باسلام، آیا برتری جسم نشانه مزیت است؟

دوست گرامی، متأسفانه جامعه ما غالباً از رشد فرهنگى مناسبى برخوردار نیست، ظاهربین است و فقط ویژگى هاى مادى ظاهرى را ملاک سنجش شخصیت افراد مى داند. شما خود بهتر مى دانید که در فرهنگ اسلام اساس انسانیت هر فرد به دانش ها و بینش هاى اوست، نه به ظاهر او. ارزش هر یک از ما به مقدار معرفت و ادب و ایمانمان است. امام على(ع) مى فرماید: قیمت هر انسان به اندازه ى خوبى هاى اوست(نهج البلاغه، حکمت 81).امام صادق(ع) نیز مى فرماید: براى زنان نمى توان قیمتى گذاشت، زیرا خوبانشان ارزشى بالاتر از طلا و نقره دارند و بدانشان کمتر از خاکند(وسائل، ج 20، ص 47).جامع نگرى و واقع بینى از پایه هاى اندیشه صحیح است و زمانى مى توان به این مهم دست یافت که جنبه هاى مختلف هر پدیده مورد توجه قرار گیرد و از نگرش تک بعدى دورى شود. به هر چیزى نگاه کنید، داراى جنبه هاى مثبت و منفى است؛ انسان نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ بنابراین براى اینکه نگرش صحیح و جامعى - چه از محیط اطراف و چه نسبت به خود داشته باشیم - باید به هر دو جنبه آن توجه کنیم. نقاط قوت چیزى، ما را به نادیده گرفتن ضعف هاى آن نکشاند و برعکس نقاط ضعف چیزى، ما را از مشاهده مسائل مثبت و ارزشمند آن محروم نکند. بنابراین، انسان‌هایی که در دیگری فقط یک عیب و نقص ظاهری را می‌بینند از توجه به نقاط قوت و سایر ویژگی‌های ظاهری و باطنی نیک او غفلت می‌ورزند؛ افرادی سطحی، کم‌ظرفیت، و ناآگاه هستند و نباید به سخنان آنان در این باره چندان توجه نمود. از سوی دیگر، روان شناسان مى گویند: انسان سالم، کسى است که نگاه مثبتی به خود داشته باشد،‌ بیشتر از آن که معایب خود را ببیند نقاط مثبت و مزایای خود را مد نظر قرار دهد. در عین حال که نقاط منفی خود را می‌بیند همواره با دید مثبت به خود بنگرد. نقاط منفی خود را در صورت امکان اصلاح کند و در صورتی که امکان تغییر آن وجود نداشته باشد(مانند ویژگی‌های ظاهری) به عنوان ویژگی‌های شخصی خود بپذیرد و با آنها کنار بیاید. شما افراد بسیاری را می‌بینید که از نظر ظاهری به شدت نقص دارند اما این مسئله به هیچ وجه آنان را از نگاه مثبت به خود و پرداختن به امور زندگی باز نمی‌دارد. دیگران هم حق ندارند افراد را به دلیل عیوب ظاهری‌شان مسخره کنند. توجه به این نکته نیز لازم است که زیبایی یک امر سلیقه‌ای است. ممکن است فردی در نظر یک نفر بسیار زیبا و در نظر دیگری، زشت باشد.برای مثال :هر دختری طالب و مشتری خاص خود را دارد. شما بسیاری از دخترها را می‌بینید که به نظرتان قیافه زشتی دارند اما به راحتی ازدواج می‌کنند، و از سوی دیگر، دخترهایی هم هستند که به نظرتان قیافه خوبی دارند اما ازدواج آنان با تأخیر انجام می شود. همه این‌ها به دلیل اختلاف سلیقه افراد در تشخیص زشتی و زیبایی است.