تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه
«مصلحت» به معناي مفيد بودن است و در تفاوت مصلحت با ضرورت، ميتوان گفت كه هر امر ضروري، مصلحت است، اما هر امر داراي مصلحت، الزاماً ضروري نيست؛ مگر آنكه بالقوّه ضروري باشد. مصلحت گاهي «اولويت تعييني» دارد و گاهي «اولويت تفضيلي». در آنجا كه اولويت تعييني است، مصلحت همان ضرورت است و اگر اولويت تفضيلي است، ضرورت نيست؛ يعني مصلحت تام، مستلزم وجوب آن شيء است و مصلحت غير تام، مستلزم استحباب آن. به هر تقدير؛ چيزي كه براي جامعه مصلحت دارد يعني مفيد است، تا آنجا كه ممكن باشد، بايد آن را تحصيل كرد. امّا اينكه مصلحت در جامعه اسلامي با مصلحت در جوامع ديگر تفاوت دارد يا نه، جوابش مثبت است. در جوامع ديگر، گاهي كارهايي به عنوان مصلحت صورت ميگيرد كه عنوان آن، مصلحت جامعه است، ولي در واقع، مصلحت شخصي زمامداران است و گاهي براي ملّتهايشان مصالحي را در نظر ميگيرند و آنها را استيفاء ميكنند كه مصلحت واقعي آن ملتها نيست؛ زيرا مصلحت آن نيست كه انسان كشور خود را، ملّت خود را، و دولت خود را با غارت و چپاول كشورها و ملّتهاي ديگر تقويت يا تغذيه كند. در بسياري از كشورها، اگر چه دولتمردان به سود مردم خود بينديشند و اگر چه به غارت ديگران نپردازند، حداكثر آن است كه مصلحت دنيايي مردم خود را در نظر ميگيرند و شعارشان به فرموده قرآن كريم، ”ربّنا اتنا في الدنيا“(1) است؛ فقط سود دنيايي را در نظر ميگيرند و روشن است كه اين مصلحت، يك مصلحت ناقص است. مصلحت در جامعه اسلامي، مصلحتي است كه هم مربوط به دنياي مردم باشد و هم مربوط به آخرتشان؛ هم حسنه دنيا باشد و هم حسنه آخرت؛ كه خداي سبحان در كتاب خود، شعار جامعه مؤمنان را چنين بيان ميكند: ”ومنهم من يقول ربّنا اتنا في الدنيا حسنة وفي الاخرة حسنة وقنا عذاب النار“(2). انسان، حقيقتي نيست كه دنياي او از آخرتش گسيخته باشد و يا اينكه با مردن، از بين برود، بلكه موجودي است كه از جهاني به جهان ديگر سفر ميكند: «ولكنكم تنتقلون من دار إلي دار»(3) و آخرتش را عقايد و اخلاق و رفتارِ همين دنيا ميسازد: «الدنيا مزرعة الآخرة»(4) و بنابراين، چيزي مصلحت واقعي اوست، كه هم به سود دنيا و هم به نفع آخرت او باشد؛ اگر چيزي به سود دنياي او باشد، ولي به آخرتش آسيب برساند، مصلحت او نيست و وحي الهي كه از مصالح اخروي انسان مانند منافع دنيوي او باخبر است، او را راهنمايي و ترغيب ميكند به چيزي كه مصلحت دنيا و آخرت اوست و از چيزي كه ضرر و فساد اخروي را براي او در پي دارد، نهي ميكند؛ هر چند به حسب ظاهر، مصالح دنيوي او را در بر داشته باشد. حلال و حرامهاي شرعي و بايد و نبايدهاي دين، براي تأمين مصالح دنيوي ـ اخروي انسان است. تذكر: تشخيص مصالح دنيائي، گاهي آسان و زماني دشوار است كه با مشورت كارشناسان روشن ميگردد؛ اما تشخيص مصالح اخروي، غالباً دشوار است و هرگز بدون استعانت از وحي الهي ميسور نيست؛ البته بخشي از كارها مانند عبادت، ذكر، دعا و انفاق به مستمند، ايثار و نثار و عدل و احسان و انصاف، خارج از بحث است؛ زيرا خطوط كلي امور ياد شده، گذشته از بهره آخرت، مصالح دنيا را نيز تأمين مينمايد و مهم، تشخيص منافع اخرويِ برخي از اشياء، و افعال است كه وضع آنها روشن نيست. (1) سوره بقره، آيه 200.(2) همان، آيه 201.(3) بحار؛ ج 37، ص 146، ح 36.(4) همان؛ ج 67، ص 225 (باب 54).مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولايت فقيه ، ص 465 ـ 467) .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.