پاسخ به شبهات کتاب سرخاب و سفیداب ج ۲- شماره یازدهم /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

مدعیان تشیع بر این باورند که بنا به دستور پیامبرص دین را می‌بایست تنها از امامان و معصومین گرفت، یعنی تنها اهل بیت شایستگی تعلیم قرآن و سنت را بطور صحیح و بدون خطا دارند و به احادیثی چون قرآن و عترتی و... اشاره دارند و حتی قرآن را بدون وجود اهل بیت، کافی و یا قابل فهم نمی‌دانند، اما سوال اینجاست: اگر چنین است پس چرا پیامبرص افرادی دیگر به جز علی ع‌ را نیز برای تعلیم قرآن به قبایل مختلف می فرستاده است؟ مگر نه اینکه اینکار باید توسط علی ع‌ انجام می‌شده است؟ پس چرا صحابه دیگر نیز مردم را تعلیم می‌داده اند؟


متاسفانه مشکل این شبهه گران و نیز برخی از علمای متعصب اهل سنت این است که فکر می کنند شیعیان هیچ یک از اصحاب پیامبر اکرم(ص) را قبول ندارند و تنها از میان صحابه، حضرت علی علیه السلام را قبول دارند. لذا گرفتار چنین شبهه هایی شده و فکر می کنند که حال که شیعیان فقط حضرت علی(ع) را قبول دارند پس پیامبر(ص) هم باید به نظر آنان فقط برای پیشبرد اسلام و تعلیمات آن از حضرت علی(ع) استفاده می کرده است! در حالی که نظر هیچ یک از علمای شیعه اینگونه نیست بلکه همه شیعیان قائلند که بسیاری از صحابه پیامبر اکرم(ص) از بهترین و نمونه ترین انسانها بوده اند و بسیاری از صحابه مورد تایید شیعیان هستند. برای روشن شدن موضوع لازم است که ما نظر شیعه را در مورد صحابه پیامبر بیان کنیم تا این شبهه و تمام شبهه های شبیه به آن برطرف شود: جواب اجمالی: بهترین مرجع برای داوری قرآن کریم است لذا با بررسی مفاهیم لغوی و اصطلاحی "صحابه" به دنبال مصادیق واقعی آیات شأنی بر می آییم که آیا مطلق صحابه مورد توجه آیات الهی هستند یا صحابی خاص؟ نظریه اهل سنت نسبت به صحابه مطلق و قید ناپذیر است و همه را به یک چشم می بینند و می گویند آیات و روایات زیادی دال بر تمجید و تعدیل صحیح صحابه وجود دارد. اما این مطلق گرایی، جز آن که اغراض سیاسی در آن نهفته باشد، هرگز با میزان عقل، منطق و فرهنگ قرآن، سازگار نیست. قرآن حتی پیامبران الهی را با دید تفاوت و برتری مقام بعضی بر بعض دیگر می بینند چه رسد به دیگران. در حالی که قرآن، صحابی را به چند دسته صحابه صالح، صحابة منافق، صحابة فاسق، صحابة مرتد و تقسیم کرده است و ما باید میان آنان فرق قایل شویم و سره را از ناسره تفکیک کنیم و صحابی مؤمن را از کافر باز شناسیم. پس باید دانست که دلالت آیات شأنی، متوجه اصحاب خاص می باشد، همان که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: احترام و حرمت شان را پاس دارید چرا که آنان مورد رحمت و غفران و فضل الهی می باشند. جواب تفصیلی: در بینش اسلام و فرهنگ دین، عمل اصالت دارد؛ عملی که برخاسته از زلال عقیده و استواری ایمان باشد. و مشرب عمل گرایی است که به انسان ارزش، عظمت و حرمت می بخشد. عنوان و نام و نشان به هیچ وجه، راهکار سعادت بشر نیست و اگر چه آن، عنوان صحابه بودن پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ باشد. مناسب است مطلع بحث با تعریفی از واژه صحابه گشوده شود تا افق بحث بیشتر نمایان گردد. صحابه در لغت به معنای یاران، همراهان، همنشینان و معاشران آمده است. (فرهنگ عمید، ص 871)1 ـ اصطلاح صحابه را ابن حجر عسقلانی شافعی چنین می گوید: "صحابی کسی است که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ را ملاقات کرده و به او ایمان آورده و مسلمان از دنیا رفته باشد.(احمد حسین یعقوب، پژوهشی در عدالت صحابه، ص 20، ترجمة محمد قاضی زاده، از کتاب الاصابه ابن حجر، ج 1، ص 10) در اینجا سؤال این است که آیا صحابه به طور مطلق مورد تأیید است و یا صحابه با ویژگیهای مخصوص مورد نظر آیات الهی می باشد؟ ابن حجر عسقلانی می گوید: اهل سنت اتفاق نظر دارند که جمعی از صحابه عادلند و عدالت آنان ثابت و معلوم می باشد چرا که خدا آن ها را تعدیل نموده و از پاکی آنان خبر داده و آن ها را برگزیده است. علاوه بر آیات مورد سؤال، آیات زیادی از جمله "کنتم خیر امةٍ اخرجت الناس"(سورة آل عمران، آیة 110) را در رابطه با صحابه آورده و می گوید: احادیث شهیره نیز مقدارشان در این زمینه زیاد می باشد که همه این ها قطع به عدالت و پاکی صحابه را به وجود می آورند.(ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمیز الصحابة، ج 1، ص 9، فصل سوم، چ بیروت، طبع اول) این نظریه به صورت مطلق با هیچ منطقی سازگار نیست چرا که یکسانی گروهها و اقشار انسانی نه سابقه مستند تاریخ دارد و نه عقل و خرد آن را می پسندد حتی رسولان الهی که از عصمت و طهارت باطنی برخوردارند، در یک سطح فضیلتی قرار ندارند "تلک الرُّسُلِ فضلنا بعضهم علی بعض منهم"(سورة بقره، آیة 253. ) برخی رسولان بر بعضی دیگر برتری مقامی دارند وقتی پیامبران معصوم الهی چنین هستند چطور معقول است که صحابه آن چنان باشند؟! یعنی کاسه داغ تر از آش! در حالی که می بینیم صحابه خاص و اصیل در میان خود، متفاوت اند و هر کدام جایگاه خاص خود را دارند، پس با چه معیار ما بیاییم، صحابی عنوانی را با صحابی اصیل؛ در یک سطح ببینیم؟ در حالی قرآن کریم بر مقتضای عقل و انصاف این دو دسته را از هم تفکیک کرده و معیار معرفتی ارایه داده است برای عده ای صحابه که دارای ایمان و عمل شایسته اند، وعدة غفران و اجر بزرگ داده است. "وعد الله الذین آمنوا و عملوا الصالحات منهم مغفرةً و اجراً عظیماً"(سورة فتح، آیة 29. ) و تعدادی از صحابه، منافق بودند و چهرة نفاق خود را در پوشش صحابه بودن پنهان کرده بودند که خدا حجاب را از چهرة آنهان برگرفته و به پیامبرخود ابلاغ نمود. "و اهل المدینه مردوا علی النفاق لا تعلمهم نحن نعلمهم"(سورة توبه، آیة 101. )بعضی از اهل مدینه به سوی نفاق گراییدند تو ای پیامبر! آنان را نمی شناسی ولی ما آنان را می شناسیم. و جمعی از صحابه بعد از ایمان به پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ رویکرد انحرافی پیدا نمودند و با رجعت قهقرایی به دیار شرک و کفر برگشتند "ان الذین ارتدوا علی ادبارهم من بعد ما تبین لهم الهدی"(سورة محمد، آیة 3) عده ای بعد از آن که راه هدایت و رستگاری برایشان روشن شد، دوباره در طریق کفر و شرک قبلی خویش برگشتند. ولید بن عقبه که صحابی بوده، قرآن او را فاسق خوانده است و آیه: "ان جائکم فاسق بنبأ فتبینوا" در مورد نامبرده است(علامه سید محمد طباطبایی ترجمة تفسیر المیزان، ج 18، ص 472، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، نشر بنیاد علمیو فکری علامه طباطبایی، چاپ گلشن ؛ آلوسی بغدادی، روح المعانی، داراحیاء التراث العربی بیروت، طبع رابع، ج 26، ص 144. )پس صحابه بنابر منطق قرآن، یکسان نیست و نگاه آیات قطعاً متوجه همه آنان نخواهد بود تنها دلالت آیات معطوف صحابی خاص و با ویژگیهای ایمانی و عمل صالح و ملکه تقوا و عدالت است. عمل نیک و اندیشه نیکو است که به صحابی منزلت فضیلت می بخشد. به تعبیر احمد حسین یعقوب که صحابه بودن به خودی خود، عصمت نمی آورد و ردای عدالت بر قامت صحابه نمی پوشاند بلکه صحابه بر حسب اعمال و رفتارشان، منزلت پیدا می نماید(احمد حسین یعقوب، پژوهشی در عدالت صحابه، ترجمه مهر قاضی زاده، ص 94، 93.) و آن گاه پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ هم که برخی صحابه را جهت تبلیغ دین مبین اسلام و دیگر امور به کار می گیرد همان صحابه پاک و مخلص هستند نه تمام صحابه و این امر در طول تاریخ حیات نبی مکرم اسلام به وضوح قابل مشاهده است.نتیجه : پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم با همین دید و به همین مبنی برخی از صحابه را که مورد تایید آن بزرگوار بودند و از لحاظ علمی و معنوی انسانهای کار آزموده و مطمئنی بودند را جهت ترویج مکتب اسلام و آموزه های اسلام و راهنمایی مردم به اطراف و اکناف می فرستاد که نمونه های آن هم در تاریخ بسیار ذکر شده است و شیعیان هم به همین دلیل تنها صحابیانی که عدالت و صداقتشان احراز شده و مورد تایید خداوند و پیامبر اکرم (ص) واقع شده اند را قبول دارند نه هر صحابی را.اما این مطلب که تنها ائمه اطهار شایستگی تعلیم قرآن و سنت را بطور صحیح و بدون خطا دارند مطلبی است مسلم که به آن در شبهه قبل پاسخ کامل و جامع داده شد. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image