تخمین زمان مطالعه: 18 دقیقه
موضوع ظهور امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشریف اولین و اصلىترین و به عبارت دقیقتر تنها مسأله مهم فرا روى جامعه انسانى و به ویژه مسمانان و بالاخص شیعیان است . امرى که حیات انسانى مردم به آن وابسته است . امید و آرزوى آیندهاى روشن با آمدن او ، انسانها را زنده نگه داشته و با فرهنگ انتظار است که زندگى ما معنا پیدا کرده است . موضوع مهدویت و فرهنگ انتظار که در کلمات پیشوایان دین از آن سخن به میان آمده است مجموعهاى کامل از باورها و رفتارهاى لازم براى یک حرکت صحیح به سمت مقصد نهایى که همان آمادگى براى ظهور است را در درون خود دارد تا هر کس که خواهان آمدن اوست بتواند به درستى و بر اساس رضایت ولى خدا در مسیر آمادگى براى تحقق ظهور گام بردارد . وما امیدوار هستیم که این دوران زیبا و شکوهمند در زمان ما اتفاق بیافتد ، و بخاطر همین اولین دعاى ما ظهور امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف مى باشد . اما هر از چند گاه ، موجى انحرافى فضاى فکرى و رفتارى مردم را دچار تشویش کرده و با ایجاد برخى انتظارات و توقعات کاذب ، آسیب جدى به حرکت مردم در مسیر آمادگى فکرى و روحى براى ظهور وارد مىکند . که تهیه و توزیع اینگونه سىدىها که حاوى تطبیقهایى است از آن نمونه است . و بر اهل علم و نظر لازم است با موضعگیرى درست و تبیین مباحث ، این فضاى مسموم را از بین برده و آرامش فکرى و رفتارى را به مردم بازگردانند . این نوشته حاصل نظر جمعى از پژوهشگران عرصه مهدویت در مرکز تخصصى مهدویت قم مىباشد که به صورت خلاصه ارائه مىشود ، و از دو بخش تشکیل شده است . الف . نکات راهبردى . 1 در مکتب گرانسنگ و بى بدیل شیعه و تفکر ناب مهدویت ، محکمات و مسلماتى وجود دارد که مردم با تأسى و عمل به آنها ، از هر تأویل و توجیه و حدس و گمانهاى نابهجا ، بى نیاز مىشوند . از جمله آنها لزوم تبعیت علماء در عصر غیبت و ولى فقیه در صورت تشکیل حکومت اسلامى در این دوران است . لزوم تبعیت در امور متعدد از جمله حوادث واقعه را شامل مىشود . بنابراین بر همه ما لازم است در جهتگیرىها و اظهار نظرها ، توجه به علما داشته باشیم و همراه آنان حرکت کنیم نه جلوتر و در هر موضعگیرى نظرات آنان را جویا شده و عمل کنیم . علمایى که عمل به دین و وظیفه دینى را سرلوحه رفتار خود قرار دادهاند آنانى که مخالفت با هواى نفس را نصب العین قرار دادهاند و رغبتى به دنیا و لذات زودگذر آن ندارند . همچنین در معارف بلند شیعه ، وظایف افراد در قالب فرهنگ انتظار به روشنى بیان شده است که جهتگیرى کلى آن زمینهسازى براى ظهور در قالب دستورات دین تحت سرپرستى علما و ولى فقیه است و لذا معنا ندارد که انسان ، وارد فعالیتهاى به اصطلاح تحلیلى بدون پشتوانه شود و کسانى که شایستگى براى اظهار نظر ندارند سخنانى را مطرح کرده و جهت حرکت مردم را دچار انحراف کنند . . 2 مباحث مهدویت مانند سایر معارف دینى از پشتوانه عقلى و نقلى برخوردار است و معارف نقلى نیز شامل آیات قرآن و روایات مىباشد . همانگونه که در سایر معارف دینى ، برخى روایات ضعیف و غیر قابل استناد وجود دارد و علما با جُهد علمى خود ، اینگونه احادیث را از احادیث صحیح جدا مىکنند ، در بحث مهدویت نیز ، روایات ضعیف و غیر قابل اعتبار وجود دارد که باید پالایش شود و کسى حق ندارد این روایات را بدون توجه به ضعف سند و اشکال در محتوا و متن دست مایه حرفهاى خود قرار دهد و فضاى فکرى جامعه را دچار تشویش کند . . 