تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
رسيدن به مقامات عارفان بلند مرتبت، كار صعب الوصولي است و نياز به مقدمات و شرايطي دارد که اهم آن، نظارت استاد عارف واصل، بر اعمال و رياضت هاي شرعي طالب ره عرفان است. اين مطلبي است كه عارفان، از جمله امام خميني(قدس) به آن تصريح كرده اند. چنانچه كسي طالب اين مقام است و خويش را مستعد، براي اين سفر طولاني و بلند مي يابد، لازم است در گام اول، دنبال استاد مهذب و عارف برود. اما در اين حد كه بعد معنوي انسان تقويت شود و انسان به مقام قرب الهي نزديك شود، در گام اول، اجتناب از محرمات الهي و انجام واجبات است. خداوند آنچه را از بندگان عادي خود خواسته، همين اندازه است و بس، و چنانچه كسي بخواهد از اين مقام گامي فراتر نهد، طاعت حق به ترك مكروهات و انجام مستحبات در حد مقدور است. بدون ترديد دعا و مناجات با خداي متعال در اين مقام، از اسباب و وسايط وصول انسان به قرب الهي است؛ البته در صورتي كه گام اول (انجام واجبات و ترك محرمات) كامل باشد و در اين راستا، دعاها و راز و نيازهايي كه از پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ به ما رسيده است، همگي براي قطع تعلّقات مادّي و تعالي روح انسان و در نتيجه فوز به كمالات معنوي و رسيدن به قرب حقّ تعالي است؛ تا جايي كه اين ادعيه، ثبات و آرامش روحي و اطمينان را به ارمغان آورده و غبارها و ظلمات را شسته و انسان با اتصال به سرچشمه فيض و معرفت و نور، در درياي رحمت الهي شناور مي گردد. آري، تمامي دعاها، باعث كمال انسان ميشود؛ منتهي گاهي تكامل او به واسطة آگاهي از نقص روحي خويش است كه با خواندن دعا، اين معرفت حاصل ميگردد و انسان در اين حال، خود را شديداً نيازمند جبران اين نقيصه ميبيند و گاهي تكامل روحي، با قرار و آرامش روح و احساس لذّت معنوي از خواندن دعا و بريده شدن از عالم مادّه حاصل مي شود. در هر صورت، همين اُنس موقّت با خداي متعال و اشتغال به ذكر حق، سبب آرامش روح و پيشرفت انسان ميشود. البته دعاها و اذكار، داراي مراتبي هستند كه هر انساني، نسبت به احوال و وضع روحي خويش، گاهي به دعاي خاصّي محتاجتر و مأنوستر ميگردد و دل انسان با معاني آن دعاي مخصوص، زودتر گره ميخورد و شايد به همين خاطر، «مناجات خمس عشره» ـ در مفاتيح الجنان با توجه به مضامين و محتواي هر يک، نام مخصوصي برآنها گذاشته شده است؛ مثلاً در «مناجات التّائبين»، مضمونها و عبارات، هماهنگ با روحيّة انسان تائب است و شخص توبه كننده از خطاها و معاصي و لغزشهاي معنوي، با اين فقرات نوراني، نفس مكّدر خويش را جلا ميدهد و كدورت و تاريكي را از دلش پاك ميسازد و در حال ندامت از عملكرد بد خود، مشتاق بازگشت به حقّ، و زدودن دل از زنگار گناه و محتاج عَفو و غفران حق است. غير از «مناجات خمس عشره»، دعاهاي زياد ديگری با مضامين عالی، مانند دعاي «جوشن كبير» و «جوشن صغير» و يا دعاي توسل و به خصوص دعاي كميل و ديگر ادعية وارده كه هر كدام مشتمل بر مضامين عاليه هستند و در اوقات مختلف، قابل خواندن و استفاده ميباشند، وجود دارند. نكته اي كه بايد