علل و موانع جلب محبت الهی /

تخمین زمان مطالعه: 30 دقیقه

لطفا علل و موانع جلب محبت الهی نسبت به بندگان را از منظر قران، مستدل و مستند بیان کنید. (با توجه به ایاتی که یحب و لا یحب دارد)


پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با این مرکز.محبت در دین خدایکی از اساسی ترین خصلت های اخلاقی است. واژه محبت و مشتقات آن در قرآن کریم ۹۵ بارتکرار شده .همان گونه که اعمال صالح و نیکوی انسان به واسطه برخی گناهان حبط وتباه می شود، بعضی از اعمال نیک نیز سبب تکفیر و از بین رفتن گناهان می گردد. درقرآن و روایات راهها و مصادیق فراوانی که موجب از بین رفتن گناه و آثار و عوارضآن، بلکه تبدیل سیئات به حسنات شده است. از مجموع آنها این مطلب به دست می آید کهایمان و عمل صالح و توبه و ترک گناهان کبیره، مطمئنترین راه از بین بردن گناهانگذشته و جلب محبّت الهی است. همه ما دوست داریم که از دوستان خدا باشیم و خدا نیز مارا دوست داشته باشد لذا لازم است به فهرست آیاتی که ” اِن الله یحبُ .. ” و نیز آیاتیکه با ” اِن الله لا یحبُ .. ” آغاز یا به اتمام می رسد، توجه کنیم .تا ملاک های محبترا دریابیم. نگاهی به فهرست این آیات می تواند نمایی از اهمیت این خصلت اخلاقی را روشننماید.. در ذیل به برخی ازآنها اشاره می شود.1-سوره البقرة، آیه195-وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَىالتَّهْلُکَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ .و در راهخدا انفاق کنید (و با ترک انفاق،) خود را به دست خود به هلاکت نیاندازید. و نیکىکنید که خداوند نیکوکاران را دوست مى دارد.-این آیه در کنار سفارش به انفاق،مسلمانان را از هرگونه افراط و تفریط بازمى دارد. زیرا اگر ثروتمندان بخل ورزند وبه فکر محرومان نباشند، اختلاف طبقاتى روز به روز توسعه پیدا کرده و عامل انفجارجامعه و نابودى آنان خواهد گردید. چنانکه اگر میانه روى در انفاق مراعات نشود. وانسان هرچه را دارد به دیگران ببخشد، به دست خویش، خود و خانواده اش را به هلاکت کشانده است. قرآن در آیات دیگر نیز مسلمانان را به میانه روى در انفاقسفارش نموده و به پیامبرش مى فرماید: «وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْهاکُلَّ الْبَسْطِ».اى پیامبرنه دست بسته باش که چیزىنبخشى و نه آنچنان که هر چه دارى یکجا ببخشى. امام صادق علیه السلام نیز در ذیلاین آیه مى فرماید: انفاق شما، نباید در حدّى باشد که دستِ خودتان خالى وبه بدبختىکشیده شوید. انسانعلاقه دارد که محبوب باشد، لذا قرآن از این فطرت استفاده کرده و مى فرماید: نیکىکن که نیکوکاران محبوب خداوند هستند.محبوب خدا شدن، سبب تشویق براى احسان است. 2-سوره البقرة، آیه222-و یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِیالْمَحِیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَفَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّالتَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ .و از تودرباره حیض (ایام عادت ماهانه زنان) سؤال مى کنند، بگو: آن مایه ى رنج و آزار است،پس در حالت قاعدگى از (آمیزش با) زنان کناره گیرى کنید، و با آنها نزدیکى ننماییدتا پاک شوند. پس هنگامى که پاک شدند (یا با غسل کردن طاهر شدند)، آنگونه که خداوندبه شما فرمان داده با آنها آمیزش کنید. همانا خداوند توبه کنندگان را دوست دارد وپاکان را نیز دوست دارد.اسلام،دین جامعى است و براى هر یک از سؤال هاى مورد طرح در زندگى بشرى پاسخى دارد. درآیات قبل بارها با جمله ى «یَسْئَلُونَکَ» سؤالات مردم از رسول اکرم صلى الله علیه و آله را نقل وپاسخ هاى آنرا بیان نمود. گاهى سؤال از جنگ است و گاهى از قمار و شراب، و گاهى ازانفاق. و در این آیه نیز سؤال از مسائل زنان. این نشانه ى جامعیّت یک مکتب است کهحتّى در مورد آمیزش جنسى، احکام دارد و مى فرماید: خداوند در تمام مسائل جزئى و کلّى، مادّى و معنوى فرمان دارد.زن درایام عادت حیض به لحاظ جسمى، آمادگى آمیزش جنسى ندارد و کسالت و اختلال مزاج کهبراى زن پیش مى آید، او را نسبت به آمیزش بى نشاط مى سازد. همچنین در این ایام کهرحم زن در حال تخلیه خون است، آمادگى پذیرش نطفه را ندارد و طبق اظهار نظردانشمندان پزشکى، ممکن است انتقال آلودگى هاى خون از مجراى مرد، او را براى همیشهعقیم سازد.درروایات نیز آمده است: اگر فرزندى در این ایام نطفه اش منعقد شود، به لحاظ جسمى وروحى مشکلاتى خواهد داشت. - توبه وبرگشت از لغزش، راه محبوبیّت نزد خداوند است. به همین خاطرباید محبّت خود را نسبت به نادمان و توبه کنندگان اظهارکنیم. 3-سوره آل عمران، آیه 76-بَلى مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ -آرى، هر کس بهعهد خویش وفا کند و تقوا داشته باشد، پس بى گمان خداوند پرهیزکاران را دوستمى دارد.وفاى بهعهد در تمام موارد زیر لازم است:الف:عهدى که خداوند از طریق فطرت یا انبیا با انسان بسته است. ب: عهدىکه انسان با خدا مى بندد. ج: عهدىکه انسان با مردم مى بندد. د: عهدرهبر با امّت و بالعکس. وفاى به عهد، از نشانه هاى تقواست چون شعار، کارساز نیست، عمل و تقوا لازم است.