فلسفه حرمت موسیقی /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

چرا آهنگ حرام است؟ فلسفه آن چیست؟


پاسخ اجمالی:قاطع ترین دلیل برای حرمت گوش کردن به آواز طرب انگیز و لهوی زن یا مرد روایات و دستورات ائمه معصومین علیهم السلام است که خداوند متعال ما را به فرمانبرداری از آنها که همواره طالب سعادت و کمال ما هستند امر فرموده است.بی شک علم الهی و دانش ائمه معصومین علیهم السلام به صلاح و فساد اعمال و رفتارهای و خصوصیات احکام کامل و جامع است و همه آنها برای سعادت و رستگاری و کمال ما امر به رعایت احکام شرعی و از جمله حرمت گوش دادن به غنا و آوازهای طرب انگیز و لهوی نموده اند. دین اسلام، به مجموعه آموزه هاى قرآن، حدیث و عقل گفته مى شود و براى دستیابى به تفسیر و شرح یک موضوع از نگاه دین، بایستى همه آن مجموعه را مورد بررسى قرارداد و تنها اکتفا به قرآن کافى نیست. غنا و آواز مطرب و لهوى، انسان را به سوى شهوت و فساد اخلاقى مى کشاند و از راه پرهیزکارى باز مى دارد. از همین رو، فقها فرموده اند: گوش دادن به هر آهنگى که مطرب و مناسب مجالس گناه و خوش گذرانى است، جایز نیست. پاسخ تفصیلی مساله موسیقى از دو جهت قابل بررسى است:الف) آثار وضعى موسیقى: آنچه پیرامون نتایج زیانبار فیزیولوژیک یا پسیکولوژیک موسیقى یا فواید آن توسط دانشمندان کشف گردیده غالبا درست و قابل قبول است. لیکن این آثار نسبت به انواع موسیقى ها و همچنین از جهت اثر پذیرى افراد بسیار متفاوت است. از این جهت مى توان موسیقى را سه قسم دانست: 1- مفید، 2- غیرمفید و بدون ضرر، 3- مضر. موسیقى هاى مضر نیز از جهت میزان زیانبارى بسیار متفاوتند ولى متاسفانه نسبت به طبقه بندى آنها کار دقیقى انجام نگرفته است.ب) از نظر شرعى موسیقى دو قسم است: حلال و حرام. نسبت به اقسام حلال و حرام موسیقى اختلاف نظرهایى وجود دارد ولى اکثریت مراجع «موسیقى مطرب» را حرام مى دانند. این نوع موسیقى علاوه بر زیان هاى پسیکولوژیک و فیزیولوژیک موجب خسارت هاى معنوى؛ مانند: اشتغال قلب به ملاهى و دورى از خداوند نیز مى شود. مسوءولین صدا و سیماى جمهورى اسلامى ایران موظفند از پخش این گونه موسیقى خوددارى نمایند. این نیز به معناى آن نیست که دقیقاو بدون هیچ اشتباهى این مساله اجرا شده باشد.بلکه اصل بر این است هر چند گاهى نیز تخلفاتى صورت مى گیرد. اکنون اگر در موردى موسیقى مطرب پخش شود آحاد جامعه دو وظیفه دارند: 1) گوش ندادن به آن. 2) تذکر دادن به مسوءولین. در مواردى نیز ممکن است خطا در تشخیص پدید آید. مثلا ممکن است شما چیزى را مطرب بدانید و دیگرى نداند. در این موارد چون تشخیص موضوع به عهده عرف مى باشد هر کس موظف است به تشخیص عرفى خود عمل نماید. دلایل حرمت موسیقى: بر حرمت موسیقى هم دلایل قرآنى داریم و هم دلایل حدیثى. و اما دلایل قرآنى: 1ـ «و اجتنبوا قول الزور» (سوره حج، آیه 31) یعنى از قول زور اجتناب بکنید. در روایات آمده که غنا، همان قول زور است. 2ـ «و من الناس من یشترى لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله» (سوره لقمان، آیه5) یعنى: از مردم کسانى هستند که لهو حدیث را مى خواهند تا از راه خدا منحرف شوند. در پاره اى از روایات رسیده که غنا، از مصادیق لهو حدیث است. 3ـ «و الذینهم عن اللغو معرضون» (سوره مومنون، آیه 3) یعنى: مومنین کسانى اند که از لغو اعراض مى کنند. در تفسیر قمى، روایتى مبنى بر تطبیق آیه بر غنا، نقل شده است. 4ـ «و الذین لایشهدون الزور» (سوره فرقان، آیه 72) یعنى: کسانى که به امر زور حاضر و شاهد نمى شوند. در حدیثى منظور از زور همان غناء معرفى شده است. و اما دلائل حدیثى: این گونه احادیث فراوان است، گر چه در میان آنها احادیثى که از نظر سند ضعیف اند، وجود دارد اما پاره اى از آنها احادیث معتبر و صحیح به شمار مى روند. خلاصه مضمون آنها را مى توان اینگونه بیان کرد: همچنانکه آب مایه سبزى است غناء هم موجب نفاق در قلب مى گردد. باعث فقر و قساوت مى گردد، حیاء را از بین مى برد، زنا را آزاد مى کند، برکت را از بین مى برد، بلاء را نازل مى کند، چنانکه بر غناء کنندگان از بنى اسرائیل نازل شد، خداوند به صورت اهل غناء توجه نمى کند. گوش دادن به غنا، نفاق و یادگیرى آن کفر است. صاحب غناء از قبرش حشر مى کند در حالى که کور، لال و کر مى باشد. و مضامین دیگر که در این رابطه در احادیث آمده. (نک: مجلسى، بحار، ج 16، چاپ قدیم ـ وسائل الشیعه، ج 2، باب 127 