3 از کارهاى بسیار مهمى که فقها در راستاى فهم صحیح معارف و احکام دین انجام مىدهند بررسى سند روایات مىباشد که به علت اهمیت آن ، علم رجال شکل گرفت ، و هیچ فقیهى به خود اجازه نمىدهد بدون توجه به سند ، روایتى را پذیرفته و بر طبق آن فتوا دهد . بر این اساس ، آیا مىتوان پذیرفت که علم رجال در احکام فرعى رعایت شود ولى در مباحث مهمى مانند مباحث مهدویت که عموم مردم به آن حساسیت داشته و واکنش نشان مىدهند فراموش شود ؟ و عدهاى غیر متخصص به خود اجازه دهند با استفاده از هر حدیثى هر چند ضعیف ، با عقاید و احساسات مردم بازى کنند ؟ . 4 علامت ظهور با توجه به روایات به علایم حتمى و غیر حتمى تقسیم مىشوند . معناى علامت غیر حتمى نیز از خود روایت روشن است که یعنى عدم تحقق آن امکان دارد . وقتى خود ائمه علامتى را غیر حتمى معرفى مىکنند دلیلى ندارد این گونه علایم پررنگ نشان داده شود و به گونهاى ارائه شود که باید باشد و اکنون هست . . 5 از معضلاتى که فرهنگ ناب مهدویت را دچار آسیب مىکند بحث « تطبیق » است . یعنى مطابقت دادن علایم با حوادث خارجى . تطبیق قطعى تقریباً غیر ممکن است زیرا ما علم کافى نداریم . تطبیق احتمالى ممکن است آن هم توسط افرادى که متخصص در فن بوده و جوانب کار را کاملاً مىسنجند . مرجع در اینگونه امور ، علماى راستین هستند که اظهار نظر آنها مورد توجه است . مگر این امور از حوادث واقعه نیستند ( و اما الحوادث الواقعه ) و نباید طبق دستور امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف به علما رجوع کرد ؟ چگونه عدهاى ناآشنا به معارف مهدوى به خود اجازه مىدهند کلام امام زمان را زیر پا گذاشته و مرز علما را بشکنند و هرچه خواستند بگویند ؟ . 6 رهبر فرزانه انقلاب حضرت امام خامنهاى شخصیتى بى بدیل در زمان کنونى است که در قله علم و عمل ، تقوا و درایت ، شجاعت و زمانشناسى بوده و در هر زمان که لازم باشد آنچه را مورد نیاز مردم است تذکر مىدهند . کمالات ایشان براى همگان روشن است و براى بیان عظمت و بزرگى ایشان هیچ نیازى نیست تا بخواهیم او را بر کسى تطبیق دهیم ( اگر باعث منقصت و کوچکى ایشان نشود ) ما به ایشان کمال ارادت را داشته و امر ایشان را مطاع دانسته و وجوب تبعیت و اطاعت از ایشان را لازم مىدانیم و بهترین تعبیر را براى ایشان به این عنوان « روحى له الفداء » بکار مىگیریم . مردم ایران این رهبر عظیم الشأن را به خاطر ویژگىهاى خودش دوست دارند و علما براى ایشان کمال احترام را قائلند . . 7 به نظر مىآید تطبیق برخى افرادى که در روایات از آنان یاد شده به برخى شخصیتهایى که در زمان حاضر وجود دارند منشاأ آمریکایى و اسرائیلى دارد و آنان بودن که اینگونه تطبیقها را ابتدا مطرح کردند . و برخى افراد در جامعه ما نیز از روى بى دقتى به آن دامن زدند . لازم است کمى تأمل شود . آیا این کار نوعى علامتسازى نیست ؟ باید توجه داشت برخى افراطیون مسیحى و یهودى که از آنان صهیونیسم مسیحى یاد مىشود اینگونه تلقین مىکنند که ما باید زمینه را براى آمدن مسیح موعود فراهم کنیم . ما باید جنگ آرماگدون را ایجاد کنیم تا او بیاید زیرا آمدن مسیح موعود متوقف بر آمدن اوست . آیا آنچه برخى افراد در کشور ما انجام مىدهند به نوعى حرکت در مسیر خواست دشمنان نیست . ب . تأملى گذرا به محتواى این فیلم مستند در این فیلم به گونهاى القا شده است که گویا محتواى آن بر اساس نظر کارشناسان و محققین متعدد عرصه مهدویت است و از پشتوانه روایى فراوان و احادیث صحیح برخوردار است . لازم است اشاره شود که مستندات اصلى این فیلم کتب و روایات ذیل است : الزام الناصب : این کتاب که توسط یکى از معاصرین نوشته شده است از منابع معتبر روایات مهدویت شمرده نمىشود . روایاتى در آن وجود دارد که در کتب معتبر و علما گذشته نبوده است . البته ما نویسنده آن را محترم دانسته و با حسن ظن مىگوییم احتمالاً ایشان در صدد جمع مطالبى در مورد امام مهدى بودند و متناسب با شرایط زمان خود مى خواستند آنچه را در اختیار دارند مکتوب کنند تا اهل فن در مورد آنها تأمل کنند . عصر ظهور : این کتاب که حالت تحلیلى دارد توسط یکى از نویسندگان و کارشناسان عرصه مهدویت نگاشته شده است . خود ایشان در بخشهاى متعددى از کتاب تصریح به ضعف روایات از حیث سند و متن دارند و در موارد متعددى با کلمه « والله العالم » خواستهاند بگویند این مطلب فقط یک فرضیه است ، با توجه به روایات هر چند ضعیف . خطبه البیان : علما و محققین متعددى که این حدیث را مورد بررسى قرار دادهاند آن را از حیث سند ضعیف و بى اعتبار مىدانند . فقط محتواى ابتداى روایت را که در مورد شخصیت امام على علیه السلام است با توجه به عقل و سایر روایات معتبر ، صحیح مى دانند . هر چند اینان نیز نمىگویند این حرفها مستند به امام على علیه السلام است . اکثر مطالب این فیلم مستند ، بر اساس روایات ضعیف و یا بدون پشتوانه روایى است . یعنى بخشى از مطالب مستند به روایات ضعیف است و بخشى نیز اصلاً مستند روایى ندارد و هیچ حدیثى حتى حدیث ضعیف و غیر معتبر نیز به آن اشاره نکرده است . اکنون مناسب است در مورد شخصیتهایى که در روایات از آنان یاد شده به صورت گذرا نکاتى را مطرح کنیم . . 1 شعیب بن صالح با مسامحه مىتوان گفت که در کتب شیعه ، در شش روایت این نام آمده و از فردى به نام شعیب یاد شده است . اولاً سند همه روایتها ضعیف است و دو روایت نیز اصلا به امام معصوم نمىرسد . ثانیاً هیچ ارتباطى بین شعیب با خراسانى نیست . در یک روایت فقط آمده که قبل از این امر ( قیام ) چند نفر هستند : سفیانى ، یمانى ، مروانى ، شعیب بن صالح . در یک روایت خروج او از سمرقند و قبل از خروج سفیانى است و در روایتى خروج امام و حضور شعیب در مقدمه لشگر ایشان است و در یک روایت حضور او در عراق قبل از قیام امام مطرح شده و اینکه در عراق به امام ملحق مىشود . به علاوه اگر بپذیریم وجود فردى به نام شعیب در روایات ذکر شده از علایم حتمى نیست . . 2 یمانى علامت یمانى از علایم حتمى بوده و حدیث صحیح دارد . حدیث صحیح در مورد یمانى فقط دو نکته را دارد : 1 اصل قیام و خروج او در برابر سفیانى 2 بر حق و هدایت بودن او . در هیچ روایتى از تعدد یمانى سخنى مطرح نیست و از روایات چنین مطلبى قابل استفاده نیست . با توجه به روایت ضعیف ، خروج او از یمن است . در روایات ما اسمى از نصر براى او نیامده است . در روایتى از اهل سنت نام نصر آمده آن هم به صورت لقب یعنى به او نصر مىگویند زیرا نصر خدا براى اوست و در همین روایت اشاره شده نام او سعید است . . 