وفاى به عهد وتقوا، ملاک محبوبیّت است، نه عالمبودن.ونه چیزی دیگر- إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُالرَّحْمنُ وُدًّا مریم(96)4-سوره آل عمران، آیه134-الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمِینَالْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ (متّقین)کسانى هستند که در راحت ورنج انفاق مى کنند وخشم خود را فرو مى برند و از (خطاى)مردم مى گذرند، و خداوند نیکوکاران را دوست مى دارد.آیه از انفاق و عفو وگذشتوتعاون تمجید مى کند.روزى یکىاز خدمتکاران امام سجاد علیه السلام در موقع شستشوى سر و صورت آن حضرت، ظرف آب ازدستش افتاد و سر امام علیه السلام را زخمى کرد. او دریافت که امام ناراحت شدهاست.بلافاصله گفت: «وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ»، امام فرمود:من خشم خود را فرو بردم. او دوباره گفت:«وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ»، امام فرمود: تو راعفو کردم. او گفت: «وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» امام فرمود: تو در راه خدا آزاد هستى. امامصادق علیه السلام فرمود: هیچ بنده اى نیست که خشم خود را فرو برد، مگر آنکه خداوندعزّت او را در دنیا و آخرت فزونى بخشد. خداوند فرمود: «وَالْکاظِمِینَ الْغَیْظَ ... وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» این پاداش فروبردنآن خشم است. تقوا، از انفاق جدا نیست. «أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ الَّذِینَیُنْفِقُونَ ...»انفاق،سخاوت مى خواهد نه ثروت. آیه می فرماید نه در حال رفاه از محرومان غافل باشیم و نه در تنگدستى بگوییمکه ما خود گرفتاریم.چون انفاق به محرومان و گذشت از خطاى مردم، از مصادیق احسان ونیکوکارى است. کسى که مى خواهد محبوب خدا شود باید از مال بگذرد و خشم وغضبرا فرو برد.5-سوره المائدة، آیه13-فَبِما نَقْضِهِمْ مِیثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَةًیُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِوَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ فَاعْفُعَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ .پس (بنى اسرائیل را) به خاطر شکستنپیمانشان لعنت کردیم (و از رحمت خویش دور ساختیم) و دل هایشان را سخت گردانیدیم.آنان کلمات (الهى) را از جایگاه هاى خود تحریف مى کنند و بخشى از آنچه را به آنانتذکّر داده شده بود فراموش کردند، و تو همواره بر خیانتى از آنان آگاه مى شوى (هرروز توطئه و خیانتى تازه دارند) مگر اندکى از ایشان (که سنگدل و تحریف گر و خائننیستند). پس، از آنان درگذر و از لغزش هایشان چشم بپوش. همانا خداوند نیکوکاران رادوست مى دارد.عفو و صفح، از مصادیق احسان است. حتی عفو و گذشت کردن از کافر نیز احسان ونیکى است. چون نیکوکار، محبوب خداست. چون کسی که خودرامزین به این صفت خدائی کند.محبوبمی شود.6-سوره المائدة، آیه42-سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جاؤُکَ فَاحْکُمْبَیْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ إِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ یَضُرُّوکَشَیْئاً وَ إِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّالْمُقْسِطِینَ .آنانبراى دروغ سازى به دقّت گوش مى دهند و همواره مال حرام (رشوه و ربا) مى خورند، پساگر (براى داورى) نزد تو آمدند، یا میانشان داورى کن یا از آنان روى بگردان و اگراز آنان روى بگردانى پس هرگز هیچ زیانى به تو نخواهند رساند. و اگر داورى کنى، پسمیانشان به قسط و عدل قضاوت کن، همانا خداوند دادگران را دوست دارد. عدالت همیشه و با هر گروه، یک ارزش خداپسند است.بخاطرهمین - پیامبران، در امر حکومت و داورى، از طرف خداوند اختیاراتىدارند که طبق صلاح دید عمل مى کردند. شعاع حکومت اسلامى،گسترده است.و اهل کتاب رانیز در برمى گیرد.حتیمسائل نژادى، منطقه اى، تعصب هاى گروهى، تمایلات شخصى و تهدیدها نباید در قضاوت هاتأثیر بگذارد. واگر حاکم اسلامىبراى داورى بین کشورهاى غیر اسلامى انتخاب شد، باید عدالت، جرأت و صراحت را کاملًامراعات کند.بخاطرهمین خداونددادگران رادوست دارد. 7-سوره المائدة، آیه93-لَیْسَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جُناحٌ فِیماطَعِمُوا إِذا مَا اتَّقَوْا وَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ثُمَّ اتَّقَوْاوَ آمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَ أَحْسَنُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ .بر کسانىکه ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند، در آنچه (قبل از تحریم شراب)خورده اند باکى نیست، هر گاه که اهل پروا و ایمان و کارهاى شایسته باشند. سپس (ازمحرّمات) پرهیز نمایند (و به تحریم آن) ایمان آورند و آنگاه (نیز از حرام)بپرهیزند و کار نیک کنند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.