ادیان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

خواهشمند است به صورت دقيق و مستند بيان فرمائيد که ستاره داوود چيست و در متون جديد و در متون قديم در باره ستاره داوود چه مطالبي آمده است؟


آنچه در مورد ستاره داوود ميتوان گفت تنها تعبيرات و تفاسير مختلفي است که يهوديان و اشخاصي از پيروان اديان ديگر در مورد ستاره داود داشتهاند و اينکه ما بخواهيم مستندات تاريخي براي اين بيانات پيدا کنيم کاري سخت و دشوار ميباشد و شايد هم دور از حقيقت و واقعيت باشد. ما در اين نوشته فرضيه پردازيها و نظرات شخصي يهوديان را بر اساس تفسيرها و برداشتهاي شخصي آنان بازگو ميکنيم و ادعاي آن را نداريم که آنچه در اين نوشته آمده است بر اساس واقعيت تاريخي باشد. ستاره شش پر که آن را در زبان عبري מגן דוד (ماغن داويد ـ سپر حضرت داود) و در انگليسي Star of David (ستاره داود) مينامند، يکي از نشانهاي باستاني و سنتي يهوديان است که به دوران حضرت داود ميرسد و گفته مي شود که علامتي منقوش بر سپر جنگي اين نخستين پادشاه يهود بوده است. يک يهودي فلسفه دان به نام فرانتس روزنتسوايگ (1929-1886) متولد کتسل آلمان، کتابي دارد به نام «ستاره نجات» که در آن سير يهود در مکان و زمان را با استفاده از اين ستاره نشان داده است. هر پر ستاره يک اسم دارد: خداوند، جهان و انسان از يکسو و آفرينش، تجلي و نجات از سوي ديگر. در نظر او اينها مفاهيمي واقعي هستند: خداوند در جهان به وسيله انسان به واقعيت ميپيوندد. تجلي خدا در انسان رويدادي واحد و يکباره نيست بلکه آن نيز سيري دنباله دار است که انسان را وا مي دارد تا براي همه بشريت نجات را به جهان آورد. راه يهوديت از آغاز به وسيله تاريخ و روح يهودي که در آن فعاليت ميکند، تعيين شده است. بعضي از علماي يهود هم اعتقاد دارند که اين نماد شش گوشه، شکلي است که از يک مرکز شکل گرفته و وجود يافته است. مرکز شکل نمايش دهنده بعد معنوي جهان است که توسط ابعاد مادي احاطه شده است. همچنين شش گوشه ميتواند نشانگر شش روز کاري هفته باشند که طي آن ها خداوند جهان را آفريده است. در اين تفسير مرکز شکل، سبت (شنبه، روز استراحت و دعاي يهودي ها) خواهد بود که شش روز ديگر هفته را در تعادل قرار مي دهد. در متون کابالا (مجموعه آموزه هاي يهود که امروزه در قالب مکاتب عرفاني جديد زياد ديده مي شود) دو مثلث به دوگانگي دروني انسان تعبير شده است: خير در برابر شر، روح در برابر جسم و غيره. در عين حال گفته مي شود که دو مثلث، نمادي از رابطه دو طرفه قوم يهود و خدا است. مثلث رو به بالا، نشان دهنده کارهاي خوبي هستند که به سمت بالا جريان مي يابند و به نوبه خود خير را از سمت خداوند به سمت پايين جاري مي کنند. اين جريان دوم، با يک مثلث به سمت پايين نشان داده مي شود. از لحاظ تاريخي اين ستاره را به داوود نبي منتسب دانسته اند که پيشينه و قدمت «ماغن داويد» به آغاز پادشاهي حضرت داود در اورشليم مي رسد و بنابراين، سه هزار سال سابقه تاريخي دارد. علماي يهود قائلند که داوود نبي(س)در جنگها اين ستاره را به نشانه تحت حمايت بودن قادر متعال بودن خود بر سپرش نقش ميکرده