تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

لطفا بفرماييد، آيا خوردن شراب در صدر اسلام حلال بوده یا نه ؟


شراب و به طور کلّي «مسکرات» از بزرگترين بلاهاي خانمان برانداز جامعه بشري بوده و هست. در نکوهش اين سمّ مهلک، همين اندازه کافي است که با بزرگترين سرمايه بشر و مايه امتياز او از ساير جانداران، که همان «عقل و خرد» است، سرجنگ و مبارزه دارد. سعادت انسان در پرتو خرد تأمين مي گردد. فرق انسان با ساير جانداران در قوام قواي فکري است و «الکل» یکی از دشمنان بزرگ آن به شمار مي رود. از اين نظر، جلوگيري از نوشيدن مشروبات الکلي يکي از برنامه هاي پيامبران آسماني از جمله پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بوده و شراب، در تمام شرايع آسماني محکوم به تحريم می باشد . در شبه جزيره عربستان، ميخوارگي به صورت يک بلاي عمومي، يک بيماري واگير در آمده بود و مبارزه قطعي و اصولي با آن، نياز به گذشت زمان داشت. احوال عمومی عرب نيز اجازه نمي داد که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بدون مقدمه آن را تحريم نمايد، بلکه ایشان ناگزیر بودند همچون يک طبيب، کم کم جامعه را آماده سازد تا مبارزه قطعي و نهايي با شراب صورت پذيرد. از اين نظر آيه هاي چهار گانه اي که پيرامون ابراز انزجار از شراب نازل گرديده است، يکنواخت نيست، بلکه از مرحله ابتدايي شروع شده تا آن جا که به صورت قطعي تحريم آن را اعلام کرد. شرط اساسي مبارزه با يک کردار ناشايست، در مرحله نخست، بيدار کردن افکار و توجّه دادن جامعه به ضررها و مفاسد آن است. تا آمادگي روحي و انگيزه باطني در جامعه نباشد، مبارزه اصولي با يک کردار ناشايست به طوري که خود مردم ضامن اجراي آن باشند، امکان پذير نيست. از اين نظر، قرآن در نخستين بار، در اجتماعي که ميخوارگي جزء امور عادی زندگي آن ها بود، ساختن شراب از خرما و انگور را با «رزق حسن» (روزي نيکو) مخالف دانسته و از اين طريق هشداري به افکار خفته داده است. چنان که مي فرمايد: وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِک لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ. شما اي مردم! از خرما و انگور، هم مايع مست کننده و هم رزق نيکو به دست مي آوريد». در اين آيه شريفه، براي نخستين بار به مسلمانان گوشزد نمود که ساختن شراب از آن ها، ارتزاق نيکو نيست». بلکه «ارتزاق حسن» و نيکو آن است که آن ها را به صورت انگور و خرما مصرف نمايند. اين آيه، تکاني به افکار داد و مزاج آلوده را آماده کرد که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بتواند، پس از آن، لحن خود را شديدتر کند و به وسيله این آيه از این به بعد اعلام کند که نفع جزئي (مادّي) شراب و قمار در برابر آن همه مضرّات، ناچيز است و اين مطلب را با آيه زير بيان فرموده است: يَسْأَلُونَک عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ کبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَکبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَک مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کذَلِک يُبيِّنُ اللّهُ لَکمُ الآيَاتِ لَعَلَّکمْ تَتَفَکرُونَ؛ «از حکم شراب و قمار از تو سئوال مي کنند، در پاسخ آن ها بگو که اگر چه در قمار و شراب استفاده جزئي مادّي است ولي ضرر و گناه آن ها بيشتر است». بدون شک، مقايسه سود و زيان، از طريق برتري زيان بر سود، تنها، براي مردم انديشمند و آگاه، در ايجاد انزجار از مسکرات کافي است. ولي توده مردم تا نهي صريح نباشد، ؛ از ارتکاب عمل ناشايست خودداری نمي کنند. حتي «عبدالرحمان بن عوف»، با اينکه آيه فوق نازل شده بود، ضيافتي ترتيب داد و شرابي سر سفره حاضر نمود. حضّار پس از نوشيدن شراب به نماز ايستادند. يکي از آنها آيه را در نماز غلط خواند به طوري که معني را دگرگون ساخت، يعني به جاي «لا اعبد ما تعبدون» «اي مشرکان، من بت هاي شما را نمي پرستم»، چنين خواند: «اعبد ما تعبدون» که مفاد آن ضد آيه ياد شده است. اين جريان ها مزاج ها را آماده نمود تا شرايط و اوضاع اجازه دهد که شراب لااقل در شرايط و حالات خاصّي تحريم شود. از اين رو صريحا اعلام شد که هيچ فرد مسلمان حق ندارد. با حالت مستي نماز بگزارد و اين تشريع الهي با اين آيه اعلام شد: ...لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُکارَي حَتَّي تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ..؛ «يعني در حال مستي نماز نخوانيد تا بدانيد چه مي گوييد». تأثير اين آيه به حدي بود که گروهي، براي هميشه ميخوارگي را ترک گفتند و منطق آن ها اين بود که چيزي که به نمازتان زيان مي رساند، بايد مطلقا از برنامه هاي زندگي حذف شود. ولي گروه ديگر همچنان دست از کردار خود برنداشته بودند، حتي يک نفر از «انصار» با توجه به آيه ياد شده، در ضيافتي که ترتيب داده بود، ميهمانان پس از صرف شراب، به جان هم افتاده و سر و دست یکدیگر را شکستند، سپس شکايت به حضور رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ آوردند. اين گونه پيشامدهاي ناگوار، محيط را آماده پذيرش قطعي تحريم شراب ساخت. از اين رو، حکم صريح و نهايي حرمت شراب چنين نازل گرديد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ؛ «اي افراد با ايمان! شراب و قمار و بتان و ازلام (يک نوع بخت آزمائي بود)، پليد و نجس اند، همگي از آن ها اجتناب ورزيد شايد رستگار شويد». اين بيان بليغ و اکيد باعث شد که کساني که تا آن روز به بهانه نبودن بيان قطعي، باده گساري مي کردند، از ميخوارگي دوري جويند. نتيجه گيري: خوردن شراب در تمام شرايع آسماني از جمله دين مبين اسلام حرام بوده. امّا در صدر اسلام با توجه به اينکه بيشتر مردمان جزيرة العرب، شراب خوار بودند، لذا مبارزه با اين پديده شوم احتياج به زمان داشت. لذا از همان دوران که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در مکه سکونت داشته به تدريج آياتي درباره تحريم شراب نازل شد تا اينکه در سال چهارم هجرت حکم قطعي شراب نازل شد. بنابراين، در صدر اسلام شراب حلال نبود، بلکه هنوز حکم قطعي آن اعلام نشده بود تا اينکه به مرور زمان شرايط مهيّا گشت و حکم تحريم شراب نازل گشت. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image