توقیع شریف امام زمان (عج) در مورد مرجع تقلید /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

آیا احادیثی معتبر و قوی السند درباره مرجع تقلید از امام زمان (ع) هست؟ خواهشا توضیح دهید.


از امام عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) در باب مرجعیت و ولایت فقیه حدیث معتبر و قوی السند به نام توقیع شریف، رسیده است. و این علاوه بر این است که نهی و ردّی از سوی آن حضرت هم نرسیده است که نشان دهنده ی عدم تأیید سیره ی عقلا ء و اطلاقهای آیات و تصریح روایات سایر ائمه (علیهم السلام) در رجوع به متخصص و اعلم باشد یا لازم نباشد رجوع جاهل به عالم و کارشناس مسائل دینی، و گوش دادن به توصیه های او در آن حوزه ی تخصصی مانند رجوع مریض به طبیب و پزشک.توقیع شریف امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) در پاسخ به نامه اسحاق بن یعقوب صادر شده که فرمودند: «امّا الحوادِثُ الواقعة فارجعوا فیها الى رُواةِ حدیثنا فَأِنَّهم حُجّتى علیکُم و انا حجّة الله علیهم؛ در رخدادهایى که اتفاق مى افتد، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنان حجّت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنان هستم»، (کمال الدین و تمام النعمه، ص 483 و 484، ح 4). از فعل امر «فارجعوا» لزوم مراجعه به عالمان دین فهمیده می شود. البته منظور از راویان حدیث در توقیع شریف ولى عصر(عج الله تعالی فرجه الشریف)، قطعاً کسانى نیستند که الفاظ حدیث را بدون تفهّم و تفقّه در مفاد آن نقل مى کنند، بلکه مقصود فقها و اهل نظراند که از ناحیه آن حضرت، حجّت بر مردم هستند. و منظور از حوادثى که به وقوع مى پیوندد و مردم باید در آن حوادث به علما مراجعه کنند، صرفاً بخش احکام و مسائل شرعى حلال و حرام نیست بلکه یقیناً امور اجتماعى و حکومتى نیز است .از جمله «فانّهم حجّتى علیکم»؛ استفاده مى شود که از سوى حضرت مهدى(عج الله تعالی فرجه الشریف)، فقیهان در کارهایى منصوب هستند که از شئون امامت و امور اجتماع باشد. آنان در کارها و امورى حجت امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) هستند که اگر حضرت حضور مى داشت مى بایست خود انجام دهد؛ ولى به دلیل عدم حضورش، آنها را به فقیهان محوّل کرده و مردم را نیز به آنان ارجاع داده است. نتیجه آنکه برآیند این بحث آن است که « فقیه»، مرجع و محل رجوع و رهبر جامعه اسلامى در عصر غیبت و دارنده مقام افتا، قضاوت و حکومت است و بدون او جامعه دچار حاکمان غاصب و جائر و عدم رعایت موازین دینى مى شود. بر اساس مرقومه ی فوق که فرموده: « فانهم حجتی علیکم» و احادیث متعدد دیگر، فقهای واجد شرایط (یعنی جامع صلاحیت های علمی، اخلاقی و مدیریتی)، همگی و به صورت عام از طرف امامان معصوم(علیهم السلام) به عنوان نائبان آنان جهت مرجعیت، اداره و رهبری جامعه اسلامی در عصر غیبت، منصوب گردیده و همه دارای ولایت می باشند. اما از آنجا که مدیریت جامعه نیازمند وحدت رهبری است، یکی از فقهای واجد الشرایط که از برتری بیشتری نسبت به سایر مجتهدان برخوردار باشد، زعامت جامعه اسلامی را به دست می گیرد.