است. يعني که خداوند از هر شش جهت (شمال، جنوب، شرق، غرب، بالا و پايين) بر کهکشانها و زمين احاطه دارد و از همه اين جهات نيز از او و قومش محافظت ميکند. به همين دليل يهود به اين ستاره سپر داوود Magen David نيز ميگويند. فراماسونها هم از اين دو مثلث به تنهايي و يا با هم زياد استفاده ميکنند. طبق اعتقادات آنها که برگرفته از مکتب يهود است بر دو ستون ورودي معبد سليمان اين دو مثلث نقش بسته بوده است. يکي بر ستون راست (ياکين، J) و ديگري بر ستون چپ (بوعز، B). و به همين دليل بر دو ستون ورودي لژهاي فراماسونري اين دو مثلث ديده مي شود. ناگفته نماند که اين نشان به نوعي هميشه نمودار اصالت و هويت بخشيدن و حتي باعث احياي قوم بني اسرائيل در همه ادوار تاريخ بوده، همچنين به عنوان نشاني مقدس مورد احترام يهوديان بوده است. نشان ماغن داويد پس از پراکندگي يهوديان در اقصي نقاط عالم به شکل هاي گوناگون، به ويژه در انجام مراسم مذهبي، با تزئين بر روي چهارگوشه پوشش صيصيت (شال نماز) و استفاده آن هنگام انجام خواندن تفيلاي شحريت (دعاي بامدادي)، در انجام مراسم ازدواج در زير خوپا (سايبان جاري کردن عقد) و براخاي ميلا (نيايش ختنه)، همچنين روي عصاي الياهو هناوي (نبي)، بر سردر کنيساها، مزوزا، خانهها و ديگر اماکن عمومي يهوديان، همچنين به عنوان علامتي براي استفاده کنندگان مواد غذايي کاشر (حلال) و مشخصه ذبح کاشر خودنمايي کرده است. حتي بر روي سنگ مزار آرامگاه يهوديان، نقش ماغن داويد نوعي تزئين در وجه تمايز درگذشتگان يهودي با غيريهودي مي باشد و بسياري موارد ديگر. شکل گيري بعضي جريانات در عرصه جهاني نيز براي ستاره داوود مطالب تازهاي رقم زده است به گونهاي که عنوان شده است با شروع جنگ جهاني دوم، با تشکيل حزب نازي و شکل گيري هولوکاست، يهوديان اروپا ناچار شدند ستاره شش پر زرد رنگي را بعنوان علامت شناسايي (وصله جهودي) روي سينه لباسشان بدوزند. همچنين محل سکونت و داد و ستد خود را با اين علامت مشخص نمايند. حتي در اردوگاههاي کار اجباري و هنگام راهي شدن به اطاقهاي گاز تا آخرين لحظه ميبايست اين علامت را به همراه داشته باشند. در سال 1897 هنگام برگزاري اولين کنگره بازل (براي برپائي جنبش صيونيسم (صهيونيسم) ـ ناسيوناليسم يهودي و اعلام موجوديت حرکت صيون (بازگشت يهوديان به سرزمين باستاني)، تئودور هرتسل بنيان گذار جنبش صيونيسم، ماغن داويد را به عنوان نشان رسمي اين جنبش آزاديبخش برگزيد و بنابر وصيتش، پس از استقلال دو باره دولت اسرائيل، اين نشان در پرچم کشور قرار گرفت. کباليستها بر اين باورند، ماغن داويد همانند هفت شاخه منورا (شمعداني که آن نيز يکي از نشانهاي دين و فرهنگ يهود است) مرتبط با دنياي هفتگانه و نمودار اصول تکامل بشر و هر جايگاه يا گوشه از اين منتظم شش ضلعي با نام سفيروت (کهکشان ها) داراي نام، انرژي و خصوصيات خاص، همچنين نمايانگر تجلي نور الهي است. شش جايگاه ماغن داويد نمايشگر شش جهات و آن مشخصه تسلط قدرت الهي بر سرتاسر عالم هستي است. به عبارتي اکناف جهات آن مشتمل است بر شمال، جنوب، شرق و غرب، نيز عالم عليا (دنياي معنويات) و عالم سفلي (دنياي