سرزنش و توبیخ ولد الزنا به خاطر اعمال آبا و اجداد / احکام / حدود و مجازات اسلامی / زنا /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

آیا ولد الزنا مستوجب ملامت است؟ آیا از نظر معنوی و روحی با دیگران فرق می کند؟


ولد الزنا انسانی همچون انسان های دیگر صاحب اراده و اختیار می باشد و می تواند با اراده و اختیار خودش به درجات کمال نائل آید اما این امر تلاش مضاعفی را از ناحیه او می طلبد و تجربه تاریخی نشان داده که معمولا این گونه افراد، آمادگی بیشتری برای ارتکاب گناه و جرم و جنایت دارند و کمتر فردی از این طیف روی سعادت را به خود دیده است. درباره ولد الزنا احادیث مختلفی در ابواب فقهی و کتب روایی وجود دارد که علماء از تعدادی از آن اعراض کرده اند و از تعدادی دیگر که اعراض نکرده اند در تفسیر آنها گفته اند که این روایات بیان کننده قضایای خارجیه اند [i] به این معنا که این دسته از روایات اشاره به افراد خاصی در خارج دارند و یا قضایای حقیقیه اند به این معنا که در عالم حقیقت و واقع این گونه است که ولدالزنا با اختیار خودش کارهایی انجام می دهد که منجر به جهنم رفتن او می شود و به عبارت دیگر چنین شخصی آمادگی بیشتری برای ارتکاب معاصی دارد همان طوری که فرزند بزرگ شده در خانواده بی مبالات به احکام شرع، بیشتر در معرض گناه قرار دارد و در واقع استعداد بیشتری برای روی آوردن به گناه در او وجود دارد. علامه مجلسی (ره) در بحار الانوار در ذیل روایت ابن ابی یعفور که می فرماید: این خبر موافق با آن چیزی است که در بین امامیه مشهور است و آن این که ولد الزنا مثل سایر مردم مکلف به اصول و فروع دین می باشد و اگر اسلام را اظهار نماید، بر او احکام مسلمین جاری می گردد و بر طاعات او ثواب و بر معاصی او عقاب داده می شود گر چه به صدوق و سید مرتضی و ابن ادریس (ره) کفر ولد الزنا نسبت داده شده است ولو این که کفر را اظهار نکند، اما این قول با اصول مذهب شیعه سازگاری ندارد چون ولد الزنا با اختیار خودش کاری را انجام نداده است که مستحق عقاب باشد و بدین جهت عذاب او ظلم و جور است، «وَ أَنَّ اللّهَ لَیْسَ بِظَلاّمٍ لِلْعَبیدِ» [ii] و اما اخباری که در این باب وارد شده است باید توجیه شود و یکی از توجیهات این است که روایات حمل می شوند به جایی که ولد الزنا با اختیار خودش کاری را انجام دهد که سبب کفرش گردد و چون کافر شده وارد بهشت نمی گردد اما تا مادامی که این کفر را اظهار نکند به کفرش حکم نمی شود.» [iii] و این نزدیک به همان چیزی است که بیان شد، یعنی روایات از یک واقعیت خارجی گزارش داده اند پس اگر در روایت آمده که: «إِنَّ نُوحاً حَمَلَ فِی السَّفِینَةِ الْکَلْبَ وَ الْخِنْزِیرَ وَ لَمْ یَحْمِلْ فِیهَا وَلَدَ الزِّنَا»  کشتی حضرت نوح سگ و خوک را حمل کرد اما ولد الزنا را حمل نکرد. [iv] نه بدین معناست که آنها آمدند و آن کشتی آنها را حمل نکرد بلکه به این معناست که آنها با اختیار خودشان نیامدند که سوار کشتی شوند. و همین طور است روایاتی که بیان می کنند پی کننده شتر حضرت صالح (ع) ولد الزنا بوده است [v] و یا قاتل حضرت یحیی (ع) و امام حسین (ع) هر دو ولد الزنا بوده اند. [vi] و یا روایتی که بیان می دارد: 1. «عَلَامَاتُ وَلَدِ الزِّنَا ثَلَاثٌ سُوءُ الْمَحْضَرِ وَ الْحَنِینُ إِلَی الزِّنَا وَ بُغْضُنَا أَهْلَ الْبَیْت‏» [vii] ولد الزنا سه علامت دارد که یکی از آنها داشتن بغض اهل بیت است، و این یعنی نوعا ولد الزنا در عالم خارج و واقع در مسیر خلاف قرار می گیرد و دوستدار اهل بیت(ع) نخواهد گشت، اهل بیت(ع) پاک بودند و محبت آنها در دل های پاک می نشیند و اما ولد الزنا نوعا با اعمال سوء اختیاری خود، دل ناپاک برای خود فراهم می نماید و از این جهت محب اهل بیت(ع) نخواهد شد و از همین باب است محرومیت آنها از پاره ای از مناصب اجتماعی و معنوی مثل امامت جماعت و مرجعیت تقلید و .. که مفاد بعضی از روایات می باشد. [viii] محرومیت از این مناصب غیر از محرومیت از نجات در روز قیامت است، مثلا انسان کور نمی تواند متولی بعضی از مناصب