مقاله: خطبه حضرت زهرا (س) /

تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه

خطبه حضرت زهرا (س)


ستایش مخصوص ذات جامع کمالات الهی است بر نعمتهایی که ارزانی داشته. سپاس فراوان بر آنچه الهام فرموده. درود فراوان بر آنچه که مرحمت فرموده. از آغاز نعمتهای عمومی. و رسا و فراخ بودن نعمتها. و تمام و پشت سر هم بودن عطایای گرانبها. که عدد آنها به قدری زیاد است که قابل شمارش نیست. و دامنه نعمت به قدری بی پایان است که نمی توان در مقام پاداش برخاست. ابدیت این نعمتها به قدری متعالی است که قابل درک نیست. برای فزونی نعمت ها دعوت به شکر نمود. و با فرو فرستادن و کامل کردن نعمتها به ستایش فرا خواند. و در آخرت مردم را به مثل این نعمتها دعوت نمود. «وَ أشهَدُ أن لا اله الا الله وَحدَه لا شَریک لَه کَلمَةُ جُعل الاخْلاص تَأویلَها وَ ضُمَّن القُلُوب مَوصُولَها وَ أنارَ فی الفکر مَعقُولَها المُمتَنع من الابْصار رُؤْیَتُه وَ من الالْسُن صفَتُه وَ من الاوْهام کَیْفیِّتُه ابْتَدَع الاشیاء لا من شَی ءٍ کَان قَبْلَها وَ أنشَأها بلااحْتذاء أمْثلَةٍ امْتَثَلها کَوِّنها بقُدرَته، وَ ذَرَأها بَمَشیِّته من غَیر حاجةٍ منْه الی تَکْوینها وَ لا فائدةٌ فی تَصویرها الاَّ تَثْبیتاً لحکْمَته و تنبیهاً عَلی طاعته وَ اظْهاراً لقُدرته، وَ تَعَبُّداً لبَرَیِّته وَ اعْزازاً لدعْوَتَه ثُم جَعَل الثَواب عَلی طاعته وَ وَضع العقاب عَلی مَعْصیَته ذیادَةً لعباده من نقْمَته وَ حیاشَةً لَهُم الی جَنِّته ». «وَ أشْهَدُ أن أَبی مُحَمِّداً عَبدُه وَ رَسُولَه اخْتارَه و اَنتَجَبَه قَبْل أن أَرْسَلَه وَ سَمِّاه قَبْل أن اجْتَبَلَه وَ اصْطَفاه قَبْل أن ابْتَعَثَه اذ الْخَلائق بالْغَیب مَکْنُونَةٌ وَ لسَتْر اَلاَهاویل مَصوُنَةٌ و بنهایَة الْعَدم مَقْرُونَةٌ علماً من الله بمَآئل الاُمور وَ احاطَةً بحَوادث الدُهور وَ معرفَةً بمَواقع الْمَقْدُور ابْتَعَثَه اللهُ اتْماماً لاَمْره وَ عَزیمَةً عَلی امْضاء حُکْمه وَ انْفاذاً لمَقادیر حَتْمه فَرَأَی الاُمَم فرقاً فی أدْیانها عُکِّفاً عَلی نیرانها عابدةً لاَوْثانها مُنْکرَةً للّه مَع عرْفانها فَأَنارَ اللهُ بمُحَمِّدٍ (ص) ظُلَمَها وَ کَشَف عَن الْقُلُوب بُهَمَها وَ جَلی عَن لاَبصار غُمَهَا وَ قام فی النِّاس بالهدایَة وَ أَنْقَذَهُم من الْغوایَة وَ بَصِّرَهُم من الْعمایَة وَ هَداهُم الی الدَّین الْقَویم وَ دَعاهُم الی الطِّریق المُسْتَقیم ثُم قَبَضَه اللهُ الَیْه قَبْض رَأفَةٍ وَ اخْتیارٍ، وَ رَغْبَةٍ وَ ایثارٍ فَمُحَمِّدٍ (ص) من تَعَب هذه الدّار فی راحَةٍ قَدْ حُف بالْمَلائکَة الابرار وَ رضْوان الرِّب لغَفِّار وَ مُجاوَرَة لمَلک الجَبِّار صَلِّی اللهُ عَلی أبی وَ أمینه عَلی لوَحْی وَ صَفیَّه وَ خیَرَته