البته روایات فراوان دیگری وجود دارد، که بر اساس آنها، مشخص می شود پیشوایان معصوم(علیهم السلام) قبل از امام عصر (سلام الله علیم اجمعین) هم مردم را به فقها ارجاع داده اند و آنان را با تعابیرى چون «امنا»، «خلفا»، «وارثان پیامبران» و «کسانى که مجارى امور به دست ایشان است»، معرفى کرده اند. در اینجا به بیان چند روایت بسنده می شود :1. مقبوله عمر بن حنظله: امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «من کان منکم قد روى حدیثنا و نظر فى حلالنا وحرامنا و عرف احکامنا، فلیرضوا به حکماً فانّى قد جعلته حاکماً علیکم فاذا حکم بحکمنا فلم یقبل منه فانّما استخف بحکمنا و علینا ردّ و الرادّ علینا کالرادّ على الله وهو على حد الشرک ؛ به هر کس از شما که راوى حدیث ما باشد و در حلال و حرام ما بنگرد و صاحب نظر باشد و احکام ما را بشناسد و او را به عنوان داور بپذیرد، همانا من او را بر شما حاکم قرار دادم. پس هرگاه حکمى کرد و از او قبول نکردند، حکم ما را سبک شمرده و ما را رد کرده اند و آن کس که ما را رد کند، خدا را رد کرده است و رد کردن خدا، در حد شرک به خداى متعال است»، (کافى، ج 1، ص 67 ؛ وسائل الشیعه، ج 18، ص 98). 2. صحیحه ابى خدیجه (سالم بن مکرّم): امام صادق (علیه السلام) فرمود: «ایّاکم ان یحاکم بعضکم بعضاً الى اهل الجور ولکن انظروا الى رجل منکم یعلم شیئاً من قضائنا (قضایانا)، فاجعلوه بینکم قاضیاً فانّى قد جعلته قاضیاً فتحاکموا الیه ؛ زنهار که مسائل اختلافى خود را نزد اهل جور (کسانى که جایگاه عدالت را به ناحق اشغال کرده اند) نبرید، بلکه از میان خود کسى را که از روش حکومت و دادرسى ما آگاه باشد، براى قضاوت برگزینید، من چنین کسى را بدین مقام منصوب کرده ام، پس داورى را به نزد او برید»، ( من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 2 ؛ کافى، ج 7، ص 412، ح 4 ؛ وسائل الشیعه، ج 27، ص 13 ؛ وسائل الشیعه،27، ص 13).3. روایت امام حسین (علیه السلام: «... مجارى الامور و الاحکام على ایدى العلماء بالله و الامناء على حلاله و حرامه» ؛ تحف العقول، ص 169 ؛ مستدرک الوسائل، ص 35، ص 188. «مجارى امور و احکام به دست علماى ربانى است که امین بر حلال و حرام خدا هستند».4. روایت شیخ صدوق از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم)، وى از قول آن حضرت آورده است : «اللهم ارحم خلفائى. قیل : یا رسول الله و من خُلفائکَ؟ قال : الذین یأتون بعدى و یَروونَ منّى حدیثى و سنّتى...؛ خدایا ! بر جانشینان من رحمت فرست، پرسیدند: اى رسول خدا! جانشینان شما کیانند؟ فرمود : آنان که بعد از من مى آیند و حدیث و سنت مرا نقل مى کنند»، (من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 420، ح 5919 ؛ وسائل الشیعه، ج 18، ص 65).5. امام حسن عسکری(علیه السلام) از امام صادق(علیه السلام) نقل می فرماید: «... فأما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظاً لدینه مخالفاً علی هواه مطیعاً لأمر مولاه فللعوام أن یقلّدوه و ذلک لایکون إلا بعض فقهاء الشیعه لاکلّهم... ؛ ... فقیهی که خویشتن دار و حافظ دین و مخالف هوای نفس و مطیع امر مولایش باشد، عوام (توده مردم) حق تقلید از او را خواهند داشت و این صفات در همه فقها نیست، بلکه در بعضی از فقها هست»، (وسائل الشیعهّ، ج 18، ابواب صفات قاضی، ح 20، ص 94 و 95 ).براى آگاهى بیشتر ر.ک:- جوادى آملى، عبدالله، ولایت فقیه (ولایت فقاهت و عدالت).- مصباح یزدى، محمدتقى، نگاهى گذرا به نظریه ولایت فقیه.- همان، پرسش ها و پاسخ ها.- جهان بزرگى، احمد، درآمدى بر تحول نظریه دولت در اسلام.- پیشینه و دلایل ولایت فقیه، امام خمینى و حکومت اسلامى.- جهان بزرگى، احمد، پیشینه تاریخى ولایت فقیه. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image