تحریم غناء، و باب 128 تحریم استعمال الملاهى و باب 129 تحریم سماع الغناء) از نکاتى که لابلاى احادیث به کار رفته و به مواردى از آنها اشاره گشت، مى توان به دلیل حرمت غناء، نیز آگاهى یافت. به طور روشن مى توان گفت: هر آن نوع موسیقى که انسان را از نظر روحى و روانى منفعل بکند و به سوى عوالم حیوانى و شهوانى سوق دهد، و انسان را از خدا دور بکند، از دیدگاه اسلام حرام مى باشد. روح اسلام جز این را اقتضا نمى کند. البته بحث ما روى مصادیق نیست. بلکه روى غنایى است که به طور متیقن مصداق غنا محسوب مى شود. مانند غناى رقصى و شهوى. این نوع غنا به طور حتم از دیدگاه اسلام مطرود است. (نک: جعفرى، محمدتقى، موسیقى و غنى ـ و مصباح الفقاهه، تقریرات درس مرحوم خوئى، ج 1، ص 304) بررسى متون دینى و آراء عالمان دین نشان مى دهد که موسیقى از نظر اسلام در چند صورت حرام مى باشد: 1) موسیقى مطرب یعنى آهنگهایى که موجب تحریک و انسان را از یاد خدا غافل مى سازد. 2 ) موسیقى همراه با مضامین لهوى یعنى آهنگهایى که در کنار آن اشعار و سرودهایى قرائت مى شوند که به گونه اى موجب فساد اخلاق و انحراف اذهان است مانند ترانه هاى عاشقانه و اشعارى که در وصف زن، شراب و غیره است و از همین قسم است اشعارى که به هر نحو موجب ترویج باطل و مخالفت با حق باشد مانند اشعارى که بر علیه اسلام و مقدسات آن همچون قرآن، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) یا نظام و حکومت اسلامى بوده و یا در جهت تایید کفر و شرک و نظامهاى فاسد و سردمداران آن باشد. 3 ) موسیقى در مجلس گناه و لهو و لعب مانند آهنگهایى که در حال رقص یا نوشیدن شراب و غیره نواخته مى شوند. گذشته از آثار زیان بارى که موسیقى و غنا براى اعصاب و روان دارد این تاثیرات را نیز دارد : الف) موجب فساد اخلاق مى گردد و ایمان حیا و عفت را از دل انسان یبرون مى برد و تجربه نشان داده است که بسیارى از افراد تحت تاثیر آهنگ هاى غنا راه تقوا و پرهیزکارى را رها کرده و به شهوات و فساد روى مى آورند. در تفسیر «روح المعانى» سخنى از سران یکى از بنى امیه نقل مى کنند که به آنها مى گفت: از غنا بپرهیزید که حیا را کم مى کند شهوت را مى افزاید شخصیت را درهم مى شکند و اگر مى بینیم که در روایات اسلامى مکرر آمده که غنا روح نفاق را در قلب پرورش مى دهد اشاره به همین حقیقت دارد. روح نفاق همان روح آلودگى به فساد و کناره گیرى از تحول و پرهیزکارى است. امام صادق (ع) فرمودند: «الغنا یورث النفاق و یعقب الفقر؛ غنا در دل روح نفاق را پرورش مى دهد و بدنبال خود بدبختى و فقر مى آورد». ب ) غافل شدن از یاد خدا و فراموش کردن خدا نیز یکى دیگر از آثار زیان بار غنا و موسیقى است. امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریفه «واجتنبوا قول الزور؛ از گفتار باطل و ناروا بپرهیزید». فرمودند: مراد از قول زوردر آیه شری فه غناست. گفتار باطل و ناروا هر چیزى است که انسان را از خدا دور مى کند و از راه درست منحرف مى کند. امام صادق (ع) فرمودند: «الغنا مجلس لاینظرالله الى اهله و هو مما قال الله عزوجل: «ومن الناس من یشترى لهوالحدیث لیضل عن سبیل الله؛ مجلس غنا و خوانندگى مجلسى است که خدا به اهل آن نمى نگرد و آنها را مشمول لطفش قرار نمى دهد. و این مصداق همان چیزى است که خداوند عز وجل فرموده: بعضى از مردم هستند که سخنان بیهوده را خریدارى مى کنند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند». در این روایت امام (ع) غنا و موسیقى را یکى از مصداق هاى گفتار بیهوده اى دانسته که انسان هارا از راه خدا گمراه مى کند. در این روایت امام (ع ) غنا و موسیقی را یکی از مصداق های گفتار بیهوده ای دانسته که انسان هارا از راه خدا گمراه می کند. نظر مقام معظم رهبری هم در موسیقی این است که موسیقی مطرب (طرب انگیز و شایسته مجالس لهو) حرام است و تشخیص آن به عهده مکلف است و صداهای مشکوک که نمی دانید طرب انگیز هست یا نه اشکال ندارد. موسیقی و آواز مهیج حرام است و علت آن وجود روایاتی است که از اهل بیت (ع ) صادر شده و این عمل را مورد نهی قرار داده است . این نهی حکمت ها و علت های مختلفی دارد که یکی از آنها تائثیرگذاشتن بر قوه عقلانی است . به طور کلی هر آنچه که انسان را از حالت عادی بیرون آورد, برای سلامت روح و روان مضر خواهد بود (گرچه ممکن است دارای لذت های مقطعی باشد). .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image