خلاف هاىپیشین مؤمنان به شرط عدم تکرار و رعایت تقوا در آینده، قابل عفو و بخشش است.واگر بعد از شنیدن حکم الهى باز هم گناهکنند خداوند بر گناهان قبلى هم مؤاخذه مى کند.احسان ونیکوکارى به خودودنبال گناه نرفتن،بالاترین مرحله ى کمال و سبب محبوبیّت نزد خداوند است. 8-سوره التوبة، آیه 4-إِلَّاالَّذِینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئاً وَلَمْ یُظاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ -مگرکسانى از مشرکان که با آنان پیمان بسته اید و چیزى از تعهّدات خود نسبت به شمافروگذار نکرده اند و کسى را در برابر شما یارى نداده اند، پس پیمانشان را تا پایانمدّتشان نگهدارید (و وفادار باشید)، که همانا خداوند، اهل تقوا را دوست دارد.علىعلیه السلام فرمود: با هر کس پیمانِ مدّت دار بسته اید، تا آن مدّت وفادار بمانیدو به پیمان هر کس بى مدّت است، چهار ماه مهلت دهید.وفا به پیمان لازم است، گرچه بامشرکان باشد. - کسى که دشمن شما را یارى کند، دشمن شماست. - وفا به پیمان،نشانه ى تقواست. 9-سوره التوبة، آیه 7-کَیْفَیَکُونُ لِلْمُشْرِکِینَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ إِلَّاالَّذِینَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ فَمَا اسْتَقامُوا لَکُمْفَاسْتَقِیمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ.-چگونه مى تواند نزدخدا و رسولش، پیمانى با مشرکان (عهد شکن) باشد، مگر کسانى که نزد مسجدالحرام باآنان پیمان بستید. پس تا هنگامى که به عهدشان وفا دارند، شما هم وفادار بمانید کهخداوند، متقیّن را دوست دارد.تقواووفاى به عهد، ملازم یکدیگرند. بادشمنان خود، در وفادارى به پیمان ها یا نقض آن، مقابله به مثل کنیدچون درسایه تقوااست که خدااهل تقوارادوست دارد.10-سوره التوبة، آیه108-لا تَقُمْ فِیهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِیَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ .در آن(مسجد ضرار،) هرگز (براى نماز) نایست، همانا مسجدى که از روز نخست بر اساس تقوابنا شده، سزاوارتر است که در آن نماز برپادارى. (زیرا) در آن مسجد، مردانى هستندکه دوست دارند خود را پاک سازند و خداوند پاکان را دوست مى دارد.مسجد،زمینه ى پاکى از پلیدى هاى جسمى و روحى است ووسیله ى تهذیب و پاکى است.و همنشینى با صالحان ارزش است. حتی ارزش مکان ها، بسته بهافرادى است که به آنجا رفت وآمد مى کنند. ارزش یک مسجد به نمازگزارانِ آن است، نهگنبد و گلدسته ى آن.ازطرفی علاقه به کمال و پاکى، خود یک کمال است.پاکان، محبوب خدایند.11-سوره الحجرات، آیه9-وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمافَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّىتَفِی ءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِوَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ.و اگر دوگروه از مؤمنان به نزاع و جنگ پرداختند، پس میان آنان صلح و آشتى برقرار کنید. سپساگر یکى از دو گروه بر دیگرى تجاوز کرد، با متجاوز بجنگید تا به فرمان خداوندبازگردد. پس اگر متجاوز بازگشت (و دست از تجاوز برداشت)، میان آن دو گروه به عدالتصلح برقرار کنید و عدالت ورزید که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارداصولًا،آفرینش بر اساس حقّ وعدل است. و بعثت انبیا براى آن بوده است که مردم به عدالتقیام کنند.آنچهمى تواند صلح و عدالت را در جامعه حاکم سازد و از هرگونه خطا و نقص به دور باشد،قوانین الهى است که توسط پیامبران به بشر عرضه شده است .چون خداعدالت پیشگان رادوست دارد.12-سوره الحجرات، آیه12-یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّبَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّأَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوااللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ .اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى گمان ها دورى کنید،زیرا بعضى گمان ها گناه است. و (در کار دیگران) تجسّس نکنید و بعضى از شما دیگرىرا غیبت نکند، آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟(هرگز) بلکه آن را ناپسند مى دانید و از خدا پروا کنید، همانا خداوند بسیارتوبه پذیر مهربان است.هیچگناهى مثل غیبت به درّندگى بى رحمانه تشبیه نشده است. آرى، حتّى حیوانات درنده همنسبت به هم جنس خود تعرّض نمى کند.ایمان، تعهّدآور است و باید از یک سرى افکار واعمال دورى نماید براى دورى از گناهان حتمى، باید از گناهان احتمالى اجتنابکنیم. (بنابراین از آنجایى که برخى گمان ها گناه است، باید از بسیارى گمان ها،دورى کنیم.)13- سوره الصف، آیه4إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْبُنْیانٌ مَرْصُوصٌ .همانا خداوند کسانىرا دوست دارد که صف بسته در راه او پیکار کنند، چنانکه گویى بناى بسیار مستحکمسربى هستند.«بُنْیانٌ» به معناىساختمان است. «مَرْصُوصٌ»، از «رصاص» به معناى سُرب است و «بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ»یعنى ساختمانى که از فرط استحکام، گویى از سرب ساخته شده است.