تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
در پاسخ به توضیح زیر توجه کنید. الف. شروع و آغاز محبت از جانب خداست زیرا او آفریدگان خود علی الخصوص انسان را بسیار دوست دارد و بلکه دوستی اش نسبت به انسان از آن جهت که شایستگی حمل امانت بزرگ الهی را به او عطاء کرده است ، ویژه خواهد بود . به همین جهت است که محبت خدا به بندگانش ظهور و بروز بیشتری پیدا می کند و به واسطه لطف و عنایت خدای متعال است که بنده توفیق پیدا می کند که در مسیر هدایت الهی قرار گیرد و اعمال صالح را به انجام رساند . [1] با این مقدمه برخی از نشانه هایی را که بزرگان برای محبت خدا نسبت به بندگان یادآور شده اند را مورد اشاره قرار می دهیم : 1. بنده ، خدا را دوست می دارد ، همان گونه که خدا بنده را دوست می دارد . [2] 2. خدا بنده اش را محبوب دوستانش می کند . وقتی محبت خدای متعال در قلب بندهء صالحش قرار می گیرد ، آن را تلطیف می کند و خدا از حسن و جمال خود نوری بر آن بنده می پوشاند که قلوب مؤمنان جذب آن می شود . 3. بنده اش را در امر طاعت موفق می گرداند . [3] 4. سنگینی خدمت را از بنده بر می دارد . 5. به قدر نیاز به بنده عطاء می کند . [4] 6. بلای بنده را بسیار می کند . [5] 7. معایب بنده را مخفی می کند و ظاهر نمی سازد . [6] 8. به بنده قلب سلیم عطا می فرماید و اخلاق او را نیک می گرداند . [7] 9. دنیا را مغبوض بنده اش می سازد ، زیرا دنیا دور کنندهء بنده از خداست . [8] 10. او را به حلم و آرامش مزیّن میکند . [9] 11. صدق و راستی را به او الهام می کند . [10] 12. دانش را بر ذهنش خطور می دهد . [11] 13. عبادت نیکو را به او ارزانی می دارد. [12] 14. امانت را محبوب بنده می سازد . [13] محبت خداوند آنقدر به بندگانش زیاد است که برای ما قابل وصف نیست و بلکه پایانی ندارد . ما نیز بر اساس فهم و درک ناقص خود و بر اساس آنچه برای ما نقل شده مطالبی را اشاره می کنیم والّا هیچگاه نمی توان در این زمینه حق مطلب را اداء کرد. ( آنچه که درباره عشق و دوستی به خدا قابل ذکر است فناء در محضر اوست و اینکه انسان خود را به او بسپارد. ) در اینجا مناسب است به حکایت زیبائی که مولوی در مثنوی خود آن را حکایت کرده اشاره شود. عاشقی نزد معشوق خود رفت و خدمت ها و فداکاریهایی را که در راه عشق به او انجام داده بود برشمرد از جمله : انفاق ثروت و مال ، از دست دادن قدرت و نام و دیدن ناکامی ها ، پس از سخنان زیادی که میان آن دو رد و بدل شد عاشق گفت : گذشته ها گذشت ، حال مرا راهنمایی کن که من چه وظیفه ای نسبت به تو که محبوب منی دارم . هر چه فرمایی به جان اِستاده ام بر خط تو پا و سر بنهاده ام رخ نگردانم ، نگردم از تو من بهر فرمان تو دارم جان و تن محبوب به او می گوید : توخیلی کارها انجام داده ای ولی تمام آنچه را که انجام داده ای فرع است و در حقیقت اصل و اساس این امور را انجام نداده ای . محب و دوستدار پرسید : آن اصل و اساس چیست ؟ محبوب گفت : اصل عشق و حب ، نیستی و جان باختن در راه محبوب و معشوق است . البته روشن و واضح است که این نیستی و فناء عین هستی و بقاء است و این مرگ ، عین زندگی جاویدان است و نام عاشق را تا قیامت زنده می سازد . گفت آن عاشق : بگو آن اصل چیست؟ گفت : اصلش مُردنست و نیستی است گر بمیری زندگی یابی تمام نام نیکوی تو ماند تا قیام و لذا محب و عاشق وقتی این سخن را شنید آه سردی کشید و جان سپرد : هم در آن دم شد دراز و جان بداد همچو گل درباخت سرخندان و شاد ماند آن خنده بر او وقف ابد همچون جان و عقل عارف بی کبد [14] به همین جهت است که پیامبر اکرم (ص) بزرگ ترین عاشق و دوستدار حق و خدای متعال می باشد . اوست که همه مشکلات را برای هدایت بندگان به جان خرید و در واقع بیشترین زحمت را برای هدایت و آبادی دل بندگان الهی کشید و همواره صبر پیشه کرد و به مدت 23 سال همهء سختی راه را تحمل کرد . گاهی دیگران به پیامبراکرم (ص) پیشنهاد می کردند که شما کسانی را بیش از حدّ اذیت می کنند و به شما آزار می رسانند را نفرین کن ولی پیامبر عظیم الشأن در جواب می فرمود : « اللهم قومی فانهم لا یعلمون » . جناب مولوی در این زمینه می گوید : با محمد (ص) بود عشق پاک جفت بهر عشق او خدا «لولاک» گفت منتهی در عشق چون او بود فرد پس مر او را ز انبیاء تخصیص کرد گر نبودی بحر عشق پاک را کی وجودی دادمی افلاک را [15] به خاطر وجود آثار محبت است که قرآن کریم محبت و دوستی نسبت به خدا را حسن و نیکو شمرده و محبوبان خود را معرّفی می نماید و در عین حال محبت غیر خدا را تقبیح نمود و مذموم می شمارد . البته دوستی برخی انسانها و گروهها که بر اساس دوستی و محبت الهی است در اسلام مورد تشویق است . مانند دوستی به رسول اکرم (ص) و اهل بیت (ع) همسر ، فرزندان ، استاد ، مردم و پدر و مادر و دوستان . ولی آنچه که مهم به نظر می رسد این است که دوستی انسانها از آن جهت مورد توجه قرار داده شد که نقش هدایت و کمال به سوی محبوب بالذات را فراهم می سازد و به همین جهت است که خدای متعال محبت و حبّی را که ملاکش بر اساس هوی و هوس باشد مورد نکوهش قرار می دهد زیرا همه آنها زودگذر و مقطعی است و رو به زوال است . و هیچکدام از آنها پایدار نیست ولی هر محبتی که به اذن و اراده او باشد پایداروماندگارخواهدبود. ب. محبت خداوند به بندگان همان ظهور رحمت او است و همان طوری که خداوند رحمت عام و خاص دارد این محبت او نیز دارای دو قسم عام و خاص است . محبت عام الهی همان حب خداوند نسبت به مخلوقات و آفر یده های خود است و محبت خاص او نسبت به بندگان مومن او است که دارای مصادیقی چون صابرین و متقین و محسنین و شاکرین و مانند است . ج. تعابیری چون ان الله یحب الصابرین و یا یحب التوابین نشانه محبت خداوند به بندگانش نیست بلکه این گونه تعبیرات بیانگر افرادی است که به دلیل عملکرد و رفتار خاص خود مورد محبت الهی قرار گرفته اند . در واقع این تعابیر بیانگر بندگان محبوب خداوند است . [1] احیاء علوم ادین ج4 ص 304 [2] میزان الحکمه ج2 ص 224 حدیث 3147 [3] همان . از سخنان حضرت علی (ع) [4] همان ص 223 فرمایش امام صادق (ع) [5] همان ص 224 فرمایش حضرت رسول اکرم (ص) [6] همان ص 223 فرمایش امام صادق (ع) [7] همان ص 224 فرمایش حضرت علی (ع) [8] همان ص 223 فرمایش حضرت علی (ع) [9] همان ص 223 فرمایش حضرت علی (ع) [10] همان ص 223 فرمایش حضرت علی (ع) [11] همان ص 223 فرمایش حضرت علی (ع) [12] همان ص 223 فرمایش حضرت علی (ع) [13] همان ص 223 فرمایش حضرت علی (ع) [14] مثنوی مولوی دفتر ششم [15] مثنوی معنوی دفتر پنجم بیت 2737 - 2739
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.