حماس و مبارزه با دولت سوریه؟ ما و حماس؟ /

تخمین زمان مطالعه: 24 دقیقه

ناصبی بودن فلسطینی ها شایعه ای بیش نیست و اکثر مردم فلسطین شافعی و محب اهل بیت و نیز علاقمند جمهوری اسلامی ایران هستند...سطح حمایت های جمهوری اسلامی ایران از گروه حماس به تناسب میزان همراهی آنان با جریان ضد مقاومت و فعالیت بر علیه دولت سوریه به عنوان محور مقاومت ، تنزل یافته است.مروری بر تحولات و اخبار مربوط به گروه حماس حاکی از این است که این گروه دریافته است که تنها نیرویی که به صورت واقعی از آرمان آزادی قدس حمایت می کند


ناصبی بودن فلسطینی ها شایعه ای بیش نیست و اکثر مردم فلسطین شافعی و محب اهل بیت و نیز علاقمند جمهوری اسلامی ایران هستند...سطح حمایت های جمهوری اسلامی ایران از گروه حماس به تناسب میزان همراهی آنان با جریان ضد مقاومت و فعالیت بر علیه دولت سوریه به عنوان محور مقاومت ، تنزل یافته است.مروری بر تحولات و اخبار مربوط به گروه حماس حاکی از این است که این گروه دریافته است که تنها نیرویی که به صورت واقعی از آرمان آزادی قدس حمایت می کند جمهوری اسلامی ایران است. دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز در پاسخ به این سوال لازم است دو نکته را متذکر شویم: 1 - در مورد حمایت های جمهوری اسلامی ایران از فلسطین و مردم فلسطین باید گفت : اولا فارغ از شایعات و حرف و حدیث هایی که هر از چند گاه در محافل رسانه ای مطرح می شود حمایت از مردم مظلوم فلسطین و نیز دفاع از این سرزمین در برابر اشغالگران انگیزه های مختلفی دارد که بخشی از آنها عبارتند از : الف – انگیز ه های دینی : دفاع از مظلوم یکی از مهمترین آموزه هایی می باشد که در دین مبین اسلام بر آن تاکید شده است . حضرت علی ع در وصیتی که به امام حسن و امام حسین ع نموده اند به ایشان توصیه می کنند : «کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا» (نهج البلاغه ، نامه 47) یعنی دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید و این موضوع به اندازه ای در اسلام اهمیت دارد که امام علی زمانی که متوجه می شوند که دشمن به سرحدات مسلمین تعرض کرده و زینت پای زن یهودی که در ذمه مسلمانان بوده است را ربوده است داد بر می آورند که « فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا کَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ کَانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیرا» (نهج البلاغه ، خطبه 27) یعنی اگر مسلمانی از غم این مصیبت بمیرد جای ملامت نیست بلکه شایسته است . با توجه به این روایات اکنون که برادران دینی ما در سرزمین فلسطین مظلومانه به شهادت می رسند ، آیا وظیفه اسلامی ما حکم نمی کند که به یاری آنان بشتابیم و حال که به خاطر اقتضائات روابط بین الملل امکان دفاع عملی از برادران دینی مان نداریم به صورت معنوی به پشتیبانی از آنان بپردازیم ؟! علاوه بر دفاع از مظلوم ، باید اهتمام به امور مسلمین را هم به عنوان یکی دیگر از علل حمایت مسلمانان از مردم مظلوم فلسطین اضافه نماییم . چرا که بر اساس روایات وارده از سوی معصومین « مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم » ( الکافی ، ج 2، ص: 164) یعنی کسی که اهتمام به امور مسلمین نداشته باشد مسلمان نیست و کسی که صدای فریادخواهی مسلمانی را بشنود و ندای او را پاسخ ندهد مسلمان نیست . با توجه به این مساله نیز لزوم حمایت از مردم مظلوم فلسطین و بزرگداشت روز جهانی قدس ارزش و اهمیت خود را نمایان می سازد . مساله