آیه قبل، انتقاد ازکسانی می کند. که شعار جهاد و پیکار می دادند، ولى به آن شعارها عمل نکردند، لذاخداوند فرمود: کسانى که عمل نکردند مورد غضب هستندامّا در این آیه از کسانى که بهشعار و وعده خود عمل کردند، تمجید کرده و محبوب خدا دانسته است. 14-سوره الممتحنة،آیه 8-لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ .خداوند شما را از نیکى و عدل نسبت به کسانىکه با شما به خاطر دین جنگ نکرده و شما را از خانه هایتان بیرون ننموده اند منعنمى کند. همانا خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.کافران دو دسته اند،گروهى درصدد دشمنى و توطئه علیه مسلمانانند که در آیات قبل فرمود: چرا شما با آناناظهار دوستى مى کنید، از آنان برائت بجوئید که خدا براى شما کافى است. امّا یکدسته از کفّار، علیه شما اقدامى نکرده و در صدد توطئه علیه شما نیستند، این آیهمى فرماید: با آنان به نیکى رفتار کنید و برقرارى رابطه با آنان منعى ندارد.اسلام دین نیکى وعدالت است، حتّى نسبت به کفّار حساب کفّار بى آزار از کفّار آزاررسان جداست بر ایناساس ، کفّار غیر حربى که بناى جنگ با مسلمانان را ندارند و در حکومت اسلامى زندگىمى کنند، از حقوق و عدالت اجتماعى برخوردارند.----------------------------ازجمله مواردموانعجلب محبت1-سوره بقره، آیه190وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُواإِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ .و در راه خدا با کسانى که با شمامى جنگند، بجنگید ولى از حدّ تجاوز نکنید، که خداوند تجاوزکاران را دوست نمى دارددراین آیه ضمن تصریح به ضرورت دفاع و مقابله در برابر تجاوز دیگران، یادآور مى شودکه در میدان جنگ نیز از حدود و مرزهاى الهى تجاوز نکرده و متعرض بیماران، زنان،کودکان و سالمندانى که با شما کارى ندارند نشوید. قبل از دعوت آنان به اسلام، دستبه اسلحه نبرید و شروع کننده جنگ نباشید و مقرّرات و عواطف انسانى را حتّى در جنگمراعات کنید.بعضى از صفات، درشرایط مختلف ارزش خود را از دست مى دهند؛ مثلا ترحّم یک ارزش است، ولى ترحّم برپلنگ تیز دندان، ستمکارى بر گوسفندان است.ظلم و ستم و ایستادگى در مقابل دین خدا،رشته ى محبّت الهى را پاره مى کند.تنها حضور در جبهه سبب قرب الهى نیست، بلکهمحبوبیّت نزد پروردگار زمانى است که در جنگ عادل باشیم و حقوق را رعایت کنیم. .چونخداوندتجاوز کاررادوست ندارد.2- سوره البقرة، آیه205وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَوَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ.و هرگاه به قدرت وحکومت رسد براى فساد در زمین و نابودى زراعت ها و نسل کوشش مى کند و خداوند فسادرا دوست ندارد.کلمه «تولّى» را دونوع مى توان معنا نمود: یکى به معناى به قدرت و حکومت رسیدن. و دیگر به معناىاعراض کردن است که در این صورت معناى آیه این مى شود: هرگاه از حقّ و هدایت الهىاعراض نمود و از نزد تو بیرون رفت، به سراغ فتنه و فساد مى رود.یعنی اعراض ازدینوحق نوعی فسادفردی واجتماعی است وخداوندفسادرادوست ندارد.3-سوره البقرة، آیه276یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّکَفَّارٍ أَثِیمٍ .خداوند ربا را نابودمى کند، ولى صدقات را افزایش مى دهد و خداوند هیچ انسان ناسپاس وکافرِ گنهکارى رادوست نمى دارد.این آیه یادآور مى شود که هرچند رباخوار به قصد انباشت ثروت، ازدیگران ربا مى گیرد، ولى خداوند برکت و آثار خوبى که باید ازدیاد مال داشته باشداز ربا مى گیرد. لازم نیست خود مال رَبَوى از بین برود، بلکه اهدافى که از افزایشثروت در نظر است از بین مى رود. در نظام رَبَوى، سعادت، محبّت و امنیّت نیست و چهبسیار ثروتمندانى که از سرمایه خود، هیچ نوع راحتى و آرامش و یا محبوبیّتى بدستنمى آورند، ولى در نظامى که در آن انفاق، صدقه و قرض الحسنه رایج باشد، آن جامعهاز برکات زیادى برخوردار است. در آن نظام، فقرا مأیوس نبوده و اغنیا در فکر تکاثرنیستند. محرومان به فکر انتقام و سرقت، و اغنیا نگران حراست و حفاظت اموال خودنمى باشند و جامعه از یک تعادل نسبى همراه با الفت و رحمت و تفاهم و امنیّتبرخوردار خواهد بود. وقتى رباخوار، عواطف و عدالت انسانى را در خود محو کند، خود واموالش مورد نفرین فقرا قرار مى گیرد و کینه و انتقام و توطئه سرقت هر لحظه او راتهدید مى کند و این نمونه اى از آن نابودى است که در آیه مطرح شده است.رباخوار، ازرحمت ومحبّت الهى محروم است. «وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍأَثِیمٍ»رباخوار، بسیار ناسپاس و گنهکار است. او با گرفتن ربا خود را ضامن مردم،زندگى خود را حرام، عباداتش را باطل، و حرص و طمع قساوت را بر خود حاکم مى گرداند.وازرحمتش محروم می ماند.4-سوره آل عمران، آیه 32قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْتَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْکافِرِینَ .بگو: خدا و رسول را اطاعت کنید. پس اگر سرپیچى کردند، (بدانید که)همانا خداوند کافران را دوست نمى دارد.