فلسفه احکام /

تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه

مي خواستم بدانم که حجاب را بايد يک موضوع مادي دانست يا معنوي؟ براي جوابتان دليل محکم مي خواهم شايد هم موضوع مادي باشد و هم معنوي.


همان گونه که پرسشگر محترم مطرح نموده اند، حجاب حکمي الهي است که مصالح زيادي را در بر گرفته است. مصالح حجاب هم مادي و هم معنوي است، هم فردي و هم اجتماعي، هم دنيوي و هم اخروي. رعايت حکم حجاب در درجه اول نشانه فرمان پذيري و قبول ولايت الهي است. تعبد به دستورات الهي خود بيشترين مصلحت را در بردارد و منجر به محبوبيت نزد خداوند متعال مي شود. چه مصلحتي بلند تر و بزرگتر از اين که انسان به واسطه رعايت و التزام به دستور الهي محبوب خداوند متعال شود. خداوند متعال در حديثي قدسي مي فرمايد: «... وَ مَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ عَبْدٌ بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّي أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ؛ هيچ چيز مثل انجام واجبات باعث نمي شود که بنده من محبوب من گردد و به من نزديک شود، و همانا او بوسيله انجام مستحبات بمن نزديک شود تا آنجا که من او را دوست بدارم، و هنگامي که او را دوست بدارم گوش او شوم همان گوشي که با آن مي شنود و چشم او گردم همان چشمي که با آن ببيند، و زبانش شوم همان زباني که با آن سخن گويد، و دست او گردم، همان دستي که با آن بگيرد، اگر مرا بخواند اجابتش کنم، و اگر از من خواهشي کند به او بدهم». خداوند متعال در آيه 59 سوره احزاب به يکي از حکمت هاي مادي، دنيوي و اجتماعي حجاب اشاره مي نمايد و مي فرمايد: يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِک أَدْني أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً؛ اي پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلباب ها [روسري هاي بلند] خود را بر خويش فروافکنند، اين کار براي اينکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است، خداوند همواره آمرزنده رحيم است». يعني حجاب باعث بازشناسي زنان عفيف و مومن مي گردد و بدين وسيله مورد آزار و تعرض اشخاص لاابالي قرار نمي گيرند. حجاب يک «نه» بزرگ به کساني است که قصد استفاده ابزاري و شهواني از شخص و شخصيت زن دارند. خداوند متعال در آيه 31 سوره نور، بعد از دستور به حجاب و حدود و ثغور آن، فلاح و رستگاري را به عنوان يکي ديگر از حکمت هاي حفظ حجاب مطرح مي کند: وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلي جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلي عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَي اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ؛ و به زنان با ايمان بگو چشمهاي خود را (از نگاه هوس آلود) فروگيرند، و دامان خويش را حفظ کنند و زينت خود را ـ جز آن مقدار که نمايان است ـ آشکار ننمايند و (اطراف) روسري هاي خود را بر سينه خود افکنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود)، و زينت خود را آشکار نسازند مگر براي شوهرانشان، يا پدرانشان، يا پدر شوهرانشان، يا پسرانشان، يا پسران همسرانشان، يا برادرانشان، يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم کيششان، يا بردگانشان [کنيزانشان ]، يا افراد سفيه که تمايلي به زن ندارند، يا کودکاني که از امور جنسي مربوط به زنان آگاه نيستند و هنگام راه رفتن پاهاي خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود (و صداي خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگي بسوي خدا بازگرديد اي مؤمنان، تا رستگار شويد». رستگاري و فلاح در حجاب به صورت مطلق بيان شده و شامل رستگاري فردي، خانوادگي، اجتماعي، دنيوي و اخروي مي گردد. در ادامه به برخي از اين جنبه ها اشاره مي کنيم. حکمت ها يا به تعبيري اغراض و به اعتباري ديگر فوايد متعددي را مي توان با استفاده از قرآن، سنت و عقل ذکر کرد: 1. پاکيزگي معنوي و تقويت عفاف و حيا: با استفاده از آيات قرآن، اولين حکمت يا فايده اي که براي حکم حجاب و به همراه آن حفظ نگاه، مي توان شمرد، طهارت روح است. در سوره نور بعد از دستور به حفظ نگاه و پوشاندن عورت مي فرمايد: ذلک أزکي لهم اين براي آنان پاکيزه تر است. و در مورد پيرزنان و توصيه به مراعات پوشش و ترک زينت حتي براي آنان مي گويد: و أن يستعففن خير لهنّ والله سميع عليم و اگر خود را بپوشانند براي آنان بهتر است؛ و خداوند شنوا و داناست. عفاف که از ريشه عفت و به معناي منع و حفظ از غير حلال و غير زيبا است، در حقيقت ريشه دروني براي حجاب بيروني است و پوشش ظاهر کمک به تقويت روحيه عفاف و خويشتنداري مي کند. در جاي ديگر مي فرمايد: «و هرگاه از زنان رسول متاعي مي طلبيد از پس پرده بطلبيد، که حجاب براي آن که دل هاي شما و آنها پاک و پاکيزه بماند بهتر است.» ذلکم أطهر لقلوبکم و قلوبهنّ اين کار براي پاکي دل هاي شما و آنها بهتر است. حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «صيانة المرأة أنعم لحالها و أدوم لجمالها». حجاب و محفوظ بودن زن براي حال و وضعيت او بهتر و مفيدتر و موجب پايدارتر بودن زيبايي است. 2. شناخته شدن انسان به ايمان و عفاف و سالم ماندن از طمع ديگران: از آيه 59 سوره احزاب استفاده مي شود که چادر به سر کردن و پوشاندن زن موجب مي شود تا بينندگان بفهمند که اين زن، مسلمان و مؤمن و پاک است و ملعبه دست هوسرانان نمي باشد. «ذلک أدني أن يعرفن فلا يؤذين و کان الله غفوراً رحيما» اين کار براي اينکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است)؛ و اگر تاکنون خطا و کوتاهي از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است. در نهج البلاغه آمده: «فانّ شدّة الحجاب ابقي عليهنّ» حجاب و پوشش بيشتر زنان موجب بقاء و پايداري بيشتر آنها خواهد بود. در روايتي ديگر حجاب را باعث پايداري در زيبايي زنان معرفي مي کند. 3. جلوگيري از فحشا و ايجاد آرامش روحي زنان و مردان: در کلامي از امام رضا ـ عليه السلام ـ آمده: «نگاه به موهاي زنان با حجاب، زنان ازدواج کرده و غير آنها، از آن رو حرام شده است که نگاه، مردان را بر مي انگيزد و آنان را به فساد دعوت مي کند، و انجام آنچه که نه حلال است و نه شايسته.» پوشش لازم و مناسب بانوان به همراه کنترل نگاه از سوي آقايان، موجب سلامتي محيط خانواده و کاهش تحريکات جنسي و به دنبال آن فحشا، تجاوز، جرم و جنايت مي شود. نبودن حريم ميان زن و مرد و آزادي معاشرت هاي بي بند و بار، هيجان ها