لزوم دفاع از سرزمین های اسلامی نیز از جمله مهمترین موضوعاتی است که در فقه اسلامی مطرح می باشد و بر اساس آن باید به دفاع از این سرزمین در حد امکان اقدام شود . به عبارتی وجوب دفاع از سرزمین هاى اسلامى، از ضروریات فقه اسلام است. بر اساس آیات، روایات و ادله عقلى متعدد، جامعه اسلامى پیکره واحدى است و مسلمین نمى توانند در قبال تهاجم بیگانگان به سایر مسلمانان، بى تفاوت باشند؛ چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم با صراحت به حمایت و دفاع از ستمدیدگانى که مورد ظلم قرار گرفته و از وطن و سرزمین خویش اخراج و آواره شده اند، فرمان مى دهد. در قرآن چنین آمده است: «چرا در راه خدا و براى رهایى مردان و زنان و کودکانى که [به دست ستم گران تضعیف شده اند]، پیکار نمى کنید؟ همان افراد [ستمدیده اى ] که مى گویند: پروردگار ما را از این شهر (مکّه) که اهلش ستم گرند، بیرون ببر و از طرف خود براى ما سرپرستى قرار ده واز جانب خود، یار و یاورى براى ما تعیین فرما».(نساء، آیه 75) استاد شهید مطهرى نیز در این زمینه مى گوید: «هرگاه گروهى با ما نخواهد بجنگد، ولى مرتکب یک ظلم فاحش نسبت به یک عده افراد انسان ها شده است و ما قدرت داریم آن انسان هاى دیگر را که تحت تجاوز قرار گرفته اند، نجات دهیم، اگر نجات ندهیم، در واقع، به ظلم این ظالم نسبت به آن مظلوم، کمک کرده ایم. ما در جایى که هستیم، کسى به ما تجاوزى نکرده، ولى یک عده از مردم دیگر که ممکن است مسلمان باشند و ممکن است مسلمان هم نباشند، اگر مسلمان باشند، مثل جریان فلسطینى که اسراییلى ها آنها را از خانه هایشان آواره کرده اند، اموالشان را برده اند، انواع ظلم ها را نسبت به آنها مرتکب شده اند، ولى فعلاً به ما کارى ندارند، آیا براى ما جایز است که به کمک این مظلوم هاى مسلمان بشتابیم؛ براى نجات دادن آنها؟ بله، این هم جایز است؛ بلکه واجب است. این هم یک امر ابتدایى نیست. این هم به کمک مظلوم شتافتن است؛ براى نجات دادن از دست ظلم بالخصوص که آن مظلوم، مسلمان باشد».(مرتضى مطهرى، جهاد، انتشارات اسلامى، ص 30-29) در تجاوز اسراییل به کشورهاى اسلامى، آیةالله سید محسن حکیم، سید هادى میلانى، سید شهاب الدین مرعشى نجفى، سید ابوالقاسم خویى، سید على موسوى بهبهانى، بهاءالدین محلاتى، سید عبدالله شیرازى و بسیارى دیگر از عالمان، با صدور اعلامیه هایى از عموم مسلمانان خواستند تا به یارى مسلمانان مظلوم فلسطین و کشورهاى مورد تجاوز بشتابند. در بخشى از اطلاعیه هاى آیةالله شیخ بهاءالدین محلاتى آمده است: «بر همه مسلمانان جهان واجب است که از هرگونه مساعدت مادى و معنوى نسبت به اعراب مسلمان دریغ ندارند و هر نوع معامله و ارتباطى که منشأ تقویت اسرائیل بشود یا در آمادگى آنها براى مبارزه و پیکار با کشورهاى عربى دخالت داشته باشد، حرام و در حکم مبارزه با اسلام است».(سید حمید روحانى، تاریخ نهضت امام خمینى، ج 2، ص 348) امام خمینى در نهم اسفند سال 1366 در جمع اعضاى شوراى مرکزى حزب الله لبنان چنین گفت: «همه شیاطین مجتمعند که نگذارند اسلام رشد کند و ما باید این معنا را در نظر داشته باشیم که با تمام قوا و تا آخرین نفرمان مهیا شویم و در راه خدا جهاد کنیم. دفاع از نوامیس مسلمین و دفاع از بلاد اسلامى و دفاع از همه حیثیات مسلمین، امرى است لازم و ما باید خودمان را هم براى مقاصد الهى و دفاع از مسلمین مهیا کنیم و خصوصاً در این شرایطى که فرزندان واقعى فلسطین اسلامى و لبنان، یعنى حزب الله و مسلمانان انقلابى سرزمین غصب شده و لبنان، با نثار خون و جان خود فریاد «یا للمسلمین» سر مى دهند، با تمام قدرت معنوى ومادى در مقابل اسرائیل و متجاوزین بایستیم و در مقابل آن همه سفاکى ها و ددمنشى ها، مقاومت و پایمردى کنیم و به یارى آنان بشتابیم و سازشکاران را شناسایى و به مردم معرفى کنیم».