تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

چرا خانواده حضرت يوسف پس از يافتن يوسف و شناختن او به وي سجده کردند؟


زندگي حضرت يوسف ـ عليه السلام ـ داراي نکات آموزنده، تربيتي، عبرت انگيز است که در قرآن از آن به احسن القصص تعبير شده است و بيش از صد آيه ماجراي تحولات زندگي او را شرح مي دهد. يوسف يکي از 12 فرزند يعقوب پيامبر و نام مادرش راحله (راحیل) بود که بعد از تولد او از دنيا رحلت نمود. و برادر تني او نيز بنيامين نام داشت. يوسف 8 سال داشت شبي در خواب ديد که 11 ستاره به او سجده کردند، بعد از تعريف خواب براي پدرش، پدر از او خواست که خواب را براي برادرانش نقل نکند. محبت يعقوب به يوسف روز به روز بيش تر شده به حدي که حسادت برادران قوت يافت و به يعقوب گفتند: يوسف و برادرش بنيامين نزد تو عزيزتر بوده، در حالي که آن ها کودک و ما نيرومند هستيم، سرانجام اين حسادت به مرحله اي رسيد که فرزندان يعقوب دسته جمعي نزد پدر آمده و تقاضاي بردن يوسف به صحرا را نمودند، يعقوب گفت: اني ليحزنني ان تذهبوا به و اخاف ان ياکله الذئب. يعقوب در پاسخ فرزندانش گفت : اين كه يوسف را ببريد مرا اندوهگين مى كند ، و مى ترسم وقتى از او غافليد گرگ او را بخورد . به هر صورت يوسف را همراه خود به صحرا برده و بعد او را در چاه انداختند و پيراهن او را درآوردند و با حال تأسف و گريه، گفتند که گرگ او را خورده است. يوسف بعد از آن که توسط کاروانيان از چاه بيرون آورده شد، به غلامي کاروان در آمد، در مصر توسط عزيز مصر خريداري شد. بعد از جرياناتي که بين او و زليخا اتفاق افتاد و اتهاماتي که به او زدند و مدتي در زندان بود و دخل معه السجن فتيان يکي از دو جوان زماني که نجات يافت و ساقي عزيز شد، هنگامي که عزيز مصر خواب هفت گاو فربه و لاغر را ديد، به ياد يوسف و قدرت تعبير خواب او افتاد و به عزيز اطلاع داد. يوسف پس از آزادي از زندان با عزت به قصر آمده و مسئوليت نگهداري خزينه ها و انبار ها را گرفت و براي مقابله با قحطي، برنامه ريزي نمود. (به اصطلاح وزارت کشاورزي را قبول کرد). در يکي از سال هاي قحطي برادران يوسف جهت گرفتن گندم آمدند، يوسف پس از آن که آن ها را شناخت، با تدبيري، بنيامين را نگه داشت و سرانجام يعقوب که از اصل جريان خبردار شده بود؛ و با بردن پيراهن يوسف بينائي اش را به دست آورده بود، با خاندانش به طرف مصر آمدند و در هنگام ملاقات آن ها همه بر يوسف سجده نمودند و به اين صورت خواب او تعبير شد. در رابطه با آيه 100 سوره يوسف، وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّدًا نظرات مختلفي آمده است. الف: عده اي گفته اند که ضمير له به خداي سبحان بر مي گردد، چون سجده جز براي خدا صحيح نمي باشد. ب: گروهي ديگر در توجيه اين آيه فرموده اند: در آن روزگار تحيت مردم به صورت سجده بوده، هم چنان که در اسلام با سلام تحيت مي گويند. ج: گفته شده: رسم مردم آن روز در تعظيم بزرگان سجده بوده و هنوز حکم حرمت و نهي از سجده براي غير خدا نيامده بود. د: نظر ديگر اين است که: سجده ي آن زمان حالتي شبيه رکوع بوده، هم چنان که در ميان عجم ها و غير عرب ها رسم است که براي بزرگان به حالت رکوع در آيند. هـ: نظر بزرگان ما در راستاي سجده بر يوسف اين گونه مي باشد، که اين سجده براي عبادت يوسف نبوده است به دلايل مختلف؛ اولا: در ميان سجده کنندگان بر او يعقوب پيامبر وجود داشت. ثانيا: خود حضرت يوسف نمي گذاشت که چيزي شريک خدا قرار بگيرد. قطعاً منظور از اين سجده اين بود که يوسف را آيتي از نشانه هاي خدا دانسته او را مانند قبله در سجده و عبادت خود گرفتند، هم چنان که ما خدا را عبادت کرده، کعبه را قبله و نماز را به آن جهت مي خوانيم، پس با کعبه، خدا عبادت مي شود نه کعبه و معلوم است که نشانه خدا از آن نظر که آيه و نشانه است خودش اصلا حالت استقلالي ندارد، پس اگر به سمت او سجده شود، جز صاحب نشانه که خداست عبادت نشده مانند آن زماني که خداوند به ملائک دستور سجده به آدم را دادند، که آن جا هم مقام انسان کامل و نشانه خدا بودن و اشرف مخلوقات بودن انسان توسط خدا سجده شد نه خود انسان. بنابراين مي توان اين گونه نتيجه گرفت که يا اين سجده براي خدا بوده به جهت شکر نعمت هاي او و رفع مشکلات و گرفتاري هاي خاندان يعقوب و يا اين که منظور از سجده مفهوم وسيع آن يعني خضوع و تواضع است، زيرا سجده هميشه به معني معروفش نمي آيد، بلکه گاهي به معني هر نوع تواضع نيز مي آيد و شايد هم از باب نشانه بودن يوسف اين عمل انجام گرفته باشد، هم چنان که ما رو به کعبه که قبله مي باشد سجده مي کنيم. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image