تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه
زيد بن حارثه بن شراهيل كلبي، غلام حضرت رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ بود، حضرت او را قبل از بعثت از بازار عكاظ خريداري نمودند، زيد آن زمان اسير شده بود. حضرت پس از بعثت، اسلام را به او عرضه كرد و او مسلمان شد. پدرش حارثه به مكه آمد و حضرت ابو طالب ـ عليه السّلام ـ را واسطه قرار داد تا پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ زيد را به او بفروشد، يا آزاد كند. حضرت در مقابل در خواست پدر زيد: «فرمودند زيد آزاد است هر كجا كه خواست ميتواند برود.» زيد حاضر نشد از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ جدا شود. حارثه گفت: «مردم شاهد باشيد! زيد ديگر پسر من نيست.» پيامبر اکرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، فرمودند: «مردم شاهد باشيد! زيد فرزند من است.» زيد پسر خوانده حضرت شد و از آن پس او را زيد بن محمد صدا می زدند، تا اينكه اين آيه نازل شد كه ادعوهم لابائهم ... آنها را با نام پدرنشان بخوانيد. زماني كه حضرت رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ زيد را خريداري نمودند، زيد هشت سال سن داشت و سن حضرت 10 تا 20 سال از او بيشتر بود. البته برخي مورخين او را غلام حضرت خديجه نوشتهاند كه خديجه ـ عليها السّلام ـ او را به پيامبر بخشيدند. زيد از قبيله كلبي از اهالي يمن ميباشد. زيد پس از حضرت علي ـ عليه السّلام ـ دومين مردي بود كه مسلمان شد. او در زمان رسول خدا –صلی الله عليه و آله- فرماندهي بيش از هفت سريه را از طرف رسول خدا بر عهده داشت. بين زيد و حضرت حمزه عقد برادري بسته شده بود. زيد با دختر عمه پيامبر اکرم –صلي الله عليه و آله-، زينب بنت حجش، ازدواج كرد و او را طلاق داد. سپس حضرت پيامبر اکرم –صلي الله عليه و آله-، با زينب ازدواج کردند، منافقين به حضرت طعنه ميزدند كه محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ ازدواج با همسر فرزند را حرام ميداند، ولي خودش با همسر پسرش ازدواج ميكند، در مقابل تبليغات سوء منافقين، اين آيه نازل شد: ما كان محمد ابا احد من رجالكم و لكن رسول الله ... محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست، بلكه رسول خدا و خاتم پيامبران است. زيد در سال هشتم هجري، در جنگ موته، در حالي كه پرچمداري سپاه اسلام را بعد از جعفر بن ابيطالب ـ عليه السّلام ـ بر عهده داشت به شهادت رسيد و پيامبر اکرم –صلي الله عليه و آله-، بر او نماز گزارد. حضرت چند روز قبل از رحلتشان لشكري را به فرماندهي اسامه، فرزند زيد را براي مقابله با روميان فرستادند كه برخي از صحابه، از جمله ابوبكر و عمر ، سن کم اسامه را بهانه قرار دادند و از همراهي لشكر سرباز زدند، لذا پيامبر اکرم –صلي الله عليه و آله-، غضبناك شده و فرمودند: «به فرماندهي اسامه بر من طعنه ميزنيد، همان طور كه در مورد فرماندهي پدرش زيد طعنه ميزديد، قسم به خدا! همان طور كه پدرش لياقت فرماندهي داشت، پسرش اسامه نيز لايق فرماندهي است». .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.