انتخابات مجلس و تناقض‌هایی که رو شد! /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

با گذشت بیش از یک هفته از برگزاری انتخابات با شکوه مجلس نهم، رسانه‌های اپوزیسیون هم چنان در تلاش‌اند تا پیروزی ملت در این انتخابات را یک نوع شکست نظام قلمداد کنند. برای وارونه‌سازی واقعیت و معکوس نشان دادن نور منعکس شده از پیروزی ملت بر چهره‌ی نظام جمهوری اسلامی، آنان هر توهمی را که در ذهن دارند به مخاطبان خود نیز القا ‌می‌کنند و در سایت‌های زنجیره‌ای خود، یک مسأله را آن چنان با شور و هیجان و به طور تفصیلی توضیح می‌دهند که گویی در این راه فتح‌ الفتوحی کرده‌اند و بالاخره توانسته‌اند پس از دو سال ثابت کنند که انتخابات در ایران با تقلب همراه است!


با گذشت بیش از یک هفته از برگزاری انتخابات با شکوه مجلس نهم، رسانه‌های اپوزیسیون هم چنان در تلاش‌اند تا پیروزی ملت در این انتخابات را یک نوع شکست نظام قلمداد کنند. برای وارونه‌سازی واقعیت و معکوس نشان دادن نور منعکس شده از پیروزی ملت بر چهره‌ی نظام جمهوری اسلامی، آنان هر توهمی را که در ذهن دارند به مخاطبان خود نیز القا ‌می‌کنند و در سایت‌های زنجیره‌ای خود، یک مسأله را آن چنان با شور و هیجان و به طور تفصیلی توضیح می‌دهند که گویی در این راه فتح‌ الفتوحی کرده‌اند و بالاخره توانسته‌اند پس از دو سال ثابت کنند که انتخابات در ایران با تقلب همراه است! حال آن که اگر کمی در گزاره‌های مورد استناد و ادعای آنان در خصوص انتخابات نهم مجلس دقت کنیم، متوجه تناقض‌های آن‌ها خواهیم شد. ناتوانی در تفکیک استان تهران از شهر تهران! یکی از مواردی که رسانه‌های اپوزیسیون بسیار روی آن مانور دادند، مقایسه‌ی آماری تعداد واجدین شرایط رأی دادن استان تهران در انتخابات سال 88 با انتخابات سال 90 بود. این سایت‌ها در این باره نوشتند: «میزان واجدان شرایط رأی در دو استان تهران و البرز، 6 میلیون و ۳۴۵ هزار نفر اعلام شده در حالی که براساس آمار وزارت کشور در همین محدوده‌ی جغرافیایی در سال ۸۸، تعداد واجدین شرایط معادل 8.796.466 نفر بوده است. یعنی 2.5 میلیون نفر از آمار واجدان شرایط در تهران و کرج کم شده است.» این سایت‌ها برای آن که به ادعای خود قوام بخشند، به تفکیک آمار دست زدند و نوشتند: «طبق اعلام وزارت کشور در استان البرز یک میلیون و 345 هزار نفر واجد شرایط هستند و آقای تمدن، استاندار تهران هم واجدین شرایط رأی در تهران را 5 میلیون اعلام کرده است که این ارقام در مجموع می‌شود 6 میلیون و 345 هزار نفر و با آمار سال 88 تفاوت فاحشی دارد.» این در حالی است که استاندار تهران تعداد واجدین شرایط رأی در حوزه‌ی انتخابیه‌ی شهر تهران را 5 میلیون نفر اعلام کرده بودند، نه واجدین کل استان تهران را! تلاش برای القای دخالت دفتر رهبری در انتخابات یکی دیگر از القائات و شایعات گروه‌های اپوزیسیون، دخالت نهادهای زیر مجموعه‌ی رهبری در انتخابات است. آنان با به کار بردن گزارش‌ها و نشانه‌هایی غیرواقعی، مطالبی را در راستای دست‌کاری نهادهای زیر نظر رهبری در مکانیزم انتخابات ذکر می‌کنند که در هر کدام از آن‌ها، تناقض‌های فراوانی را می‌توان، یافت. تلاش اپوزیسیون برای القای دخالت دفتر رهبری به موضوع انتخابات محدود نمی‌شود و آنان هر از چند گاهی با علاقه‌ای که به این گونه مقولات دارند، سعی در القای دخالت دفتر رهبری در یکی از امورات مملکتی دارند. به عنوان نمونه چندی پیش سایت ضدانقلابی «جرس» با اعلام این خبر که یکی از افراد حاضر در دفتر مقام معظم رهبری با «میرحسین موسوی» دیدار کرده و در آن دیدار میرحسین دست ردّ بر خواهش‌های آن فرد زده است، سعی داشت تا جوّ عمیقی را برضد نظام جمهوری اسلامی ایجاد کند، اما جالب این جاست