آيا نظريه ولايت فقيه ديدگاهي بر ضد حکومت سلطنتي بوده است؟

ولایت فقیه دارای یک جهت نفی است و یک جهت اثبات , جهت نفی آن , نفی تمامی حکومت های غیر دینی است چه حکومت های سلطنتی و چه حکومت های دیگر , زیرا بر اساس مبانی تفکر شیعی , تنها حکومتی مصداق حکومت عدل خواهد داشت که بر پایه مبانی دینی و حاکمیت معصوم علیه السلام در عصر حضور و حاکمیت فقیه جامع شرایط به عنوان جانشین ایشان استوار شده باشد , بر اساس این تفکر , نظام هایی که در خارج از این چارچوب , شکل می گیرند , مصداق حکومت های جور می باشند . جنبه اثبات نظریه ولایت فقیه , ناظر به بر پایی حکومت دینی در قالب رهبری و ولایت فقیه جامع شرایط می باشد. بر این اساس, ولايت فقيه ضد حکومت سلطنتی می باشد زیرا همانگونه که اشاره شد, نظريه ولايت فقيه گوياي اين است که در دوران غيبت هيچ کسي جز فقيه عادل حق ولايت بر امت اسلامي را نداشته و همه حکومت هايي که بر خلاف اين باشند مصداق حکومت جور و طاغوت محسوب می گردند و این برآمده از بینش اسلامی و تفکر شیعی است که که بر اساس آن , حق حاکمیت از آن خداست , همه چیز مملوک اوست . هیچ کس حق تصرف در چیزی را مگر با اجازه خدا ندارد , و از آنجا که حاکمیت بر مردم مستلزم تصرف در امور بندگان است , حاکمیت بر مردم در صورتی مشروع است که با اذن خدا باشد و بر اساس آموزه های دینی این اذن را خداوند در عصر حضور به پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام داده است و در عصر غیبت فقیه جامع شرایط از سوی امام معصوم علیه السلام دارای این حق است . اصولاً ماهيت شيعه، در نفي حکومتهاي طاغوت و مبارزه با آنها تعريف شده است. و تاريخ گواه است که زندگي علماي راستين اسلام همانند پيامبران الهي در مسير مبارزه با طاغوت صرف شده است. از همين روي تشکيل حکومت بر پاي اصل ولايت فقيه موجب از بين رفتن سلطنت چند هزار ساله در ايران گرديد حضرت امام(ره) در مقابله با حکومت پهلوي ، اساس مبارزات خود را بر نفي سلطنت گذاشته و آن را از اساس چيزي مهمل دانسته و مساوي با ديکتاتوري و استبداد معرفي کرده و فرمودند: «سلطنت اين خاندان و اصل سلطنت؛ اصل سلطنت هم از اول يک چيز مُهْمَل بود، از اول معنا نداشته است، که سلطنت مساوِق با استبداد و قلدري و ديکتاتوري است؛ و اين ممالک کوچک، اين ممالک بزرگ هم، همين طورهاست. آنهايي که سلطنتي بوده اند، چنانچه هر جايش را نگاه کنيد. . . زيادش همين قلدري ها و همين ديکتاتوري ها هست. اين اختصاص به ايران و سلاطين ايران ندارد. سلاطين و تزار روسيه و اينها، بدتر از اينها بوده اند». ایشان در کنار نفی سلطنت , برپایی حکومت اسلامی را مطرح نمودند به عنوان نمونه فرمودند :« هدف اسلامى ما برچيده شدن رژيم سلطنتى و سرنگونى سلطنت سلسله پهلوى است، كه غير قانونى و غير شرعى بودن آن بر همه روشن است و خيانت و جنايت بى‏پايان آن روشنتر، و ملت ايران با هر طرحى كه لازمه‏اش بقاى نظام شاهنشاهى و حفظ سلسله پهلوى است مخالف است، و هيچ ابهامى در اين پيشنهاد كه ملت ايران با رفراندم خود در سراسر كشور مكرر اعلام كرده نيست، و نظام حكومتى ايران جمهورى اسلامى است كه حافظ استقلال و دموكراسى است، و بر اساس موازين و قوانين اسلامى اعلام مى‏شود.» « مطلب ما اين نيست كه شاه برود بيرون مملكت، مطلب ما سقوط شاه است از سلطنت. و اينكه مى‏گوييم شاه برود يعنى سلطنت نداشته باشد؛ نه برود تفريح و مطلب دوم اين است كه رژيم شاهنشاهى يك رژيمى است كه مقبول ملت نيست و از اول هم يك مطلب غلطى بوده. و مطلب ثالث اين است كه ما مى‏خواهيم يك حكومت عدل بر قوانين اسلام در ايران حكمفرما باشد» نتیجه تلاش و مجاهدت امام و همراهی و ایستادگی مردم موجب شد تا حکومت سلطنتی برچیره شده و حکومت اسلامی بر اساس تفکر شیعی در کشور ایجاد شود . .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19

لینک کوتاه