشا به حال كسي كه به حضور « قائم » برسد و حال آن كه پيش از قيام او نيز پيرو او باشد. آن كه با دوست او دوست و با دشمن او دشمن و مخالف است و با رهبران و پيشوايان هدايتگر پيش از او نيز دوست است . اينان همنشين و دوستان من و گرامي ترين امت در نزد من هستند. » بزرگترين مبارز عليه ظلم و جور و حكومتهاي باطل خود مهدي (ع ) است پس چگونه ممكن است كه جامعه منتظر در اين بعد به او اقتدا نكند و به او مانند نشود. بنابراين انسان منتظر نمي تواند در برابر فساد و ستم و حكومتهاي جور بي تفاوت باشد تا چه رسد به اين كه مويد آنان باشد. لازمه اين تفكر اين است كه قيام و اقدام پيامبر(ص ) و ائمه معصومين (ع ) نيز براي تشكيل حكومت درست نبوده است ; زيرا اين حديث هم از پيامبر(ص ) و هم از ديگر ائمه نقل شده است و مضمون آن نيز مقيد به زمان خاصي نيست . بنابراين بايد تلاشهاي ائمه (ع ) و حتي پيامبر(ص ) را در راه تشكيل حكومت اسلامي منكر شويم و يا « نعوذ بالله » آنها را نيز محكوم كنيم ; زيرا همه اينها حركتهاي اصلاحي قبل از ظهور بوده است . پس برداشت فوق با سيره قطعيه معصومين (ع ) ناسازگار است زيرا آنان با اين كه در انتظار حكومت جهاني مهدي (ع ) بودند لحظه اي از تلاش و كوشش در راه مبارزه با حكومتهاي جور بازنمي ايستادند. احاديثي كه از علي (ع ) درباره ظهور مهدي (ع ) نقل شده بيانگر آن است كه آن حضرت با اين كه در انتظار حكومت جهاني مهدي (ع ) بوده ولي اين انتظار او را از تلاش و مبارزه بازنمي داشته است . براي كسي كه اندك آشنايي با تاريخ اسلام داشته باشد مي داند كه علي (ع ) تا آخرين لحظات زندگي در تلاش و مبارزه براي تحقق حكومت حق بود و هنوز از جنگ با خوارج نياسوده بود كه در نهروان ايستاد و مردم را به جنگ با معاويه دعوت كرد10. در كوفه نيز آماده مي شد تا جنگ ديگري را با معاويه ساز كند كه به شهادت رسيد11. پس از شهادت آن حضرت جريان تشكيل حكومت اسلامي و كوتاه كردن دست جباران از حاكميت مردم به عهده امام حسين (ع ) قرار گرفت . امام حسين (ع ) براي برچيدن بساط ننگين و فسادگستر يزيدبن معاويه به پا مي خيزد و حماسه بزرگ كربلا را به وجود مي آورد. آن حضرت در تبيين گوشه اي از هدفهاي خود از امر به معروف و نهي از منكرو مبارزه با سلطنت ناحق يزيد سخن مي گويد و رهبري را حق خود مي شمرد و با استناد به سخنان پيامبر گرامي اسلام (ص ) از مبارزه با سلطان جائر به عنوان وظيفه همه مسلمانان ياد مي كند14. ديگر ائمه نيز با توجه به شرايط زماني و مكاني نه تنها با دستگاههاي ظالم مبارزه كردند كه مسلمانان را نيز به جهاد بر ضد آنان فراخواندند. بيش از پنجاه روايت در « وسائل الشيعه » و « مستدرك الوسائل » و ديگر كتابهاي روايي است كه ائمه به شيعيان امر مي فرمايند : از پادشاهان و ستمگران كناره گيري كنيد به دهان مداحان خاك بريزيد هركس مدادي براي آنان بتراشد و يا دواتشان را آماده كند چنين و چنان مي شود و15... آري ائمه (ع ) منتظر حكومت جهاني مهدي (ع ) بودند. ولي انتظار آنان مسئوليت ساز بود نه مسئوليت بردار. انتظاري كه آنان را لحظه اي از تلاش و كوشش براي نابودي دشمن و استقرار حكومت اسلامي بازنمي داشت . پيامبر اكرم (ص ) : خوشا به حال كسي كه به حضور « قائم » برسد و حال آن كه پيش از قيام او نيز پيرو او باشد. چنين كسي با دوست قائم دوست و با دشمنش دشمن و مخالف است .