تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
سوال خوبی مطرح کردید. ملاکهایی وجود دارد که میتوان پی برد عبادت از روی عادت است یا خیر.اگر عبادت برای ما عادی شده است و پیشرفت در آن وجود ندارد یعنی سرسری و گذرا برگزار میشود این نشانه عادت به عبادت است. اگر عبادت برای این انجام شود که فرد «فقط» به آن عادت کرده است و چون «فقط» عادت کرده اگر انجام ندهد دچار وحشت میشود، این جور عبادت کردن خوب نیست. زیرا همهی عبادات برای نفوذ روح دین در فرد است نه عادت کردن به برخی ظواهر و رها کردن اصل دین. تکرار عبادات برای ملکه شدن اصل دین است نه عادت کردن به عبادت. (البته این مطلب یکی از دلایل تکرار عبادت است.)اگر کار خوبی «فقط» به خاطر عادت انجام شود، ارزش اخلاقی ندارد. انجام هر عملی برای صرف عادت، که اگر آن را ترک کند دشوارش است و در انجام آن نه به حکم عقل و نه اراده توجهی ندارد، بد و مذموم است. به جهت همین مطالب که عرض شد، در برخی روایت از صرف عادت به عبادت مذمت شده است.دو دسته عادت داریم: فعلی و انفعالی. عادت فعلی آن است که انسان نه تحت تاثیر یک عامل خارجی بلکه در اثر تکرار و ممارست، بهتر انجام میدهد. مانند همه هنرها و فنون و حتی نوشتن که در اثر تکرار بهتر و سریعتر میشود. و مانند بسیاری از ملکات نفسانی که با تکرار تبدیل به عادت فعلی میشود.در این مورد مثلا در روایات وارد شده است که کسی که صبور نیست خود را به صبر بزند تا بر اثر تکرار، به ملکهی روح او تبدیل شود. در مورد سخاوت هم این مطلب وارد شده است که به وسیلهی تکرار صفت سخاوت را جزو وجود خود کنید. این یک شیوهی تربیتی است.علت خوب بودن عادت فعلی:1- این قبیل عادات، از قبیل خوی و خصلت نیست که انسان نتواند بر خلاف آن عمل کند.(یعنی اراده از او سلب نمیشود) همچنین از قبیل انس به عادت نیست. یعنی «فقط» به خاطر انس به عمل انجام نمیشود بلکه فرد برای انجام آن مبنایی به غیر از انس دارد. بلکه وقتی به آن عادت میکند، قدرت مقاومت پیدا میکند و تا عادت نکرده، ارادهاش در مقابل محرکات ( که در جهت خلاف این عادت قرار دارند) ضعیف است. مثل ملکه تقوا و عدالت که وقتی به وجود بیاید، فرد در مقابل بیتقوایی و بیعدالتی قوی میشود. ولی نکته این جا است که انسان اسیرِ این عادت نیست. ( و همواره قدرت انتخاب برای او وجود دارد.)2- عادت، کار دشوار را برای انسان آسان میکند. کاری که به حسب طبیعتش سخت است لکن در اثر این عادت نیروی مقابله با آن عادت را مییابد و از اسارت طبیعت خارج میشود. و میتواند تصمیم بگیرد که چه کند.برای مثال؛ نفس انسان دوست دارد که هر چه خواست انجام دهد و مثلا به هر کجا میخواهد نگاه کند. وقتی فرد شروع به رعایت تقوا میکند، نفس مقاومت میکند و ابتدای کار مشکل است. اما بعد از مدتی که فرد مثلا چشم خود را کنترل میکند، میتواند با نفس مقابله کند و کم کم کنترل چشم برایش آسان میشود. قدرت انتخاب دارد ولی با انتخاب همیشگی تقوا، این حالت به ملکه وجودی او تبدیل میشود.3- نظر اسلام این است: ارادهی اخلاقی ( و انجام کارهای خوب) باید تابع عقل و ایمان باشد. نیروی طبیعت جای خودش باشد و عقل و ایمان آنقدر قوی باشند که بر او غلبه کنند. یعنی مثلا در جایی که قدرت بر گناه وجود دارد بتواند گناه نکند نه این که در جایی که قدرت انتخاب گناه ندارد، پاک بماند.عادت هم میتواند به طبیعت ثانوی تبدیل شود. یعنی به قدری تکرار شود که جزو خوی و خصلت فرد شود. لذا حتما باید عقل و اراده آنقدر قوی باشد که نه تحت تاثیر طبیعت باشد و نه عادت. عقل و ایمان نباید اسیر عادت و طبیعت باشد. بلکه همواره فرد، عقل و ایمان را بر همه چیز مقدم کند.مثلا عادتِ روزهگیری باید تحتِ ایمان باشد که جایی که ایمان گفت بخور، بخورد و ناراحت نباشد. نگوید پس روزهام چه میشود. شاید شنیده باشید: عدهای از مسلمانان به جهت جهاد، در ماه رمضان با رسول خدا از مدینه خارج شدند. وقتی از شهر دور شدند حضرت دستور دادند: چون مسافر هستید روزههای خود را بخورید. برخی مسلمانان استنکاف کردند و گفتند پس روزهمان چه میشود! این افراد عادت به روزهداری کردهاند و عملشان تحت ایمان قرار ندارد. در جایی که مولا دستوری میدهد، باید اطاعت کرد و کاسهی داغتر از آش نشد. همان رسولی که حکم روزه را آورده، دستور افطار میدهد . پس اطاعت خدا و رسولش مقدم بر هر چیز و حتی ظواهر و عادات عبادی است.خلاصه: هر چه که انسان را اسیر خود کند به طوری که آدمی از فرمان عقل و ایمان هم سرپیچی نماید، نادرست است. گاهی عادت به صورتی در میآید که ارزش کار خوب را از میان میبرد مانند کسی که طول سجده و رکوع برایش عادت شده که از ترکش وحشت دارد.مثال فوق از جمله عادتهای انفعالی است. عادت انفعالی آن است که انسان تحت تاثیر یک عامل خارجی عملی را انجام دهد. در عادت انفعالی ، ایجاد انس میشود و انسان اسیر آن میگردد.تن پروریها از عادات انفعالی هستند که فرد به غیر آنها (اعم از خواب و خوراک و پوشاک و ...) راضی نمیشود. اینها همه بد و مذموم هستند.نکتهی مهم: عادات فعلی به جهت عادت بودن بد نیستند. گر چه برخی از آنها از جهات دیگر بد باشند. مثل برخی هنرها و فنون مضر و خلاف شرع.بنابراین عادت ها اگر از پشتوانه عقلی و ایمانی و اختیار برخوردار باشند, خوب هستند و بلکه از فضایل اخلاقی محسوب می شوند مانند عادت کردن به ترک گناه یا انجام وظایف دینی, ولی اگر عملی و عادتی مسند به نفسانیت و هوای نفس باشد و یا به تحریک و فشار عامل بیرونی باشد, خوب نیست و ارزشی ندارد. .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.