تعطیلی گدایان /

تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه

چرا تعطیل کنیم و گدایی نکنیم روزی از روزهای زمستان که برفِ سرد و سهمگین تماشایی آن، کوی و برزن را هموار کرده بود گویی شاعر در وصف باریدن آن برف گفته :


چرا تعطیل کنیم و گدایی نکنیم روزی از روزهای زمستان که برفِ سرد و سهمگین تماشایی آن، کوی و برزن را هموار کرده بود گویی شاعر در وصف باریدن آن برف گفته : در لحاف فلک افتاده شکاف پنبه می بارد از این کهنه لحاف برای حضور در مجلس درس حضرت استاد شعرانی ، دو دل بودم ، هم به لحاظ مراعات حال استاد و منزل آن جناب ، و هم به لحاظ کسوت و طلبگی خودم که کوس « عاشقان کوی تو ، الفقرُ فخری» می زدم، بلاخره روی شوق فطری و ذوق جبلّی به راه افتادم و برهه ای از زمان بر در سرایش مکث کردم و با انفعال، حلقه بر در زدم. چون به حضور متشّرف شدم، عذرخواهی کردم که در چنین سرمای سوزان مزاحم شدم . فرمودند : که از مدرسه تا بدینجا آمده ای، آیا گدایان روزهای پیش که درخیابان ها وکوچه ها می نشستند و گدایی می کردند، امروز را تعطیل کردند ؟ عرض کردم : بازار کسب و کار آنها در چنین روزهای سرد، گرم است . فرمود : گداها دست از کارشان نکشیدند، ما چرا تعطیل کنیم و گدایی نکنیم . معرفت نفس ، دفتر دوم ، ص 233 / در آسمان معرفت ، ص424 برگرفته از پایگاه : zolfonun.blogfa.com .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image