انسان منتظر نمي تواند در برابر فساد و ستم حكومت هاي جور بي تفاوت باشد تا چه رسد به اين كه مويد آنان باشد! صاحبان تفكر ضرورت تداوم ظلم و فساد در عصر غيبت براي فراهم آمدن مقدمات ظهور با تشكيل حكومت اسلامي در عصر انتظار مخالفت مي ورزيدند زيرا موفقيت حكومت و دولت اسلامي در دوره غيبت در مبارزه با جور و تباهي را موجب كاسته شدن مفاسد و مظالم و در نتيجه به تاخير افتادن ظهور قائم مي دانستند! و هم اينان بودند كه راه و حركت امام خميني را تخطئه مي كردند و ارتباط با امام و ياران او را گناهي نابخشودني مي دانستند! هيچ فقيهي نمي تواند به تفكر ممنوعيت تشكيل حكومت اسلامي در عصر غيبت ملتزم باشد زيرا لازمه اين تفكر تنها عدم مشروعيت حكومت نيست بلكه هر عمل مصلحانه اي بايد از ديدگاه آنان جايز نباشد از امر به معروف و نهي از منكر در امور جزئي گرفته تا مخالفت و مبارزه با ظلم و ستم و حال آن كه اين ها از ضروريات اسلام مي باشد به هر حال باید دانست که آمادگی مؤمنان راستین برای ظهور امام زمان(عج)، منافاتی با فساد سراسری در آخر الزمان ندارد؛ بلکه بر حسب روایات، در آخر الزمان، سراسر زمین را ظلم و ستم و فساد در بر می گیرد و در عین حال، گروهی از شیعیان و مؤمنان، چون کوهی استوار هستند که انتظار ظهور امام را می کشند؛ تا در زیر پرچم او عدالت و معنویت و صلاح را در سراسر گیتی، گسترش دهند. علاوه بر این، لزوم تشکیل حکومت اسلامی، امری مهم و آشکار است؛ زیرا بخش عظیمی از قوانین اسلامی، برنامه هایی سیاسی اجتماعی اند که جز در سایة تشکیلات و حکومت، قابل اجرا نمی باشند و چون این احکام دائمی و در زمان غیبت هم لازم الاجرا می باشند، بنابراین، هر گاه تشکیل حکومت امکان داشته باشد، به عنوان مقدمة اجرای احکام الهی، واجب است به آن اقدام شود.آن چه در روایات به عنوان نهی از قیام، پیش از قیام حضرت مهدی(عج) آمده، معنی و مفهوم خاصی دارد که نیاز به تحقیق جامعی دارد. روشن است که احادیث در هر موضوعی، هم از حیث سند و راویان، باید مورد بررسی قرار گیرند و هم از جهت محتوا و مضمون، در بحث قیام پیش از ظهور مهدی(عج) نیز چنین است. بسیاری از روایات این بخش غیر قابل اعتمادند و آنها که معتبرند تنها قیام هایی را مردود می شمارند که رهبران آن قیام ها، مدعی مهدویت باشند و به عنوان قائم آل محمدصلی الله علیه وآله قیام کنند و یا هدفی غیر الهی داشته باشند یا بدون تهیه مقدمات و اسباب لازم و قبل از فرا رسیدن زمان مناسب، اقدام شود؛ اما گر رهبر قیام نه به عنوان مهدویت و نه به منظور تأسیس حکومتی در برابر حاکمیت الله، بلکه به منظور دفاع از اسلام و قرآن و مبارزه با ظلم و استکبار و به قصد تأسیس حکومت اسلامی و اجرای کامل قوانین آسمانی، قیام و مقدمات نهضت را نیز پیش بینی کرد و مردم را به یاری طلبید، روایات مذکور چنین نهضت و انقلابی را مردود نمی شمارند. تأسیس چنین حکومتی، به منظور حاکمیت الله و در مسیر حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) و زمینه ساز آن می باشد. بنابراین، احادیث مذکور، مخالف چنین قیام و نهضتی نخواهند بود. این احادیث در شرایطی صادر شده اند که عده ای از علویان و برخی از عباسیان، برای مقابله با حکومت اموی، با استفاده از جهل مردم، خود را مهدی موعود که پیامبرصلی الله علیه وآله وعده ظهور او را بشارت داده بود، قلمداد می کردند و از مردم برای خود، به عنوان مهدی