پیامبراکرم صلى الله علیه و آله علاوه بر آیات الهى، دستورات دیگرىنیز داشت. دستوراتى که به تناسب زمان و مکان و افراد و شرایط تغییر مى کرد. البتّهآنها نیز در پرتو وحى الهى بود، و معناى اطاعت از رسول در کنار اطاعتِ خداوند، عملبه همان دستورات نبوى است.رفتار و گفتار و کردار پیامبر حجّت است. محبوب شدنیا منفور شدن در نزد پروردگار، به دست خود انسان استبعضی وقتها سرپیچى از فرمان پیامبر،برابر با کفر است.ومحرومیت ازمحبت الهی می شود. 5-سوره آل عمران، آیه 57وَ أَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُواالصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ و امّا کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند،پاداش هاى آنها را (خدا) بطور کامل خواهد داد و خداوند ستمگران را دوستنمى داردسرانجام کفر و بى ایمانى، عذاب الهى است. هرچه اتمام حجّت بیشتر باشد،قهر خدا بر انکار کنندگان بیشتر خواهد بود.کسانى که دربرابرهردلیل واستدلال متقن ازطرف خدامثلا زنده کردن مردهرا از عیسى دیدند، ولى ایمان نیاوردند.، اینهامستحق هر نوع عذابى هستند. همدردنیاوهم درآخرت.چون در برابر قهر خدا، هیچ قدرتى نمى تواند مانع باشدوخداهرانسانظلم به خودودیگران راازرحمتش دورمی کند.6- سوره آل عمران، آیه 140-إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّالْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُلا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ اگر (در جنگ احد) به شما جراحتى مى رسد، پس قطعاً به گروه کفّار نیز(در جنگ بدر) زخمى همانند آن رسیده است. و ما روزها (ى شکست و پیروزى) را در میانمردم تقسیم مى کنیم تا خداوند (با امتحان) کسانى را که ایمان آورده اند، معلوم کندو از شما گواهانى (بر دیگران) بگیرد و خداوند ستمگران را دوست نمى دارد. (گرچهگاهى به ظاهر پیروز شوند)امام صادق علیه السلام درباره ى این آیه فرمودند: «از روزى که خداوندآدم را آفرید، قدرت و حکومت خدایى و شیطانى در تعارض با یکدیگر بوده اند، امّادولت کامل الهى با ظهور حضرت قائم علیه السلام تحقّق مى یابد». پس مسلمانان نبایددر صبر وبردبارى از کفّار کمتر باشند. چون حوادث تلخ و شیرین، پایدار نیست در جنگ و فراز و نشیب هاى زندگى،اهل ایمان از مدّعیان ایمان باز شناخته مى شوند. خداوند هم از مسلمانان گواهی گرفته که چگونه نافرمانى از رهبرى موجبشکست مى شود. پیروزى موقّت کفّار، نشانه محبّت خداوند به آنان نیست. محبت درسایهایمان وعمل است.7-سوره النساء، آیه 36-وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِشَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَالْمَساکِینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِبِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لایُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالًا فَخُوراً .و خدا را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید و به پدر و مادرنیکى کنید و به بستگان و یتیمان و بینوایان و همسایه ى نزدیک و همسایه ى دور و یارهم نشین و در راه مانده و زیردستان و بردگانتان (نیز نیکى کنید.) همانا خداوند، هرکه را متکبّر و فخرفروش باشد، دوست نمى دارد.بى توجّهى به والدین و بستگان ویتیمان و محرومان جامعه، نشانه تکبّر و فخر فروشى است. احسان، باید همراه با تواضعباشد. در ابتداى آیه سفارش به احسان شد و در پایان از تکبّر نهى شد. که نشانه محبتوجلب محبت عدم تکبراست.8- سوره النساء، آیه 107-وَ لا تُجادِلْ عَنِ الَّذِینَ یَخْتانُونَأَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ خَوَّاناً أَثِیماً .و از کسانى که به خود خیانت مى ورزند، دفاع مکن که خداوندخیانت پیشگان گنهکار را دوست ندارد.ظلم وخیانت به مردم، خیانت وظلم به خود است.در فرهنگ قرآن، افرادجامعه به منزله ى اعضاى یک پیکرند و خیانت به جامعه به منزله ى خیانت به خوداست آنکه با خیانت، محبّت خود را از مردم مى بُرد، محبّت خدا هم از او قطع خواهدشد. در انسان غریزه ى محبوب شدن است. که باید از این غریزه براى تربیتاستفاده کند.حُبّ و بغضِ خداوند، ملاک انتخاب و حرکت رسول خدا و مؤمنان است.9- سوره النساء، آیه 148-لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِمِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَ کانَ اللَّهُ سَمِیعاً عَلِیماً .خداوند، آشکار کردن گفتار بد را دوست نمى دارد، مگر از کسى که به اوستم شده باشد و خداوند، شنواى داناست.قانون کلّى و اصلى، حرمت افشاگرى و بیان عیوب مردم است، مگر در مواردخاص. افشاى عیوب مردم، به هر نحو باشد حرام است. (با شعر، طنز، تصریح،تلویح، حکایت، شکایت و ...) نشانه ى جامعه اسلامى آن است که مظلوم بتواند با آزادىکامل، علیه ظالم فریاد بزند. ظالم، در جامعه ى اسلامى احترام ندارد، باید محکوم وبه مردم معرفى شود.