عصمت یوسف(ع) /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

انسانها از لحاظ گستره و ظرفیّت وجودی ، در یک سطح نیستند. لذا انتظار خداوند متعال از آنها نیز یکسان نیست. خداوند متعال آن انتظاری را که از چهارده معصوم دارد از انبیاء و اولیای دیگر ندارد. همچنین آن انتظاری را که از انبیای اولوالعزم دارد از غیر اولوالعزم ندارد. به همین ترتیب انتظار خدا از انبیاء غیر الوالعزم خیلی بیشتر از علمای ربّانی و از علمای ربّانی بیش از علمای عادی ، و از علما بیش از غیر علماست. لذا بازتاب رفتارهای اقشار گوناگون بندگان از جانب خدا نیز متفاوت است.


انسانها از لحاظ گستره و ظرفیّت وجودی ، در یک سطح نیستند. لذا انتظار خداوند متعال از آنها نیز یکسان نیست. خداوند متعال آن انتظاری را که از چهارده معصوم دارد از انبیاء و اولیای دیگر ندارد. همچنین آن انتظاری را که از انبیای اولوالعزم دارد از غیر اولوالعزم ندارد. به همین ترتیب انتظار خدا از انبیاء غیر الوالعزم خیلی بیشتر از علمای ربّانی و از علمای ربّانی بیش از علمای عادی ، و از علما بیش از غیر علماست. لذا بازتاب رفتارهای اقشار گوناگون بندگان از جانب خدا نیز متفاوت است. آن کیفیّت از یک عمل که برای عوام ، کمال محسوب می شود چه بسا برای عالم نقص شمرده شود ؛ و آنچه برای عالم عادی کمال فرض می شود چه بسا برای عالم ربّانی نقصان تلقّی گردد ؛ و به همین ترتیب حسنات عالم ربّانی ، سیئات انبیاء و حسنات انبیاء ، سیئات اولوالعزم ، و حسنات اولوالعزم ، سیئات اهل بیت(ع) قلمداد می شود. همانگونه که در نزد عرف ، اگر فردی عادی کنار خیابان ساندویچ بخورد ، کار او چندان قبیح تلقّی نمی شود در حالی که اگر عالمی یا استاد دانشگاه معروفی چنین عملی را انجام دهد ، کارشان به شدّت زشت شمرده می شود.بر این اساس ، کاری که حضرت یوسف (ع) در زندان انجام داد و برای اثبات حقّانیّت و بی گناهی خود نزد پادشاه مصر ، متوسّل به بنده ی خدا شد ، برای افرادی عادی یقیناً بد نبود ؛ بلکه چه بسا به حکم عقل و شرع ، چنین عملی برای افراد معمولی واجب نیز باشد ؛ امّا حضرت یوسف (ع) دارای مقامی در نزد خدا بود که باید بی اذن خدا دست به هیچ کاری نمی زد ؛ حتّی کار مباح یا خیر. لذا او تا اذن مستقیم نیافته بود حقّ چنین توسّل مشروعی را هم نداشت. افراد عادی به اذن عامّ خدا که در ضمن حکم عقل یا شرع می آید عمل می کنند ؛ امّا انبیای الهی در برخی امور فقط باید تابع وحی موردی باشند. یعنی باید منتظر فرمان خاصّ الهی باشند. برای مثال حضرت یونس(ع) وقتی یقین نمود که عذاب بر قومش نازل خواهد شد به حکم عقل از عذاب الهی فرار نمود ، در حالی که باید منتظر فرمان خاصّ الهی می ماند و اگر خدا فرمان نمی داد باید خود را تسلیم عذاب می کرد. لذا خداوند متعال حضرت یونس را به خاطر این عمل مجازات نمود در حالی که یقیناً خلاف شرع الهی یا خلاف حکم عقل عمل نکرده بود و تنها کاری را کرده بود که پایین تر از شأن او بود. علمای شیعه از چنین اموری تعبیر کرده اند به ترک اولی ؛ که نه ترک واجب و مستحبّ است ، نه ارتکاب حرام و مکروه ؛ بلکه ارتکاب عملی است که متناسب با شأن انبیاء نیست. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image