3 عبدالله که به پادشان عربستان تطبیق داده شده است . این فقط یک روایت است منقول از امام صادق ، که مبهم است یعنى حضرت فرموده است : من یضمن لى موت عبدالله اضمن له القائم . منظور از عبدالله کیست ؟ . 4 روح الله که مستند به یک روایت است با مراجعه به روایت روشن مىشود که کلام پیامبردر وصف شیعیان امام على على السلام است . حضرت ابتدا اشاره دارند آنان بر منابرى از نور هستند و صورتشان نورانى و لباسشان از نور است . بعد مىفرمایند : هم قوم تحابوا بِرَوْح الله على غیر انساب و لا اموال اولئک شیعتک و انت امامهم یا على . مرحوم مجلسى در ذیل حدیث مىگوید : رَوْح الله یعنى به رحمت خدا و اینکه حبّ آنان نسبت به یکدیگر به خاطر خدا است نه به خاطر مال و نَسَب و سایر امو دنیوى . ( بحارالانوار ، ج 65 ، ص 139 ) . 5 خراسانى در تعدادى از روایات اشاره به خراسانى شده است . با توجه به روایات اشاره به خروج این فرد در روایات مورد پذیرش است . اما اولاً از علایم حتمى نیست . ثانیاً مدح خاصى از او نشده است . یعنى در روایات نیامده که انسانى وارسته ، عالم و . . . هست که به خاطر امام زمان و امر ایشان قیام مىکند و براى زمینهسازى ظهور حرکت مىکند . بله مىتواند مدح کلى نسبت به او را فهیمد زیرا به امام ملحق مىشود . البته باید توجه داشت روایاتى که در مورد جزئیات امر خراسانى صحبت کردهاند ضعیف هستند . نکته قابل توجه دقت اینکه در روایات ( بنا بر پذیرش سند ) پرچم یمانى داراى بهترین و کاملترین هدایت مطرح شده است و تهیهکنندگان این مستند نیز به آن اشاره دارند . آیا اینان مىخواهند فعالیت جناب سید حسن نصرالله و حرکت و حرفهاى او را هدایت کنندهتر از رهبر معظم انقلاب معرفى کنند ؟ در حالى که آقاى سید حسن نصرالله خود را سرباز این رهبر مىداند و ما به روشنى شاهدیم که مقام معظم رهبرى بهترین فرد در امر مدیریت و هدایت جامعه انسانى است . و یا مىگویند حسین الحوئى از رهبران جهادى یمن برتر از رهبر است ؟ آیا واقعاً تهیه کنندگان این فیلم به دنبال معرفى شخص خاصى به هر قیمتى نیستند ؟ . 6 سفیانى با تأمل در روایات سفیانى مىتوان پذیرفت که ائمه از خروج فردى به نام سفیانى نام بردهآند . اما جزئیات حرکت او مستند به روایت ضعیف و بىاعتبار است و نمىتوان بر اساس آن ادعایى کرد . و تطبیق آن بر فرد خاص به شکلى که در فیلم آمد با این پشتوانه ضعیف واقعاً محل تأمل است . در آخر باز هم لازم است اشاره شود که بر ما لازم است توجه به کلام علما و اطاعت از ولى فقیه و حرکت در مسیر زمینهسازى با پالایش درونى خود با تطهیر نفس و تلاش براى ایجاد آمادگى عمومى تحت سرپرستى و هدایت ولى فقیه و علماى بزرگوار باشیم . والله العالم نزدیک بودن ظهور با توجه به این که زمان ظهور مشخص نیست ، زمان نشانههاى مرتبط نزدیک به آن نیز مشخص نیست . بنابراین ، سخن گفتن از نزدیکى یا دورى آن ، امرى پسندیده نیست . البته ، عدهاى با توجه به اوضاع و شرایط فعلى حاکم بر جهان ، به این باور رسیدهاند که دورهاى که در آن