حقوق /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

چرازنان 6سال زودترازمردان مجبور به انجام نماز و روزه و سايرتکاليف شده اند آيا اين ظلم درحق زنان نيست ازهمه جوانب اجتماعي روحي و بلوغ فکري بررسي و پاسخ داده شود.


در جهت تبیین دقیق و پاسخ گویی به این سئوال چند مطلب باید توضیح داده شود: مطلب اول: در نگره اسلام ، تکالیف الهی بایدها و نبایدهایی هستند که برای رسیدن به سعادت و کمال انسان ضرورت دارد. از این رو بیشتر از آن که تکلیف باشد ، حق مسلمی است که برای رسیدن به هدف ، الزام پیدا کرده است. نماز خواندن، روزه گرفتن و ... حق مسلم بشر برای رسیدن به کمال و سعادت الهی است. انسان برای زنده ماندن باید غذا بخورد، خوردن غذا ظلم در مورد انسان نیست بلکه حقی است که او را به کمال دنیوی (زنده ماندن) می رساند. اگر چه الزام و از جنس تکلیف است ولی در صورتی که نتایج آن مد نظر قرار گیرد شیرین و گوارا است. حال اگر کودک کم شعوری ، توانایی درک و فهم مصلحت های غذا خوردن را نداند و به وسیله پدر و مادر الزام به غذا شود، نمی توان گفت که پدر و مادر در حق او ظلم کرده اند، بلکه تکلیف و الزام کردن کودک به وسیله پدر و مادر عین رحمت و مهربانی آنهاست. بسیاری از انسان ها ، در فهم تاثیر واجبات و ترک محرمات ، برای رسیدن به کمال دنیوی و اخروی ، مانند این کودک فکر می کنند. چون که از ظاهر این تکالیف فقط الزام و اجبار را می فهمند ، توهم ظالمانه بودن آن را می نمایند ولی اگر این کودک به فهم و درک لازم از مناسبات تکالیف شرعی و نتایج متعالی آن که سعادت انسان در دنیا و آخرت است ، برسد ، به این قضاوت کودکانه خود خواهد خندید. مطلب دوم: کودک دوساله را از انواع غذا ها بهره مند می کنند ولی کودک شش ماه را فقط شیر می دهند ، این امر دلیل بر ظلم به کودک دو ساله نیست. بلکه قابلیت های جسمی این کودک بیشتر شده است و زمینه پذیرش غذاهای مادی بیشتری را برای رشد و کمال جسمی دارا می شود. در جنبه معنوی نیز ، نماز و روزه و واجبات الهی ، غذای روحی بشر است، اینکه دختر در سن نه سالگی استعداد و قابلیت روحی و روانی برای دریافت غذای روح را پیدا می کند نشان دهنده کمال و فضیلت بیشتر اوست نه ظلم به او. خداوند حكيم، زن را شش سال زودتر از مرد مكلّف مي كند و به حضور مي پذيرد و اين يك توفيق و لطف الهي براي زنان مي باشد. اين نشانة آن است كه زن براي دريافت فضايل و كمالات، شايستگي و استعداد بيشتري از مرد دارد. دختر در سنّ نه سالگي آمادة برقراري پيوند با خداوند است و خداوند او را به عنوان يك زن شايسته به حضور مي پذيرد. تقدّم زن در تشرّف به تكليف، نشانة آمادگي بيشتر او براي دريافت سريع فضيلت هاي انساني است و اين معني، مسئوليت والدين و مربيان را در تربيت دختران سنگين تر مي كند. مطلب سوم: قال امیرالمومنین علی علیه السلام: «فالحق اجمل الاشیاء فی التواصف و اضیقها فی التناصف، لا یجری لاحد الا جری علیه، و لا یجری علی احد الا جری له؛ امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: حق در میدان سخن گفتن ، زیباست اما پای عمل که می رسد و بایستی با انصاف برخورد کرد بسیار سخت است. هیچ کس را حقی نیست مگر اینکه تکلیفی دارد و هیچ کس را تکلیفی نیست مگر اینکه حقی برای او محقق است». باید توجه داشته باشید ، حق و تکلیف دو روی سکه هستند. هر جا تکلیفی هست ، حتما ملازم و مناسب با آن حقی نیز هست و هر جا حقی هست ، حتما تکلیفی هم هست. سن تکلیف در حقیقت ، سن رسیدن به حقوق انسانی است. یعنی همان گونه که انسان های بالغ دارای حقوقی هستند که جامعه باید آن را به رسمیت بشناسد، دختری هم که به بلوغ رسیده است ، دارای همان حقوق خواهد بود. حق تملک بر اموال، حق ازدواج، حق داشتن بسیاری از مناصب و حقوق دیگر. مثلا دختري كه 9 سال او تمام است از نظر احكام ديني شهادتش مسموع است پشت سر او مي توان نماز خواند - براساس فتوا به جواز اقتداي زن به زن - استقلال اقتصادي و حق تصرف در مال خود را دارا است و ... در حالي كه اين امور در پسران چند سال متاخر تر است . بنابر اين بايد دختران بدانند كه هر چند از نظر سني كوچكتر از پسران مي باشند ولي از نظر شخصيت بزرگتراند. ظلم در صورتی محقق می شود که برای کسی تکلیفی در نظر گرفته شود ولی حق مناسب و معادل آن برای او در نظر گرفته نشود. خداوند متعال در قاعده ای کلی خطاب به بانوان می