کلام /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

با توجه به اینکه قرآن در مورد اولیاء الهی می فرماید: آنها حزن و اندوه ندارند، حال چگونه بین این فرموده قرآن با آنچه که از غم و اندوه امامان معصوم علیهم السلام وجود دارد، جمع میشود، با اینکه آنها کاملترین مصداق اولیاء الهی اند؟


در آيات قرآني و رواياتي که از اهل بيت ـ عليهم السلام ـ نقل شده است، براي مومنين و بندگان صالح خدا (عبادالرحمن) اوصاف و ويژگي هاي متعددي بيان گرديده است که هر کدام از اين اوصاف و ويژگي ها بيانگر يک بعد و نشان دهنده بخشي از شخصيت انسان مومن و پرهيزگار مي باشند. در اين ميان، دو خصوصيت و ويژگي مورد توجه خاص قرار گرفته و چنين به نظر مي رسد که داراي اهميتي خاصي است. و آنچه درباره اين دو ويژگي ممکن است ابتداء سوال برانگيز و يا لااقل قابل تامل باشد، اين است که با وجود اينکه اين دو خصوصيت که از ويژگيهای مهم براي انسانهای پرهيزکار و اولياي الهي شمرده مي شوند، در ظاهر متضاد و غير قابل جمع به نظر مي رسند؛ ولي در واقع امر نه تنها تضاد و تنافي با هم ندارند، بلکه کاملا قابل جمع مي باشند. اينک به اختصار به اين دو ويژگي اشاره میشود و سپس به بیان عدم ناسازگاری و تضاد بین این دو ویژگی، در انسانهای مومن و اولیاء الهی پرداخته میشود: الف: اميرالمومنين ـ عليه السلام ـ وقتي در نهج البلاغه اوصاف و ويژگيهاي متقين و اولياء الهي را بيان ميکند، يکي از ويژگي هاي عمده و مهم پرهيزگاران و متقين را خوف و اندوه آنان بيان مي کند؛ يعني يکي از نشانه هاي انسان مومن خصوصا اولياء الهي اين است که هميشه محزون و غمگين است: «اگر نبود اجل و مدتي که خدا (در دنيا) بر ايشان تعيين فرموده از شوق ثواب و بيم عذاب چشم بر هم زدني جان در بدن شان قرار نمي گرفت ... و ايمان شان به آتش (جهنم) هم چون ايمان کسي است که آن را ديده که اهل آن در آن گرفتار عذاب اند، دلهايشان (هميشه) اندوهناک است... چون شب شود (براي نماز) برپا ايستاده، آيات قرآن را با تامل و انديشه مي خوانند، و با خواندن و تدبر در آن خود را اندوهگين مي سازند...». اين بيان اميرالمومنين – علیه السلام- در حقيقت اشاره به آياتی از قرآن کريم است که خوف و خشيت را از ويژگي هاي انسانهاي عالم و خدا محور مي شمارد:«اي پيامبر ما قرآن را نازل نکرديم براي تو که (از کثرت عبادت خدا و تلاش در هدايت خلق) خويشتن را به رنج در افکني، تنها غرض از نزول قرآن آن است که مردم خدا ترس را متذکر و بيدار سازي». در اين آيه خوف و خدا ترسي از ويژگي هاي کساني شمرده شده که قرآن براي هدايت آنان نازل شده؛ زيرا از ويژگي هاي قرآن اين است که: «هدي للمتقين» است. و در آيه ديگر ميفرمايد: «… تنها مردمان دانا و عالم، مطيع و خدا ترس اند». و نيز آيات و روايات متعددي ديگر که دلالت روشن دارد که خوف و خشيت از ويژگي هاي مومنين، علما و اولياء الهي است. ب: ويژگي ديگري که ظاهرا در قبال ويژگي و خصوصيتي است که بيان کرديم و منشا سوال مورد نظر گرديده، اين است که بر اساس آيات قرآن کريم و هم چنين روايات، از خصوصيات و اوصاف انسان هاي الهي و مومن که ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ مصداق کامل آن هستند، احساس امنيت نمودن و در کمال آرامش و آسايش خاطر بودن آنها است به گونه اي که هيچ گونه ترس و اندوهي ندارند. چنان چه در آيات فراوان و متعددي مشاهده مي کنيم: «هر کسي خود را براي خدا خالص و پاک گردانيد در حالي که نيکو کار است پس پاداش او نزد پروردگارش خواهد بود و ايشان را خوف و ترسي نيست و نه اندوهگين شوند». و «به درستي کساني که (به خدا و رسول) گرويدند و کارهاي شايسته به جا آوردند و نماز به پا داشتند و زکات دادند، آنان را نزد پروردگارشان ثواب و پاداش خواهد بود و ترس و بيمي برايشان نيست و نه اندوهگين مي شوند». و «پس کسي که بپرهيزد و کار نيکو انجام دهد آنان را ترس و بيمي نيست و نه اندوهگين مي شوند». و «آگاه باشيد دوستان خدا را خوف و بيمي نيست و نه ايشان اندوهگين مي شوند» و ده ها آيه و روايت ديگري که دلالت صريح دارد، بر اينکه انسانهاي پاک و صالح که امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ مصداق بارز و کامل آن هستند هيچ گونه خوف و ترس و اندوهي ندارند. و اين ويژگي فقط بهره کساني است که مومن و صالح باشند. همان گونه که مشاهده مي شود اين دو ويژگي که هر دو در انسان مومن و الهي بايد باشد و از امتيازات انسانهاي الهي محسوب مي گردند، ظاهرا و در بدو نظر، متناقض و متضاد به نظر مي رسد. خوف و عدم خوف، اضطراب، اندوه و عدم آن. ولکن حل مسئله و شبهه در دقت و تامل در آيات و روايات که بيانگر اين دو ويژگي هستند نهفته است. توجه به رواياتي که در بيان ويژگي اول، يعني خوف و خشيت و هم چنين آياتي که در اين باره وارد شده اند؛ نشان ميدهد که ويژگي و خصوصيت، خوف و ترس که در واقع موجب و سبب ويژگي دوم، يعني عدم خوف و اندوه مي گردد، از ويژگي هاي اولياء خدا و صلحاء و مومنين در دنيا مي باشد. به اين معنا که انسانهاي الهي در دنيا که به بيان اميرالمومنين ـ عليه السلام ـ «سرايي است (که) غم و اندوه (آنرا) احاطه کرده است» هميشه محزون و اندوهگين اند و در حال خوف و رجا به سر مي برند و در اثر شدت ايمان و باورشان به عظمت آفريدگار جهان و اين که مبادا در برابر خداي بزرگ قصور و تقصيري کنند، هميشه هراسان و اندوهگين اند، زيرا هر چه معرفت و ايمان انسان به خداوند متعال بيشتر شود، به همان اندازه به حقارت و کوچکي خود پي برده و از اعمال اندک خويش نا اميد و هراسان مي گردد. چنان چه در جملات دعاي کميل و در دعاي شريف صحيفه سجاديه به وضوح مشاهده مي گردد. در بيان ويژگي اول از نهج البلاغه شاهد آورديم که «وقتي شب مي شود براي نماز بر مي خيزند و آيات قرآن را با تامل و انديشه مي خوانند و با خواندن و تدبر در آن خود را اندوهگين مي سازند». بنابراين خوف و ترس از ويژگي امامان و به تبع آن بزرگواران، صالحان و ديگر مومنين، در دنيا است. همان گونه که عدم خوف و اندوه که همان آسايش و آرامش و سعادت بي انتهاء است از ويژگي هاي آنها در آخرت و در پيشگاه خداوند متعال در قيامت خواهد بود، زيرا آياتي که بيانگر اين ويژگي هستند همان گونه که ملاحظه گرديد اکثرشان بر اين مطلب دلالت دارند که اولياء الهي و بندگان صالح خداوند در اثر پرهيزگاري و ترسي که در دنيا از خدا داشته اند در قيامت و در پيشگاه خداوند متعال گرفتار خوف و اندوه نمي گردند. به اين آيه توجه شود: «و خداوند آنان را که تقوا پيشه کرده اند (و از خدا ترسيدند) به سبب رستگاري شان نجات و رهايي دهد و هيچ گونه بدي به آنها نرسد. و ترس و اندوهناک و محزون نگردد». و «به درستي آنان که (در دنيا) گفتند پروردگار ما خدا است، سپس استقامت داشته و پايداري کردند پس (در آخرت و در پيشگاه خدا) خوف و ترسي بر ايشان نيست و نه اندوهگين مي باشند». در مجموع همه اين آيات به اين مطلب اشاره دارند که کساني که در دنيا که عالم تکليف است از خدا ترسيدند و تقوا پيشه کردند، در آخرت که عالم پاداش و حساب است از هرگونه خوف و اندوه در امان هستند. بنابراين، اين دو ويژگي مخصوص مومنين و اولياء الهي است و در دو مرحله از حيات آنها وجود دارد: خوف و خشيت و اندوه در دنيا، و آرامش و آسايش و نداشتن هيچ گونه خوف و هراسي در آخرت. البته اين آسايش و آرامش و نداشتند خوف اثر و نتيجه همان ترس و خوف و اندوهي است که در دنيا متحمل گرديده اند، زيرا «و ما پيغمبران را نفرستاديم مگر براي اين که مژده دهنده و ترساننده باشند پس هر که خود را اصلاح و شايسته گرداند (در دنيا)، نه خوف و ترسي براي شان است و نه اندوهناک مي شوند(در آخرت)». پس هيچ گونه منافاتي بين غم و اندوهي که اولياء الهي خصوصا امامان ـ عليهم السلام ـ در دنيا به خاطر آن چه بيان شد و نيز به خاطر آن چه که از احوالات مسلمانان و خصوصا شيعيان مشاهده مي فرمايند، و بين آسايش و عدم هر گونه حزن و اندوه در آخرت در قبال آن چه از محنت و غم هاي طاقت فرسايي که در دنيا تحمل نموده اند، وجود ندارد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image