منتظر، بیعت می گرفتند. در چنین اوضاعی ائمه علیه السلام با موضع گیری مناسب، جلوی سوء استفادة آنان را می گرفتند. شاهد این قضیه، این است که «مهدی عباسی» که یکی از خلفای ظالم عباسی است، به همین جهت، لقب مهدی به خود داد و از مردم، بیعت گرفت و نیز محمد بن عبدالله بن الحسن، معروف به نفس زکیه، به نام مهدی موعود، برای خود از مردم بیعت می گرفت و حتی از امام صادقعلیه السلام نیز خواست که به نام مهدی آل محمدصلی الله علیه وآله با او بیعت کند و همراه او در جنگ با بنی امیه شرکت نماید! وقتی امام صادقعلیه السلام حاضر به بیعت با این عنوان نشد، «عبدالله»، پدر محمد، سخت عصبانی شد و سخنانی ناروایی خطاب به امام بیان کرد. در این مناظره، حضرت به عبدالله می فرماید: نه پسر تو آن مهدی موعود است و نه الان وقت قیام است و اگر می خواهید برای خدا غضب کند، امر به معروف و نهی از منکر نمایید. شما پدر محمد، شیخ ما هستی و رهبری قیام را بر عهده بگیرید؛ ما نیز با شما بیعت می کنیم. این روایت خود دلیل بر این است که از نظر ائمهعلیه السلام هر قیامی، محکوم نبود؛ بلکه امامعلیه السلام برای شرکت در قیامی که برای امر به معروف و نهی از منکر باشد، اعلام همکاری کرده بود و این گونه قیام و انقلاب را امضا کرده، مشروع اعلام کرد. اغلب روایات نهی از قیام که مخالفین به آنها استناد کرده اند، از این نوع روایات و در چنین فضایی صادر شده اند و منع از قیام، مشروط و ناظر به افراد خاصی است و مطلق نمی باشند. انقلاب اسلامی ایران نیز به رهبری فقیهی جامع الشرایط و آگاه به شرایط زمان و مکان، شکل گرفته است. او در این مسیر، پیوسته مورد تایید عالمان دینی و متفکران اسلامی شیعه و سنی بود و حتی عالمانی که معتقد به تلاش برای تاسیس حکومت اسلامی نبودند نیز پس از تشکیل حکومت اسلامی، تایید و حمایت از حکومت اسلامی را لازم می شمرند. تأییدات الهی همواره همراه این انقلاب بوده، از این رو، در عرصه داخلی و خارجی به موفقیت های فراوانی دست یافته است و بعضی ناکامی هایی که دیده می شود، معلول کارشکنی ها و دشمنی های فراوان زورمداران شرق و غرب و مرتجعان منطقه بوده است. گذشته از اینها، روایات متعددی دربارة آخرالزمان و علائم ظهور نقل شده که اشاره دارد پیش از قیام و ظهور مقدس حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه، در ایران، حکومتی شیعی و مورد تأیید امام، تشکیل می شود و در دنیای پر از ظلم و جور آن زمان، مردم را به حق و عدالت دعوت می کنند. در این روایات، قیام ایرانیان و حکومت آنها، تأیید شده است. آقای علی کورانی، یکی از عالمان لبنانی مقیم ایران، این روایات را جمع آوری و دسته بندی کرده، آنها را توضیح داده است.۶ بنابراین، نه تنها حکومت جمهوری اسلامی، مصداق روایاتی که نهی از قیام و تشکیل حکومت می کند، نیست، بلکه به دلیل عقل و نقل، مصداق واقعی حکومت زمینه ساز قیام جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه است و همین امر نشان می دهد روایاتی که نهی از قیام می کنند، قیام های برحق و مطابق برنامه ائمه علیه السلام را شامل نمی شوند. تفسیر صحیح روایات باطل بودن قیام های قبل از ظهور، چنین است: ۱) اگر روایات مذکور به معنای ظاهری که برخی خیال کرده اند، باشند، معنای آنها وجوب سکوت در برابر همه ظلم ها، طاغوت ها و بی عدالتی هاست و این، مخالفت نص صریح قرآن و روایات