(صحیفه امام، ج 20، ص 487) ب – جنبه های انسانی : دفاع از مظلوم امری است که ریشه در فطرت انسانها دارد و به همین دلیل هر انسان با وجدان و با عاطفه ای از پایمال شدن حقوق انسانهای دیگر و غم و اندوهی که بر آنان وارد می شود ناراحت می شود و این امری است که به هیچ دین و آیین و مذهبی ارتباط ندارد . در نتیجه هر انسان با وجدانی از غم مصیبت هایی که بر مردم مظلوم فلسطین وارد می شود اندوهگین شده و حداقل کاری که انجام می دهد ابراز همدردی با این مردم می باشد که در کشور ما در قالب راهپیمایی های حمایت از مردم مظلوم فلسطین در روز قدس انجام می شود . از طرفی حمایت از انسان هایی که حقوق اولیه شان توسط دولت های زورگو پایمال می شود یکی از مسائل مهمی است که امروزه در سطح جهان از آن سخن به میان می آید و در این راستا موضوعی به نام حقوق بشردوستانه نیز مطرح شده است که در آن حتی در باره حمله به کشورهایی که حقوق اساسی شهروندان خود را پایمال می کنند و یا رفتارهای شرارت باری انجام می دهند که باعث هتک حقوق اساسی انسانهای دیگر می شود نیز بحث می شود و با توجه به این مساله نیز هر چند کشورهای جهان حق دارند در راستای دفاع از حقوق اولیه مردم مظلوم فلسطین حتی با رژیم صهیونیستی وارد جنگ شوند اما به دلیل موازین غلط نظام بین المللی ، در حال حاضر حداقل کاری که در قبال حقوق اولیه مردم مظلوم فلسطین می توانیم انجام دهیم حمایت معنوی از این مردم و مقاومت اسلامی آنان و دفاع از حقوق آنان در مجامع بین المللی می باشد . ج – انگیزه های ملی :انجام حمایت هاى اقتصادى، سیاسى و تبلیغاتى در حد وسع و توان از ملت هاى مسلمان دیگر خصوصا فلسطین، نه تنها با منافع ملى ما تعارض ندارد بلکه در راستاى تأمین منافع ملى ایران به حساب مى آید؛ زیراهرچند نگاه جمهورى اسلامى در سیاست خارجى خویش در قبال مقاومت اسلامى و نهضت هاى آزادى بخش، نگاهى کاملاً انسان دوستانه و در راستاى انجام وظایف ایدئولوژیکى و مکتبى است، اما این موضوع، هیچ گونه امتناعى از تأمین امنیت و منافع ملى کشورمان و همچنین سایر کشورهاى اسلامى و منطقه، در قبال این حمایت ها توسط مقاومت اسلامى ندارد و به عبارت دیگر، نه تنها میان وظایف ایدئولوژیکى دولت اسلامى با منافع ملى کشورمان تعارضى نیست، بلکه این دو مى توانند در تعامل و هماهنگى با یکدیگر عمل کنند. ایران از سال ها پیش، با یک نگاه استراتژیک، در حین جنگ عراق، به این حقیقت دست پیدا کرد که حرکت به سمت جنگ میدانى از اهمیت فوق العاده اى برخوردار است. بنابراین، در حمایت غیرقابل انکار معنوى ایران از مبارزان حزب الله جنوب لبنان و مقاومت اسلامى، تامین منافع ملى نیز مى تواند لحاظ شده باشد. اگر ایالاتِ متحده نسبت به ایران کوچک ترین تعرضى بنماید، میدان هاى دیگرى در عالم، به آتش کشیده خواهند شد(لبنان و فلسطین به ما چه دخلى دارد، سایت بازتاب) و این، دقیقاً یکى از جنبه هاى مهم بازدارندگى ایالات متحده آمریکا از حمله نظامى به ایران است؛ موضوعى که بارها به صراحت توسط سیاست مداران و کارشناسان مسائل نظامى آمریکا و اسرائیل مطرح و آن را به عنوان مانعى بزرگ در حمله به تأسیسات هسته اى ایران برشمرده اند. پس حمایت از مقاومت اسلامى در لبنان و فلسطین، حتى با دیدِ منفعت