پرسش و پاسخ های شنیده نشده دانشجویان از رهبر انقلاب  /

تخمین زمان مطالعه: 36 دقیقه

حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) در تاریخ ۱۲/۶/۱۳۷۷ در جمع گرم و صمیمی دانش آموختگان دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس حضور یافتند. در این دیدار، رهبر معظم انقلاب پس از سخنرانی به سئوالات مکتوب دانشجویان پاسخ گفتند. معظم له در پایان جلسه وعده فرمودند به سئوالهای باقیمانده – که پایان یافتن وقت، مجال طرح آن را نداده بود – بعداً به صورت مکتوب پاسخ داده شود و این پرسشها و پاسخها پس از آماده شدن، در اختیار دانشگاهیان قرار گیرد. پس از تفکیک موضوعی ورقه ها و جدا کردن خواسته های شخصی و جمعی و امور دانشگاهی و ابراز محبتها، به سئوالات پاسخ داده شد.


حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) در تاریخ 12/6/1377 در جمع گرم و صمیمی دانش آموختگان دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس حضور یافتند. در این دیدار، رهبر معظم انقلاب پس از سخنرانی به سئوالات مکتوب دانشجویان پاسخ گفتند. معظم له در پایان جلسه وعده فرمودند به سئوالهای باقیمانده – که پایان یافتن وقت، مجال طرح آن را نداده بود – بعداً به صورت مکتوب پاسخ داده شود و این پرسشها و پاسخها پس از آماده شدن، در اختیار دانشگاهیان قرار گیرد. پس از تفکیک موضوعی ورقه ها و جدا کردن خواسته های شخصی و جمعی و امور دانشگاهی و ابراز محبتها، به سئوالات پاسخ داده شد. اینک مجموعه ی پرسشهای دانشجویان و پاسخهای آن در دسترس علاقمندان قرار می گیرد. ومن الله التوفیق / سئوال/ جنابعالی اعضای تیم ملی را با پیام مورد عنایت قرار دادید؛ ولی در مورد اعضای تیم المپیاد ریاضی پیامی نداشتید؛ ارزیابی شما در این خصوص چگونه است؟ پاسخ/ پیام به تیم ملی فوتبال کشورمان به مناسبت پیروزیش بر تیم امریکا، از آن جهت بود که دشمن از مدتها قبل با وجود ادعای سیاسی نبودن این مسابقات، در تلاش برای بهره گیری سیاسی فراوان از پیروزی خود – که آن را قطعی نیز می دانست – بود؛ و حتی رئیس جمهور امریکا با تبلیغات فراوان، خود را آماده ی صدور پیام کرده بود. پیروزی تیم ملی کشورمان، نه تنها آن زمینه را خنثی کرد، بلکه امواج سیاسی و اجتماعی وسیعی نیز در جهان ایجاد کرد. پیام رهبری در آن هنگام، تبیین این واقعیتها بود و نباید موفقیت در آن میدان را با موفقیت ارزشمندی و والای عزیزان ما در عرصه های علمی مقایسه کرد که این قیاس مع الفارق است. سئوال/ چرا با تمام مشکلات و مسائلی که قوه ی قضائیه برای کشور و مردم درست کرده است، سعی در تغییر و تحول در مدیریت این قوه نکرده و به آشفتگی پایان نمی دهید؟ پاسخ/ قوه ی قضائیه برای کشور و مردم مشکل درست نمی کند؛ بلکه در صدد رفع مشکلات است. این بدان معنی نیست که در درون آن قوه هیچ ایرادی وجود ندارد؛ ولی تلاش صادقانه ی مسئولان آن قوه برای اصلاح امور را نباید ندیده گرفت. توقع آن است که انشاءالله قوه قضائیه بتواند بطور کامل در جایگاه رفیع قضاوت اسلامی قرار گیرد. سئوال/ همانگونه که استحضار دارند، معمولاً در مطالعه ی تاریخ به این نکته برمی خوریم که از حاکمی تمجید و از برخی دیگر انزجار اعلام می شود و معمولاً هدف کلی اینست که نابسامانیها و یا پیشرفت جامعه را به حاکمان و سردمداران نسبت دهند. فکر دیگری هم مطرح است که می گوید، بستر فرهنگی جامعه است که حاکمان ظالم یا عادل را می پروراند و اخیراً هم کتابی تحت عنوان «جامعه شناسی نخبه کشی» در این مورد چاپ و منتشر شده است؛ خواهشمندم نظر خود را در این دو مورد بفرمائید. پاسخ/ نگاه اسلام به مسائل اجتماعی از دیدگاه خاصی است که در آن، همه حکومتها و هم یکایک آحاد مردم، در اصلاح و پیشرفت جامعه، وظیفه دارند و در برابر فساد و انحراف و انحطاط جامعه مسئول و مؤاخَذند. البته حکومتها به خاطر گسترش توان و امکانات خود، وظیفه و مسئولیتی به مراتب بزرگتر و سنگین تر دارند. اهتمام اسلام به وجود پیشوای صالح و عادل و توانا، از اینجا سرچشمه می گیرد. سوال/ مدیریت ایجاب می کند که نیروهای انسانی در زمینه های مختلف شناخته شوند، تا امکان بهره مند شدن از آنان برای جامعه بوجود آید. آیا تاکنون ارگان یا نهادی به طور مشخص مسئولیت شناخت و شناساندن این نیروها – مخصوصا صاحبان فکر و اندیشه - را عهده دار شده است؟ اگر این مهم انجام نگرفته است، آیا صلاح میدانید حضرتعالی در همین جلسه نهادهایی را مسئول بفرمایید؟ توضیح این که بسیاری از این قبیل نیروها در گوشه و کنار، علیرغم علاقه وافر به خدمتگزاری، هم اکنون در غربت بسر می برند. پاسخ/ دو میدان برای شناخت نیروها وجود دارد: اول، محیط های علمی و دانشگاهی که نخبگان را در خود پرورش می دهد؛ دوم، میدان خدمت و فعالیت اجرایی. با توجه به وسعت مسئولیتها و عرصه های خدمت، اصولا نباید نیروهای توانمند و مفید از چشم مسئولان مخفی بمانند و امید است ایجاد مرکزی برای این امر، علاوه بر میدانهای مزبور، بتواند کاری مؤثرتر انجام دهد. البته در سالهای گذشته کارهایی در این مورد صورت گرفته است و نتایج شیرینی نیز داشته است که امید باید داشت گسترش پیدا کند. ضمناً چه خوب است که نیروهای توانمند و صالح نیز خود را بر مسئولان گوناگون در عرصه هایی که توان خدمت در آن را دارند، عرضه کنند. سوال/ در حال حاضر منافق صفتها و دنیا طلبان امروز و جنگ گریزان دیروز، تیشه به ریشه اصول دین و ولایت میزنند و با اشاعه علنی فحشا و منکرات، اقدام به تهدید دین نموده اند. حال که شما در مورد "آزادی" اظهاراتی را بیان داشتید، لطفا بفرمایید چرا با این افکار که آزادی دینداران را به مخاطره انداخته است، برخورد نمی شود؟ پاسخ/ تهدید و اقدام علیه ارزشهای دینی و انقلابی، همیشه به نحوی در جامعه ما وجود داشته و نباید از این که کسانی چنین انگیزه هایی دارند، استنتاج کرد که دینداری و دینداران در مخاطره اند. مبارزه با شیطانها و شیطنتها، یک وظیفه ی همیشگی است؛ و آزادی که از نعمت های بزرگ خداست، باید زمینه ساز رشد و تعالی افراد و هدایت کننده ی آنان به روش صحیح این مبارزه مقدس باشد. سوال/ اگر صلاح میدانید درباره این مساله پیچیده که امروزه موجب سوء تفاهم هایی شده است، توضیح بفرمایید: مشکلات جامعه ما تا چه میزان معلول کاستی های خودمان است و چقدر تقصیر غربی هاست؟ مگر پیش از آن که غربیان بر جهان مسلط بشوند، ما مشکلات و آفتهایی نداشتیم؟ مگر برخی از عقب افتادگی های ما از دوران اولیه وجود نداشته است؟ پاسخ/ گرفتاری های ملت ما و هر جامعه از خود اوست؛ آنگاه که نتواند بفهمد که دشمن او کیست و با او چه کرده و میکند، و او با دشمن خود چه باید بکند. سوال/ جو فرهنگی در کشور و به تبع آن در دانشگاه بسیار تغییر کرده است و به نظر میرسد که به علت تاثیر شرایط جهانی، جو فرهنگی تغییرات بیشتری هم در پیش داشته باشد و در حقیقت غیر قابل کنترل است. همه جهان به یک سوی مشخص –یعنی فرهنگ غرب- در حرکت است و مقاومت هم کم و بیش تاثیر عمده ای ندارد. شما این مطلب را چگونه میبینید و چه توصیه هایی در این زمینه دارید؟ پاسخ/ تردیدی نیست که دشمنان اسلام برای تغییر باورهای عمومی و میل و ذائقه اجتماعی و فرهنگ جامعه و فضای حاکم بر اندیشه ها و اعتقادات مردم ما، تهاجم وسیع و گسترده ای را سازمان داده اند که در مواردی آثاری هم داشته است؛ ولی اولا این به معنای تسلیم جامعه در برابر فرهنگ مهاجم غربی نیست و نباید قدرت فرهنگ اسلامی و اصیل ملت ما را –که از ریشه و بنیانی بس عمیق برخوردار است- دست کم گرفت؛ و ثانیا وظیفه زبدگان و روشنفکران واقعی در مقابله با این تهاجم خصمانه را باید جدی و فوری و غیر قابل اغماض دانست. نکته اساسی آن است که مقابله با تهاجم فرهنگی بیگانگان که امروز همه ی آگاهان در بیشتر کشورهای جهان آن را وظیفه خود میدانند، هیچ منافاتی با تبادل فرهنگی –که کاری پسندیده و حاکی از ظرفیت بالای یک فرهنگ و ملت است- ندارد. هر نقطه مثبت و مفید را از هر ملت دیگر باید آموخت و برگزید و فرهنگ خودی را با آن غنی تر کرد. تفاوت این دو –تهاجم یا تبادل فرهنگی- آن است که در تبادل فرهنگی، گزینش و جذب به وسیله ی زبدگان و آگاهان یک ملت صورت می گیرد و طبیعتا بهترینها از هر فرهنگی جذب می شود؛ ولی در تهاجم فرهنگی، ابتکار عمل در دست بیگانه است و او با ملت مورد تهاجم، طبق میل و اراده ی خود رفتار می کند و از طریق فرهنگ تحمیلی، موجبات استضعاف و فقر و بی ایمانی و بی هویتی ملت مورد تهاجم را فراهم می سازد. به طور خلاصه، تهاجم فرهنگی، یک حمله خصمانه است به وسیله ی کالای فکری و فرهنگی زیانبخش (ایدئولوژی، تحلیل سیاسی، خبر، مد، طرز پوشش، رفتارها و ...) و عمدتا از راه وسائل فرهنگی (رسانه ها، مطبوعات و غیره) و مقابله با آن، عینا باید به وسیله تبیین، تحلیل، اندیشه، افشاگری و روشنگری صورت گیرد. در میدان این نبرد حیاتی، فرزانگان و زبدگان و روشنفکران اصیل و دلسوز جامعه، عمده قوای مدافعند که باید در صفوف نخستین انجام وظیفه کنند. سوال/ مستحضر هستید که تملق، نماد بارز عدم هویت است و خودتان از معصوم (ع) شاهد آوردید که خداوند انسان را حر آفریده است. سوال این است که آیا صحنه های ناراحت کننده صفهای طویل دستبوسی، تملق و حرکت به سمت عبد غیر شدن نیست؟ اگر چنین است، چرا ممانعت نمی فرمایید؟ پاسخ/ صفهای طویلی که به آن اشاره کردید، صف مردمی است که مایلند با رهبری از نزدیک ملاقات کنند و سخنی به او بگویند یا از او بشنوند. در این صحنه های پر شور، چاپلوسی و تملق راهی ندارد و هر چه هست، صفا و محبت از دو سوست. اشکهای شوق و لبخندهای محبت و غمگساریهایی که در این دیدارها هست، در شمار نادرترین و زیباترین پدیدهها در باب پیوند میام مردم و مسئولان است. سوال/ به طوری که استحضار دارید، برای یک تصمیم گیری صحیح و واقعی، انسان احتیاج به اطلاعات درست و واقعی دارد؛ اطلاعات هم از طریق کانالهایی به انسان می رسد. با توجه به اینکه اکثر اطرافیان حضرتعالی (مسئولان دفتر و بازرسی و ...) را جناح خاصی تشکیل میدهند –که البته دیدگاه های مبنایی و زیربنایی آنان با قطعا با دیدگاه های حضرتعالی کاملا مغایرت دارد- و اطلاعات از طریق آنان به حضرتعالی میرسد، حضرتعالی چه تدبیری را برای اجتناب از کانالیزه شدن اتخاذ کرده اید؟ پاسخ/ مسئولان بخشهای اصلی دفتر رهبری، داخل در هیچیک از جناح های سیاسی و دسته بندی های گوناگون نیستند و هیچیک از خطوط سیاسی معروف هم آنها را از خود نمی دانند! بعلاوه، کانالهای اطلاعاتی رهبری، در حد مقدور، متنوع و فراگیر است و کوشش می شود که رهبری در حصار اطلاعاتی قرار نگیرد. البته همواره باید به خداوند پناه برد و مراقب صیانت از خطا و انحراف بود. سوال/ با توجه به بحث گرانقدر و ابتکاری سال گذشته حضرتعالی درباره ی نقش خطیر خواص در تحولات تاریخی صدر اسلام، و با ملاحظه نقش مهم دانشگاهیان، بویژه اعضای هیئت علمی و دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی در تحولات فرهنگی- سیاسی کشور، لطفا به اختصار شمه ای آفات و خطراتی که این گونه خواص را تهدید می نماید، ذکر نموده و به اجمال وظایف ویژه ی دانش آموختگان را در این باب بیان فرمایید. پاسخ/ مهمترین آفت خواص، ضعفهای اخلاقی و پیروی از هوای نفس است، که منشأ همه گرفتاریها برای خود آنان و جامعه است. کسی که به این مشکل درونی دچار می شود، انواع نمودارهای منفی از قبیل: حق ناپذیری، بی عملی، وجاهت طلبی، حسادت، مقام جویی، کتمان حقیقت، دنیاخواهی و ثروت اندوزی، قوم و قبیله گرایی و غیره و غیره در رفتار و شخصیت او بروز می کند و وسیله گمراهی خیل عظیمی از مردم می گردد. تاریخ، سرشار از نمونه های تاثیرگزاری هلاکت بار خواص بر زندگی و رفتار و عقاید و سلایق عامه مردم است، که عمدتا از آفتی که گفته شد، سرچشمه میگیرد. کسانی که خود را در شمار خواص و می یابند، با توجه به اینکه ضعفهای اخلاقی آنان در دایره تاثیری به مراتب وسیع تر از شخص خودشان و سرنوشت خودشان دارد، باید از خشم الهی در دنیا و آخرت بپرهیزند و برای رفع آن ضعف ها حقیقتا مجاهدت کنند . دیگران هم برای اینکه ناخواسته در مهلکه ناشی از ضعف اخلاقی و هوای نفس خواص گرفتار نشوند، راه علاجشان آن است که شخصیت ها را با رفتار و اعمالشان بسنجند و حق را تنها در گفتار های جذاب خواص جستجو نکنند و همواره از خداوند هدایت بطلبند. سوال/ با توجه به رهنمود های مهم امام راحل (ره) و حضرت عالی در باب تقرب افکار ، اندیشه ها و تلاش های علمی دو مظهر مهم فرهنگ و دانش در جامعه ما _ یعنی حوزه و دانشگاه _ به نظر حضرت عالی، چه راهکار های قابل تحقق در جهت وحدت حوزه و دانشگاه و ایجاد دانشگاه اسلامی به منظور تولید علوم و معارف اسلامی قابل پیاده شدن در جامعه امروز را می توان پیگیری نمود؟ پاسخ/ در باب تقرب میان جوانان و اساتید حوزه های علمیه دینی و دانشگاه های کشور، جداگانه توصیه های زیادی شده و راه هایی پیشنهاد گردیده است؛ خوب است به آنچه در این زمینه منتشر شده، مراجعه نمایید. سوال/ چرا از توانمندی های علمی داخل، به نحو مطلوب در حل مشکلات استفاده نمی شود؟ چرا به جای اتکا به مغز های مومن و متخصص داخل، دنبال خارج و خارجی _ کفار _ و سرمایه های خارجی هستیم ؟ مگر در اعتماد به نیروهای داخل، در خود پیروزی انقلاب و جنگ و . . .، چه ضرری متوجه انقلاب شد که در سازندگی بشود؟ برفرض که به اتکای اجانب، سازندگی نیز صورت گیرد، چه افتخاری برای ما دارد؟ فردا آنها مدعی می شوند که ما کمک کردیم. مگر انقلاب ما به برکت شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» پیروز نشد؟ پاسخ/ امروز نیروهای علمی و مغز های مبتکر ایرانی، بیشترین بار تلاش علمی و فنی کشور را بر دوش دارند و هیچ تصمیمی در کشور بر استفاده نکردن از نیروهای خودی و جایگزین کردن بیگانگان نیست. البته استفاده از بیگانگان نیز آنگاه که با هدف و برنامه درست و حکیمانه و به وسیله مسؤولان دلسوز و هوشمند صورت گیرد، در مواقع لزوم پسندیده است؛ و هر ملتی باید برای پیشرفت کشور خود از همه امکانات مجاز استفاده کند. البته تکیه به بیگانگان و سپردن برنامه ریزی ها و سیاست ها و کارهای کشور به آنان جایز نیست؛ همچنان که استفاده از بیگانگان به بهای بی اعتنایی به نیروهای خودی و معطل گذاردن آنان نیز خیانت است. سوال/ به دنبال صحبت های حضرت عالی در مورد اسلامی شدن دانشگاه ها، بحث ها و تفسیر های متفاوتی بیان شده است که قاعدتا شما نیز از طریق جراید و سایر رسانه ها از آن مطلع گردیده اید. لطفا بفرمائید نظر صریح جناب عالی در مورد این مهم چیست؟ پاسخ/ بار ها مطرح شده است؛ به عنوان نمونه، این عبارت که در تاریخ 3/7/1375 منتشر شده، ذکر می شود: « امروز کشور به دانشگاهی که حقیقتا اسلامی باشد، نیازمند است. در دانشگاه اسلامی، علم با دین، و تلاشگری با اخلاق، و تضارب افکار با سعه صدر، و تنوع رشته ها با وحدت هدف، و کارسیاسی با سلامت نفس، تعمق و ژرف نگری با سرعت عمل، و خلاصه دنیا با آخرت همراه است. چنین دانشگاهی است که کشور را آباد می کند و به نظام اسلامی آبرو می بخشد و به پیشرفت توأم علم و اخلاق در جهان کمک می کند. اگر اسلامی شدن دانشگاه را با این دید در نظر آورید، خواهید دید که برای این کار، تلاش استاد و شاگرد و مدیر و دانشجو و درس و برنامه و کتاب، همه و همه ضرور و دخیل است.» سوال/ ارتباط واژه «آزادی» و «قانون» از نظر حضرت عالی چگونه بایستی باشد؟ آیا این دو، لازم و ملزوم همدیگر است؟ پاسخ/ قانون ، استفاده از حق آزادی را منضبط و نظام یافته می کند و از سوء استفاده از آزادی جلوگیری می نماید. آزادی بدون تکیه به قانون، به هرج و مرج و بی بند و باری می انجامد. سوال/ چرا حضرت عالی تاکنون نظر صریح خود را در خصوص پدیده «ولایت مطلقه فقیه» (اختیارات بدون حد و مرز ولی فقیه) بیان ننموده اید؟ پاسخ/ «ولایت مطلقه فقیه» به معنی اختیارات بی حد و مرز نیست. ولی فقیه مانند همه آحاد مردم ، محکوم قوانین کشور است و نمی توان در منطقه ممنوعه قوانین، عمل و اقدام کند. « ولایت مطلقه» در قانون اساسی، دارای مفهومی ممتاز و برجسته است که مجملی از آن عبارت است از این که: در خلأ های قانونی، یا در مواردی که مدیران برجسته نظام، مصداقی از یک قانون را بر خلاف مصلحت بزرگی تشخیص دهند، ولی فقیه با رعایت همه جوانب، و با در نظر گرفتن مصلحت اهم، می تواند یا موظف است به آنان اجازه دهد که بر طبق آن مصلحت اهم عمل کنند. توسل به این استثناء، خود یک قانون است که هم در فقه و هم در قانون اساسی به آن پرداخته شده و مجموعه قوانین کشور با آن کامل شده است. سوال/ چرا جناب عالی تاکنون همیشه تفکر نو اندیشان و غرب اندیشان را محکوم نموده اید؛ لیکن هیچگاه تفکر خطرناک اندیشه ی افراطی نسبت به مفاهیم اسلامی و انقلابی را تحلیل و محکوم ننموده اید؟ آیا حضرت عالی این تفکر را همانند تفکر اول برای اسلام ناب خطرناک نمی بینید؟ پاسخ/ نو اندیشی با غربگرایی کاملا متفاوت است. غربگرایی به معنای تقلید یا گرایش غیر منطقی به فرهنگ و تفکر غربی، کاری نادرست، و برای هویت ملی خطرناک است. هیچ ملتی از تقلید و سرسپردگی فرهنگی طرفی نمی بندد و به رشد و تعالی نمی رسد. ولی نوگرایی به معنای جستجو و کاوش برای رسیدن به اندیشه ی نو و دانش نو و راه های نو، عملی پسندیده و موجب ترقی و پیشرفت است. در طرف مقابل، تحجر و تعصب کورکورانه و گریختن از منطق و استدلال، یک آفت بزرگ و خطرناک است؛ ولی پایبندی و پافشاری بر اعتقادی که از روی منطق و استدلال انتخاب کرده ایم، یک عمل پسندیده و لازم است. شما در سؤال خود این چند مقوله را با هم مخلوط کرده و شناخت را بر خود دشوار کرده اید. این را هم بدانید که از آغاز ظهور پدیده ی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی – که جدیدترین حادثه در عرصه ی اندیشه ی اجتماعی و سیاسی بود و بسیاری از نوگرایانِ حتی غیر مسلمان را به خود جذب و مفتون ساخت – دستگاه های تبلیغاتی دشمنان، آن را ارتجاع و پایبندی، یا کهنه پرستی و اصولگرایی (فوندیمانتالیسم) نامیدند، تا طرفداران آن را از میدان خارج کنند؛ بجاست که آن حرفها از زبان یک جوان مسلمان و انقلابی تکرار نشود. البته این مسائل، هیچ ربطی به خط و جناح بازی های داخلی ندارد و در هر دو جناح – که به غلط، چپ و راست گفته می شود – افراد پایبند به اندیشه ی ناب اسلام و انقلاب وجود دارند. سوال/ با تشکر از اینکه با صراحت فرمودید باید هر چه بیشتر از آزادی ها در چارچوب اسلام استفاده کرد، مشکل اصلی ما تفسیر این چارچوب است که هر کس به سلیقه ی خود عمل می کند. به نظر من، اهل فکر در این جامعه باید در ارائه ی نظرات خود آزاد باشند و اسلام هم این اجازه را می دهد؛ پس چرا بعضی از متفکران دینی این جامعه منزوی شده اند و اجازه ی سخن گفتن عمومی و ورود به دانشگاه ها را ندارند؛ در حالی که از اندیشه ی بعضی از اینها بخوبی می توان در رشد علم و تحقیق در جامعه استفاده کرد؟ چرا حتی بردن نام آنها گویی تحریم شده است؛ حتی خود ترجیح می دهم نام .... را نیاورم؛ زیرا نسبت به وی حساسیت وجود دارد. چرا اینقدر جامعه را باید کوچک کنند تا هر صدایی را به معنای توطئه تلقی کنند؟ تقاضای من و عده ای دیگر این است که این گونه محدودیتها برداشته شود. پاسخ/ اظهار نظرهای اهل نظر ممنوع نیست و هم اکنون در سطح وسیع مطبوعات و رادیو تلویزیون، صاحب نظران سیاسی و اجتماعی، آزادانه از نظرات متنوع خود دفاع، و در مواردی درباره ی آن مناظره و مباحثه می کنند؛ همچنان که اساتید زیادی در کلاس های درس خود در دانشگاه ها، عقاید متفاوتی را در همه ی زمینه ها – حتی دین و اعتقادات – ابراز می دارند و هرگز کسی بدین خاطر متعرض آنها نمی شود؛ ولی آنگاه که کسی به بهانه ی بیان یک نظر علمی یا سیاسی، فرصت را برای وارد کردن اتهام به دین و انقلاب و مقدسات و سیاستهای قانونی کشور و تولید شایعه و دروغ مغتنم می شمرد، مطلب فراتر از فقط یک اظهار عقیده ی علمی یا فکری یا سیاسی می رود؛ این یک جرم قانونی است و هیچ منطق و صحیح و عاقلانه ای در تفسیر آزادی، آن را مجاز نمی شمرد. شخصی که از وی نام برده اید، مورد نظر ما در این پاسخ نیست؛ ولی توجه کنید که او و دیگرانی از قبیل او نیز هم اکنون آزادانه می گویند و می نویسند. اگر در جامعه ای تا حدود منطقی و صحیح آزادی رعایت نشود، آنچه حاصل خواهد شد، به جای رشد و بالندگی افکار، انحراف و گمراهی و بسی ضایعات دیگر خواهد بود. سوال/ حضرت عالی بیشتر و قطعا کاملا واقفید که امروزه در کشور وضعیتی پیش آمده است و باعث تأسف و تأثر همه دلسوختگان به انقلاب و نظام مقدس اسلامی شده و نیروهای مخلص و مومن و زجر کشیده و فداکار و حزب اللهی به نحوی چشمگیر در مقابل همدیگر صف آرایی و جبهه گیری می نمایند. این وضعیت تاسف بار باعث نگرانی تداوم روحیه ی انقلابی و فداکاری و جانباختگی تمام نیروهای متعهد کشور است. در صورت ادامه ی چنین وضعیتی، آینده را چطور ارزیابی می نمایید و آیا جهت حل این معضل و مشکل، طرح و برنامه ی خاصی هم از طرف رهبری انقلاب ارائه شده، یا می شود؟ البته مسائل فوق، باعث یأس و ناامیدی نیست؛ بلکه ایجاد نگرانی و آشفتگی خاطر می کند. پاسخ/ مقابله و صف آرایی نیروهای معتقد به اسلام و انقلاب و امام، آفت بزرگی برای پیشرفت کشور و آرمان ها درخشان انقلاب است. جریان ها و خطوط مختلف سیاسی باید حفظ وحدت را وظیفه ی اول خود بدانند و نگذارند دشمنان اسلام و انقلاب از اختلافات سلیقه ای آنها بر علیه همه ی جریان های خودی سوء استفاده کنند. و به این نکته هم توجه کنند که یکی از هدف های تبلیغاتی دشمنان که در رادیوهای بیگانه به روشنی بروز می کند، فتنه انگیزی و ایجاد دشمنی میان جناح های انقلابی است. همه ی عناصر انقلابی و مومن باید خطر دشمن را جدی بگیرند و مصداق آیه ی "اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم" باشند. سوال/ نظارت استصوابی پدیده ایست که پس از رحلت حضرت امام خمینی در دستور کار شورای محترم نگهبان قرار گرفت. پر واضح است که این پدیده بیش از هر عامل دیگری مانع حضور اقشار گوناگون مردم در انتخابات شده و مآلا به تضعیف مشروعیت مردمی نظام منجر می شود، حضرت عالی به عنوان رهبری نظام، برای حل این معضل چه تعبیری اندیشیده اید؟ پاسخ/ در مسأله نظارت استصوابی، نظر رهبری آن است که مانند همه ی مسائل باید پایبند به حکم قانون بود و تا هنگامی که قانون این را می گوید، نباید نظرات شخصی را دخالت داد. سوال/ اعتقاد بسیاری از فرهیختگان این کشور این است که عمکرد تعدادی از دستگاه های تحت اداره ی رهبری، مورد رضایت مردم –که صاحبان اصلی کشور و انقلاب هستند- نیست. آیا روش مشخصی برای سنجش چنین ادعایی معین فرموده اید؟ آیا اگر نتیجه ی سنجش، صحت چنین ادعایی باشد، امکان تغییر مدیریت این دستگاه ها هست یا نه؟ پاسخ/ اداره ی مستقیم دستگاه های کشوری به عهده ی رهبری نیست؛ بلکه همه ی دستگاه های کشور به نحوی تحت نظارت رهبر انجام وظیفه می کنند؛ و همه آنها نقاط قوت و ضعفی دارند؛ و نسبت به همه ی آنها قضاوت های مختلفی در مردم هست؛ و علیه تمامی آنها به اشکال متفاوت و با مراتب مختلف جوسازی وجود دارد؛ و امکان تغییر هم در مدیریت ها امری بدیهی است؛ و با تشکر از شما که ادعای خود را عین واقع ندانسته و ارزیابی آن را توصیه کرده اید. چنانچه اشکال واردی را در دستگاهی سراغ دارید، اطلاع دهید؛ رسیدگی خواهد شد. طبیعی است که در صورت لزوم، مدیریت ها هم تغییر پذیرند. سوال/ در کنار سیل هجوم شبهات در باب "ولایت فقیه"، چرا فقها و علما در تبیین و تفهیم آن و عرضه ی ساده و روان برای مردم و عرضه ی فنی و پاسخگو برای خواص –اعم از معتقدین و مخالفین- تلاش چندانی نمی کنند؟ آیا تصور می فرمایید با جاهلان حاکم بر افغانستان –طالبان- مواجهه ی نظامی خواهیم داشت؟ متاسفانه در استان .... ، روحانیتِ خوب، متقی، مردمی، صالح و سالم، کم، بلکه نادر است؛ و نتیجه ی آن، متاسفانه ضربه به اسلام است. خدا را گواه می گیرم که به عنوان یک معتقد به دین و عاشق اسلام و انقلاب، شاهد ناگواری های فراوانی در سازمان روحانیون استان..... هستم، باید کاری کرد. پاسخ/ تا حد اطلاع بعضی از آقایان در سطوح مختلف، بحث ها و نوشته های قابل توجهی داشته اند و کارهای خوبی انجام شده است؛ اما کار تفهیم مطالب علمی، و از جمله مفهوم ولایت به زبان ساده و برای عموم، بر عهده ی مبلغان و دستگاه های تبلیغی و آموزشی و رسانه ای است و همگان لازم است در بسط معارف انقلاب و ترسیم شناخت صحیح از مفاهیم بلند اسلام و انقلاب مجاهدت کنند و تلاش ها مضاعف شود. سوال/ یکی از بزرگترین آلام مردم ما، عدم اجرای قانون و وجود فساد اداری، بویژه در سطوح متوسط و نزدیک به بالاست؛ چرا جدی و واقعی با این قضایا برخورد نمی شود؟ پاسخ/ یکی از وظایف اصلی نظام اسلامی، برخورد قاطع با فساد در اشکال مختلف آن است؛ و برای انواع فساد، مجازات های سنگین تا حد مجازات محاربه در زمین، پیش بینی شده است. سوال/ به نظر جناب عالی، آیا صحبت ها و اظهار نظرهای بعضی از مقامات کشور در خصوص تکرار وقایع مشروطه و مقایسه شرایط ایجاد شده در عرصه ی سیاست و فرهنگ کشور –که خود، محصول مبارک نظام اسلامی ماست- با حوادث خاص مشروطه و یا شوروی سابق، که مقوله ای است کاملا متمایز و در چارچوب خود و از جنبه های دیگر نیاز به بررسی دارد، موجب دلسردی روشنفکران دلسوز انقلاب نخواهد شد و پیکره ی نظام اسلامی را خمیده نمی سازد؟ آیا حقیقتا پاسخ یک اندیشه را صرفا باید با مقایسه ی نادرست با وقایع خاص گذشته تفسیر به رای کرد و از میدان برخورد و تبادل افکار خارج ساخت؟ پاسخ/ تاریخ، آیینه ی عبرت است؛ و پند گرفتن از تاریخ، یک ضرورت است. تحلیل های غلط و ناقص و از روی جهل به تاریخ برای ایجاد یأس و بدبینی و شکاف در جامعه، کار نادرستی است. تاریخ مشروطه می آموزد که بازگشت استبداد و ارتجاع، در اثر دور شدن تدریجی خواص از اسلام، و تفرقه و سستی عامه ی مردم بود. و قیاس شرایط فعلی با مشروطه، به دلیل رشادت عامه ی مردم و تعهد اکثریت خواص به اسلام ناب، صحیح نیست؛ همچنان که غفلت و غرور و نیز کاری ناصواب است و انحراف از اسلام و تفرقه و تشتت، به فرجامی مشابه آن خواهد انجامید. سوال/ به نظر حضرت عالی، آیا دولت جناب آقای خاتمی در حد انتظار موفق بوده است؟ آیا با ادامه دولت ایشان، مصالح مردم تأمین می شود؟ پاسخ/ می دانید که کشور ما دچار مشکلات فراوانی بوده و هست؛ و از جمله، توطئه ی دشمن در کاهش قیمت نفت. آنچه مهم است، تلاش شبانه روزی و مجاهدت خستگی ناپذیر دولت برای رفع مشکلات است و همه باید کمک کنیم که دولت محترم موفق شود و رهبری نیز حامی و پشتیبان دولت خدمتگزار است. سوال/ چرا بعضی از مسئولان، ناآگاهانه و آگاهانه، مباحثی را مطرح می کنند که باعث اختلاف بین حوزه و دانشگاه می شود؟ چرا سهم تحقیقات در بودجه دولت و در دانشگاه ها بسیار اندک است؟ پاسخ/ وحدت حوزه و دانشگاه جزو آرمان های انقلابی است و حراست آن بر عهده ی دانشگاهیان عزیز و حوزویان گرامی است و هرگونه اختلاف انگیزی بین حوزه و دانشگاه، مطلوب دشمنان است. در مورد افزایش بودجه ی تحقیقات، سفارش های مؤکدی به دستگاه های اجرایی شده است. سوال/ انتخاب جناب آقای خاتمی، در تعبیری کلی، رأی به اصلاح بود و فرصتی طلایی برای تقویت نظام فراهم کرد و انقلاب اسلامی را برای سالها بیمه نمود. در این شرایط، علت آنکه منصوبین جناب عالی در شورای نگهبان، قوه قضاییه، صدا و سیما و ...، از جناح مخالف این روند انتخاب می شوند، چیست؟ پاسخ/ حضور چشمگیر مردم در انتخابات دوم خرداد، مظهر پاسخگویی مردم به خواست نظام و رهبری برای حضور مردمی در صحنه ی انتخاب و تصمیم گیری بود. "رای به اصلاح"، تعبیری است که دستگاه تبلیغاتی دشمنان انقلاب، از آن پدیده ی پر شکوه انقلابی کردند و شما نباید آن را تکرار کنید. مقصود دشمنان از "اصلاح"، تغییر روند انقلاب است؛ یعنی جدا شدن از خط اسلام و امام و گرایش به انزوای نیروهای مؤمن و به طور خلاصه: توبه از انقلاب و انقلابیگری. آنها از جناب آقای خاتمی همین انتظار را داشتند و ایشان با قاطعیت و صراحت بر ضد خواسته های آنان موضع گیری کرده اند. مهمترین ملاک انتخاب از نظر رهبری، تعهد دینی و انقلابی و توانایی کاری است، و خطوط جعلی و نامگذاریهای مصنوعی، مطلقا دخالتی در این امر ندارند. سئوال/ آیا شما یادآوری وظیفه ی خبرگان رهبری در مورد نظارت بر ولی فقیه را توهین آمیز و تضعیف کننده می دانید؟ پاسخ/ وظیفه ی نظارت مجلس خبرگان بر عملکرد رهبری، وظیفه یی قانونی است و توهین آمیز نیست. سئوال/ دلسوزانه و از عمق اعتقاد به نظام، امام و حضرتعالی، عرض می کنم که چرا حضرتعالی در برابر سخنان تشنج آفرین و تنش زای برخی از افراد و مسئولان – که به نظر نمی رسد از روی دلسوزی و احساس وظیفه ی مخلصانه باشد – عکس العمل جدی یا اقدام قاطع انجام نمی دهید؟ مثل سخنان رئیس قوه قضائیه در مورد آقای منتظری؛ سخنان معروف فرمانده ی سپاه؛ سخنان وزیر سابق کشور؛ و برخی سخنان تحریک آمیز دیگر که آرامش عمومی و حتی امنیت ملی را به خطر می اندازد. پاسخ/ هرگاه سخنِ ناحق و تشنج آفرینی بگویند، در صورت لزوم از سوی رهبری صریحاً موضعگیری می شود؛ ولی اگر سخن حق باشد، ولی به دلایلی گفتنِ آن نابجا باشد، موضعگیری صریح در برابر آن نارواست؛ و بدین جهت اگر تذکری لازم باشد، بطور خصوصی تذکر داده می شود. البته گاهی هم سخنی به کسی نسبت داده می شود که او در واقع آن را نگفته؛ یا سخن او بگونه ای تحریف می شود و بر اساس این تحریف و نسبتِ دروغ، تبلیغات تشنج زا به وسیله ی بعضی قلمهای بی مبالات دنبال می شود. در این جا وظیفه ی همه، موضعگیری در مقابل تحریف کنندگان است. سئوال/ چند شب پیش مباحث مجلس خبرگان در زمان شهید بهشتی را از تلویزیون می دیدم. در مجموع و در مقایسه با وضع حاضر، احساس می شد که در اوایل انقلاب، سعه ی صدر بیشتری برای شنیدن نظرات مختلف وجود داشت و تحملها بیشتر بود؛ نظر شما در این مورد چیست؟ پاسخ/ سعه ی صدر همیشه خوب است؛ آن روز و امروز بعضی ها بیشتر از آن برخوردار بوده اند، و بعضی کمتر. امروز هم در مجالس شورای اسلامی و خبرگان و تشخیص مصلحت، بسیاری از اهل نظر، با تحمل و سعه ی صدر، به بررسی موضوعات مهم می پردازند. البته به یاد داشته باشید که سکوت و بی تفاوتی در مقابل تحریف و دروغ و تبلیغ فریبگرانه بر ضد انقلاب و اسلام، با سعه ی صدر اشتباه نشود. سئوال/ این روزها در پی اختلاف گروهها و دستجات در کشور –که خود از دیدگاه من مسئله مهمی نمی باشد؛ چرا که از بدنه همین اختلافات است که رشد صورت می گیرد– گاهگاهی حرکاتی و حرفهایی صورت می گیرد و زده می شود که احساس می شود جمع و اجتماع به اصطلاح راست، با تکیه زدن به رهبری، می خواهند خلافهای خود را موجه جلوه دهند و من در بین مردم یک حالت دلسردی و ناامیدی گاهگاهی مشاهده کرده ام. البته من خود خانواده شهید هستم و نه راست و نه چپ را قبول ندارم؛ اساس من اسلام است؛ هر که بر مبنای اسلام حرکت کند، او را موجه می دانم؛ ولی نمی دانم، آیا این صحیح نیست به هر گروه و دسته ای که می خواهد خلاف اسلام حرکت کند، تذکر داده شود، تا خدای ناکرده در ذهن مردم کوچکترین دلتنگی و دلسردی ای نسبت به مقام معظم رهبری و اصل ولایت فقیه ایجاد نشود؟ چرا که انسان مغرض و خلافکار و مقام پرست، متعلق به هر گروهی که باشد –فرق نمی کند- بایستی مورد نصیحت قرار بگیرد؛ زیرا که اصل بر اسلام است و ما خانواده شهدا نیز از این حرکات ضد و نقیض، احساس دلتنگی و به عبارتی دلسوزی می کنیم. پاسخ/ نسبت رهبری با همه گروهها و جناح ها و دستجات نظام اسلامی، یکسان است. گروهها و جناح ها باید عملاً تلاش کنند خود را با معیارهای نظام اسلامی هرچه بیشتر منطبق کنند؛ این بهترین راه برای نزدیکتر شدن آنان به رهبری است. تعبیر چپ و راست، یا سنتی و اصلاح طلب، بر جناح بندی های درون نظام اسلامی تطبیق نمی کند. اختلاف نظرهای گوناگون، اگر با معارضه و قدرت طلبی و کارهای غیر اخلاقی همراه نباشد، می تواند مایه ی رشد شود؛ و در غیر این صورت جز زیان، عایدی نخواهد داشت. سئوال/ همانگونه که مستحضرید، زنان مسلمان ایرانی برای اجرای حدود الهی، ملزم به رعایت حجاب و پوشش بر طبق احکام الهی هستند و در این امر بدون شک سرآمد زنان جهان هستند؛ ولی این قشر مظلوم که همواره برای گرفتن حق خود نیاز به صرف وقت و نیروی بسیار دارد، بر اساس ضوابطی که چندان ریشه در گفتار پروردگار عالم ندارد، ملزم به استفاده از پوششی تیره رنگ شده است؛ و شما خود به خوبی آگاهید که چنین چیزی اگر چه در کوتاه مدت حائز اهمیت نیست، ولی در یک دوره ی زمانی طولانی از عمر –سی، چهل سال و ...– حاصل چنین امری، کاهش روح نشاط و سر زندگی در جامعه است. چرا زنان و مردان این جامعه –که باید بر اساس پرتوهای معنوی مکتب توحید، یادآور نور و درخشندگی و سلامت و سپیدی و پاکی باشند– این چنین در بی رنگی و تیرگی فرو رفته اند؟ مگر نه اینکه پروردگار، هر یک از پدیده های هستی را به رنگی زیبا آفریده؟ چرا درخشندگی نور و آفتاب و روز را رها کنیم و به شب و تیرگی تأسی کنیم؟ لطفا نفرمایید شما آزادید و می توانید به رنگهای مناسب، پوشش انتخاب کنید. تا وقتی که در جامعه ی ما الگوهای اجتماعی، زنان شاغل در امور سیاسی، و همسران شخصیت های برجسته، تیرگی را بر می گزینند و قوانین اداری و نگهبانی ها و حراست مراکز اداری در صدر رنگهای مجاز، سیاه و قهوه ای را عنوان می کنند، خلاف جریان شنا کردن، جز طرد شدن و زحمت برای زنان ندارد. ممکن است نظرتان را در این جمع اعلام بفرمائید؟ آیا می توانیم امید داشته باشیم که شما منشاء این حرکت باشید و پوششهایی به رنگ روشن را برای زنان این جامعه ممکن سازید؟ آیا چنین آزادی ای به دیگران (مردان) آسیب خواهد زد؟ پاسخ/ نه چادر و نه رنگ آن، برای حفظ حجاب الزامی نیست؛ آنچه مهم و لازم است، پرهیز از اختلاط شهوت آلود زن و مرد و اجتناب از رفتارهای شهوت انگیز آنان در برابر یکدیگر است. با حفظ این معیار، ببینید چگونه پوششی و چه رنگی و چه رفتاری شایسته تر است. البته در طول سالیان دراز، زنان جامعه ی ما چادر را ترجیح داده و برای حفظ همین معیار، آن را انتخاب کرده اند. سوال / برخی از رویه هایی که جناب عالی در دوران رهبری اتخاذ فرموده اید، با رویه امام (رحمة الله علیه) متفاوت است؛ مثلا بنیاد مستضعفان قبلا زیر نظر دولت بوده است؛ یا مثلا اعطای اختیارات بیش تر به دستگاه ها و دادن اختیارات فرماندهی. پاسخ / بنیاد در زمان امام نیز زیر نظر دولت نبوده است. سوال / نظارت بر دستگاه های زیر نظر جناب عالی چگونه است؟ به نظر حقیر، ضعف های فراوانی در آن ها به چشم می خورد. پاسخ / نظارت بر دستگاه ها، علاوه بر نظارت دستگاه های مختلف ناظر-از جمله، مجلس و بازرسی کل کشور و غیر آن- به وسیله گروه بازرسان ویژه دفتر رهبری صورت می گیرد. چنانچه شما مواردی را از دستگاهی سراغ دارید، به دفتر ارائه کنید. سوال / بعد از رحلت حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه)، یاران و همراهان و دست اندرکاران ایشان به یکباره از تمام مسئولیت ها کنار گذاشته شدند و این مسئله باعث دلسردی و بی تفاوتی آن ها و گروه های اجتماعی همفکر آن ها شده است؛ که بی شک بعضی از گرفتاری ها و نارسایی های فعلی جامعه و مدیریت کشور، ناشی از همین مسئله است. لطفا بفرمائید چرا اینگونه عمل شده است؟ پاسخ / هیچگاه چنین نبوده است و در اداره کشور، همیشه رهبری اصرار بر حضور کلیه نیروهای متعهد و پایبند به خط امام داشته است. سوال / متأسفانه طی یک سال اخیر، به دلیل برخی سیاست ها و عملکردهای مسئولان- به خصوص مسئولان فرهنگی- دیده می شود که جو فرهنگی جامعه به سمت فرهنگ غربی و دوری از اهداف اصلی انقلاب پیش می رود. اولا نظر حضرت عالی در این مورد چیست؟ ثانیا تکلیف اقشار حزب اللهی و بالاخص دانشجویان چیست؟ پاسخ / امروز برنامه قطعی دشمنان انقلاب و اسلام و ایران آن است که هدف های سیاسی خصمانه خود را در قالب فعالیت های فرهنگی، یا با استفاده از ابزار های فرهنگی دنبال کنند؛ مقصود از تهاجم فرهنگی همین است. تکلیف همه مردم و خصوصا نیروهای متعهد، مقابله با این تهاجم گسترده و برنامه ریزی شده است؛ که البته لازم است با شیوه های صحیح و همراه با تدبر و برنامه ریزی باشد. سوال / چرا رئیس جمهوری محترم یک موضع قاطع و روشن راجع به آمریکا نمی گیرند؟ آیا این از سیاست های کلی نظام است، یا نظر شخصی خودشان؟ پاسخ / آقای رئیس جمهور بارها نظر خود را درباره خصومت های رژیم آمریکا بیان داشته اند و سیاست کلی نظام و همه مسئولان آن در قبال آمریکا روشن است. سوال / به نظر حضرت عالی، پیام اصلی «دوم خرداد» چیست؟ پاسخ / پیام «دوم خرداد» همان است که در پیام رهبری در روز سوم خرداد منتشر شد؛ بخش هایی از آن را برای یادآوری می آوریم: «صحنه زیبا و پر شوری که در روز جمعه دوم خرداد و در پای صندوق های رأی آفریدید، حقیقتا یک حماسه ی تاریخی بود. آگاهی و هوشیاری سیاسی شما یک بار دیگر به کمک خداوند، درست در لحظه ی مقتضی، کار خود را کرد و از ایران اسلامی چهره ای با نشاط، مصمم و سرشار از ایمان و آگاهی به دنیا نشان داد و بحمد الله کشور را در برابر توطئه ی دشمنان و وسوسه ی بدخواهان تا مدت ها بیمه کرد. شرکت شما در یک مسابقه سالم و مسئولانه برای انتخاب رئیس جمهور، با امنیت و انظباط تمام، و با رعایت بیش تر ملاحظاتی که در چنین حرکت عظیمی با ابعاد یک ملت بزرگ، در دنیا کمیاب و کم نظیر است، برای دوست و دشمن ثابت کرد که ملت ما به برکت عمل به اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله)، در صحنه جهاد سیاسی نیز مانند صحنه جهاد نظامی، از انسجام و ابتکار و نظم و قاعده درست برخوردار است و نفس زهرآگین دشمنان که از ماه ها پیش به قصد دلسرد کردن مردم، صوری بودن و جدی نبودن انتخابات را با زبان های مختلف در همه تبلیغات فرامرزی خود تکرار می کردند، در او کمترین تأثیر را ندارد. اکنون با حضور بسیار گسترده ی شما ملت عزیز در این آزمایش الهی، و با اختصاص اکثریت قاطع آراء به رئیس جمهور منتخب مردم، ایران اسلامی از آزمایشی دیگر، موفق و سرافراز بیرون آمده است و دوران تازه ای در تاریخ درخشان جمهوری اسلامی آغاز شده است.» سوال / از اینکه بدون پرده می نویسم، خوشحالم. در گوشه و کنار و آشکار و پنهان، می بینیم و می شنویم که باید مانند صدر اسلام و حضرت علی (ع) و ... زندگی کنیم و حکومت کنیم؛ ولی آنچه می بینیم، تناقضات فراوانی در مجموعه حکومت است: کفِ حسینیه شما را می بینیم که زیلو پهن است؛ ولی در ورای آن و در مؤسساتی وابسته و منصوب به شما و خلاصه در بسیاری از جاها ملاحظه می شود که ریخت و پاش های فراوانی صورت می گیرد -از قبیل بنیاد مستضعفان و آستان قدس و ...- این ها را چگونه می بینید و چگونه با آن برخورد خواهید فرمود؟ پاسخ / ریخت و پاش در هر جا باشد، مذموم و حرام است؛ ولی با قیاس مع الفارق نیز نباید قضاوت در مورد دستگاه ها داشته باشیم. اقتضای اماکن متبرکه از قبیل آستان قدس حضرت علی بن موسی الرضا (علیه آلاف التّحیّة و الثّناء) که مرکزی برای عبادت و در خدمت عامه مردم است، چیزی است؛ و ادارات و مراکز اداری دیگر، چیز دیگر. سوال / «استبداد ضد استعداد است؛ آزادی، هدیه دین و اسلام به انسان است» و غیره، سخنانی است بسیار زیبا و جالب. با همه عشق و علاقه ای که به اسلام و انقلاب و حضرت عالی در خود می یابم، اما متأسفانه باید بگویم که حضرت عالی خوب حرف می زنید، امام بد عمل می کنید؛ یا به عبارتی دقیق، می گذارید بد عمل شود. در این کشور، چه کسی هست که نداند ارزش و موقعیت و جایگاه شکنجه هایی که آقای منتظری برای این انقلاب کشیده است چقدر است؟ اما به صرف یک اظهار نظر -فرض را بر این می گذاریم که آن اظهار نظر کاملا غلط بوده و مخالف حضرت عالی بوده باشد- آیا سزاوار بود در این کشور با ایشان رفتارهایی شود که هرگاه آن نحوه عمل و این سخنان در کنار هم قرار گیرند، عرق شرم بر پیشانی هر انسان آزاده ای جاری گردد؟ آیا به دور از تعارفات، لازم نیست گفتار ها و کردارهای خویش را با هم مقایسه کنیم؟ به نظر بنده، اگر امروز نسل جوانی از روحانیت فاصله گرفته است، این فقط و فقط به این دلیل است که بین حرف و عمل فاصله زیادی ایجاد شده است؛ حرف، بسیار زیبا و جالب؛ اما عمل، حسابش با کرام الکاتبین! پاسخ / کار نامبرده یک اظهار نظر نبود، بلکه اقدام علیه امنیت کشور بود و شورای عالی امنیت ملی در مورد وی تصمیم گیری کرد؛ و بعلاوه، حرکت وی تخطی آشکار از نامه مورخ 8/1/68 امام نیز بود. به این نکته نیز توجه داشته باشید که همه در برابر قانون مساویند و هیچ موضوعی نمی تواند برای هیچ فردی مصونیت از تعقیب قانونی ایجاد کند و حفظ نظام اسلامی نیز تعارف بردار نیست و نمی توان به توطئه ای که دشمن زیرک از طریق اشخاص ساده نگر و به دست و زبان آنها دنبال می کند، بی توجه بود و مصالح کشور و سرنوشت ملت و انقلاب را نادیده گرفت. در عین حال، در این مورد اغماض های فراوان صورت گرفته و تا آنجا که به مصالح ملی لطمه نزند، بعد از این هم صورت خواهد گرفت. ضمنا قضاوت شما درباره روحانیت و نسل جوان هم تعمیم غیر عالمانه موارد خاص است. منبع: http://yorzaqoon.blogfa.com/post-35.aspx .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image