من الْخَلْق وَ رضیّه وَ السِّلام عَلَیْه وَ رَحْمَة الله وَ بَرَکاتُه ». ترجمه : «شهادت می دهم که پدرم محمد(ص) بنده خدا و پیامبرش می باشد. او را پیش از آنکه به پیامبری بفرستد اختیار نمود و برگزید. او را پیش از آفرینش به انبیا و امت آنها معرفی فرمود. او را پیش از بعثتش برگزید. گزینش وی قبل از خلقت عالم انجام یافت؛ هنگامی که هنوز همه موجودات در پرده غیب مستور، و حوادث هولناک در حجاب و در کتم عدم فرو رفته بودند. این گزینش و انتخاب در آن وقت قبل از پیدایش عالم به جهت علم ذات ربوبی به پایان کارها، و احاطه به رویدادهای روزگار، و آشنایی به زمان و مکان و مقدرات خود بود. او را، آفریدگار متعال پس از همه انبیا مبعوث فرمود تا کار پیامبری را با شخص او به آخر برساند؛ و با او فرمان خویش را در آخرین بعثت جاری کند؛ و مقدّرات حتمی خود را اجرا نماید. او پس از برانگیخته شدن دریافت علیرغم شناخت فطری بشری به خدای یگانه، امتها در دین متفرقند؛ و هنوز در آتشکده ها به اعتکاف نشسته اند (مراد، ایران زمان بعثت است.) و در بتکده ها بتها پرستش می شود. در این هنگام بود که خدای متعال ابرهای تیره ظلمت را به وسیله پیامبر روشن نمود؛ و از دلها ابهام، و از چشمها سایه حیرت را زدود؛ او مردم جهان را به هدایت واداشت؛ و آنان را از گمراهی ها، و نابینایی ها نجات بخشید؛ و آنان را به دین استوار، هدایت کرد، و به صراط مستقیم فرا خواند. آنگاه (که رسالت خود را انجام داد) خدا او را به لطف و مهربانی و با میل و رغبت و انتخاب خودش و ایثار دنیا به سوی خویش خواند. بدینسان هم اکنون محم(ص) از رنج خانه دنیا راحت گشته، و فرشتگان ابرار، و رضوان پروردگار غفار او را احاطه کرده؛ و در قرب مَلک جبار بار یافته است. درود خدا و رحمت و برکاتش بر پدرم، پیامبر و امین و برگزیده و پسندیده وی باد.» «ثُم الْتَفَتَت الی أَهْل الْمَجلس وَ قَالَت : أنتُم - عبادَالله نُصُب أمْره وَ نَهْیه. وَ حَمَلَةُ دینه وَ وَحْیه. وَ أُمناءُ الله عَلی أَنْفَسکُم وَ بُلَغَاؤُه الی لاُمَم زَعیم حَق لَه فیکُم وَ عَهْدٍ قَدِّمَه الَیکُم وَ بَقیِّة اسْتَخْلَفَها عَلَیْکُم کتاب الله النِّاطق وَ لقُرآن الصَّادق وَ النّوُرُ السِّاطع وَ الضَّیاءُ اللاّمع بَیَّنَةٌ بَصائرُه، مُنکَشفَةٌ سَرائرُه مُتَجَلَّیَةٌ ظَواهرُه مُغْتَبط به أَشْیاعُه قَائدٌ الی الرَّضْوان اتَّباعُه مُؤَدٍّ الی النِّجاة اسْتماعُه به تَنال حُجَج الله المنوّرةُ وَ عَزَائمُه المُفسّرةُ وَ مَحارمُه المُحَذَّرَةُ وَ بیَّناتُه الجالیَةُ وَ بَراهنُه الْکَافیَةُ وَ شَرائعُه الْمَکْتُوبَةُ فَجَعَل لایمان تَطهیراً لَکُم من الشَّرک وَ الصِّلاةَ تَنْزیهاً لَکُم من الْکبْر وَ الزِّکَاةَ تَزْکیَةً للنِّفْس وَ نماءً فی الرَّزْق وَ الصِّیام