مکرر اهل بیت علیهم السلام است که اسلام، دین عدالت است و مردم را به عدالت و زندگی عادلانه، دعوت کرده و سکوت در برابر اهل ظلم و کفر را جایز ندانسته است. بنابراین، قیام امام حسین علیه السلام، تنها برای او جایز بود و عملی نیست که بشود از آن پیروی کرد و کلام امام حسین علیه السلام خطاب به کوفیان که فرمود: «همانا من برای شما الگو هستم» لغو می باشد و ما تنها موظفیم برای امام حسینعلیه السلام عزاداری کنیم و پیروی از سنت و روش او برای ما، جایز نیست. ۲) امام علیعلیه السلام در وصف مردم در آخر الزمان می فرماید: «در آن زمان، گروه هایی گمراه می شوند و گروهی دیگر بر هدایت، ثابت قدم می مانند» و در وصف گروه هدایت شدگان، می فرماید: «آنها بهترین این امت هستند که با خوبان این خاندان به سر می برند». این روایت شریف، صریح است در این که مردم آخر الزمان، دو گروه هستند؛ گروهی که به بی راهه گمراهی کشانده می شوند و بهترین این امت، در شاهراه خیر و صلاح و هدایت، ثابت قدم می مانند. در این دوران، هر چه اهل باطل و شر و ستم در رفاه و آسایش هستند، اهل حق، در سختی به سر می برند؛ زیرا حاکمیت با ظلم و ستم است و اهل حق در اقلیت به سر می برند. ۳) امام سجادعلیه السلام می فرماید: «معتقدان به مهدی و منتظران ظهور او در عصر غیبت، در پنهان و آشکار، مردم را به دین خدا فرا می خوانند». ۴) امام صادقعلیه السلام می فرماید: «مردان حق را می نگری که خوار شمرده می شوند و هر کس به آنها علاقه داشته باشد نیز کوچک شمرده می شود». ۵) پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله می فرماید: «هر یک از آنان ، دین خویش را به سختی نگاه می دارد؛ چنان که گویی درخت خار مغیلان را در شب تاریک، با دست پوست می کند یا آتش پردوام را در دست نگاه می دارد».آری، حفظ و نگه داری دین، بسیار سخت است و به این دلیل است که انتظار فرج، بهترین عبادت است. پاورقي : 1 ـ انديشه سياسي در اسلام معاصر حميد عنايت ترجمه بهاالدين خرمشاهي 290 خوارزمي 2 ـ امام خميني بارها و بارها تفكر اين گروه را مطرح كرده و به نقد آن پرداخته است . از جمله ر . ك : « صحيفه نور » مجموعه رهنمودهاي امام خميني ج 20 196 96 21 وزارت ارشاد . 3 ـ « فقه سياسي » عميد زنجاني ج 189 2 ـ196 اميركبير « دادگستر جهان » ابراهيم اميني 271 ـ 300 شفق قم 4 ـ « بحارالانوار » علامه محمدباقر مجلسي ج 71 51 ـ 73 موسسه الوفا بيروت 5 ـ « همان مدرك » ج 322 52 و 38 « دلائل الامامه » ابن جعفر محمدبن جرير رستم الطبري 258 منشورات الرضي قم . 6 ـ « همان مدرك » ج 256 52 7 ـ « در جستجوي قائم » سيد مجيد پورطباطبايي 390 8 ـ « در شناخت حزب قاعدين زمان » 319 ـ 320 9 ـ بحار ج 130 52 10 ـ « شرح نهج البلاغه » ابن ابي الحديد ج 194 2 ـ 197 داراحيا التراث العربي بيروت 11 ـ « همان مدرك » ج 100 10 12 ـ « صلح الحسن » شيخ راضي آل ياسين ـ80 ـ81 دارالكتب العراقيه في الكاظميه 13 ـ الاحتجاج طبرسي با تعليقات سيدمحمدباقر خرسان ج 291 2 موسسه اعلمي بيروت 14 ـ « تاريخ الامم و الملوك » محمدبن جرير الطبري ج 48 4 دارصادر بيروت 15 ـ « وسائل الشيعه » شيخ حر عاملي ج 127 12 ـ 135 داراحيا التراث العربي بيروت ; « مستدرك الوسائل » حاج ميرزا حسين نوري ج 130 13 ـ122 موسسه آل الست قم porseman.org .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image