باشد و یا انسانی که کثیر النسیان است نمی تواند قاضی شود حتی اگر در زندگی خود مرتکب کمترین گناهی نشده باشد، و داشتن حافظه خوب از شرایط نصب قاضی است. اما این محرومیت ها ربطی به سعادت و شقاوت شخص ندارد و همین طور است حال ولد الزنا، و شاهد ما این است که در همان روایات ولدالزنا در کنار مجنون و جذامی و ... قرار گرفته است با این که کسی با اختیار خودش دیوانه یا جذامی نمی شود. زنازادگی علاوه بر اینکه نقایص روحی را موجب می گردد، از نظر اجتماعی هم یک نوع نقص محسوب می شود و خوش نامی را در پی ندارد زیرا از یک طرف زنا زاده محصول یک عمل ننگین است و از طرف دیگر در طول تاریخ زنا زاده ها کارنامه قابل قبولی را به نمایش نگذاشته اند و این مسلم است که در تصدی بعضی از مناصب، شخص باید از ویژگی ها و صفاتی که موجب تنفر و دوری مردم می گردد به دور باشد هر چند آن ویژگی ها بدون اختیار بر او تحمیل شده باشند. اگر گفته شود او که گناهی را مرتکب نشده است؟ پاسخ داده می شود که نظام عالم بر مبنای اسباب و مسببات طراحی شده است، کسی که کور می شود یقینا عوامل ارثی یا محیطی و... در این نقص دخالت داشته اند که در اکثر موارد از حیطه اختیار او خارج بوده است. عوامل زیادی در نقص یا کمال فرزند دخالت دارد که در کتب مربوطه بدان پرداخته شده است و در اسلام هم دستورات زیادی برای جلوگیری از این نواقص و مشکلات، وارده شده است که مثلا زمان و مکان انعقاد نطفه چگونه باشد، مادر در دوران حمل از چه غذاهایی استفاده کند و.... در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که فرمود: «الْمِمْرَازُ لَا یَطِیبُ إِلَی سَبْعَةِ آبَاءٍ وَ قِیلَ لَهُ وَ أَیُّ شَیْ‏ءٍ الْمِمْرَازُ فَقَالَ الرَّجُلُ یَکْتَسِبُ مَالًا مِنْ غَیْرِ حِلِّه» «ممراز تا هفت نسل پاک نمی شود. گفته شد که ممراز چیست؟ حضرت فرمود: فرزندی که ثمره ازدواج با مال حرام باشد.» [ix] در باب تاثیر غذای حرام در روحیات انسان روایات و داستان های زیادی در کتب روایی و تاریخی ذکر شده است که در این بین داستان شریک بن عبدالله نخعی خواندنی می باشد. [x] البته باید توجه داشت که هیچ یک از این هایی که مطرح شد به عنوان علت تامه نیستند یعنی اینگونه نیست که راه بسته باشد و اصلا برای ولد الزنا امکان رستگاری وجود نداشته باشد که اگر این بود، تکلیف به او معنا نداشت در حالی که همان طوری که بیان شد، فرزند زنا مکلف به اصول و فروع دین می باشد، بلکه ما گفتیم که عوامل محیطی، ارثی و دیگر عوامل می توانند تاثیر زیادی در انتخاب رفتار خاصی داشته باشند اما در عین حال انسان را مجبور به ارتکاب یک عمل خاصی نمی کنند و این انسان در تمام مراحل حیات خود، می تواند بر عوامل ارثی و محیطی فائق آید و در مسیر صحیح قرار گیرد و لذاست که به طاعات او ثواب داده می شود و به معصیتش عقاب. نتیجه این که برای پذیرش روایات منقوله در کتب روایی ملاک هایی وجود دارد که یکی از آنها صحت سند روایت می باشد و دیگری عدم معارضه متن روایت با آیات قرآن و اصول مسلم اسلام است و درباره روایاتی که در باب زنازاده (ولد الزنا) وارده شده است بر فرض پذیرش سند، باید بگوئیم که علمای شیعه و اصحاب به دسته ای از آنها به جهت مخالفت با اصول مذهب و آیات قرآن عمل نکرده اند و از آنها اعراض کرده اند و یا اگر عمل کرده اند از روایت همان را قصد کرده اند که ما تبیین کرده ایم. به عنوان مثال روایاتی را که گفته اند ولد الزنا وارد بهشت نمی گردد در صورتی که معنایش این باشد که و لو اینکه او از اهل اطاعت پروردگار باشد باز روانه جهنم می شود، طرد کرده اند چون با این آیه قران که می فرماید: «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری‏» [xi] «هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمی دارد» سازگاری ندارد و لذا راهی برای پذیرش آن وجود ندارد مگر آنکه همان توجیهی را بپذیریم که بیان آن گذشت. ر.ک: مروج الذهب، ج 2، حالات مهدی عباسی- داستان راستان شهید مطهری، ج 1، ص 129. .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image