تَثْبیتاً للاخْلاص وَالحَج تَشْییداً للدَّین وَ الْعَدْل تنسیفاً للْقُلُوب وَ اطاعَتَنا نظاماً للْملِّة وَ امامَتَنا أَماناً للْفُرقَة وَ الجهادَ عزّاً للاسْلام وَ الصِّبْرَ مَعُونَةً عَلی اسْتیجاب اَلاَجر وَالامرَ بالْمَعْرُوف مَصْلَحَةً للْعامِّة وَبرِّ الْوالدَیْن وقَایَةً من السِّخَط وَصلَةَ الاَرحام منْماةً للعُدَد وَ القصاص حقناً للدَّماء وَالوَفَاءَ بالنِّذْر تَعْریضاً للْمَغْفرة و تَوْفیَةَ الْمَکَاییل وَالمَوازین تَغْییراً للْبَخْس وَالنِّهی عَن شُرب الخَمْر تَنْزیهاً عَن الرَّجْس وَ اجْتناب الْقَذْف حجاباً عن اللِّعْنَة وَ تَرْک الْسِّرقَة ایجاباً للْعفِّة وَ حَرِّم الْشَّرک اخلاصاً لَه بالرُّبُوبیِّة فَاتِّقُوا اللهَ حَق تُقَاته، وَ لا تَمُوتُن الاّ وَ أنْتُم مُسلمُون وَ أطیعُوا اللهَ فیما أمَرَکُم به و نَهاکُم عَنْه فَانِّه انِّما یَخْشی اللهَ من عباده العُلَماءُ.» «سپس به حاضران رو کرد و فرمود: شما ای بندگان خدا! مورد خطاب امر و نهی الهی هستید؛ و حاملان دین و وحی خدا؛ و امین پروردگار در اجرای احکام الهی؛ و ابلاغ کنندگان آنها به امتها. نگهدارنده حق خدا در نزد شما و پیمانی که به شما واگذار فرموده؛ و جانشینی که در میان شما قرار داده؛ کتاب گویای الهی، قرآن صادق است؛ که دارای نوری بلند؛ و شعاعی روشنگر؛ و دلایل واضح و لطایف آشکار؛ و ظواهری روشن است؛ و پیروان قرآن، همواره در مرتبه ای هستند که مورد آرزوی دیگران هستند. پیروی از قرآن به بهشت رهنمون می شود؛ و گوش دادن به ندای قرآن موجب نجات است. بوسیله قرآن به دلایل نورانی الهی، و واجبات خدا، و محرّماتی باید که از آنها اجتناب شود؛ و آیات قدرت و عظمت روشن الهی، و براهین آشکار، و فضایل انسانی، و واردی که اذن عطا شده، و مقررات واجب گردیده، می توان رسید. بدینسان خداوند متعال ایمان را وسیله پاکی شما از شرک، و نماز را برای دوری از کبر و نخوّت، و زکات را برای پاکی نفس و فزونی روزی، و روزه را برای استواری اخلاص، و حج را برای برپایی دین قرار داد. و عدل را برای آراستن و پیوستن دلها، و اطاعت از ما را برای ایجاد نظم در ملت، و امامت ما را برای ایمنی از تفرقه، و جهاد را مایه عزت اسلام، و صبر و پایداری در برابر مشکلات را وسیله نیل به اجر الهی، و امر به معروف را برای مصلحت مردم، و نیکی به پدر و مادر را وسیله حفظ و حراست از خشم خدا، و صله ارحام را موجب رشد خیر و برکت، و قصاص را برای حفظ خونها، و وفا به نذر را برای رسیدن به مغفرت و آمرزش الهی، و تمام دادن کیل و وزن را برای ایجاد اعتماد و حفظ اموال از نقص و زیان قرار داد. و نهی از نوشیدن شراب را برای دوری از پلیدیها، و اجتناب از قذف را برای مصونیت از لعنت و نفرین، و ترک دزدی و سرقت را برای ایجاد عفت و امنیت