که استدلال‌های سایت جرس برای اثبات خبر خود به قدری بدون پایه و اساس بود که در پاسخ‌گویی به آن شبهات، نه یک سایت داخلی و حامی ولایت فقیه که یک سایت مشابه جرس یعنی سایت «خودنویس» به ردّ ادعاهای جرس پرداخت. سایت خودنویس که آن هم از سایت‌های حامی فتنه در فضای مجازی به شمار می‌رود، به قدری خبر جرس درباره‌ی دفتر رهبری را سست و پر از تناقض دید که برای حفظ آبروی اپوزیسیون لندن نشین هم که شده در مطلبی با اشاره به چند تناقض درون آن خبر، هرگونه دیدار عضوی از دفتر رهبری با میرحسین را کاملاً مردود دانست. در خصوص انتخابات نیز آنان به همین گونه عمل می‌کنند. به طور مثال از یک طرف می‌گویند که «حداد عادل» با دست کاری‌های دفتر رهبری، رأی اول تهران را به خود اختصاص داده است و از سوی دیگر از چند ماه پیش کوشیدند تا توصیه‌های دلسوزانه و نصیحت‌های پدرانه‌ی رهبر فرزانه‌ی انقلاب را به «تلاش حاکمیت برای آوردن مردم پای صندوق‌های رأی در عین بی‌رغبتی مردم برای حضور در انتخابات»، تعبیر کنند. اما اگر قرار بود دفتر رهبری پس از انتخابات وارد عمل شود و نتیجه‌ی آرای مردم را تغییر دهد، پس چه نیازی است که رهبر معظم انقلاب از چند ماه پیش برای ترغیب و تشویق مردم به حضور پای صندوق‌های رأی، توصیه‌های لازم را ارایه فرمایند؟ آیا این تناقض آشکار نیست که سایت‌های ضدانقلاب از طرفی به دست‌کاری دفتر رهبری در انتخابات اصرار می‌ورزند و از طرف دیگر برای ابراز ادعاهای دیگر خود به تلاش رهبری و زیرمجموعه‌های دفتر رهبری برای تشویق مردم در انتخابات، استناد می‌کنند؟! یکی از القائات و شایعات گروه‌های اپوزیسیون، دخالت نهادهای زیر مجموعه‌ی رهبری در انتخابات است. تلاش اپوزیسیون برای القای دخالت دفتر رهبری به موضوع انتخابات محدود نمی‌شود و آنان هر از چند گاهی با علاقه‌ای که به این گونه مقولات دارند، سعی در القای دخالت دفتر رهبری در یکی از امورات مملکتی دارند. ناهماهنگی و از هم گسیختگی گروه‌های اپوزیسیون پس از آن که رسانه‌های داخلی و در مسیر انقلاب، استدلال‌های آن‌ها را رد کردند، به روش‌های دیگری برای مخدوش سازی انتخابات روی آوردند، از جمله آن که: «انتخابات بدون رقابت بود»، «حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات اجباری بود»، «اصول‌گرایان در این انتخابات شکست خوردند» و مواردی از این قبیل. گروه‌های اپوزیسیون با ارایه‌ی این تحلیل‌ها، در درجه‌ی اول اوج ناهماهنگی میان خود را نشان می‌دهند؛ زیرا هر مخاطبی با در کنار هم قرار دادن این موارد به گونه‌ای که در سطور بالا آمده است، متوجه تناقض‌های فراوان میان آن‌ها می‌شود. در اینجا به چند نمونه از آن تناقض‌ها اشاره می‌شود: 1. اذعان به حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات خواه اجباری و خواه اختیاری، شائبه‌ی غیررقابتی بودن انتخابات را نقض می‌کند. 2. تلاش برای القای شکست اصول‌گرایان در این انتخابات، نشان می‌دهد که نخست انتخابات با حضور رقیبان مختلف در صحنه برگزار شده است که به ادعای اپوزیسیون اصول‌گرایان در برابر اصلاح‌طلبان، شکست خورده‌اند و دوم نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان به اختیار خود و برای رسیدن به قله‌ی پیروزی در این انتخابات شرکت کرده‌اند، زیرا اگر حضور اصلاح‌طلبان از سر اجبار بود، پس چرا برخی از گروه‌های اپوزیسیون حضور آنان را تأیید کرده‌اند و آنان را پیروز میدان می‌دانند؟ ناهماهنگی در میان گروه‌های مختلف اپوزیسیون که تنها در یک ایدئولوژی برای «براندازی نظام جمهوری اسلامی» مشترک هستند و با استراتژی‌ها و تاکتیک‌های ناهمگون، مشت بر صورت یک‌دیگر می‌زنند، تنها در این موارد نیست. برخی از سایت‌های اپوزیسیون به قدری دچار از هم گسیختگی هستند که کاملاً پیداست اقداماتشان، اخبار و تحلیل‌هایشان تنها از روی حرص و عصبانیت است. به طور مثال سایت ضدانقلابی «پیک‌نت» یک روز پس از انتخابات نهم مجلس با ارایه‌ی آمار رسمی و اعلام شده توسط مقام‌های جمهوری اسلامی در خصوص میزان مشارکت مردم، سعی می‌کند با استناد به همان آمار طوری که تحلیل خود را موجه و واقعی نشان دهد، شائبه‌ی تقلب و مشارکت ضعیف مردم در انتخابات را القا کند؛ اما چند روز بعد که این تحلیل خود را خام و فوق‌العاده تکراری می‌بیند، همان آمار را که خود چند روز قبل به آن‌ها استناد کرده بود، زیر سؤال می‌برد و می‌گوید که این آمار دروغ است! چند سؤال و استدلال برای اثبات دروغ‌های اپوزیسیون راه‌های دیگری غیر از نشان دادن تناقض‌های میان تحلیل‌های آن‌ها نیز وجود دارد. اپوزیسیون برای آن که بتواند باور خود را به دیگران انتقال دهد، باید به این سؤال‌ها، مستدل و مستند پاسخ دهد. 1. اگر انتخابات نهم مجلس بدون رقابت بود، پس حضور بیش از 1500 نامزد انتخاباتی منتسب به طیف اصلاحات را چگونه توجیه می‌کنید؟ حضور اصلاح‌طلبان شاخص در این انتخابات را آیا می‌توانید ردّ کنید؟ از جمله حضور افرادی مانند آقای «کواکبیان» (که با جبهه‌ی مردم‌سالاری وارد انتخابات شد)، «حجت‌الاسلام فومنی» (که جبهه‌ی مردمی اصلاحات را در انتخابات اخیر تشکیل داد)، «قدرت الله علیخانی» و.... 2. اگر حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات اجباری بود، پس چگونه است که بسیاری از اصلاح‌طلبان در ایام انتخابات، هزینه‌های فراوانی را برای تبلیغات خود به کار می‌گیرند و هم‌چنین با رسانه‌های مختلف مصاحبه می‌کنند و نیز در راستای ترویج اندیشه‌ی خود، پای میز مناظره با اصول‌گرایان حاضر می‌شوند؟ از سوی دیگر اگر اصلاح‌طلبان با اجبار وارد عرصه‌ی انتخابات شده بودند، پس چرا افرادی مانند «سیدمحمد خاتمی» و «موسوی خویینی‌ها» که از سردمداران شاخص اصلاحات محسوب می‌شوند، در این انتخابات شرکت کردند و با رأی خود، حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات را تأیید کردند؟ و بعد از این نیز خاتمی با صدور بیانیه‌ای ثابت کرد که با اختیار کامل خود وارد انتخابات شده است و در این بیانیه ابراز داشت که رأی وی برای حفظ نظام و انقلاب اسلامی بوده است. 3. گروه‌های اپوزیسیون با چه تصوری، اصول‌گرایان را در این انتخابات شکست خورد‌ه می‌دانند؟ در صورتی که اکثر نمایندگان منتخب از میان جبهه‌ی متحد اصول‌گرایان و جبهه‌ی پایداری است؟ به هر حال دروغ‌های اپوزیسیون این روزها برای ملت ایران روشن شده است. آنان پس از شکست در پروژه‌ی آشوب، اغتشاش و فتنه‌ی سال 88، تمام امید و نگاه خود را روی اولین انتخابات بعد از سال 88 متمرکز کرده بودند و از این رو تلاش‌های فراوانی را در این مسیر به انجام رساندند. اما پله پله در هر کدام از آن‌ها شکست خوردند و به پایین سقوط کردند؛ ‌هم از پله‌ی تحریم انتخابات، هم از پله‌ی القای تقلب و دست‌کاری در انتخابات و حتی از روی پله‌‌ای که اصلاح‌طلبان داخلی بر آن ایستاده‌اند نیز سقوط کردند و با رأی افرادی مانند خاتمی در انتخابات اخیر فهمیدند که اصلاحات هم خود را از فتنه‌گران جدا کرده است. بنابراین طبیعی است که امروز از روی حرص و عصبانیت هر حرفی را بزنند و هر دروغی را به هم ببافند تا شاید بتوانند در رأی ملت به نظام جمهوری اسلامی خدشه‌ای وارد کنند. اما از آنجا که دروغ‌گو فراموش‌کار است، یک روز حرفی را به زبان می‌آورند و روز دیگر حرفی را در تناقض کامل با همان حرف گذشته‌ی خود در سایت‌های زنجیره‌ای خود می‌نویسند.(*) *علی رضایی؛ کارشناس مسایل سیاسی/برهان/۱۳۹۰/۱۲/۲۳ .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image