و التهاب هاي جنسي را فزوني مي بخشد و تقاضاي جنسي را به صورت يک عطش روحي و يک خواست اشباع ناشدني در مي آورد. غريزه جنسي مانند برخي صفات ديگر روحي غريزه اي نيرومند، عميق و دريا صفت است، هر چه بيشتر اطاعت شود، سرکش تر مي شود. وجود صاحبان حرمسراها مانند خسروپرويز و هارون الرشيد در کنار قارون ها و فرعون ها در طول تاريخ و بالا رفتن ميزان فحشا و تجاوزات جنسي در جوامع متمدن و آزاد امروزي، شاهد اين گفتار است. اسلام به قدرت شگرف اين غريزه سرکش توجه کامل کرده است. روايات زيادي درباره خطرناک بودن «نگاه به نامحرم» و «خلوت با نامحرم» و «غريزه جنسي» وارد شده است. به همين دليل اسلام تدابير متعددي براي تعديل اين غريزه انديشيده است مانند احکام نگاه، پوشش، محرم و نامحرم و روابط زن و مرد. شهوت جنسي همانند شهوت مال و مقام، سيري ناپذير است. خيال خام و دروغ بزرگي است اگر کسي فکر کند که مردي از نگاه و تصاحب زيبارويان سير مي شود يا با روابط آزاد و فراواني اسباب تحريک شهوت، کم کم مرد و زن از هم سير خواهند شد؛ وقتي ميل و تقاضا نامحدود شد، قهراً دست نيافتني مي شود و اين محروميت، موجب اختلالات رواني و عصيان مي گردد. از سوي ديگر قانون حجاب براي زنان نيز آرامش خاطر فراهم مي آورد چرا که نه دغدغه پوشيدن لباس رنگارنگ و متنوع و تهيه مداوم آن را دارند و نه نگران اندام غير موزون و نارسايي هاي ديگر هستند. چادر و لباس هاي بلند و آزاد کمک بسيار خوبي براي برقراري شرايط نسبتاً مشابهي براي خانم ها است. هم مانع غرور زيبارويان مي شود و هم حافظ شرم و خودکم بيني ديگران. در جبهه مقابل، عدم مراعات حجاب قهراً زمينه هاي بي قراري و فساد را فراهم مي کند. بي حجابي، مردان را در جوامع مختلف خصوصاً جامعه اسلامي و مقيد به قوانين ازدواج شرعي و قانوني دچار آثار سوء رواني مانند عقده دار شدن مي کند. چرا که وقتي انسان چيز مورد علاقه خود را نبيند به آن ميل پيدا نمي کند يا ميل اندکي دارد و در نتيجه تعادل رواني دارد؛ و اگر ببيند و به آن دست پيدا کند باز هم تعادل روحي دارد، اما اگر ببيند و ميل او تحريک شود و به آن دست نيابد، دچار ناآرامي مي شود و در صورت تکرار و استمرار به عقده رواني تبديل مي شود. اين عقده هاي رواني به صورت ناهنجاري هاي مختلف مانند تجاوز، بروز پيدا مي کند. 4. کم کردن هزينه اقتصادي: يکي از فوايد حجاب بانوان در هنگام حضور در برابر نامحرم و از جمله پيامدهاي فرعي وضع حکم پوشش، کاهش هزينه مالي پوشاک زنان است. استفاده از چادر يا پوشش هاي ساده و يکدست در اشکال و مدل هاي محدود، به طور طبيعي دامنه تنوع طلبي و استفاده از رنگ ها و مدل هاي نو به نو کوتاه مي شود. زنان که به طور غريزي دنبال تنوع بيشتر، خودآرايي و خودنمايي هستند، اين گونه در ميان جمع و جامعه محدود و به تعبيري آزاد از قيد شده و نياز کمتري به خريد لباس هاي رنگارنگ و لوازم زينتي و آرايشي دارند. 