عمومی مقرر فرمود. و شرک را حرام کرد تا عبودیتش خالص گردد. پس ای مردم! بطورشایسته از خدا پروا داشته باشید و اگر چنین کردید از دنیا نمی روید مگر با سربلندی و اسلام واقعی، و در آنچه امر و نهی فرموده اطاعت کنید؛ چه این که در بندگان خدا فقط دانشمندان هستند که از مقام قدس الهی بیم دارند.» «ثُم قالَت : أیّها النّاس! اعلَموا اَنی فاطمةُ و أبی مُحَمِّدٌ أقُول عَوداً و بَدءً وَ لا أقُول ما أَقُول غَلَطاً وَ لا أَفْعَل ما اَفْعَل شَطَطاً (لقَدْ جاءَکُم رَسُول من اَنْفُسکُم عزیزٌ عَلیْه ما عَنتُّم حَریص عَلیْکُم بالْمُؤمنین رَؤوف رَحیم) فان تَعْزُوه وَ تَعْرفُوه تَجدُوه ». «أبی دُون نسائکُم و أَخا ابْن عَمّی دُون رجالکُم وَ لَنعْم الْمُعَزّی الَیْه (ص) فَبَلِّغ الرَّسالةَ صادعاً بالنذارَة مائلاً عَلی مَدْرَجَة الْمُشرکین ضارباً ثَبَجَهُم، آخذاً بأَکْظامهم دَاعیاً الی سَبیل رَبَّه بالْحکْمَة وَالْمَوعظَة الْحَسَنَة یُکَسَّرُ الاْصنام وَ یَنْکُت الْهام حَتّی انْهَزَم الْجَمْع و وَلُّوا الدِّبْرَ حَتّی تَفَرّی اللّیْل عَن صُبْحه وَ أَسْفَرَ الحَق عَن مَحْضه وَ نَطَق زَعیم الدَّین وَ خَرَسَت شَقاشق الشیِّاطین وَانْحَلِّت عُقَدُ الْکُفْر وَالشَّقاق وَ طاح وَشیظ النَّفاق وَ انحَلِّت وَ فُهْتُم بکَلمة الاخْلاص وَ نَفَرٌ من الْبیض الْخماص وَ کُنتُم عَلی شَفا حُفْرَةٍ من النِّار مُذْقَة الشّارب، وَ نُهْزَة الطّامع وَ قُبْسَة الْعَجْلان وَ مُوطأَ الاَْقْدام تَشْرَبُون الطِّرْق، وَ تَقْتاتُون القدِّ وَ الوَرَق اَذلَّةً خاسئین تَخَافُون أَن یَتَخَطِّفَکُم النِّاس من حَوْلکُم فَأنْقَذَکُم اللهُ تَعالَی بمُحَمِّد (ص) بَعْدَ الِّتیا وَ الّتی بَعْدَ أَن مُنی ببُهْم الرَّجال وَ ذُؤبان الْعَرَب وَ مَردَة أَهْل الْکتاب کُلِّما أَوْقَدُوا نارَاً للْحَرْب أطْفَأَها اللهُ أَوْ نَجَم قَرْن للشِّیطان أوْ فَغَرَت فاغرَةٌ من الْمُشْرکین قَذَف أَخاه فی لَهَواتها فَلا یَنْکَفی حَتّی یَطَأَصماخها بأَخْمُصه وَ یُخْمدُ لَهْبَها بسَیْفه مَکْدُوداً فی ذات الله مُجْتَهداً فی أمْر الله قَریباً من رَسُول الله سَیَّداً فی أَوْلیاء الله مُشمَّراً ناصحاً، مُجدّاً کادحاً وَ أَنْتُم فی رفاهیِّةٍ من الْعَیْش وادعُون فاکهُون آمنُون تَتَرَبِّصُون بنا الدّوائر تَتَوکِّفُون الاَخْبار و تَنْکصُون عنْدَ النِّزال وَ تَفرُّون من الْقتال ». «آنگاه خطاب به حاضران در مسجد فرمود: ای مردم! بدانید بی تردید من فاطمه هستم؛ و پدرم محمد (ص) است. این نخستین و آخرین گفتار من با شماست. در آنچه که می گویم نه از راه صواب به خطا رفته ام و نه به عمد از آن کجروی دارم. بی تردید از میان خودتان پیامبری برای شما آمد. و آنچه که رنج شما در آن بود بر وی سخت گران بود. حریص بر