گرایانه نیز قابل توجیه است. بر این اساس، منافع ملى و امنیت ملى یک کشور و تأمین آنها، فقط به مرزهاى جغرافیایى آن محدود نمى شود. از این رو، دولت ها به میزان هزینه هایى که در کشورهاى دیگر مبذول مى دارند، از توان و قدرت تصمیم گیرى و تأثیرگذارى بیشترى نیز در آینده آن کشور و معادلات منطقه اى برخوردار مى باشند. در واقع، حفظ موجودیت، استقلال و تمامیت ارضى و امنیت ملى کشور - که از عناصر کلیدى و حیاتى تشکیل دهنده منافع ملى است - نیازمند صرف چنین هزینه ها و کمک به چنین ملت هایى است که در خط اول مبارزه با دشمنان ما قرار دارند. واقعیت آن است که مردم مظلوم و مبارز فلسطین و مقاومت اسلامى لبنان، از منافع و امنیت ملى ما نیز دفاع مى کنند و ما کمترین وظیفه خود (تدارکات و پشتیبانى) را انجام مى دهیم. ثانیا : در طی سال ها و دهه های گذشته و به ویژه از زمانی که به مدد حمایت ها و پشتیبانی کشورهایی همچون جمهوری اسلامی از مقاومت مردم فلسطین ، نخستین پیروزی ها از زمان تشکیل رژیم جعلی اسرائیل برای مردم فلسطین رقم خورد و این واقعیت اثبات شد که تنها راه موفقیت در برابر رژیم صهیونیستی مقاومت بوده و این رژیم نیز بر خلاف تبلیغات همیشگی اش ، نه تنها شکست ناپذیر نیست بلکه امکان شکست آن وجود دارد ، موج هجمه های رسانه ای و شایعه پراکنی ها در مورد فلسطین و مواضع آنها آغاز شد و برخی از آنها از جانب رسانه های ضد جریان مقاومت تقویت شد تا به این ترتیب ، مردم ایران را نسبت به کمک به مردم فلسطین و حمایت از آنان دلسرد نمایند که مهم ترین این شایعات عبارت بود از : ناصبی بودن مردم فلسطین که توضیح در این زمینه می تواند رفع کننده بسیاری از ابهام ها باشد . شایعه ناصبی بودن مردم فلسطین : بر خلاف بسیاری از شایعاتی که از دیر باز در مورد مذهب مردم فلسطین مطرح می شود بیشتر مردم فلسطین، پیرو مذهب شافعی هستند و اتفاقاً، ابوعبدالله محمدابن ادریس شافعی، رهبر این فرقه، متولد غزه بوده است. در مورد شافعی بودن مردم فلسطین می توانید به این منبع رجوع کنید: «الموسوعة المیسرة فی الادیان و المذاهب المعاصرة، مانع بن حماد الجهنی، ج 2، ص ۱۲۴» جالب اینجاست که در میان فرقه های چهارگانه اهل سنت، نزدیک ترین فرقه به تشیع از نظر علاقه و احترام به اهل بیت و احکام فقهی، همین فرقه شافعی است. در مورد شبهه ناصبی بودن مردم فلسطین، شهید مطهری در سال ۱۳۴۹ سخنانی داشته اند که در ادامه آن را می خوانیم: «یک وقتی شایع بود و شاید هنوز هم در میان بعضیها شایع است ، یک وقتی دیدم یک کسی می گفت: این فلسطینیها ناصبی هستند. ناصبی یعنی دشمن علی علیه السلام. ناصبی غیر از سنی است. سنی یعنی کسی که خلیفه بلا فصل را ابوبکر می داند و علی علیه السلام را خلیفه چهارم می داند و معتقد نیست که پیغمبر شخصی را بعد از خود به عنوان خلیفه نصب کرده است . می گوید پیغمبر کسی را به خلافت نصب نکرد و مردم هم ابوبکر را انتخاب کردند. سنی برای امیرالمؤمنین احترام قائل است چون او را خلیفه چهارم و پیشوای چهارم می داند و علی را دوست دارد. ناصبی یعنی کسی که علی را دشمن می دارد. سنی مسلمان است ولی ناصبی کافر است، نجس است. ما با ناصبی نمی توانیم معامله مسلمان بکنیم. حال یک کسی می آید می گوید این فلسطینیها ناصبی هستند. آن یکی می گوید. این به آن می گوید، او هم یک جای دیگر تکرار می کند و همین طور. اگر ناصبی باشند کافرند و در درجه یهودیها قرار می گیرند. هیچ فکر نمی کنند که این، حرفی است که یهودیها جعل کرده اند. در هر جایی یک حرف جعل می کنند برای اینکه احساس همدردی نسبت به فلسطینیها را از بین ببرند. می دانند مردم ایران شیعه اند و شیعه دوستدار علی و معتقد است هر کس دشمن علی باشد کافر است، برای اینکه احساس همدردی را از بین ببرند، این مطلب را جعل می کنند. در صورتی که ما یکی از سالهایی که مکه رفته بودیم، فلسطینیها را زیاد می دیدیم، یکی از آنها آمد به من گفت: فلان مسأله از مسائل حج حکمش چیست؟ بعد گفت من شیعه هستم، این رفقایم سنی اند. معلوم شد داخل اینها شیعه هم وجود دارد. بعد خودشان می گفتند بین ما شیعه و سنی هست. شیعه هم زیاد داریم . همین لیلا خالد(چریک فلسطینی که در چند عملیات هواپیما ربایی شرکت داشت) معروف، شیعه است. در چندین نطق و سخنرانی خودش در مصر گفته من شیعه ام. ولی دشمن یهودی یک عده مزدوری را که دارد، مأمور می کند و می گوید: شما پخش کنید که اینها ناصبی اند. قرآن دستور داده در این موارد اگر چنین نسبتهایی نسبت به افرادی که جزو شما هستند و مثل شما شهادتین می گویند، شنیدید وظیفه تان چیست.»( شهید مطهری،آشنایی باقرآن، جلد۴، پاورقی صفحه ۳۲) در میان خبرهای منتشر شده از تهاجم رژیم صهیونیستی، خبری بود که دقت در آن نشان دهنده علاقه مندی مردم فلسطین به اهل بیت پیامبر است: «بمباران مسجد علی ابن ابی طالب واقع در محله الزیتون شهر غزه توسط جنگنده های اسرائیلی در روز ۱۰ دی 87 » حال مدعیان ناصبی بودن مردم فلسطین، به این سؤال جواب دهند که چگونه مردمی می توانند هم نسبت به اهل بیت جسارت داشته باشند و هم آنقدر برای آنها احترام و تقدس قائل باشند که نامشان را بر مساجد خود بگذارند؟! همچنین در کنار مسجد امام علی ابن ابی طالب شهر غزه، مساجد دیگری نیز به نام اهل بیت وجود دارد ؛ مسجد «الامام علی ابن ابی طالب» واقع در نابلس ؛ این مسجد در حواره از توابع شهر نابلس، در کرانه باختری رود اردن واقع شده است. مسجد فاطمة الزهراء(س( ؛ حداقل 2 مسجد با این نام در فلسطین وجود دارد. یکی در قریه ارتاح، واقع در جنوب طولکرم و دیگری درشهر نابلس. مسجد «الحسین بن علی» واقع در نوار غزه و الخلیل! حداقل 2 مسجد به این نام در فلسطین وجود دارد: 1- یکی در حی الصبرةواقع در نوار غزه. 2- مسجد «حسین بن علی» دیگر، در خیابان «عین سارة» شهر الخلیل واقع شده است. نگاه شافعی درباره اهل بیت(ع) :در میان رهبران مذاهب اسلامی امام شافعی بیش از دیگران ارادت قلبی خود را نسبت به خاندان اهل بیت علیه‌السلام به ویژه علی علیه‌السلام و حسین علیه‌السلام ابراز داشته است. شافعیان به تبعیت از امام شافعی نسبت به اهل بیت به ویژه امام حسین علیه‌السلام ارادت ویژه دارند. علاقه امام شافعی به خاندان رسالت باعث نزدیکی هر چه بیشتر پیروان این مذهب با شیعیان علی ابن ابی‌طالب علیه‌السلام شده است. شافعی همچنان که درباره علی علیه‌السلام اشعار نغز و پرمغزی سروده درباره واقعه عاشورا نیز اشعاری زیبا و جانسوز دارد. امام شافعی که در دوستی اهل بیت زبانزد می‌باشد، اشعار بسیاری در فضائل اهل بیت سروده است. او همچون سایر ائمه اهل سنت در ابراز ارادت خود نسبت به خاندان پیامبر‌‌ صلی‌ الله علیه و آله از هیچ کوششی دریغ نکرد و حتی از اینکه او را به خاطر این ارادتمندی رافضی خوانند ابا نکرد . او معتقد است که محبت خاندان رسالت حکم واجبی است که خداوند در قرآن دستور داده و برای نشان بزرگی و فضیلت ایشان همین کافی است که اگر کسی بر آنها در نماز و سلام و صلوات نفرستد نمازش ادا نخواهد شد. ارادت و علاقه امام شافعی به اهل بیت پیامبر‌‌ چنان بود که بر خی از اهل