زندگى مىکنیم همان دورهى آخرالزمان است که در روایات به آن اشاره شده است زیرا ، براى آخر الزمان نشانههایى گفته شده ، مانند گسترش فساد و تفسیر دین بر اساس هوا و هوس و . . . که این نشانهها در دورهى زمانى ما به وقوع پیوسته است . پس زمان کنونى ، آخر الزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق مىشود . به علاوه ، با وجود انقلاب اسلامى ایران و زنده شدن نام و یاد امام زمان ( عج ) ، و معرفى ایشان به دنیا ، آمادگى و اقبال مردم به پذیرش ایشان ، بیشتر شده و امید به ظهور هم بیشتر شده است . به عبارت دیگر حرکت عمومى کشورها و جوامع به سمت وحدت و هم گرایى و به عبارت دیگر ، توجه به تشکیلات بین المللى و اتحادیههاى منطقهاى و فاصله گرفتن از جزء گرایى ، ملتها را به این نتیجه رسانده که براى آینده بهتر باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکدهاى کوچک دانست . طبعاً ، این پدیده نیاز به یک قانون عمومى و بین المللى را تشدید مىکند . این رویداد ، آمادگى مردم را براى پذیرش یک حاکمیت فراگیر ، بیشتر کرده است . حرکت عمومى کشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرایى و به عبارت دیگر توجه به تشکیلات بین المللى و اتحادیههاى منطقهاى و فاصله گرفتن از جزءگرایى ، ملتها را به این نتیجه رسانده که براى آیندهاى بهتر ، باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکدهاى کوچک دانست . این رویداد ، آمادگى مردم براى براى پذیرش یک حاکمیت فراگیر ، بیشتر کرده است . البته استکبار جهانى تئورى دهکده جهانى را در جهت حفظ منافع خود و تک قطبى شدن جهان پىگیرى مىکند اما چه بسا اراده الهى به دست دشمنان خدا نیز انجام گیرد . . اجحاف و تجاوز بیش از حد و روز افزون دولتهاى استکبارى به کشورهاى فقیر به شکلهاى گوناگون از یک سو و لجام گسیختگى فرهنگى و فکرى و علمى مانند بحران هویت ، بحران مشروعیت ، بحران مدنیت از سوى دیگر ، باعث هرج و مرج در زندگى بشر شده است . این گونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات مىکند که آینده روشن فقط در سایه حاکمیت فردى آسمانى است که احتمالاً ظهورش نزدیک است . ظهور انقلاب اسلامى که منادى و معرف حقایق اسلام ( در حد ممکن ) بود ، باعث توجه بیشتر جهانیان به اسلام شد و روحیه کفر ستیزى و مبارزه با ظلم در میان ملتها ، به ویژه مسلمانان بیشتر شده است به گونهاى که اصولگرایى اسلامى ، یکى از جریاناتى است که منافع غرب را به خطر انداخته است . برخى از علما نیز معتقدند : همان گونه که غیبت دو مرحلهاى بود و غیبت صغرا براى ایجاد آمادگى مردم براى ورود به غیبت کبرا لازم بود همینطور ظهور نیز ممکن است دو مرحلهاى باشد و با ظهور صغرا که در انقلاب اسلامى ایران تجلى یافته مردم با حقیقت قیام امام زمان ( ع ) آشنایى بیشترى پیدا کرده و براى ظهور اصلى و قیام جهانى حضرت آماده مىشوند . به هر حال ما در عین آن که باید امید به تعجیل در فرج داشته باشیم و آمادگى براى ظهور را در خود تقویت بکنیم ، ولى نباید فکر خود را متوجه امورى بکنیم که از محدودهى علم ما فراتر است و راهى براى دسترسى به آن نداریم . لذا سخن از نزدیکى علایم ، امرى قابل قبول نیست . خلاصه آنکه نزدیک بودن ظهور امرى است که