برخي از بستگان با ما قطع رابطه كرده اند. آيا اين قطع رابطه (صله رحم) اهميت دارد؟چه بايد كرد؟

در ارتباط با موضوع مطرح شده نکاتي قابل ذکر است که به اختصار اشاره مي کنم. 1. تعريف صله رحم «صله» از «وصل» به معناي اتصال و پيوستگي است و در مقولات معنوي «به عمل و رفتاري که قرابت و پيوند ميان افراد ايجاد مي کند يا تحکيم مي بخشد اطلاق مي شود». خداوند درباره صله ارحام چنين مي فرمايد: واتقوا الله الذي تساءلون به و الارحام انّ الله کان عليکم رقيباً؛ «و از خداي بپرهيزيد که (همگي به عظمت او معترفيد و) ... نيز از (قطع رابطه با) خويشاوندان خود پرهيز کنيد زيرا خداوند مراقب شما است». و روايات فراواني هم حتي توصيه به صله رحم با کساني مي کند که با ما قطع رابطه کرده اند. صله رحم از آن دسته واجباتي است که در آن مصلحت نهفته است و به گونه اي که هر کسي خود بايد به آن بپردازد، و اينگونه نيست که با انجام دادن آن توسط يک نفر، از ديگران ساقط شود، به عبارت ديگر از واجبات کفايي به حساب نمي آيد. 2. موارد صله رحم اينکه صله رحم با چه کساني واجب است و موارد صله رحم چيست از مباحثي است که توجه به آن مهم است. در اينکه مصداق صله رحم چيست بايد به عرف مراجعه کرد، گرچه در شرع و روايات هم مواردي براي آن ذکر شده است ولي از آن جا که شرايط زماني و مکاني جوامع، اوضاع و احوال محيط و اشخاص متفاوت است شرع، مرجعيت عرف را همچون ساير موارد به ميان کشيده است. اين گونه نيست که صله رحم فقط با رفت و آمد و ديد و بازديد تحقق پيدا کند بلکه اين راه يکي از موارد تحقق صله رحم مي باشد: تلفن زدن، احوالپرسي کردن، مکاتبه، فرستادن هديه، انفاق مال به اقوام و... مي تواند از مصداق هاي صله رحم باشد. البته بايد ديد که رحم چه انتظاري از ما دارد، مثلاً اگر از ما انتظار دارد که به ديدن او برويم و اين کار براي ما مقدور است بايد آن را انجام داد، ولي اگر با يک تلفن زدن انتظار او برآورده مي شود، صله رحم به جا آورده شده است. پس مصداق هاي صله رحم مي تواند با توجه به عرف و انتظارات طرفين از همديگر تغيير کند. به عنوان مثال: «يکي از بارزترين مصاديق صله افراد ثروتمند در برابر ارحام فقيرشان کمک مالي و تأمين نيازهاي مادي ايشان مي باشد (علاوه بر ديد و بازديد) و به طور قطع، سرکشي مستمر ايشان هر چند عرفاً از مصاديق صله محسوب مي شود، اما آن ها را از وظيفه ديني شان يعني اداي صله مطلوب (کمک مالي) برئ الذمه نمي سازد». 3. به چه کساني رحم مي گويند؟ مطلب ديگري که توجه به آن ضروري است اين است که صله رحم با چه کساني واجب است؟ در اين مسأله اختلاف نظرهاي فراواني ميان مفسّران و فقها وجود دارد، ولي آنچه که قطعي است اين است که: خويشاوندان سببي (که از طريق ازدواج با انسان خويشاوند مي شود) به اتفاق آراء علماء، جزء ارحام و خويشاوندان شمرده نمي شود که صله ايشان طبق وظيفه ديني واجب و قطع آن حرام باشد. ولي درباره خويشاوندان نسبي هم مصاديق رحم متفاوت ذکر شده است. لذا جهت اطلاع از حکم شرعي آن مي توانيد به مرجع تقليد خود رجوع کنيد. 4. چکار مي توان کرد؟ 1. کاري نکنيد که اگر شرائطي براي عادي شدن روابط محيا شد شما يا آنها نتوانيد اقدام کنيد. 2. به اين دليل که آنها قطع ارتباط کرده اند شما قطع ارتباط نکنيدو البته اين به معناي زير پاگذاشتن عزت نفس شما هم نيست بلکه متناسب با شرايط و با رويکرد آشتي طلبي اقدام کنيد. 3. اگر شرائطي براي عادي شدن روابط محيا شد شما اقدام کنيد و مطمئن باشيد اين کار به عزت دنيا و آخرت شما خواهد افزود. 4. از بزرگترها و افراد تأثيرگذار کمک بگيريد. 5- اگر آنان قطع رحم كردند، شما از آنان قطع نكنيد. اين امر ممكن است با يك تلفن ، يا فرستادن يك هديه يا پيام ، محقق گردد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19

لینک کوتاه