سنت او را شیعه پنداشتند و حتی جهت محاکمه به بغداد برده شد. او معتقد بود که ارادت به خاندان علی علیه‌السلام را باید علنی و آشکار ساخت و این پندار باطل را از اذهان دور کرد که رفض را در دوستی علی و فاطمه و فرزندان آن دو می‌داند و یا ناصبی‌گری را در دوستی ابوبکر و عمر علیه‌السلام. به اعتقاد او جریان رافضی‌گری و ناصبی‌گری که دوستی و دشمنی افراطی را در حق علی علیه‌السلام دنبال می‌کردند نادرست است. یعنی انسان مومن به خدا و رسولش کسی است که محبت اهل بیت را آشکار کند. تقسیم بندی مسلمانان به رافضی و ناصبی تقسیم بندی مطرودی است و افرادی که مسلمانان را به این دو دسته تقسیم می‌کنند قطعاً مجرم و گناهکارند زیرا محبت علی و خاندانش از اصول دین اسلام است و اگر کسی چنین امری را آشکار کند به اصل اسلام عمل کرده و به ایمان خویش استحکام بخشیده است.( ر.ک : سیمای علی از منظر اهل سنت، 176) از سوی دیگر بسیاری از مردم مسلمان فلسطین شیعه می باشند که همواره ارتباط خود با لبنان به عنوان یکی از مراکز مهم شیعی را حفظ کردند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز این ارتباط تنگ تر شد.جهاد اسلامی به عنوان شیعی ترین جنبش فلسطینی پیوند مستحکمی را با حزب الله و ایران برقرار کرد و به همین واسطه نقش مهمی را در گسترش شیعه در این کشور داشت.شهید فتحی شقاقی دبیر کل پیشین این جنبش و حامی جدی انقلاب اسلامی بارها اعلام کرد که از دهه هفتاد بود که با اسلام انقلابی از طریق آثار امام خمینی و آیت الله سید محمد باقر صدر آشنا شدیم. علاوه بر جهاد اسلامی، جنبش های ملی و دینی دیگری با صبغه شیعی در فلسطین شکل گرفت که بیشتر کارکرد فرهنگی و اجتماعی دارند.بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تشکلی تحت عنوان اتحاد الشباب الاسلامی(اتحادیه جوانان اسلام) در بیت اللحم پا گرفت که جمعیتی خیریه با رویکردی تبلیغی بود. این گروه اقدام به تاسیس درمانگاه خیریه الاحسان، درمانگاه السبیل، مرکز جراجی نقاءالدوحه، مدرسه النقاء و مرکز زنان کردند و مضاف بر آن دوره های آموزشی قرآن را در مساجد و موسسات براه انداختند که نقش مهمی در گسترش تشیع داشت. گروه فعال دیگر در این زمنیه الحرکه الاسلامیه الوطنی(جنبش اسلامی ملی) است که مدتی پیش با شیعه شدن محمد ابوسمره رئیس و دیگر اعضا خود به حرکت جهاد اسلامی پیوستند. جنببش مذکور موسسه ای را تحت عنوان مرکز مطالعات و تحقیقات قدس برای فعالیت تبلیغی خود راه اندازی کرده است.مرکز شیعی دیگر در بیت اللحم توسط محمد الشحاده یک از یاران جنبش جهاد اسلامی اداره می شود که به سهم خود در گسترش شیعه نقش داشته است.یکی دیگر از موسسات پرکار در این زمینه جمعیت الجعفریه است که در حوالی دبوریق تاسیس شده و زیر نظر استاد اشرف امونه اداره می شود.هیات های متعددی زیر نطر این موسسه مشغول فعالیت هستند که حسینیه الرسول الاعظم، مکتب الزهرا و مجله السبیل از آن جمله هستند.( مجله الثقافی، گفتگو با صلاح نوری عبود پژوهشگر دانشگاه کربلا، ( به تازگی موسسه ای با عنوان شورا یا مجلس عالی شیعیان فلسطین تاسیس شده که سرپرستی آن را محمد غوانمه به عهده دارد. وی از اعضای سابق جنبش جهاد اسلامی بود. ( منبع : تشیع در فلسطین ، پایگاه اطلاع رسانی جهان تشیع ) به هر حال مردم فلسطین با توجه به اعتقاداتی که دارند (به ویژه از نظر مذهبی که به دلیل شافعی بودن بسیار به شیعیان نزدیک هستند و نیز وجود برخی اقوام شیعی در میان آنان) و نیز با توجه به حمایت هایی که جمهوری اسلامی ایران از