همه باید نسبت به آن امیدوار باشند چنان که در دعاهاى مربوط به حضرت ولى عصر ( عج ) آمده است : « انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا دشمنان ظهور فرج را دور مى بینند ولى ما ( شیعیان ) آن را نزدیک مى بینیم » و نیز در روایتى سفارش شده است که هر صبح و شام منتظر ظهور آن حضرت باشید . بنابراین همه امیدواریم که روزى شاهد ظهور حضرت باشیم . اما با این حال هیچ کس نمى تواند به طور دقیق از زمان ظهور حضرت سخن بگوید . زیرا غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آن آگاهى ندارد . آنچه در برخى از روایات درباره زمان ظهور امام زمان ( ع ) آمده است ، نشانهها و علایمى است که بر اساس آنها برخى از علما و صاحب نظران اظهار نظرهایى نسبت به نزدیک بودن و یا نزدیک نبودن زمان ظهور کردهاند . بعضى از این بشارتها مى تواند شاهد وقرینه اى بر نزدیک بودن ظهور و ایجاد امید در دلها باشد . اما با این حال به طور قاطع نمى توان گفت که آیا امام عصر در این نزدیکىها ظهور خواهد کرد یا خیر . و موضوع مورد سوال نیز چنین است و نمى توان رابطه اى بین آن و ظهور برقرار کرد . ظهور امام زمان ( عج ) به اراده الهى بستگى دارد که در صورت فراهم بودن شرایط ، به دستور خداوند تحقق مى یابد . بنابراین ، تاریخ آن را فقط خداوند مى داند و هیچ کس نمى تواند تاریخ دقیق آن را پیش بینى کند . در روایات بیان شده که هر کس وقتى را براى ظهور مشخص کند ، دروغ گوست . مهزم اسدى از امام صادق ( ع ) پرسید : « فدایت شوم ! ظهور قائم آل محمد ( ص ) و تشکیل دولت حق که در انتظارش هستید ، طول کشید این امر کى تحقق خواهد یافت ؟ » حضرت فرمود : « تعیین کنندگان وقت ظهور دروغ گویند عجله کنندگان هلاک مى شوند و کسانى که تسلیم هستند ، نجات مى یابند . » ( بحارالانوار ، ج 52 ، ص 103 ) در روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام ، ادعاى تعیین وقت ظهور برابر با کذب خوانده شده و شیعیان مأمور به تکذیب این مدعیان گردیده اند چنانکه در توقیع مبارک امام زمان علیه السلام به اسحاق بن یعقوب آمده است : . . . و اما ظهور الفرج فإنه إلى الله تعالى ذکره و کذب الوقّاتون ( و اما آشکار شدن فرج وابسته به اراده حق تعالى است و وقت گزاران دروغزنانى بیش نیستند ) البته نهى از توقیت نباید منجر به این شود که شیعیان و منتظران ، امر ظهور را پدیده اى دور از دسترس و مستقل از اراده خویش ، که در آینده اى محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست ، بیانگارند . بلکه باید با حفظ روحیه نشاط و امید ، همواره ظهور را در چند قدمى خویش ببینند و این همان چیزى است که در برخى مجامع روایى و پاره اى از متون دینى بدان تصریح شده است چنانکه در دعاى عهد آمده است : . . . اللهم اکشف هذه الغمه عن هذه الامه بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا ( پروردگارا ! با حضور ولى و دوست خود اندوه را از دلهاى این امت بزداى ودر ظهور وى شتاب کن ( هرچند ) دیگران ظهور حضرتش را دور مى انگارند و لى ما آن را نزدیک مى بینیم ) . براى مطالعه در این زمینه . ک : آینده جهان ( دولت و سیاست در اندیشه مهدویت ) ، رحیم کارگر .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.