ماديات) ميباشد ـ در واقع اشارهاي است به انديشه آگاهي جهاني براي خودشناسي و خداشناسي، و براي شتاب بخشيدن به ارتباط يافتن خالق با مخلوق بطور مستقيم ـ و آن ميسر نخواهد شد مگر آنکه شخص از طريق نيتها و مديتاسيون کاباليستي بتواند با آگاهي جهاني تماس ايجاد نمايد و به اين ترتيب خود را به مرحله بالاتري از آگاهي عالي برساند. همانطور که ذکر شده جايگاهها يا سفيروت هر کدام مظهر يک انرژي الهي با نام و منسوبات خاص خويش مشابه قيد شده در چراغدان (منورا) که از تطابق و يکپارچگي شش سفيروت دو مثلث و رعايت نمودن اصول آن، سفيروت هفتم که همانا پادشاهي است و آن رسيدن بشر به حد کمال است، حاصل خواهد شد. مثلثي که راس آن به طرف بالا ميباشد، منسوب به عالم بالا (عليا)، يا دنياي معنويت است، جايگاه سمت راست، ابراهام آوينو (حضرت ابراهيم پدر قوم يهود) نام گرفته و آن مظهر دوستي و مهمان نوازي است. واژه عبري يا سفيروت آن חסד (حِسد) است، انرژي آن ايجاد عشق و احسان، روز آن يکشنبه و سياره حاکم و تاثيرگذار آن خورشيد است. دومين جايگاه پايين سمت چپ اسحق آوينو نام دارد، منسوبات آن کنترل نفس اماره، واژه عبري آن גבירה (گورا) مي باشد. انرژي آن قدرت و توانايي، روز آن دوشنبه و سياره حاکم بر آن «ماه» ميباشد. سومين جايگاه وسط در راس مثلث بالايي يعکوب آوينو نام گرفته، منسوبات آن شکوه و جلال و زيبائي. واژه عبري آن תפיארת (تفيرت) ميباشد. انرژي حاصله آن زيبايي است. روز آن سه شنبه و سياره حاکم بر آن مارس ميباشد. مثلثي که راس آن به طرف پائين ميباشد، منسوب به عالم پائين (سفلي) است و متشکل از سه جايگاه، چهارمين جايگاه سمت راست مشه ربنو نام گرفته است و مظهر آن ابديت است. واژه عبري يا سفيروت آن נצה (نِصح) و انرژي آن اميد، فروتني و پيروزي است. روز آن چهارشنبه، سياره تاثيرگذار بر آن مرکوري ميباشد. پنجمين جايگاه سمت چپ پائين اهرون نام گرفته است. کهن گادول مظهر کمال و ايثارگري. واژه عبري آن היד (هود) و انرژي حاصله آن صداقت، سرسپردگي، پاکي و بي آلايشي است. روز آن پنجشنبه و سياره حاکم بر آن ژوپيتر است. ششمين جايگاه وسط در راس مثلث پائيني يوسف هصديق نام دارد و مظهر پايه و اساس است. واژه عبري آن יסוד (يسود) مي باشد. انرژي آن حقيقت و صداقت؛ جمعه روز آن و سياره حاکم بر آن ونوس ميباشد. هفتمين جايگاه از انطباق دو مثلث عليا و سفلي در کانون ماغن داويد شکل خواهد گرفت. نام آن داويد، مظهر پادشاهي است. واژه عبري آن מלכות (ملخوت - پادشاهي) و انرژي حاصله آن فروتني، ايمان و ايجاد تعادل مي باشد. روز آن شبات (شنبه) و سياره حاکم بر آن ساترن است و نشانگر حد تکامل براي بشر و يا به عبارتي يکي شدن و يا ملحق شدن به ذات الهي است. لازم به توضيح است يهوديان قائلند که هفت سياره حاکم همراه با دوازده علامت هاي منطقه البروج، مستقيما با اين هفت سفيرا مربوط و متصل مي باشند. ضمنا به غير از ماه و خورشيد که هر کدام تنها بر يک ماه و علامت آن در طول سال تسلط و نفوذ دارند، پنج سياره ديگر هر کدام بر دو ماه و ديگر علائم آن مسلط هستند.J .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image