اديان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

اولين مذهب در دين اسلام توسط چه کسي پايه گذاري شد و نام مذهب چيست؟


مسئله اختلاف و تفرقه در دين و امور اعتقادي و اجتماعي و امثال اينها كه از جهالت، خودخواهي، و پيروي از ارزش هاي حيواني و خواهش هاي نفساني و سليقه هاي شخصي ناشي مي شود چيزي نيست كه فقط دين اسلام گرفتار آن شده باشد بلكه هر دين آسماني و غير آسماني دستخوش اين پديدة خانمانسوز گرديده و حتي در مسائل عادي اجتماعي و عرفي جامعه نيز اين اختلاف ها جريان داشته و باعث شده تا ضربات مهلكي بر پيكر جامعه بشري وارد شود.تاريخ بشر گواهي مي دهد كه هميشه وقتي كه يك دين اعم از دين آسماني و غير آسماني ظهور كرده است، پيروان آن به علل و عوامل مختلف اجتماعي، رواني و اخلاقي باعث انشعاب و تفرقه در دين گرديده و موجب ايجاد فرقه ها و مذاهب مختلف شده اند.بنابراين جاي تعجبي ندارد كه مسلمانان بعد از رحلت پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در اثر عوامل متعدد اجتماعي و غيراجتماعي حاكم بر روحيات و افكار برخي از مسلمانان چه در صدر اسلام و چه بعد از آن، راه هاي مختلفي را به عنوان اسلام در پيش گرفته و هر كدام راه خود را به عنوان اسلام تلقي نموده و آن را به عنوان حق پذيرفته و معرفي مي نمايد و به تبع آن حق واقعي و دين راستين اسلام كه بدون هيچ نوع نقص و عيبي بر پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ براي هدايت بشر نازل شده است در ميان اين راه هاي مختلف و متضاد براي اكثريت مردم نا آشنا و نامشخص گرديده و باعث حيرت و سردرگمي آنان شده است و نيز جامعه اسلامي نه تنها اتحاد و وحدت خود را از دست داده بلكه گرفتار منازعات، مشاجرات و زد و خوردهاي خونين شده و در مقابل دشمنان توانايي و قدرت خود را تضعيف نموده اند.دين اسلام به دليل اينكه يك دين الهي[1] و مبتني بر حقيقت و نيازهاي مادي و معنوي بشر و همسو با فطرت ثابت انسان[2] مي باشد، هيچگونه تغيير و تبديلي در حقيقت آن از طرف هيچ كس امكان پذير نمي باشد. بنابراين با انشعاب و ايجاد فرقه هاي متعدد، خود دين منشعب نگرديده بلكه اين مسلمانان بودند كه راه هاي مختلفي را در پيش گرفته و هر كسي راه خود را دين اسلام تلقي نموده و آن را حق پنداشته است.اين مطلب مسلم است كه خداي متعال دين كاملي را با رسالت خاتم الانبياء ـ صلي الله عليه و آله ـ براي بشر نعمت بزرگي قرار داده است.[3] در اين راستا يكي از برنامه هاي مهم رسمي و الهي پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ بيان و تثبيت نعمت امامت و خلافت بعد از خودش بود[4] و پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به خاطر حساس بودن مسأله امامت و نقش اساسي آن در رهبري امت اسلامي در ابعاد اعتقادي، ديني، علمي و سياسي در طول مدت رسالت الهي خود تاكيدي زيادي بر آن داشته است و بارها در محافل و مكان هاي مختلف آن را به مسلمين بيان نمود تا بعد از او امتش در گمراهي بسر نبرند و راه حق را توسط رهبري امامان بر حق و جانشينان واقعي او پيروي نموده و به سعادت و قله كمال برسند. روايات و حوادث تاريخي متعددي از آن جمله حديث ثقلين[5]، حديث منزلت[6]، حديث و واقعة تاريخي غدير[7]، حديث قلم و دوات[8] و... دلايل قطعي بر اين مطلب مي باشند،که در كتاب هاي شيعه و سني از پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در رابطه با امامت و وصايت و جانشيني آن حضرت نقل شده است. اينک به طور خلاصه به برخي از آنها در اينجا اشاره مي شود:پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: اسلام پيوسته با دوازده امام عزيز خواهد بود.[9]و فرمود: من در بين شما دو چيز گرانبها به جا گذاشتم كه تا قيامت از هم ديگر جدا نمي شوند يكي قرآن و ديگري عترت و اهل بيتم مي باشد اگر به آنها تمسك كنيد هرگز گمراه نخواهيد شد.[10] و نيز از پيامبر اسلام نقل شده است كه فرمود: يا علي منزلت تو به من مثل منزلت هارون به موسي است با اين فرق كه بعد از من پيامبري نخواهد بود؟[11] و باز نقل شده است كه پيامبر اسلام وقتي كه از حجة الوداع برمي گشتند همة حجاج را در منطقه اي بنام غدير متوقف نمودند و در مراسم رسمي فرمودند: آگاه باشيد هر كه من مولاي او هستم اين علي مولاي او خو اهد بود.