فرماید: لهن مثل الذی علیهن بالمعروف؛ یعنی برای زنان همانند آن چه تکلیف دارند ، حقوقی است». مطلب چهارم: بلوغ و تكليف دختران پيش از آن كه مسائله اي تشريعي و اعتباري باشد حقيقتي تكويني و فيزيولوژيك است . صاحب جواهر در اين زمينه مي فرمايد: « بلوغ، مانند عبادات، امري شرعي نيست بلکه پديده اي طبيعي است که بايد از راه لغت و عرف آن را شناخت.». روانشناسان در اين زمينه گفته اند: « نقطه زماني پيدايش غريزه جنسي را در کودک، شروع بلوغ مي گويند. اين دوره منشاء تغييرات زيادي در وجود شخص است.» اینکه در برخی روایات ، خشن شدن موهای اطراف آلت تناسلی یا ترشح غدد جنسی را از نشانه های بلوغ می داند ، مویدی بر این مطلب است که بلوغ امری تکوینی ، فیزیولوژیک و پسیکولوژیک است. به عبارت ديگر ساختار وجودي دختران بگونه اي است كه پيش از پسران به مراحلي از رشد و كمال جسمي (فيزيولوژيك ) و روحي و رواني (پسيكولوژيك ) مي رسند. پزشکان اگر چه بر عوامل مختلف هورمونی، ترشح غدد جنسی، رشد موهای خشن و ... و دلالت آن بر بلوغ دختران صحه می گذارند ولی سن دقیقی را بر این امر مشخص نکرده اند. نظریات مشهور بین پزشکان در سن بین هشت تا سیزده سالگی مردد است. برخی دانشمندان علم پزشکی دوره بلوغ را به پنج مرحله تقسیم کرده‌اند که به‌ «مراحل پنج‌گانه تانر» معروف است. در این طبقه‌بندی، مرحله اول بلوغ دختران، تقریبا بین هشت تا یازده سالگی است. طبق گزارش برخی پزشکان، سن بلوغ بین دختران متفاوت است، متوسط این سن بین یازده تا سیزده سالگی است و وراثت در سن بلوغ دختران نقش دارد. در نظریهء دیگری آمده است: معمولا سن بلوغ دختران در ده سالگی شروع می‌شود و تا سن سیزده‌ سالگی که همراه با تغییرات جسمی است، ادامه دارد.گاهی ممکن است‌ بلوغ قبل از هشت سالگی شروع شود که به بلوغ زودرس معروف است، یا ممکن است بلوغ تا بعد از سن چهارده سالگی به تأخیر بیفتد که بلوغ‌ دیرهنگام نامیده می‌شود. از مجموع آراء پزشکی درباره بلوغ این نکات به دست می‌آید: 1. پزشکان اتفاق نظر دارند که روییدن موهای اطراف شرمگاهی یا زیر بغل یا روییدن ریش در مردان و یا حاملگی و حیض شدن در زنان کاشف از بلوغ است و بلوغ قبل از این علائم آغاز شده است. 2. سن بلوغ در دختران و پسران، بسته به این که از چه زمانی هورمون‌های‌ زنانگی و مردانگی شروع به ترشح می‌کند متفاوت است. همین طور بلوغ در مناطق گرمسیری با مناطق سردسیری متفاوت است، رسیدن به بلوغ در مناطق‌ گرمسیر زودتر از مناطق سردسیر است. 3.بلوغ در زنان زودتر از مردان اتفاق می‌افتد. بر این اساس به نظر می رسد نظریه شرع مقدس در رابطه با سن بلوغ ، از نظر یافته های علمی و تجربی نیز قابل تایید است. مطلب پنجم: باید توجه داشت که ، احكام شرعي همگی، متناسب با توانايي ها و قابليت هاي انسان وضع گرديده است . بدون شك همه تكاليف شرعى منوط به قدرت مكلفند و قدرت اقسامى دارد؛ از جمله قدرت عقلى و جسمى. همان گونه که اشاره کردیم ، نتيجه تحقيقات كارشناسان نشان مى‏دهد كه بلوغ عقلى و حتى جسمى در دختران زودتر از پسران است (هر چند ضعف هايى هم ممكن است داشته باشد) و همين بلوغ عقلى قدرت تكليف پذيرى را در او پيش از پسران تقويت مى‏كند و خداوند نيز با توجه به همين خصوصيت او را زودتر مكلف نموده است. ضمنا با توجه به نكته فوق روشن مى‏شود كه اگر مثلا كسى بر اثر ناتوانى جسمى قادر به انجام تكليفى؛ مانند روزه گرفتن نباشد آن تكليف از او موقتا ساقط است و براى آن راه حل‏هايى در شريعت مقدس اسلامى پيش بينى شده است. خاتمه: در حسن ختام این مقال، ذکر روایتی بسیار زیبا است ، در نقش تکلیف برای رسیدن به سعادت و کمال ؛ خداوند متعال در حدیث قدسی می فرماید: مَا يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِي بِشَيْ ءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ ؛ بنده من با هیچ چیزی به من نزدیک نمی شود که در نزد من بهتر، دوست داشتنی تر و محبوب تر از تکالیف (انجام واجبات و ترک محرمات) باشد. هیچ چیز به اندازه واجبات نزد خداوند محبوب نیست. انسان در سیر به سوي خدای متعال، باید همان گونه که خدای متعال بیان فرموده حرکت کند. تقرب به خدا یعنی ایجاد نزدیک شدن به مقام کمال و سعادت. چیزی که هدف خلقت همه انسان هاست و این مهم به وسیله انجام تکالیف الهی محقق می شود. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image