تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

حضرت علي ـ عليه السلام ـ در زمان خلافت خود بعد از اينکه مصر به دست معاويه(لعنه الله عليه) افتاد چه کار کردند؟


سرزمين مصر از جمله مناطقي بود که در دوره خلافت عمر بن خطاب و توسط عمرو بن عاص و ساير مسلمانان فتح شد و از آنجا که اين سرزمين با دارا بودن رود نيل و سرزمين هاي حاصل خيز آن، منبع در آمدي سرشار بود که عمرو عاص از همان آغاز به اين امر پي برد و با ترفندهاي مختلف تلاش مي کرد که حکومت مصر را در اختيار داشته باشد، هر چند که در مقاطعي هم به عنوان فرماندار مصر انتخاب شده بود. لذا طمع بيشتري نسبت به اين مسئله نشان مي داد تا اين که در دوره عثمان از فرمانداري آن عزل شد و در دوره حکومت امام علي ـ عليه السلام ـ نيز افرادي همچون قيس بن سعد و سپس محمد بن ابي بکر به فرمانداري اين منطقه برگزيده شدند. با توجه به بُعد مسافت مصر از مرکز حکومت امام علي ـ عليه السلام ـ و وجود جنگ هاي پي در پي داخلي و نيز حيله و ترفندهاي معاويه و عمروعاص، موجب شد که مصر از تحت حکومت آن حضرت خارج شود، وقتي که محمد بن ابوبکر در مصر حکومت مي کرد، جنگ صفين رخ داد و مخالفين محمد وقتي ديدند که ماجراي صفين به نفع علي ـ عليه السلام ـ تمام نشد جرات پيدا کردند و عليه او دشمني نمودند و معاويه هم از فرصت استفاده کرده به شورش مصر کمک نمود وقتي که اوضاع مصر به هم ريخت محمد طي نامه اي ماوقع را به علي ـ عليه السلام ـ گزارش داد و از حضرت کمک خواست. و حضرت نيز مالک اشتر نخعي را که در نصيبين حکومت مي کرد دعوت نموده به مصر و به کمک محمد روانه نمود. معاويه که از اين امر آگاهي يافت به مسئول خراج خود در ناحيه قلزم نوشت که تا به نحوي مانع ورود مالک اشتر به مصر شود. چرا که مي دانست اگر پاي مالک به مصر برسد از معاويه و شورشيان کاري ساخته نخواهد شد، و به او قول داد که باقي مانده خراج را از وي نخواهد گرفت، و مسئول خراج معاويه نيز خود را به کاروان مالک رسانده و با ابراز علاقه و محبت ظاهري به مالک خود را بيشتر به مالک اشتر نزديک کرد و در نهايت او را با شربت عسل آلوده به سم مسموم کرد و به شهادت رساند. لذا معاويه بعد از شنيدن خبر شهادت مالک اشتر گفت: علي دو دست داشت که يکي را در صفين قطع کرديم که عمار بود و ديگري يعني مالک که اينک قطع شد. همان طور که قبلا هم اشاره شد منطقه مصر هم از لحاظ جغرافيايي به شام نزديک بود و از عراق (کوفه) دور بود و هم به لحاظ ترکيب جمعيتي که مخالفين امام علي ـ عليه السلام ـ بيشتر بودند و اغلب عثماني مذهب بودند و به سپاه شام و معاويه تمايل بيشتري داشتند، از طرف ديگر وقتي که امام خبر شهادت مالک را شنيد خيلي ناراحت و غمگين شد و تلاش نمود که مردم را به جنگ عليه معاويه تشجيع کند، امام بعد از شهادت محمد بن ابي بکر خطابه تندي خطاب به مردم کوفه ايراد نمودند و اشاره کردند که بيش از پنجاه روز است که از شما درخواست کمک مي کنم تازه پس از اين مدت سپاهي ضعيف آماده شده است. امام در جاي ديگر خطاب به مردم کوفه مي فرمايند: گرفتار کساني شده ام که چون امر مي کنم فرمان نمي برند، چون مي خوانم پاسخ نمي دهند اي ناکسان! براي چه در انتظاريد؟ و چرا براي ياري دين خدا گامي بر نمي داريد؟ فرياد مي خواهم و ياري مي جويم، نه سخنم مي شنويد نه فرمانم را مي بريد، تا آنگاه که پايان کار پديدار گردد و زشتي آن آشکار نه انتقامي را با شما بتوان کشيد ونه با ياري شما به مقصود توان رسي شما را به ياري برادرانتان دعوت کردم همانند مشتري که از درد بنالد، ناله در گلو شکستيد و بر جاي خويش نشستيد. امام ضمن خطبه هاي مختلف از مردم خواستند که همراهيش کنند تا هم انتقام محمد بن ابي بکر و مالک اشتر را از معاويه بستاند و هم جوابي براي غارتگري هاي مکرر معاويه و عمال وي داده باشد ولي دريغ از جواب مساعد مردم رنگ به رنگ کوفه، لذا معاويه که به طور قطع از طريق جاسوسان از اوضاع عراق آگاهي داشت و ناظر سستي مردم آن ناحيه بود، به غارتگري ها و تجاوزات خود به نواحي مختلف تحت سلطه امام در جزيره العرب و حتي عراق، ادامه داد که مي توان اين گونه موارد را در کتاب الغارات ثقفي کوفي مشاهده نمود. بنابراين امام علي ـ عليه السلام ـ در قبال ماجراي مصر و شهادت محمد بن ابي بکر تمام تلاش خود را نمودند و حتي بهترين و وفادار ترين يار خود يعني مالک اشتر را براي تسلط بر اوضاع آن ديار فرستادند و حتي از جملات و خطبه هاي حضرت بر مي آيد خود حضرت مي خواستند؛ نيروي منسجم تجاوزات معاويه را جواب دهند ولي افسوس که مردم اجابت ننمودند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image