تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

آیا وصي حضرت موسي ـ عليه السلام ـ حضرت يوشع بن نون بود؟


حضرت موسي ـ عليه السلام ـ يکي از انبياء بزرگ و از پيامبران اولوالعزم به شمار مي روند. او پسر عمران پسر سيصهر پسر تاهث پسر لاوي پسر يعقوب مي باشد، و نام مادرش را يوکابد و يا در بعضي از تواريخ يوخاييد مي نامند. بنابر روايتي که از امام حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ نقل شده حضرت موسي ـ عليه السلام ـ دويست و چهل سال زندگي نمودند و در پايان عمرشان همانند ساير پيامبران و انبياء الهي امر مهم خلافت و جانشيني را ترک نکرد و حضرت يوشع بن نون را به عنوان وصي و جانشين خود تعيين نمودند. به سند معتبر از حضرت امام جعفر صادق ـ عليه السلام ـ منقول است که حضرت موسي ـ عليه السلام ـ وصيت کرد به يوشع بن نون و او را وصي خود گردانيد، و يوشع بن نون، فرزندان هارون را وصي و خليفه خود گردانيد و فرزندان خود و موسي را بهره اي نداد، زيرا که تعيين خليفه و امام از جانب خداست و کسي را در آن اختياري نيست. از طريق اهل سنت نيز از عبدالله بن مسعود روايت شده که از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ پرسيده: يا رسول الله بعد از وفات شما چه کسي تو را غسل خواهد داد؟ فرمود: هر پيغمبري را وصي او غسل مي دهد، گفتم وصي شما چه کسي است؟ فرمودند: علي بن ابي طالب. گفتم بعد از تو چند سال زنده خواهد ماند؟ فرمود: سي سال، به درستي که يوشع بن نون وصي حضرت موسي سي سال بعد از او زنده بود و صفورا دختر شعيب که زن موسي بود به او خروج کرد و با او به مخالفت برخاست و گفت: من بر جانشيني موسي از تو سزاوارترم. پس يوشع با لشکر او جنگ کرد و او را شکست داد و او را اسير کرد و بعد از اسير کردن با او نيکي نمود. و دختر ابي بکر (عايشه) با چندين هزار نفر از امت من بر علي بن ابي طالب خروج خواهد کرد و علي لشکر او را شکست خواهد داد و او را اسير خواهد نمود و بعد از اسير کردن او را مورد احترام قرار مي دهد و درباره او نازل شد اين آيه که خداوند خطاب به زنان پيامبر فرمود: «در خانه هاي خود قرار گيريد و از خانه ها به در مياييد، مانند بيرون آمدن جاهليت اول». بعد پيامبر فرمودند: جاهليت اول بيرون آمدن صفورا دختر شعيب بود براي جنگ با يوشع بن نون. پس با توجه به اين دو روايت و روايات متعدد ديگري روشن مي شود که يوشع بن نون وصي حضرت موسي ـ عليه السلام ـ بودند. اما اگر گفته شود مگر هارون برادر موسي وصي و جانشين او نبوده (همان طوري که در قرآن کريم نيز بدان اشاره شد، که حضرت موسي ـ عليه السلام ـ از خداوند درخواست نمود که برادرش هارون را که از نظر فصاحت و سخنوري از او بهتر بود را برايش يار و مددکار و وزير قرار دهد) در جواب بايد گفت که در کتاب قصص انبياء آمده است که هارون و موسي هر دو پيامبر بودند و هارون قبل از موسي وفات نمود و موسي در مرگ برادرش گريبان چاک نمود و هر وقت موسي در ميان قوم نبود وظيفه پيامبري را هارون بر عهده مي گرفت و مردم را تبليغ و ارشاد مي نمود. در قرآن کريم آمده است که وقتي موسي به کوه طور رفت و چهل شبانه روز آمدنش طول کشيد به هارون گفت: تو جانشين من در ميان قومم باش، بنابراين جانشين بودن هارون نسبت به موسي به اين معنا بود که هر وقت موسي در ميان قوم نبود هارون هدايت مردم را بر عهده مي گرفت، پس يوشع وصي موسي بود و همان طوري که ذکر شد هارون قبل از موسي وفات يافت. نکته ديگري که مي توان از آن استفاده کرد اين که زماني که موسي به منظور کسب علم زياد به دستور خداوند مأموريت يافت که حضرت خضر نبي را در مجمع البحرين ملاقات کند، يوشع بن نون را همراه خود برد و همسفر خود گردانيد همان طور که در قرآن نيز بيان شده است. از اين نکته معلوم مي شود که يوشع مورد اعتماد و تأييد موسي ـ عليه السلام ـ بوده چرا که هميشه ملازم و همراه موسي بود. و در امر وصايت و خلافت، جانشين و وصي بايد مورد اعتماد وصيت کننده باشد، پس نتيجه اين که يوشع بن نون وصي حضرت موسي بود. مدت صد و بيست و شش سال عمر کرد و در سن نود و هفت سالگي به وصايت و پيامبري رسيده و او از سبط يوسف بن يعقوب بوده و قبر او را در کوه افرائيم در کشور فلسطين ذکر کرده اند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image