در تزاحم ارزش هاى انسانى، باید اهم و مهم رعایت شود. ارزش دفاعاز مظلوم، بیش از ارزش حیا وسکوت است.10- سوره المائدة، آیه 64-وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِمَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِیُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُ وَ لَیَزِیدَنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَمِنْ رَبِّکَ طُغْیاناً وَ کُفْراً وَ أَلْقَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَالْبَغْضاءَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِأَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً وَ اللَّهُ لا یُحِبُّالْمُفْسِدِینَ و یهود گفتند: دست خدا بسته است. دستهایشان بسته باد و به سزاى اینگفتار، از لطف خدا دور شوند. بلکه دو دست (قدرت) خدا گشوده است، هرگونه بخواهدانفاق مى کند و البتّه آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، کفر و طغیانبسیارى از آنان را مى افزاید و ما تا روز قیامت دشمنى و کینه در میانشان افکندیم.هر بار که براى جنگ، آتش افروزى کردند، خداوند آن را خاموش ساخت. آنان همواره درزمین، به فساد و تبهکارى مى کوشند، و خداوند مفسدان را دوست نمى دارد.رضایت به گناه دیگران، مانند شرکت در آن است. (گرچه بعضى از یهود،نسبتِ دست بسته بودن به خدا مى دادند؛ ولى چون دیگران هم راضى بودند، این تفکّرانحرافى به همه نسبت داده شده است.)واین عمل چون اثرات منفی دربردارد.واثرمهمشفاسدشدن افرادواجتماع است. بخاطرهمین خداوندمتعال فسادوفسادکننده رادوست ندارد.11- سوره المائدة، آیه 87-یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاتُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَلا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ .اى کسانى که ایمان آورده اید چیزهاى پاکیزه اى را که خدا براى شماحلال کرده است، بر خود حرام نکنید و از حد نگذرید که خدا تجاوزگران را دوستنمى دارد.اهل ایمان باید از چیزهاى پاکیزه و طیّبات استفاده کنند. ایمان، با تغییر و دست بردندر احکام الهى سازگار نیست. حتی، با افراط وتفریط هم سازگار نیست. اسلام، آیین فطرت است و فطرتکشى ممنوع است. » (کلمه ى «طیب» در جایى بکار مى رود که مطابق طبع و فطرت انسانباشد)خوردنى ها، پوشیدنى ها و لذایذ حلال، براى انسان آفریده شده است. در مکتباسلام، انزوا، رهبانیّت، افراط و تفریط ممنوع است. بخاطرهمین محروم کردن خود از طیّبات،یک تعدّى و تجاوز است. حتی در بهره گیرى از حلال هانباید اسراف و زیاده روى کرد. تعدیوتجاوزکردن ازحدودمعین الهی باعث عدم جلب محبت الهی می شود.12- سوره الأنعام، آیه 141-وَ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنَّاتٍمَعْرُوشاتٍ وَ غَیْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاًأُکُلُهُ وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَیْرَ مُتَشابِهٍ کُلُوامِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُواإِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ .و اوست کسى که به وجود آورد باغهایى با داربست و بى داربست، و درختخرما و کشتزار با خوردنى هاى گوناگون، و زیتون و انار، (برخى میوه ها) شبیه بههمند و برخى شباهتى با هم ندارند. همین که باغها ثمر داد، از میوه اش بخورید و روزدرو کردن و میوه چیدن حقّ آن (محرومان) را بدهید و اسراف نکنید، چرا که خداوند،اسراف کاران را دوست ندارد.دراین آیه درس خداشناسى را همراه با اجازه مصرف خوارکى ها و رسیدگى بهطبقات محروم و انفاق به آنان و اعتدال داشتن و زیاده روى نکردن در مصرف و انفاق رابیان مى کند.اسلام، دین اعتدال است، هم تحریم نابجا را ممنوع مى کند) و هم مصرفبى رویّه را. خداوندمتعال براى خود در نعمت هائی که داده، حقّى قرار داده است.(آرى، نور و هوا، آب و خاک، توان و نیرو و فکر و استعداد، همه و همه از آنِ خداونداست و او بر هر چیزى حقّ دارد) ولی دراین حق حدمعین قرارداده،واسراف راجایزنکرده. چون اسراف کار، مبغوض خداوند است.وخدااسراف کنندگان رادوستندارد. 13- سوره الأعراف، آیه 31-یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَکُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّالْمُسْرِفِینَ .اى فرزندان آدم! نزد هر مسجد (به هنگام نماز، لباس و) زینت هاى خود رابرگیرید و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید، همانا خداوند اسرافکاران را دوستندارد.امام صادق علیه السلام مى فرماید: «اموال، ودیعه و امانت الهى در دستانسان است و مصرف باید دور از اسراف باشدگرچه استفاده از زینت و طعام، امرى فطرى و طبیعى است، ولى در شرایطخاص مانند وجود نیازمندان و محرومان، باید با آنان همدردى کرد. لذا در تاریخمى خوانیم که نوع لباس امام صادق علیه السلام که مردم در رفاه نسبى به سر مى بردندبا لباس امام على علیه السلام که مردم فقیر و ندار بودند، متفاوت بود، چون شرایط اجتماعىهر کدام فرق داشت صرفه جویى، محبوب خداوند استو بهره گیرى از زینت و غذا باید دور از اسراف باشد. 14- سوره الأعراف، آیه 55-ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةًإِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ .پروردگارتان را با تضرّع و پنهانى بخوانید، قطعاً او تجاوزگران رادوست ندارد.پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در سفرى بعضى اصحاب را دیدند که بافریاد دعا مى کنند، حضرت فرمودند: «آرام دعا کنید». حضرت زکریّا نیز خداوند را در پنهانى و بااخلاص ندا مى کرد.تضرّع و ناله در دعا، نشانه ى توجّه انسان به کمبودها و نیازهاى خود وعامل شکستن غرور و خودخواهى است. زیرا آنکه خود را قوى و غنى بداند، در برابر هیچکس ناله ودرخواستى ندارد.امام صادق علیه السلام فرمود: «تضرّع در دعا، دستان را به طرف آسمانبلند کردن و دعا نمودن است، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نیز چنین دعا مى کردو سلمان فارسى از آن حضرت نقل کرده که فرمود: «خداوند حیا مى کند دستى را که بهدعا بلند شود محروم برگرداند». با تمام وجود و با کمال خضوع خدا را بخوانیم .دعا نکردن، دعاى بى تضرّع و دعاى ریائى، از نمونه هاى سرکشى و تجاوزاست. گردنکشان و تجاوزکاران، از لطف و محبّت الهى محروم مى باشند. 15-سوره الشورى، آیه 40-وَ جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُهافَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا یُحِبُّالظَّالِمِینَ .و جزاى بدى بدیى مانند آن است، پس هر که عفو کند و اصلاح نماید پسپاداش او بر خداست همانا او ستمکاران را دوست ندارد.چون ستم وظلم کردن باعث دوری محبت الهی ازانسان می شود.16-سوره لقمان، آیه 18-وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَ لاتَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ وروى خود را از مردم (به تکبّر) بر مگردان، و در زمین مغرورانه راه مرو، زیراخداوند هیچ متکبّر فخر فروشى را دوست ندارد.تکبّر، هم توهین به مردم است، هم زمینه ساز رشد کدورت هاى جدید و همتحریک کننده ى کینه هاى درونى قدیم.در حدیث مى خوانیم: هر کس با تکبّر در زمین راه رود، زمین و هر موجودىکه زیر و روى آن است، او را لعنت مى کنند. چون این صفت مخصوص خداوند متعال استوخداوند هیچ متکبّر فخر فروشى را دوست ندارد.17-سوره الأنفال، آیه 58-وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَةًفَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلى سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنِینَ .و اگر خوف آن داشتى که گروهى (در پیمان) خیانت کنند، تو نیز عهدشان رابه سوى آنان بیانداز (و آن را لغو کن، یا به آنان اعلام کن که همانند خودشانعمل خواهى کرد.) همانا خداوند خائنان را دوست ندارد.-خیانت از هرکه باشد حرام وزشت است، چه کافر و چه مسلمان. وباعث دوری محبت الهی می شود.چون خداوندهیچ پیمانشکنی رادوست نداردچه نسبت به خودویادیگران.18-سوره الحج، آیه 38-إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُواإِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ .قطعاً خداوند از کسانى که ایمان آورده اند دفاع مى کند، بى شک خداوندهیچ خیانتکار ناسپاسى را دوست نداردیکى از وعده ها و سنّت هاى الهى، نصرت و دفاع از مؤمنین است و خداونداین دفاع و حمایت را به عنوان یک حقّ، بر خود لازم فرموده است. قهر و غضب خداوند،بر اساس معیارهاست. (دین خداوند امانتى در دست ماست که نباید به آن خیانت شود) همه ى مردم در برابر خداوندیکسانند، و خیانت از هیچ کس بخشیده نیست.پس اگرکسی خیانت کندمشمول محبت الهی نمیشود.19-سوره القصص، آیه 76 -إِنَّ قارُونَ کانَ مِنْ قَوْمِ مُوسى فَبَغى عَلَیْهِمْ وَ آتَیْناهُ مِنَ الْکُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُبِالْعُصْبَةِ أُولِی الْقُوَّةِ إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّاللَّهَ لا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ .همانا قارون از قوم موسى بود و بر آنان ستمنمود، با آن که ما آنقدر از گنج ها (و صندوق جواهرات) به او داده بودیم که حملکلیدهایش بر گروه نیرومند نیز سنگین بود. روزى قومش به او گفتند: مغرورانه شادىمکن، به درستى که خداوند شادمانان مغرور را دوست نمى دارد.ثروت بدون حساب، وسیله ى قدرت و قدرت، عاملى براى تجاوزگرى و عیّاشىاست. واین افراد سرمست، از محبّت الهى محرومند. (آرى؛ ثروت و دارایى نشانه ىمحبوبیّت نزد خداوند نیست.) ثروت، آنها را مغرور و سرمست میسازد. وباعث طغیان وسرکشی ازحدودواجب الهی می شودوکسانی که دارای این صفتند.وهمیشهسرمست قدرت ومقام وپولند.نزدخداوندمحبوبیتیندارند.20-سوره النحل، آیه 23-لا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مایُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ البتّه وبى گمان، آنچه را پنهان مى کنند و آنچه را آشکارا مى نمایند،خداوند مى داند. همانا او مستکبران را دوست ندارد.هم تهدید کفّار است که خداوند بهکارهاى شما آگاه است و هم بشارت به مؤمنان که خداوند بر وضع دشمنان شما آگاه و برکیفر آنها قادر است .ینی جلب محبت به مومنین ودوری ازمحبت درسایه دشمنی و استکبار. 