[12] و بالاخره آخرين تلاش و تأكيد پيامبر اسلام در روز وفات صورت گرفت. پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ خواست كه در آخرين روز حيات خودش، بعضي از مزاحمين را به عنوان سريه تحت فرماندهي اسامة بن زيد از مدينه دور كند و مسئله امامت را با نصب علي ـ عليه السّلام ـ در اين مقام الهي تثبيت نمايد لكن عده اي از اصحاب از اين دستور پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ سر برتافتند و بر حضورشان در مدينه و خانه رسول خدا سماجت ورزيدند تا اينكه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مجبور شد در حضور آنان مسئله را تمام كند و لذا فرمود:«بيائيد كاغذ و دوات برايم بياوريد تا چيزي براي تان بنويسم كه هرگز بعد از آن گمراه نشويد» عمر بلافاصله گفت درد بر رسول خدا غلبه كرده است(العياذ بالله هذيان مي گويد) و شما قرآن را داريد و قرآن ما را كفايت مي كند. با اين سخن عمر اختلاف و مشاجره بين اصحاب در گرفت تا اينكه پيامبر عصباني شدند و فرمود از خانه من بيرون رويد. و بدين سان نامه رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نوشته نشد و ابن عباس همواره با چشم گريان مي گفت: بالاترين مصيبت بر اسلام مصيبتي بود كه نگذاشتند پيامبر خدا نامه را بنويسد.»[13]اين قدر مسلّم است كه در زمان حيات پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ هيچ نوع اختلاف اعتقادي و سياسي در بين مسلمين لااقل در ظاهر وجود نداشت و همة مسلمانان با يك پرچم و يك هدف و يك عقيده در تحت رهبري و رسالت پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ امت واحد اسلامي را تشكيل مي دادند. لكن بعد از رسول الله آنچه كه باعث تفرقه دربين مسلمين گرديد اختلاف آنان در مسئله امامت و رهبري مسلمين بود. و اين اختلاف با توجه به حديث دوات و قلم، از روز وفات پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بين پيامبر و عمر آغاز گرديد. و براساس همين واقعيت نويسنده مقدمه بر كتاب صواعق المحرقه وقتي كه اين حديث را از كتاب شرح مواقف نقل مي كند مي گويد اين اختلاف بين رسول الله و عمر در مسئله امامت و منصب خلافت بوده است.[14]بعد از رحلت رسول خدا آثار جدي و شديد اين اختلاف در بين جامعه اسلامي پديدار شد در كتاب الفرق بين الفرق مي گويد: اختلاف مسلمين براي بار اول در مسئله امامت بوده است. انصار اعتقاد به امامت سعد بن عباده داشته و قريش اعتقاد داشتند كه امامت از آن قريش است.[15]به هر صورت وقتي نامه رسول خدا نوشته نشد عدة محدودي از اصحاب بر اساس آيات قرآن كريم هم سخنان و سفارشات رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ را وحي الهي دانسته[16] و هم معتقد به وجوب پيروي از آن حضرت بودند[17]، لذا از سخنان و دستورات آن حضرت در مسئلة امامت پيروي نمودند و بر اصل اسلام باقي ماندند و اين روايات را سرلوحة هدايت خودشان قرار داده و بعد از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ اعتقاد به امامت امام علي ـ عليه السلام ـ و ساير اهل بيت ـ عليهم السلام ـ را در حوزه ديني خودشان حفظ نمودند. اين دسته از مسلمين توسط خود پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ شيعه ناميده شدند[18] و بعد از رحلت آن حضرت بر همين نام تا امروز باقي ماندند. اما عده ديگري به رهبري برخي از اصحاب بلا فاصله بعد از رحلت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرصت را غنيمت شمرده و در سقيفه بني ساعده كه در واقع يك نوع كودتا بر عليه علي ـ عليه السّلام ـ بود با چند نفر ديگر جمع شده و بعد از مشاجرات و مجادلات قبيله اي ابوبكر با بيعت عمر به عنوان خليفه و امام مسلمين انتخاب شد و زمام سياسي مسلمين را به دست گرفت.[19]از همين جا بنياد اولين مذهب با اين انشعاب از مسير اصلي اسلام و بر اساس مخالفت با سفارشات پيامبر بزرگ خدا ، نهاده شد و اولين مذهب در اسلام به وجود آمد که بعدها به اهل سنت ناميده شد.اين دسته از مسلمين در ابتداء عنوان خاصي نداشتند بلكه به عنوان طرفداران خلفاء معروف بودند و بنابر قول ابوحاتم رازي بعد از كشته شدن عثمان در زمان معاويه و بعد از آن به «عثمانيه» ناميده مي شدند و شيعيان علي ـ عليه السلام ـ در اين زمان به نام علويه معروف بودند تا اينكه در زمان عباسيان نام علويه و عثمانيه نسخ گرديدند و علويه بنام پيشين خود يعني شيعه برگشتند و بر ديگران اسم اهل سنت گذاشته شد و اين اسم تا امروز ادامه دارد.[20]پس اولين مذهب و انشعابي در دين اسلام مذهب اهل سنت است که نتيجه شوراي سقيفه مي­باشد و با بيعت عده­اي با ابوبکر تاسيس گرديد.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1ـ الامامة في اهم الكتب الكلاميه، آيت الله ميلاني.2ـ تاريخ شيعه و فرقه هاي اسلام، دكتر محمد جواد مشكور.3ـ آنگه هدايت شدم، سيد محمد تيجاني.4ـ المراجعات، سيد شرف الدين عاملي. .

سامانه پاسخگویی به سوالات و شبهات

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/28



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image