رعايت شود اين است كه به هنگام خواندن دعا، توجه لازم به خداوند و دقت در محتواي آن و آمادگي روحي انسان، نقش بسزايي در بهرهگيري از فرصت دعا خواني و لذت معنوي دارد و مخصوصاً ترك گناه و مراقبت از نفس، زمينة بهتري براي اُنس با خدا ايجاد ميكند، طوري كه مداومت بر اين امر، دل و روح را تشنة ارتباط با خالق هستي و خداي مهربان ميسازد. و امّا در رابطه با دعاهايي که مشتمل بر فقر انسان و بينيازي و يگانگي خداي متعال ميباشد؛ در اكثر دعاها و ذكرها اين معاني گنجانده شدهاند و الفاظ، در برگيرندة اين مضامين هستند. مثلا در «دعاي كميل» از آغاز جملات و فقرات آن، حكايت از فقر انسان و بينيازي و غناي پروردگار متعال ميكند. مثلاً: در جملة اول ميخوانيم: «اللّهم إنّي اسئلك برحمتك الّتي وسعت كلّ شيء». يعني «خدايا همانا من سائل رحمت تو هستم، همان رحمتي كه همة اشيا را زير چتر خود دارد»، از جمله مطالبي كه از اين جمله استفاده ميكنيم، رحمت واسعة خداوندي است كه همة موجودات ـ انسان و غير آن ـ نيازمند رحمت اويند و انسان نيز بايد رحمت او را بطلبد؛ چرا كه هميشه در حال فقر و احتياج، به ترحّم وعفو و بخشش خداوند ميباشد. و در جملة دوم از اين دعاي شريف، سؤال از قوّه و نيروي غالب پروردگار ميكند كه هر چيزي مغلوب و مقهور قوّة قهّاريّت اوست، يعني همه چيز در تحت سيطرة او قرار دارند و هيچ جنبندهاي را قدرت تحرك در مقابل او نيست؛ مگر چيزي را كه او خودش اراده كند و همة نيروها و قدرتها از او نشأت ميگيرد و به او محتاجند. بنابراين اگر اندك تأملي در دعاها بكنيم، معارف بلندي را خواهيم فهميد كه واقعاً به فقر و ناداري خود و بينيازي و غني بودن خداوند پي خواهيم برد و بلافاصله ميتوانيم نتيجه بگيريم كه خداوندي كه داراي اين صفاتي ميباشد كه همه موجودات، محتاج اويند و رحمت واسعة او همگان را در برگرفته و قدرتي دارد كه تمامي صاحبان قدرت، مغلوب و مقهور او هستند، و در مقابل او زانو ميزنند و خاضع هستند، پس خدای داراي اين صفات، بايد يكتا باشد و متّصف به يگانگي گردد؛ چرا كه در غير اين صورت، اين همان خدايي نميشود كه قدرتش مافوق قدرتها است و قاهريّت و غالبيّت از او منتفي ميگردد؛ پس بايد خداي واحد و يگانه باشد، تا قاهريّت و غالبيّت نيز داشته باشد و همه ما سواي او مغلوب و مقهور او گردند و او فقط فرمان دهد و مطيع واقع شود. البته در همة دعاها، توجه لازم است و نياز به مطالعة معارف اسلامي و خواندن معاني صفات پروردگار است كه انسان بتواند تا حدودي ـ به اندازة ظرفيت خودش ـ اين معاني را درك كند. و نيز اگر انسان قلب و دل خود را مراقبت نمايد و دقت لازم در رفتار و گفتار شبانه روزي خويش داشته باشد كه برخلاف رضاي حق قدمي برندارد، آن وقت، خداوند منّان چشمههاي حقيقت را به رويش باز ميكند و او را از زلال گوارا سيراب ميسازد و طبق فرمايش بزرگان، حقايق عالم را ميفهمد و معارف بلند اسلامي را درك ميكند و با باز شدن چشم بصيرت و ديد باطنياش، واقعيّات را ميبيند و عوالم هستي، برايش مشهود ميگردند. .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.