-جامعه مدنی-جایگاه روحانیت در جامعه- /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

پاسخ به سوال شما مستلزم این است که ابتدا درباره جامعه مدنی توضیحی داده شود چرا که ظاهرا شما فرض گرفته اید که روحانیت رهبران و سردمداران جامعه مدنی در ایران هستند و شما علل این مساله را جویا هستید و در نتیجه به نظر می رسد با مشخص شدن مفهوم جامعه مدنی پیش فرض پرسش باطل گردد . جامعه مدنی در زبان فارس در برابر کلمه انگلیسی civil-society به کار می رود . کلمه civil از واژه لاتین civils مشتق است که در دوران قدیم به معنای «جامعه شهروندان» به کار می رفت و امروزه نیز در قاموس سیاسی و حقوقی به معنای مدنی و شهروندی به کار می رود .


پاسخ به سوال شما مستلزم این است که ابتدا درباره جامعه مدنی توضیحی داده شود چرا که ظاهرا شما فرض گرفته اید که روحانیت رهبران و سردمداران جامعه مدنی در ایران هستند و شما علل این مساله را جویا هستید و در نتیجه به نظر می رسد با مشخص شدن مفهوم جامعه مدنی پیش فرض پرسش باطل گردد . جامعه مدنی در زبان فارس در برابر کلمه انگلیسی civil-society به کار می رود . کلمه civil از واژه لاتین civils مشتق است که در دوران قدیم به معنای «جامعه شهروندان» به کار می رفت و امروزه نیز در قاموس سیاسی و حقوقی به معنای مدنی و شهروندی به کار می رود . مفهوم جامعه مدنی از ابتدای پیدایی آن یعنی از دولت شهرهای یونان تاکنون تطورات و تحولات معنایی فراوان داشته است ؛ به عنوان مثال این مفهوم در نگاه ارسطو و نظریات اندیشه اصحاب «قرار داد اجتماعی» مانند جان لاک و روسو مفهومی معادل با دولت دارد . در نظر کسانی چون آدام اسمیت جامعه مدنی بر محور اقتصاد تشکیل می شود . در معنای هگلی نیز این مفهوم حد واسط خانواده و دولت است . اما مفهوم مهم و متداول جامعه مدنی که امروزه در افواه ، بسیار جاری است مربوط به دوران مدرن است و دارای معنایی متفاوت بامعانی قبلی است . در این معنا جامعه مدنی معادل یا نهادهای واسط و میانجی میان مردم و دولت است . جامعه مدنی در مفهوم غربی و در معنای اخیر در واقع مبتنی بر مبانی مدرنیته و مدرنیسم است . امروزه کسانی مفهوم و ساختار جامعه مدنی را در جوامع دینی نیز اقتباس و استفاده می دانند. (عبدالرسول بیات با همکاری جمعی از نویسندگان ، فرهنگ واژه ها ، موسسه اندیشه و فرهنگ دینی ، ص 235) این واژه اگر چه در میان گروههای شبه روشنفکر غرب گرا و یا محافل علمی از مدتها قبل مورد استعمال قرار می گرفت اما شیوع آن در سطح جامعه از سال 1376 و متعاقب روی کار آمدن سید محمد خاتمی کاندیدای جریانی که بعدها به نام جریان اصلاحات نامیده شد آغاز شد و مورد مجادلات سیاسی و علمی فراوانی قرار گرفت و البته هرگز معنای واقعی آن از سوی منادیان این جریان به جامعه ایرانی معرفی نگردید . در همان مقطع آقای خاتمی در جریان همایشی که در این زمینه برگزار شده بود جامه مدنی را ریشه در مدینه النبی دانست اما اظهار نظر های دیگر و نیز عملکرد این جریان نشان از این داشت که جامعه مدنی مورد استعمال ، دارای بار معنایی نوع غربی آن است و در واقع همان معنای جامعه مدنی رایج در غرب است که تلاش میشود تا با انتساب به عناوین دینی و نیز ذکر مویداتی از آموزه های دینی در مورد آن ، قابل عرضه در جامعه دینی ایران جلوه گر شود .از طرفی مهمترین مولفه ها ومبانی جامعه مدنی درغرب عبارتست از : 1. اتکا به فرد مدنی بر اساس مبانی انسان شناختی خاصی که جامعه مدنی بر آن پی ریخته شده است . 2. ملازمت و پیوستگی با جامعه سرمایه داری 3. اقتصاد آزاد و مالکیت خصوصی 4. آزادی های لازم برای نهادهای مدنی5. حاکمیت قانون تدوین شده توسط مردم (همان ص 241-240)از طرفی با مطرح شدن این موضوع در جامعه ایرانی ، جامعه مدنی به محل مجادلات و مباحثات علمی میان طرفداران و مخالفان تبدیل شد و در کل سه دسته نظریه در باره سازگاری و یا ناسازگاری جامعه مدنی با ارزشها و اهداف جامعه مدنی پیدا شد : سازگاری کامل ، ناسازگاری کامل ، نظریه تفصیل(همان ، ص 242)در میان این سه دسته ، دسته اول با پذیرش دین حداقلی مکانیسم های رایج در جوامع غرب از جمله جامعه مدنی را پذیرفت . دسته دوم با نقد بنیانهای فلسفی جامعه مدنی رایج در غرب به دلیل بی توجهی به وحی و نیز نقد فایده گرایی انسان محوری و فردباوری در این اندیشه آن را کاملا رد می کند . و دسته سوم نیز با عنوان کردن مفاهیمی دینی همچون امر به معروف و نهی از منکر ، مشورت ، نصیحت ائمه مسلمین ، کمال جویی انسان ، اراده آزاد انسان وحق تعیین سرنوشت و ... تلاش می کند تا همزمان با رد بنیانهای فلسفی جامعه مدنی در برخی موارد آن را مورد قبول بداند . اما به هر حال با تمامی این توصیف و با توجه به مبانی رایج جامعه مدنی درغرب و اقتباس این موضوع در ایران از همان جامعه مدنی موجود در غرب ، و با وجود برخی روحانیون در میان طرفداران مطلق جامعه مدنی اما کلیت سازمان روحانیت اساسا سردمدار جامعه مدنی نبوده و نیستند ولو اینکه در هنگام طرح مساله برخی با بررسی موضوع و همسان دانستن برخی شاخص های آن با برخی مفاهیم دینی آن را پدیده ای ذاتا مذموم و غیرقابل انفکاک از مبانی موجود در جامعه مدنی رایج در غرب هم ندانند اما آنچه مهم است این است که این تشکیلات در هر حال خود سردمدار چنین جریانی نبوده و نیستند . البته اگر جامعه مدنی را به گونه ای تعریف کرد که منظور از آن هر گروه مستقلی باشد که واسطه میان مردم و حاکمیت و مطالبه گر خواست های مردم باشد شاید بتوان باتسامح فراوان عنوان جامعه مدنی را بر روحانیت گذاشت به ویژه روحانیت شیعه که در طول تاریخ همواره از نهاد حکومت مستقل بوده و حتی امروزه که درجمهوری اسلامی ایران روحانیان فراوانی به حکومت رسیده اند اما اصل سازمان روحانیت همچنان مستقل مانده و در مواقع مقتضی به نقد قدرت نیز می پردازد و در بسیاری از مواقع از طریق تریبونهایی که در اختیار دارد به مطالبه خواست مردم می پردازد . اما همانگونه که گفته شد چنین نامگذاری نیازمند تسامح فراوانی در این زمینه می باشد و آنچه امروزه در سطح جامعه علمی کشور از جامعه مدنی فهمیده می شود همان مفهومی است که درغرب رایج بوده و نهایتا برخی ادعا می کنند می توان مبانی نظری وفلسفی نظیر غربی آن را ، می توان از آن جدا کرد اما روحانیت ، خود ، سردمدار این کار نبوده است . درنتیجه اساسا روحانیت سردمدار جامعه مدنی نبوده است تا علل آن را بررسی نماییم . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100145412) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image