پاسخ به شبهات کتاب سرخاب و سفیداب ج ۲- شماره بیست و پنج /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

یک سری از احادیث هستند که حاوی روابط گرم میان حضرت علی ع‌ و خلفا می‌باشند همچون تمجید از یکدیگر، طلب آمرزش و غیره...، شما می‌گوئید اینها توسط بنی امیه جعل شده اند!! ولی چنانچه از شما سوال شود که چرا حضرت علی ع‌ در زمان خلافتشان، مطالب و عقاید مورد نظر شما را بیان نکردند (مانند احراق بیت و قتل محسن و غصب خلافت و غصب فدک و...) شما فوری می‌گوئید که ابوبکر و عمربدر میان سپاه علی ع‌ و در میان مردم طرفداران زیادی داشته اند و بنابراین حضرت علی ع‌ نمی‌توانسته صراحتا چیزی بگوید!! حالا آیا بنی امیه می‌آید حدیثی جعل کند که بیانگر دوستی علی ع‌ با خلفا باشد یا دشمنی آنها با علی ع‌؟! تا بتواند سپاه علی را نابود کند؟ سپاهی که به قول خودتان طرفداران شیخین در آن بوده اند. اصلا به نظر ما احادیثی که حاوی دشمنی میان حضرت علی ع‌ و خلفاست ساخته بنی امیه می‌باشد و نه احادیثی که بیانگر دوستی و اتحاد علی با خلفاست!


اولا در این سوال مطالبی گفته شده که برای آن مدرک و سند نیاورده است و فقط به گفتن اینکهیکسری روایات داریم که مساله چنین و چنان است اکتفا شده است که این خود نشان دهنده این است که سند آن بر فرض اینکه موجود باشد غیر قابل اعتماد است و موجب تضعیف مخاطب می شده که در اینجا ذکر نشده است.ثانیا مگر نظر شما چه ارزشی دارد که می خواهید تمام واقعیات تاریخی را به نظر خود تنظیم کرده و با آن به اهداف خود برسید. نظر شما زمانی ارزش دارد که هم عالم واقعی و به تمام معنی و متبحر در تاریخ شوید و هم مطالبی را که می گویید با دلیل و برهان و با اسناد غیر قابل خدشه باشد نه اینکه همین طور هر چه که دلتان می خواهد بگویید و نظرات و تراوشات ذهنی خود را بخواهید با دهها اسناد و مدرک معتبر مقایسه کنید.ثالثا آیا منظوراز دوستی، آن دوران زندگی حضرت علی (علیه السلام )و عمرو ابابکر است که در زمان حیاط پیامبر (صلی الله علیه و آله) واقع شده بود و مخصوصا در مساله غدیر خم که عمر گفت: بخٍ بخٍ یا علی...؟ یا زمان بعد از شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله).؟زمانی که اهل بیت پیامبر در سوگ از دست دادن پیامبر به سر می بردند و زمانی که عده ای همراه عمر هجوم آوردند به خانه حضرت علی (علیه السلام)و حضرت زهرا(سلام الله علیها) و خانه را آتش زدند و کودکان را ترساندند و حضرت محسن ابن علی (علیه السلام) را به شهادت رساندند و علی (علیه السلام) را مظلومانه و دست بسته برای بیعت زوری با ابابکر به سمت مسجد بردند آیا این دوستی است؟ و اگر به نظر شما این دوستی است در این صورت مثل دوستی خاله خرسه است و یا بقول شاعر: دوست مشمار آنکه در نعمت زند لاف یاری و برادر خواندگیدوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگیجالب اینجاست که خود ابوبکر به این عمل شنیع اقرار داشته و جالب تر اینکه بسیاری از بزرگان عامه و پیروان اهل تسنن این اعتراف را با کمی اختلاف از زبان ابوبکر نقل کرده اند.متن این اقرار چنین است که ابوبکر در هنگام مرگ به سه عمل اشتباه در زندگی خود اقرار می کند کهیکی از این سه عمل هجوم به خانه وحی، و حضرت زهرا(سلام الله علیها) است: همان خانه ای که رسول اکرم 6 ماه تمام بعد از نزول این آیه(آیه تطهیر)، هر روز تا زمان رحلتش، هنگام خروج از منزل برای اقامه نماز صبح، می آمد و می فرمود: سلام بر شما ای اهل بیت، به درستیکه خدا اراده فرموده است که هر ناپاکی را از شما خاندان نبوت دور گردانده، شما را پاک و منزه گرداند. همان خانه ای که جبرئیل بدون اذن وارد آن نمیشد و همان خانه ای که...