21-سوره القصص، آیه 77-وَ ابْتَغِ فِیما آتاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَوَ لا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیا وَ أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللَّهُإِلَیْکَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّالْمُفْسِدِینَ .و (اى قارون!) در آنچه خداوند به تو داده است، سراى آخرت را جستجو نماو (در عین حال) بهره ات را نیز از این دنیا فراموش مکن و همان گونه که خداوند بهتو احسان کرده است، تو نیز (از این ثروت به دیگران) احسان نما وبدنبال فساد درزمین مباش که خداوند، فسادگران را دوست نمى دارد. اشاره به اینکه مال و ثروت بر خلاف پندار بعضى از کج اندیشان، چیز بدىنیست، مهم آن است که ببینیم در چه مسیرى به کار مى افتد، و اگر بوسیله آن ابتغاءدار آخرت شود، چه چیزى از آن بهتر است؟، اگر وسیله اى براى غرور و غفلت و ظلمو تجاوز و هوسرانى و هوسبازى گردد، چه چیز از آن بدتر؟! این همان منطقى است که در جملهمعروف امیر مؤمنان على ع در باره دنیا به روشنى از آن یاد شده است:من ابصر بها بصرته، و من ابصر الیها اعمته: کسى که به دنیا به عنوانیک وسیله بنگرد چشمش را بینا مى کند، و کسى که به عنوان یک هدف نگاه کند نابینایش خواهدکرد. و قارون کسى بود که با داشتن آن اموال عظیم، قدرت کارهاى خیر اجتماعى فراوانداشت ولى چه سود که غرورش اجازه دیدن حقایق را به او نداد.ومشمول قهراهی شدوازرحمتومحبت الهی محروم ماند.22-سوره الروم، آیه 45-لِیَجْزِیَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُواالصَّالِحاتِ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْکافِرِینَ .تا (خداوند) کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند،از فضل خویش پاداش دهد؛ (و کافران را محروم کند، زیرا) او کافران را دوستنمى دارد.انسان، داراى اختیار است و ایمان و کفر را خود انتخاب مى کند. تشویق و تنبیه هر دو لازماست. کفر و ایمان مردم، در خداوند اثرى ندارد. ایمان و عمل صالح، کسی را نبایدمغرورکند، زیرا که دریافت هر نعمتى از فضل خداست. کفر به تنهایى سبب بدبختىاست، گرچه کار خلافى نکند، ایمان هم به تنهایى کافى نیست، بلکه نیازمند عمل صالحاست. در قیامت، فضل الهى شامل حالکسانى است که اهل ایمان و عمل صالح باشند، نه دیگران. چون براى رفتن به بهشت،ایمان تنها کافى نیست، بلکه اعمال صالح نیز لازم است. 23-سوره الحدید، آیه23لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ اللَّهُلا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ .تا بر آنچه از دست دادید، تأسف نخورید و به آنچه به شما داده شد،(سرمستانه) شادمانى نکنید و خداوند هیچ متکبر فخرفروشى را دوست ندارد.«مُخْتالٍ» به معناى تکبرى است که بر اساس توهّم و تخیل بزرگىباشد.یعنى این که به شما خبر دادیم که حوادث را پیش از آنکه حادث شوند مقرر کرده ونوشته ایم، براى آن است که دیگر به خاطر نعمتى که از دست مى دهید اندوه مخورید وبه خاطر نعمتى که خدا به شما مى دهد، خوشحالى نکنید و بدانید که نعمت ها امانتالهى است که به شما سپرده شده است، نه اینکه به مواهب الهى پشت پا بزنیم و از آنهابهره نگیریم، بلکه اسیر آن نشده و آن را هدف و مقصد خود ندانیم. وازمحبت ورحمتالهی دورشویمتمام حوادث تلخ و شیرین، همچون پلّه هایى از سنگ هاى سیاه و سفید،براى بالا رفتن و به کمال رسیدن وبهره مندشدن ازمحبت الهی است و باید بدون توجّهبه رنگِ پلّه ها، به سرعت از آن گذشت.کارمند بانک، یک روز مسئول گرفتن پول از مردم و روز دیگر مسئول پرداختاست. نه روز اول خود را مى بازد و نه روز دوم خوشحالى مى کند، زیرا مى داند اوکارمندى امین بیش نیست. خداوند با مقرّر کردن حوادث و فراز و نشیب ها مى خواهد روحانسان را به قدرى بالا ببرد که تلخى ها و شیرینى ها در آن اثر نکند، چنانکه حضرتزینب علیها السلام بعد از حوادث کربلا فرمود: من به جز زیبایى چیزى ندیدم، «و مارأیت الا جمیلا» . و امام حسین علیه السلام در گودال قتلگاه و در آخرین لحظاتزندگى اش فرمود: خداوندا! راضى هستم به حکم تو و بردبارم بر بلا و امتحان تو، «رضابقضائک، صبرا على بلائک و امام على علیه السلام اشتیاق و انس خود را به شهادت ازانس کودک به سینه مادر بیشتر مى داند. «و الله لا بن ابى طالب آنس بالموت من الطفلبثدى امهاگر حوادث را براساس علم و حکمت خدا بدانیم نه اتفاقى و بى دلیل و اگرحکمت بروز حوادث را بدانیم، حسد نمى ورزیم، حرص نمى زنیم، دشمنى نمى کنیم و عصبانىنمى شویم زیرا مى دانیم که صحنه ها از قبل طراحى حکیمانه شده است. اگر بدانیم عطاىنعمت، مسئولیّت و وظیفه به دنبال مى آورد، از داشتن آن شاد نمى شویم و اگر بدانیمگرفتن نعمت، جبرانش در قیامت است، از فوت شده ها غمناک نمى شویم.حضرت على علیه السلام فرمودند: تمام زهد در دو کلمه قرآن است، سپس اینآیه را تلاوت کرده و فرمودند: و آنچه از دست دادید تأسف نخورید و بر آنچه به شماداده مى شود، دلخوش نباشید وکسى که چنین باشد، زاهدى جامع الاطراف است . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image