5. استحکام پيوند خانوادگي: بدون ترديد هر چيزي که موجب تحکيم پيوند خانوادگي و صميميت رابطه زوجين گردد براي کانون خانواده مفيد است و در ايجاد يا حفظ آن بايد حداکثر تلاش انجام شود. و برعکس هر چه موجب سستي اين کانون شود بايد با آن مبارزه کرد. و اين امر مسلم است که اختصاص يافتن استمتاعات و التذاذهاي جنسي به محيط خانوادگي و در چارچوب ازدواج، پيوند زناشويي را محکم مي کند. معاشرت هاي آزاد و بي بندوبار پسران و دختران، ازدواج را به صورت يک تکليف و محدوديت در مي آورد که با نصيحت يا زور بايد بر جوانان تحميل کرد. در سيستم روابط آزاد جنسي پيمان ازدواج به دوران آزادي دختر و پسر خاتمه مي دهد و آنها را وادار مي کند که به يکديگر وفادار باشند و در سيستم اسلامي به محروميت و انتظار پايان مي بخشد. از اين رو در قديم، ازدواج، شور و هيجان بيشتري داشت و به دنبال يک دوران انتظار و آرزو بود و با پادشاهي و سلطنت مقايسه مي شد. خلاصه اينکه فراهم بودن شرايط براي بهره گيري و لذت از طريق نگاه، سخن گفتن، خنديدن، لمس کردن و مانند اينها نسبت به جنس مخالف، انسان را نسبت به همسر قانوني دلسرد مي کند و عطشي در روح ايجاد مي کند که با يک جرعه و دو جرعه سيراب نخواهد شد. مرداني که همه روزه زنان بسياري را با آرايش هاي مختلف و لباس هاي رنگارنگ و جلوه هاي مختلف که قطعاً برخي از آنها زيباتر و جوان تر از همسر او هستند، به طور طبيعي تمايل کمتري به زن خود نشان مي دهد بنابراين يکي از ثمرات حجاب، تحکيم بنيان زناشويي و خانواده و جلوگيري از طلاق و تنش هاي بين زوجين است. 6. استواري اجتماع و حفظ نيروي فعال: کشاندن تمتعات جنسي از محيط خانه به اجتماع، نيروي کار و فعاليت در جامعه را ضعيف مي کند. بر عکس آنچه مخالفين حجاب زن مي گويند که «حجاب موجب استفاده نکردن از نيروي نيمي از افراد اجتماع است.» بي حجابي و روابط آزاد جنسي، در طولاني مدت موجب فرسايش و کاهش نيروي کل اجتماع است. حجاب اسلامي نيروي مرد و زن را هدايت و بيمه مي کند و از هر کدام در امور مربوط به خود نهايت استفاده خواهد شد بدون اينکه اين همه هزينه و نيرو و وقت از دو طرف ضايع شود. اسلام با اصل بيرون رفتن زن از خانه و تحصيل و فعاليت اجتماعي و سياسي و اقتصادي زن مخالف نيست بلکه بر مواردي همچون علم آموزي، سفارش مي کند، اما همه اين امور بايد در چارچوب دستورات و معيارهاي اسلامي باشد. اينجاست که در صورت تعارض بين برخي فعاليت ها در بيرون منزل با اغراض و تکاليف ديني مثل همسرداري، تربيت کودکان و آلوده نکردن محيط و ترک گناه در هر شکلي، بايد بر رعايت احکام و اهداف الهي پاي فشاري کرد. متأسفانه در بسياري از اوقات و موارد حضور افراطي و حساب نشده زنان در دانشگاه، اداره و کارخانه و جامعه، اين تبعات سوء را بدنبال داشته و دارد. آنچه مانع تحرک جامعه و فعاليتهاي سازنده در ابعاد مختلف اجتماعي مي شود، ستر زنان نيست، بلکه مانع حقيقي، پوشش نامناسب و اندام نيمه عريان و آرايش کردن و جلب جنس مخالف و گفتگو و خنديدن و اختلاط محيط کار و درس و بازار است. 7. ارزش و احترام زن: حريم نگه داشتن زن ميان خود و مرد يکي از وسايل مرموزي بوده است که زن از ابتدا براي حفظ مقام و موقعيت خود در برابر مرد و احتمالا براي جبران ضعف در بُعد جسمي و ساير زمينه ها، از آن استفاده کرده است. اسلام مخصوصاً تأکيد کرده است که زن هر اندازه متين تر و باوقارتر حرکت کند و خود را در معرض نمايش و تماس و شناسايي براي مرد نگذارد، بر احترامش افزوده تر مي شود. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image