(الخرسانی، أبو أحمد حمید بن مخلد بن قتیبة بن عبد الله المعروف بابن زنجویه (متوفاى251هـ) الأموال، ج 1، ص 387؛الدینوری، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبة (متوفای276هـ)، الإمامة والسیاسة، ج 1، ص 21، تحقیق: خلیل المنصور، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1418هـ - 1997م، با تحقیق شیری، ج1، ص36، و با تحقیق، زینی، ج1، ص24؛الطبری، محمد بن جریر (متوفای 310هـ)، تاریخ الطبری، ج 2، ص 353، ناشر: دار الکتب العلمیة –بیروت)و باز هم برای تایید مطلب، چند روایت دیگرخدمتتان عرض می کنیم:جوینی « استاد ذهبی » از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم این گونه روایت می کند :روزی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نشسته بود ، حسن بن علی بر او وارد شد ، دیدگان پیامبر که بر حسن افتاد ، اشک آلود شد ، سپس حسین بن علی بر آن حضرت وارد شد ، مجدداً پیامبر گریست . در پی آن دو ، فاطمه و علی علیهما السلام بر پیامبر وارد شدند ، اشک پیامبر با دیدن آن دو نیز جاری شد ، وقتی از پیامبر علت گریه بر فاطمه را پرسیدند ، فرمود :وَ أَنِّی لَمَّا رَأَیْتُهَا ذَکَرْتُ مَا یُصْنَعُ بِهَا بَعْدِی کَأَنِّی بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ فی بَیْتَهَا وَ انْتُهِکَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا وَ کُسِرَ جَنْبُهَا [وَ کُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِینَهَا وَ هِیَ تُنَادِی یَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِیثُ فَلَا تُغَاثُ ... فَتَکُونُ أَوَّلَ مَنْ یَلْحَقُنِی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَتَقْدَمُ عَلَیَّ مَحْزُونَةً مَکْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة .فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِی نَارِکَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِکَةُ عِنْدَ ذَلِکَ آمِین .(فرائد السمطین ج2 ، ص 34 و 35 .)زمانی که فاطمه را دیدم ، به یاد صحنه‌ای افتادم که پس از من برای او رخ خواهد داد ، گویا می‌بینم ذلت وارد خانۀ او شده ،‌ حرمتش پایمال گشته ، حقش غصب شده ، از ارث خود ممنوع گشته ، پهلوی او شکسته شده و فرزندی را که در رحم دارد ، سقط شده ؛ در حالی که پیوسته فریاد می‌زند : وا محمداه ! ؛ ولی کسی به او پاسخ نمی‌دهد ،‌ کمک می خواهد ؛ اما کسی به فریادش نمی‌رسد .او اول کسی است که از خاندانم به من ملحق می‌شود ؛ و در حالی بر من وارد می‌شود که محزون ، گرفتار و غمگین و شهید شده است .و من در اینجا می‌گویم : خدایا لعنت کن هر که به او ظلم کرده ، کیفر ده هر که حقش را غصب کرده ، خوار کن هر که خوارش کرده و در دوزخ مخلد کن هر که به پهلویش زده تا فرزندش را سقط کرده و ملائکه آمین گویند .در روایتی دیگر آمده:هنگامى که مردم با ابى بکر بیعت کردند ، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند ، و این مطلب به عمر بن خطاب رسید . او به خانه فاطمه آمد ، و گفت : اى دختر رسول خدا ! محبوب ترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو !!! ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند .این جمله را گفت و بیرون رفت ، وقتى على (علیه السلام) و زبیر به خانه بازگشتند ، دخت گرامى پیامبربه على (علیهم السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود ، خانه را بر شماها بسوزاند ، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد !(المصنف ، ج8 ، ص 572 .)حال آیا به نظر شما این نحوه رفتار یک دوست با یک دوست دیگر است؟ اگر اینگونه باشد پس دشمنی چیست؟ آیا این روایات تماما ساخته و پرداخته بنی امیه است یا روایاتی است که از کتب خودتان نقل شده است؟ .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image