تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

باتوجه به اين كه گفته شده جنيان قصد کمک به امام حسين ـ عليه السلام ـ داشتند، اگر چنين است آيا با پيروزي امام حسين ـ عليه السلام ـ بر لشکر يزيد اسلام تداوم بيشتري نداشت و بهتر نبود؟


در منابع معتبر ثبت شده «وقتي امام حسين ـ عليه السلام ـ مي خواست از مدينه خارج شود گروهي از جنيان که پيرو دين اسلام بودند و به دست امير مومنان علي ـ عليه السلام ـ مسلمان شده بودند به ياري امام حسين ـ عليه السلام ـ آمدند و از آن حضرت خواستند در رکابش حضور يابند اما امام حسين ـ عليه السلام ـ آنان را از اين کار باز داشت و فرمود خداوند در قرآن فرموده هر جا باشيد مرگ شما را درک خواهد کرد ولو در برجهاي عالي و محکم زندگي کنيد». قبل از اينکه جنيان به ياري امام بيايند، خداوند موجودات ديگر را مي توانست به ياري امام حسين ـ عليه السلام ـ بفرستد و آن حضرت را به حاکميت برساند، اما اين گونه نيز نشده است، چون تمام موجودات لشکر و جنود خداوند هستند و خداوند مي توانست چنين کند؛ بنابراين قبل از جن ها موجودات ديگري مي توانستند اما به دلايل ذيل انجام نشد: 1. خداوند به انسان عقل و اراده و انتخاب، داده است و هيچ کس را از روي اجبار به هدايت فرا نخوانده و انسان ها را آزاد گذاشته و راه را نيز مشخص کرده. 2. خداوند به انسان ها مسئوليت داد و در برابر انجام آنها انسان را ارزيابي مي کند تا فلسفه وجودي خود را اثبات کند، و رشد و هدايت و تعالي و برتري خود را نسبت به انسان هاي ديگر نشان دهد، اين عرصه مواجه حق و باطل مناسب ترين فرصت براي ارزيابي مسلمانان بود تا پس از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ايمان آنان مورد سنجش قرار گيرد. 3. امام از طرف خداوند مسئوليتي بالاتر دارد براي هدايت جامعه که براي انجام آن، مورد امتحان و آزمايش است، و امام حسين ـ عليه السلام ـ از اين آزمايش سخت، سربلند بيرون آمد وبراي حفظ دين خدا و بقاي آن از تمام موجوديت و هستي اش گذشت، چنانکه انبياي بزرگي چون ابراهيم توسط خداوند آزمايش شدند و پس از آزمايش مقام برتري در پيشگاه خداوند يافتند. 4. خداوند امور را به واسطه اسباب و بر اساس علم و حکمت بي مانند خود انجام مي دهد، اگر قرار بود چنين کند، از اساس فردي چون شمر و يزيد و... را خلق نمي کرد تا درجهان ايجاد آشوب کنند؛ يا ساير ستمکاران عالم را نمي آفريد تا مردم در هدايت و آرامش کامل زندگي کنند. و خداوند قادر بود همه انسان ها را به نحوي خلق کند که بالذات و بالفطره مومن بوده و تا آخر به همين فطرت زندگي کنند و نيازي به فرستادن پيامبران و امامان و همچنين درگيري و جنگ و... نباشد. 5. خداوند با آفرينش انسان صاحب اختيار در تصميم گيري و صاحب عقل و خرد و قواي تشخيص حق از باطل، ميدان آزمايش و رشد را براي انسان ها باز گذاشته تا جوهر وجودي خود را نشان دهند، انسان در زمين داراي مسئوليت سنگين است، که هيچ موجودي نتوانست آن را حمل کند إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُومًا جَهُولًا؛ «ما امانت را عرضه کرديم به آسمان ها و زمين و کوه ها (تمام اهل آسمان ها و زمين و کوه ها) آنها نپذيرفتند اما انسان اين مسئوليت را به عهده گرفت...». مفسرين گفته اند يعني انسان استعداد و توان حمل آن را داشت، که ديگر موجودات توانائي و ظرفيت آن را نداشتند. برخي از مفسرين گفته منظور از امانت، فرائض و تکاليف است که انسان آنها را پذيرفت تا در صورت تخلف استحقاق عذاب داشته باشد. بنابراين خداوند قادر بود اما هيچ گاه به اين نحو انجام نداده و نخواهد داد، خداوند به پيامبرانش مأموريت مي دهد، و آنان وارد ميدان مبارزه مي شوند، با مستکبران مبارزه مي کنند و پيروز مي شوند يا شکست مي خورند، خداوند به موسي مأموريت دارد تا با فرعون مبارزه کند، و او را هدايت کند، اما فرعون هدايت نشد و لجاجت کرد، و سرانجام با قومش هلاک شد، خداوند در ابتداي کار مي توانست فرعون را هلاک کند، اما اين کار را نکرد، تا امور بر اساس مجاري خود انجام گيرد. قيام امام حسين ـ عليه السلام ـ با اختيار و اراده شخص آن حضرت و خانواده اش بود، دراين قيام الگوي کامل براي زن و مرد، جوان، پير، کودک خردسال، و... وجود دارد چون از همه اصناف در آن حضور داشتند، و براي حفظ دين کوشيدند و انواع سختي ها را متحمل شدند تا دين خدا زنده ماند و حيات اسلام و تداوم آن با خون آنان بيشتر و بهتر استمرار يافت و شهادت آن بزرگواران در حقيقت پايداري دين را بيشتر کرد و براي آيندگان اين درس را داد که اسلام واقعي و راه حق جدا از راهي است که امويان و عباسيان در پيش گرفته اند. اگر امروز به تحليل داستان کربلا بپردازيم مي بينيم که پيروز واقعي امام حسين ـ عليه السلام ـ و لشکر کوچکش بود پس ازشهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ فضايي به وجود آمد که امويان گرفتار آشوب هايي شدند که مشروعيت آنان را قبول نداشتند. پيروزي امام در آن مقطع نياز به اسباب ظاهري داشت که امام از آن برخوردار نبود سپاهي اندک در مقابل سپاهي بزرگ که با انواع تجهيزات مسلح بودند در منطق اسلام وقتي انسان به وظيفه اش عمل کرد و آن را خوب تشخيص داد، بايد آن را انجام دهد، اگر چه اين انجام وظيفه به کشته شدن او منجر شود. شهادت نيز پيروزي بزرگ است که امام و يارانش به آن مقام نائل شدند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image