آنان به عمل می آورد علاقه وافری به جمهوری اسلامی ایران دارند و این علاقه در مواضع رهبران حقیقی فلسطینی و به ویژه دولت منتخب این کشور (دولت قانونی اسماعیل هنیه) که اکثر مواضعش همراستا با نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است و نیز موضع گیری مردم این کشور به مناسبت های مختلف نسبت به مردم و رهبران نظام جمهوری اسلامی کاملا مشهود است کما اینکه نتیجه نظرسنجی «تحقیقات و گفتگوی تمدن های فلسطین» وابسته به تشکیلات خودگردان که توسط بنگاه خبری آمریکایی- صهیونیستی زیپر فاش شده است حاکی از این است که 7/81 درصد مردم فلسطین در کرانه باختری رود اردن (مقر تشکیلات خودگردان)، جمهوری اسلامی را بهترین متحد و حامی سیاسی فلسطین می دانند (روزنامه کیهان ، یکشنبه 9 آبان 1389) بنابر این با توجه به حجم عظیم علاقه ای که مردم فلسطین (حتی آنان که تحت حکومت خودگردان که از مخالفان جمهوری اسلامی می باشد) به جمهوری اسلامی ایران دارند نباید برخی اقدامات ناشیانه همچون اظهار نظر اسماعیل هنیه در مورد مرگ بن لادن را که می تواند یک اشتباه تلقی شود و نه ناشی از همفکری این دو گروه (به ویژه با توجه به اینکه خود هنیه در همان مصاحبه تاکید بر تفاوت میان تفکر حماس و تفکر القاعده می کند و از بن لادن صرفا به خاطر اشتراک با حماس در مبارزه با آمریکا تجلیل می کند) و در عین حال به معنای ضدیت و دشمنی با ایران هم نمی باشد و بازتاب گسترده و مشکوک رسانه ای دشمنان نظام از این قضیه را به معنای دشمنی مردم فلسطین با جمهوری اسلامی ایران تلقی کرد و به این بهانه خواستار قطع کمک هایی که عمدتا به صورت پشتیبانی معنوی از این مردم مظلوم و بی پناه می باشد شد . 2 – در مورد مبارزه گروه حماس با دولت بشار اسد نیز نکته ظریفی وجود دارد و آن اینکه گروه های فلسطینی در قبال حوادث سوریه به چند دسته تقسیم شدند و حتی حماس به عنوان یک گروه واحد ، خود به دو شاخه تقسیم شده است که بخشی از آن به دلیل اتحاد ایدئولوژیکی که با گروه اخوان المسلمین سوریه داشتند (با توجه به اینکه اخوان المسلمین جریانی فراملی است که در کشورهای مختلف از جمله سوریه و فلسطین شاخه های آن در حال فعالیتند و اعضای حماس عضو شاخه فلسطینی این گروه می باشد) در درگیری های میان اخوان المسلمین سوریه و دولت بشار اسد جانب اخوان را گرفته و به تدریج عملا در مقابل جریان کلی مقاومت وارد شدند . به عبارتی در این میان حادثه عجیبی اتفاق افتاد و آن اینکه به خاطر وابستگی های جریانی ، یکی از محورهای مقاومت رسما بر علیه یک محور مهم مقاومت وارد شد و با وجود اینکه دولت بشار اسد بیشترین کمک ها و همراهی ها را با نیروهای آواره فلسطینی از خود نشان داده و همواره این گروهها را از کمک های بی دریغ خود بهره مند کرده بود اما آنان به جای قدر شناسی بر علیه دولت این کشور موضع گرفتند و در نتیجه به صورت طبیعی این نیروها از کشور سوریه خارج شدند و جالب اینجاست که به کشوری پناهنده شدند که یکی از دشمنان جریان مقاومت و از پیشگامان فرایند سازش با رژیم صهیونیستی بود . اما در این میان بخش دیگری از جریان مقاومت همچنان بر مواضع سابق خود پایدار ماندند و حاضر به همراهی با گروه اول نشدند که سرشناس ترین عضو این جریان ، محمود الزهار عضو دفتر سیاسی حماس نام دارد که همواره دیدگاه های مثبتی نسبت به ایران داشته است . در این میان دو مطلب را در این زمینه نباید نادیده گرفت و آن اینکه : اولا حمایت های جمهوری اسلامی ایران از جنبش حماس صرفا به دلیل قرار گرفتن این جنبش