با این مقدمه کوتاه،برای کنار آمدن با خود؛ توجه به چند نکته زیر ضرورى است:1ـ سعى کنید ارزش هاى واقعى را در مسائل معنوى ببینید ، نگرانى شما بیشتر براى به دست آوردن زیبائى هاى باطنى باشد. به عبارت دیگر توجهتان به حسن سیرت باشد، نه حسن صورت. 2- به نظر ما اولا احساس ضعف جسمی ویا زشتی، بیشتردر نتیجه عیب‌جویی‌های دیگران در شخص ایجاد می شود. به علاوه، به فرض که واقعا هم از نظر ظاهرى، نقطه ضعفى در شخص وجود داشته باشد؛ ولى آیا تمام هستى فرد، در همین مطلب خلاصه مى شود؟ آیا هیچ نقطه قوتى در شخص، نیست!؟انسانی ممکن است امتیازات فراوانی از جمله نجابت، ایمان و ... داشته باشد که بسیاری از افراد به ظاهر زیبارو ویا سالم، ندارند.اگر فقط اندکى شخص در باره کمالات خودش بیندیشید، صدها خصوصیت مثبت و ارزشمند راممکن است در خودش بیابد که به سادگى، از کنار آن گذشته است و توجه چندانى به آنها نکرده است. 3- زیبایى ظاهرى گرچه یک امتیاز محسوب مى شود، اما علت موفقیت، سعادت و خوشبختى انسان نیست. همان طور که گفتیم افراد زیادى هستند که از وضعیت ظاهرى چندانى برخوردار نیستند؛ ولى هیچ گاه احساس بى ارزشى نمى کنند، بلکه احساس خوشبختى و موفقیت دارند و با آرامش زندگى مى کنند و با تکیه بر جنبه هاى مثبت و ارزشمند خود بسیار شاد و با نشاط هستند. بنابراین، خوشبختى ، مساوى با خوش چهره بودن و یا حتی سالم بودن جسم ویا... نیست.4- هر کسی باید موفقیت هاى گذشته و توانمندى هاى مختلف خود را در ذهنش مرور دهد و دائم به خود بگوید که تمام این موفقیت ها را با همین شکل ظاهری خود کسب کرده ام پس باز می توانم ... .5- شخص باید سعى کند که تصویرى مثبت از خود درست کند ؛زیرا ریشه و اساس نگرش منفى که به قیافه ظاهرى خودش پیدا کرده ، همین خود پنداره منفى است لذا باید سعی کند ارزش هاى واقعى رادر مسائل معنوى بیابد، و بیشتر نگرانیش براى به دست آوردن زیبائى هاى باطنى باشد. به عبارت دیگر باید توجه به حسن سیرت باشد، نه حسن صورت. 6- در روایتى از امامان(علیهم السلام) رسیده که در مسائل مادى همیشه به کمتر از خودتان بنگرید تا حالت رضایت و شکرگذارى شما بیشتر شود. لذا همیشه به افرادى فکر کنید که داراى نقص عضوهایى چون نابینایى، فلج و مانند آن هستند ولى بعضاً با روحیه اى بسیار بالا زندگى مى کنند. درباره لقمان گفته اند بسیار زشت و بدشکل بود، ولى بر اثر کسب علم و معرفت به درجه اى رسید که بخشى از قرآن از سخنان ارزشمند اوست و سوره اى نیز به نام اوست.7- نکته آخر آن که سعی کنید نشاط و سرزندگی خود را باز یابید. برای این کار:-از تنهایی و گوشه‌گیری اجتناب کنید. خود را در خانه حبس نکنید. با دوستان و بستگان رابطه داشته باشید. با والدین و برادر و خواهرهایتان با نشاط و سرزندگی برخورد کنید. خود را از آنها جدا نکنید.- برای خود مشغولیتی دست و پا کنید. به کارهای دستی و هنری یا هر کاری که علاقه دارید بپردازید.- به مطالعه کتاب و مجله مورد علاقه‌تان بپردازید.- ورزش کنید. هر ورزش که دوست دارید یا امکان آن برای شما فراهم است.- به تغذیه خود اهمیت بدهید. به خصوص صبحانه خود را کامل مصرف کنید.- در صورت امکان، ازدواج کنید. ازدواج می‌تواند بسیاری از مشکلات شخص راکاهش دهد. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه