تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
ظاهراً منشأ طرح اين سئوال، اين تلقي بوده است که گمان شده است وظيفه امام و جانشيني پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ صرفاً بيان احکام و مسائل شرعي براي مردم است! در حالي که جايگاه و وظايف امام ـ عليه السلام ـ بسيار فراتر از آن است. به همين جهت براي درک ضرورت وجود امام بعد از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ لازم است مقام امامت و شئون امام ـ عليه السلام ـ به خوبي مورد توجه قرار گيرد تا پاسخ اين پرسش روشن گردد.بر اساس مباني اعتقادي شيعه، مقام امامت همانند مقام نبوت يک منصب الهي و آسماني است که از سوي خداوند به افراد برگزيده از ميان بندگان خود اعطا مي شود به همين تناسب امامان و جانشينان پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نيز افراد عادي نمي باشند بلکه هم سنخ با پيامبر اند و انسان هاي ملکوتي و استثنائي هستند که همانند پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ داراي ويژگي هاي منحصر به فردي اند و از علم لدنّي و عصمت و مصونيت الهي برخوردارند با توجه به اين ويژگي ها است که امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ برگزيدگاني اند که بر ديگران حق ولايت دارند.شئون ولائي ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ هم در بعد تکوين و هم در بعد تشريع مطرح است. در بعد تکوين، امام ـ عليه السلام ـ محور عالم وجوداست که هم بقا و تداوم هستي وابسته به او است و هم فيوضات و نعمات الهي از مجراي مقام امامت به ديگران افاضه مي شود. دراحاديث زيادي بر نقش محوري و شئون ولايت تکويني ائمه ـ عليهم السلام ـ تاکيد شده است: سليمان بن جعفر مي گويد: از امام رضا ـ عليه السلام ـ سئوال کردم آيا زمين از حجت خالي مي ماند؟ فقال: لو خلّت الارض من حجة طرفة عين لساخت باهلها.[1] فرمود: اگر زمين حتي به اندازه چشم بهم زدن از وجود حجت الهي خالي شود زمين با ساکنان خود در هم خواهند پيچيد. امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «ما اهل بيت پيشوايان مسلمانان و حجت هاي الهي بر جهانيان هستيم. ما مايه ثبات و آرامش اهل زمين هستيم همان گونه که ستارگان مايه آرامش آسمانيان اند. خداوند به برکت وجود ما آسمان را از فروريختن باز داشته و به سبب ما زمين را از فرورفتن حفظ نموده است. به واسطه وجود ما باران مي بارد و رحمت هاي واسعه الهي در همه جا منتشر مي گردد و برکات زميني آشکار مي گردد و اگر از ما اهلبيت ـ عليهم السلام ـ کسي در اين جهان حضور نداشته باشد، جهان و جهانيان نابود خواهند شد».[2] اين نوع احاديث همه بيانگر نقش محوري و شئون ولائي امام ـ عليه السلام ـ در عالم تکوين است.در بعد تشريع نيز، امام ـ عليه السلام ـ جانشين پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است و به جز شأن نبوت ساير شئونات تشريعي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را تماماً دارا مي باشد. همان گونه که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مفسر آيات قرآن است «و انزلنا اليک الذکر لتبين ما نزل اليهم»[3] هم چنين امام ـ عليه السلام ـ وظيفه تفسير آيات و تبيين معارف قرآني را به عهده دارد. همچنان که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ حق حکومت و فرمانروائي بر ديگران را دارد امام ـ عليه السلام ـ نيز به عنوان اولوالامر حق حکومت و فرمانروائي بر ديگران را دارد و بر همگان واجب است از وي مطلقا اطاعت و پيروي نمايند چنان که در آيه ذيل آمده است «يا ايها الذين آمنوا اطيعوالله و اطيعو الرسول و اولي الامر منکم»[4] و نيز در مسائل قضائي همچنان که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ سمت قضائي داشت «انا انزلنا اليک الکتاب لتحکم بين الناس بما اراک الله»[5] امام ـ عليه السلام ـ نيز شأن قضاوت دارد و همگان ملزم به پذيرش حکم او هستند و نيز در ديگر شئون سياسي و اجتماعي مربوط به مديريت اجتماعي و ديني جامعه، امام ـ عليه السلام ـ همان اختيارات و وظايفي را برعهده دارد که خود پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ از آن برخوردار بود چنان که در آيات و روايات بدان اشاره شده است.بنابراين، بيان احکام و تفسير و تبيين آيات الهي، يکي از وظايف امام ـ عليه السلام ـ است نه تمام کار او تا اين گونه تلقي شود که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ چون احکام را بيان نموده و امام چيزي از خود ندارد پس دليلي براي ضرورت وجود امام نخواهد بود! درحالي که امام و جانشين پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ علاوه بر جايگاه رفيع معنوي و سنخيت او با پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ از نظر علم و عصمت، درحوزه تشريع و بيان وظايف ديني نيز داراي شئون حکومت، قضاوت، مرجعيت علمي و ديني و اجراي احکام الهي در جامعه مي باشد. ضمن اين که بسياري از جزئيات احکام و فروض مختلف، توسط پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بيان نشده بود.نتيجه: امام ـ عليه السلام ـ ضمن اينکه داراي ولايت تکويني است در حوزه تشريع نيز تمامي شئون پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را به جز شأن نبوت دارا مي باشد. امام ـ عليه السلام ـ سرپرست و حاکم الهي بر جامعه است که حفظ دين و نظارت و تفسير معارف دين و نيز اجراي حدود الهي و در نتيجه تشکيل حکومت اسلامي و رهبري امت را در همه ابعاد ديني، سياسي، اقتصادي و فرهنگي آن، بر عهده دارد. اين شئون و اختيارات در هر حال از آن مقام امامت است و امام ـ عليه السلام ـ در صورت بسط يد آن را عملي خواهند کرد و در صورت عدم بسط يدو يا در شرايط غيبت باز هم اين مناصب از آن امام ـ عليه السلام ـ است و کسي بدون اذن امام ـ عليه السلام ـ حق تصدي اين امور را ندارد. بنابراين از توجه به شئون و مناصب پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ اين مطلب روشن مي شود که وجود امام معصوم ـ عليهم السلام ـ به عنوان جانشين پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ جهت تصدي امور ديني و سياسي جامعه، امري ضروري و اجتناب ناپذير است حتي در حوزه احکام نيز جامعه و امت اسلامي نيازمند به امام معصوم ـ عليهم السلام ـ بعد از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي باشند زيرا تنها امام معصوم ـ عليهم السلام ـ است که تمامي علوم پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را نزد خود دارد و در مواردي که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ چيزي به مردم نگفته است توضيح و جزئيات احکام دين را بيان مي کند و جامعه را به راه حق رهنمون مي گرداند تا حق از باطل روشن گردد.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1ـ امامت و رهبري، شهيد مرتضي مطهري.2ـ درآمدي به شيعه شناسي، رباني گلپايگاني.3ـ بررسي مسائل کلي امامت، ابراهيم اميني.4ـ شيعه، علامه طباطبائي. .
سامانه پاسخگویی به سوالات و شبهات
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.