خلقت مدام خداوند /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

سلام منظورتان نظر فلاسفه درباره قدیم رمانی بودن جهان است؟ پس نظر بعصی علما درباره آغاز آفرینش و عدم قدیم زمانی بودن جهان چی می شود؟


پاسخ داده شده به لحاظ نگرش کلامی بود نه فلسفی که در این باب گفتگوهایی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:درباره این سوال نظرات و تحلیل های فراوان میان صاحب نظران وجود دارد و هر کدام از حکما و متکلمین در تبیین این مسأله مطالبی را بر اساس دیدگاه خاص خودشان ارائه کرده اند که برای اطلاع از نظرات آنان به منابعی که در پایان معرفی می شود مراجعه شود. اما در این جا به دور از اختلافات دانشمندان و به صورت خلاصه مطالبی ارائه می شود:1. بدون تردید کهکشان های عظیم، اجرام بزرگ و کوچک کیهانی، موجودات ارضی و سماوی و خلاصه آنچه و هر چه در عالم هستی وجود دارد به مشیّت حکیمانة، خلعت هستی پوشیداند. تمام پیامبران الهی در این امر متفق اند و از راه وحی الهی به این واقعیت دست یافته اند و پیروان خویش را آگاه نموده اند که در جهان هستی هر موجودی غیر خداوند، حادث و مخلوق است و آن که ازلی و ابدی است و قدیم بالذات است و آغازی نداشته و پایانی ندارد حضرت باری تعالی است.در جهان امروز نیز دانشمندان در پرتوی گسترش علوم طبیعی و بر اثر شناخت اسرار و رموز خلقت به این نتیجه رسیده اند که سازمان حیرت انگیز جهان نه ازلی است و نه ابدی، کهکشان های عظیمی که جز با تلسکوپ های بسیاری قوی دیده نمی شود همه حادث اند و اجرام نورانی کیهان، پدیده هائی هستند که زمانی بوجود آمده اند و خاموش می گردند و به صورت جرم مرده ای در فضای بی کران سرگردان می شوند. حدوث کیهان و پیدایش جهان که پیامبران خدا در قرون گذشته از راه وحی الهی با قاطعیت برای پیروان خود توضیح دادند امروز به اثبات قطعی رسیده است و به هیچ وجه قابل تردید نیست. و در راستای این تحلیل است که گفته شده: محققین عصر ما نظریة آن دسته از حکما و فلاسفة دیروز را که به قِدَم ذاتی و به قِدَم صفاتی آسمان ها و اجرام کیهانی قایل بوده اند، باطل و مردود می دانند، اینان با استناد به علوم طبیعی و با اتکاء به تحقیقات تجربی به این نتیجة قطعی رسیده اند که جهان نه ازلی است و نه ابدی بلکه این مجموعة عظیم کیهان، پدیده ای است که در زمان معینی و شرایط مخصوص بوجود آمده و در زمان و شرایط دیگری پایان می یابد و این همان واقعیتی است که در گذشته پیشوایان الهی به مردم گفته اند و قرن های متمادی است که پیروان مکتب پیامبران به آن معتقداند، مکتب پیامبران نه تنها اجرام کیهانی و مجموعة جهان هستی را حادث می داند بلکه مادة اولیة جهان را هم که مایه اصلی کیهان است و عالم از آن ساخته شده حادث می شناسد و آن را پدیده ای می داند که به ارادة خالق، جامه ی هستی پوشیده و تحقق یافته است. در روایات اسلامی تصریح شده است که خداوند پیش از هر چیز بوده و بعد از هر چیز خواهد بود و تمام اشیاء را آفریده است پس ماده اشیاء، مانند مجموعه ی کیهان و تمام ثوابت و سیارات موجودی آفریده شده و حادث است. گر چه برای حدوث عالم دلایل مختلف وجود دارد لکن در این جا به عنوان نمونه به چند دلیل اشاره می شود:الف: دانشمندان امروز درباره حدوث عالم، سخن بسیار گفته اند از جمله فرانک آلن استاد فیزیک زیستی می گوید: قانون ترمودینامیک (حرارت) ثابت کرده است که جهان پیوسته رو به وضعی روان است که در آن تمام اجسام به درجه ی پست مشابهی می رسند و دیگر انرژی قابل مصرف وجود نخواهد داشت، در آن حالت دیگر زندگی، غیر ممکن خواهد بود، اگر جهان آغازی نمی داشت و از ازل موجود می بود باید پیش از این نابود شده باشد. خورشید و ستارگان و زمین آکنده از زندگی، گواه صادق است بر این که جهان در زمان اتفاق افتاده و پیدایش آن در لحظه ی خاصی به وقوع پیوسته است.[1]ب: و برخی دیگر از دانشمندان نیز گفته اند: در شیمی این مطلب بدست آمده که ماده روزی نابود می شود منتهی نابودی پاره ای از مواد بسیار کند است و برخی بسیار تند است بنابراین وجود ماده، ازلی نیست و ناچار آغازی داشته است و بر اساس شواهد علمی در رشته ی شیمی معلوم شده که این آغاز تدریجی نبوده بلکه پیدایش ماده ناگهانی صورت گرفته است و حتی پاره ای از دلایل، زمان تقریبی پیدایش آن را نیز نشان می دهد از این رو، جهان مادی در زمان معینی آفریده شده لذا انشتین می گوید: من در این دنیا ماده و نیروی ازلی نمی بینم و آفرینش جهان را نتیجة تصادف نمی دانم من در آفرینش جهان مشیت پروردگار قادر متعال را می بینم و بس.[2]ج: دلیل دیگر بر حدوث عالم همان قاعده معروف است که گفته اند: عالم متغیر است و هر متغیری حادث است پس عالم حادث است (شهید مطهری در این زمینه مباحثی مبسوطی عنوان کرده که به منبع ذیل مراجعه شود).[3]از مجموع مطالب و دلایل یاد شده بخوبی معلوم می شود که هیچ تردیدی در حادث بودن عالم نیست.د: البته باید توجه داشت که ما دو نوع قدیم داریم: 1. قدیم ذاتی. 2. قدیم زمانی و نیز دو نوع حادث داریم. 1. حادث ذاتی. 2. حادث زمانی.فلاسفه معتقدند که جهان به لحاظ ماده اش قدیم زمانی و حادث ذاتی است اما متکلمان معتقدند که جهان حادث زمانی است پس در اصل حدوث جهان بین فلاسفه و متکلمان اختلافی نیست اما در این که آیا این حدوث زمانی است و یا این که فقط ذاتی است دیدگاه آنان مختلف است. معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:ـ آموزش فلسفه، استاد مصباح یزدی. پی نوشت ها:[1] . فلسفی، محمد تقی، معاد از نظر روح و جسم، بیروت، نشر هئت معارف اسلامی، ج1، ص 341.[2] . معاد از نظر روح و جسم، پیشین، ج1، ص 342.[3] . مطهری، مرتضی، حرکت و زمان در فلسفه اسلامی، تهران، نشر حکمت، 1357 ش، ج 3. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image