سعادت شما و سخت مهربان و دارای عفو و بخشش بود. چنانچه این پیامبر را بشناسید، می بینید که پدر من است؛ نه پدر زنان شما. برادر پسر عمّم است؛ نه برادر مردهای شما. وه! چه نیکو نسبتی! درود خدا بر وی و فرزندانش باد! او رسالت خود را ابلاغ کرد در حالی که صف های مشرکان را می شکافد، و از راه آنها سخت بر کنار بود؛ همچنان بر گروه مشرکان می کوفت؛ و راه نفس کشیدن را بر آنان می گرفت؛ و با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارش می خواند؛ بتها را در هم می شکست؛ سرهای مشرکان را به زمین می انداخت. سرانجام، سپاه گرد آمده دشمن شکست خورد و عقب نشینی کرد؛ و بامداد اسلام از افق تاریک شرک به در آمد؛ و چهره تابناک حق جلوه گر شد؛ و زعیم دین لب به سخن گشود؛ و آوای شیاطین، خاموش؛ و گروهک نفاق، هلاک؛ و همبستگی کفر و نفاق از هم؟» «فقالت - علیهالسلام - الْحَمْدُ للّه عَلی ما أَنعَم. وَ لَه الشکْرُ عَلی ما أَلهَم. وَ الثِّناءُ بما قَدِّم. من عُمُوم نعَم ابْتَداها. وَ سُبُوغ آلاءٍ أَسْداها. وَ تمام منَن وَالاها. جَم عَن الاحْصاء عَدَدُها وَ نَأی عَن الْجَزاء أمَدُها وَ تَفاوَت عَن الادْراک أبَدُها و نَدَبَهُم لاسْتزادَتها بالشُکْر لاتّصالها. وَ اسْتَحْمَدَ الی الْخَلائق باجْزالها. وَ ثَنَی بالنِّدْب الی أمْثالها.» ترجمه توحید و صفات الهی متن ترجمه گواهی می دهم جز خدای یکتا خدایی نیست. این کلمه شهادت (شهادت به یگانگی خدا) کلمه ای است که اخلاص تأویل آن است. درک توحید او در درون تمام دلها قرار داده شده. فکر و اندیشه به نور و عظمت آیات الهی منور گشته است. خدایی که متعالی و فراتر از دید چشم هاست. و فراتر از توصیف زبانهاست. و بالاتر از درک اندیشه ها و پندارهاست که به کیفیت ذات او دست یابند. پدیده ها را از نیستی و بدون ماده قبلی که پیش از آنها باشد بوجود آورد. و بدون پیروی از نقشه و صورتی آنها را ایجاد فرمود، و به قدرت و مشیت خویش وجود بخشید، بدون هیچ نیازی به پدیدآوری آنها. و جلب سودی در صورت بخشیدن آنها. جز این که خواست حکمت خود را استوار نماید و مردم را به طاعت خود وا دارد. و قدرت خود را بروز دهد و بندگان را به عبودیت وا دارد. و برای بزرگداشت دعوت خود. سپس ثواب را بر طاعت، و عقاب را بر معصیت خویش قرار داد. تا این که بندگان خود را از غضب و خشم خویش باز دارد. و به وعده بهشت نزدیک سازد. چون این خطبه، بطوری که در ذیل اشاره می شود، با سندهای متعددی از معصوم (ع) و یا تالی مرتبه معصوم، حضرت زینب - صلوات الله علیها - نقل شده، مفاد آن بر ما حجت است؛ اگرچه به عنوان خطابه ایراد شده است. (منبع: http://www.shamsevelayat.com/html/modules.php?name=News&file=article&sid=290 ) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image