در مسیر مقاومت بر علیه اشغالگران صهیونیستی می باشد و به همین دلیل در طی چند سال اخیری که بخشی از این جنبش بر علیه یکی از محورهای اصلی مقاومت یعنی سوریه مواضع منفی اتخاذ کرده بودند به نسبت میزان این مواضع ، از سطح روابط میان جمهوری اسلامی ایران با این جنبش نیز کاسته شده است و با توجه به اینکه سران این جنبش پس از بی وفایی های کشورهایی همچون قطر و عربستان و ترکیه و عمل نکردن آنها به تعهداتشان متوجه اشتباه استراتژیک خود شده و بار دیگر تلاش دارند تا به جمهوری اسلامی ایران نزدیک شوند جمهوری اسلامی ایران نیز هیچ اشکالی از جهت ارتقای مجدد سطح روابط خود نمی بیند هر چند باز هم کلیه مواضع این جنبش در زیر ذره بین مسئولان تصمیم گیر در نظام جمهوری اسلامی قرار دارد . ثانیا اگر چه در کشور سوریه گروههایی از فلسطینیان بر علیه دولت مرکزی این کشور در حال مبارزه هستند و هر چند برخی رهبران حماس همچون خالد مشعل بر علیه دولت سوریه مواضع شدید اللحنی را اتخاذ کرده اند اما مبارزه رسمی حماس با دولت سوریه از طریق حضور مستقیم در جنگ داخلی هرگز به اثبات نرسیده است و حتی برخی رهبران حماس معتقدند حماس به دلیل اعلام بی طرفی در جنگ داخلی سوریه از این کشور خارج شده است و در جریان جنگ این کشور هیچ نقشی را ندارد . دراین زمینه محمود الزهار معتقد است : « جنبش حماس هیچ‌گونه مداخله نظامی در سوریه نداشته و قبل از این هم در بحران‌های کشورهای دیگر از جمله جنگ داخلی سال 1975 لبنان نیز چنین نقشی ایفا نکرده بود.»(مصاحبه خبرگزاری فارس با محمود الزهار ، http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920919001806 ) نتیجه اینکه اولا ناصبی بودن فلسطینی ها شایعه ای بیش نیست و اکثر مردم فلسطین شافعی و محب اهل بیت و نیز علاقمند جمهوری اسلامی ایران هستند . ثانیا کمک به مردم مظلوم فلسطین علل مهمی دارد که وجود برخی شایعات و حرف و حدیث ها نمی تواند مانع از این مطلب شود . ثانیا برخی اقدامات ناشیانه که از سوی برخی رهبران فلسطینی صورت گرفته است نیز بهانه خوبی برای قطع حمایت از آرمان آزادی قدس و جریان مقاومت ضد صهیونیستی نمی باشد . ثالثا اگر چه بخشی از نیروهای حماس در جریان تحولات سوریه به اتخاذ مواضع منفی بر علیه دولت این کشور پرداختند اما این مواضع ، تنها مواضع بخشی از حماس می باشد و نه کل آن و در واقع گروه حماس در قبال تحولات سوریه به دو دسته تقسیم شدند که مواضع منفی بر علیه دولت سوریه انعکاس دهنده نظر یکی از این شاخه ها بود و نه کل جریان حماس ، ضمن اینکه دخالت مستقیم این نیروها در سوریه اثبات نشده است و خود مسئولان حماس تاکید دارند که به جهت بی طرف ماندن در درگیری ها ، نیروهایشان سوریه را ترک کرده اند . ثالثا سطح حمایت های جمهوری اسلامی ایران از گروه حماس به تناسب میزان همراهی آنان با جریان ضد مقاومت و فعالیت بر علیه دولت سوریه به عنوان محور مقاومت ، تنزل یافته است رابعا مروری بر تحولات و اخبار مربوط به گروه حماس حاکی از این است که این گروه دریافته است که تنها نیرویی که به صورت واقعی از آرمان آزادی قدس حمایت می کند جمهوری اسلامی ایران است و به همین دلیل شاخه طرفداران ایران این جنبش به شدت فعال شده و این گروه بار دیگر به سمت نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران در حال حرکت است و امید است در آینده دیگر شاهد رفتارهای ناشیانه ناشی از تعصبات نابخردانه ضد مقاومت در این گروه نباشیم . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image