معجزات پیامبر(ص) /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

علاوه بر قرآن مجید که اعجاز جاودانه آن آشکار و بدیهی است، پیامبر اسلام(ص) معجزات فراوانی دارد؛ که برخی از آن ها در آیات قرآن و کتاب های سیره نویسان ثبت شده است. شماری از این معجزات عبارت است از: ۱. اسراء


علاوه بر قرآن مجید که اعجاز جاودانه آن آشکار و بدیهی است، پیامبر اسلام(ص) معجزات فراوانی دارد؛ که برخی از آن ها در آیات قرآن و کتاب های سیره نویسان ثبت شده است. شماری از این معجزات عبارت است از: 1. اسراء «اسراء» همان حرکت شبانگاهی پیامبر(ص) از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی است.ر.ک: تفسیر موضوعی قرآن کریم، آیت اللَّه جوادی آملی، ج 8، ص 85-64. این سفر در «یک شب»، در بیداری و با همین پیکر مادی تحقّق یافت نه در شب ها و روزهای طولانی یا در عالم خواب و با روح به تنهایی. آیات قرآنی و شواهد تاریخی بر وقوع این سفر دلالت آشکار دارند. قرآن کریم می فرماید: «سبحان الذی أسری بعبده لیلاً من المسجد ا لحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا انه هو السمیع البصیر؛ اسرا(17): 1. ؛ M}منزه است آن [خدایی ] که بنده اش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الاقصی که پیرامونش را برکت داده ایم، سیر داد تا از نشان های خود به او بنمایانیم که او همان شنوای بینا است{M.» این رویداد به وسیله شیعه و اهل سنت نقل شده است و کتابهای روایی و تاریخی، فراوان به آن پرداخته اند. البته جابه جایی در فضا و پیمودن مسافت های طولانی در زمان کوتاه، در زندگانی دیگر پیامبران نیز سابقه داشته است؛ چنان که درباره حضرت سلیمان(ع) می خوانیم:«ولسلیمان الریح غدوها شهر و رواحها شهرو و...؛. سبا(34): 12. و باد را برای سلیمان [رام کردیم ] صبحگاهان مسیر یک ماه را می پیمود و عصر گاهان مسیر یک ماه را.» افزون بر این، شواهد عینی و تجربی بسیار وجود دارد که برخی از اولیای الاهی مسافت های طولانی را در زمانی کوتاه پیموده اند و به اصطلاح «طی الارض» داشتند. البته آنچه گفته شد، تنها درباره «اسراء» و حرکت شبانگاهی پیامبر(ص) از مسجد الحرام به مسجد الاقصی است که خود مقدمه «معراج» به شمار می آید. «معراج» از معجزات ویژه ای است که اسرار و لطایف عمیق تر دارد واز نشانه های برتری پیامبر اسلام(ص) و شرافت وی بر تمام جهانیان است. 2. شق القمر از دیگر معجزات برجسته پیامبر اسلام(ص) که قرآن مجید از آن خبر داده، «شق القمر» است. چنان که می خوانیم: «اقتربت الساعة و انشق القمر؛ قمر(54):1. ؛M}قیامت بسیار نزدیک شد و ماه شکافت{M.» انشقاق قمر، در پاسخ مشرکانی صورت گرفت که درخواست چنین کاری داشتند، تا به ارتباط پیامبر(ص) با علم و قدرت بی پایان خداوند پی برند. تفسیر نمونه، ج 23، ص 9. ناگفته نماند، از آنجا که حضرت محمد(ص) واپسین پیامبر است، دوران پس از وی «آخر الزمان» خوانده می شود و بعثت او نشانه نزدیک شدن قیامت است؛ زیرا، در مقایسه با عمر جهان هستی، زمان پس از پیامبر اسلام(ص) اندک می نماید. بهترین دلیل بر وقوع این حادثه در زمان پیامبر اسلام(ص) آیه بعد همین سوره است که از سرسختی و تداوم انکار مشرکان، با وجود رؤیت این معجزه شگفت آور، پرده بر می دارد: «و ان یروا آیة یعرضوا و یقولوا سحر مستمر؛.قمر(54):2. ؛M}و هرگاه نشانه ای ببینند، روی بگردانند و گویند سحری همیشگی است{M.» البته چنین انشقاق هایی در زندگانی پیامبران گذشته نیز سابقه داشته و به صورت ضعیف تر جلوه گر شده است؛ چنان که درباره حضرت موسی(ع) می خوانیم: «فاضرب لهم طریقاً فی البحر یبساً؛ طه(20):77. ؛M} و راهی خشک برای آنان باز کن{M.» در بخشی دیگر از داستان حضرت موسی(ع) می خوانیم: ضربه عصای موسایی سنگ را شکافت و دوازده چشمه آب جوشید: «و قطعناهم اثنتی عشرة أسباطاً أمما و أوحینا الی موسی اذا ستسقاه قومه زن اضرب بعصاک الحجر فانبحست منه اثنتا عشرة عینا قد علیم کل أناس مشربهم...؛ اعراف(7):190. ؛M}و آنان را به دوازده عشیره که هر یک امتی بودند، تقسیم کردیم و به موسی - وقتی قومش از او آب خواستند - وحی کردیم با عصایت بر آن تخته سنگ بزن. پس از آن دوازده چشمه جوشید و هر گروهی آبخوری خود را شناخت{M.» 3. گفت و شنود درختان در نهج البلاغه آمده است: روزی پیامبر(ص) برای ایجاد انگیزه گرایش به اسلام در یکی از افراد قریش، در برابر دیدگان او درختی رامخاطب قرار داد. درخت از جای خود حرکت کرد و نزد پیامبر(ص) ایستاد و سپس به دستور پیامبر(ص) به جای اولیه خود بازگشت.شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 13، ص 214. در واقعه ای دیگر، درختی به رسالت پیامبر اسلام(ص) گواهی داد. الشفا بتعریف حقوق المصطفی، قاضی عیاض، ج 1، ص 298 این دو معجزه نیز مورد اتفاق علمای شیعه و اهل سنت است و در کتاب های متعدد آن ها به چشم می خورد. البته گفت و گو و فرمانبری جمادات، گیاهان و حیوانات در زندگانی پیامبران گذشته نیز سابقه داشته است. چنان که «هدهد» و دیگر حیوانات از حضرت سلیمان فرمانبری داشتند.نمل(27): 20. چهار پرنده کوبیده شده نیز به فراخوان حضرت ابراهیم(ع) پاسخ مثبت دادند و پرواز کنان به سوی او شتافتند:«قال فخذ أربعة من الطیر فصرهن الیک ثم اجعل علی کل جبل منهن جزءاً ثم ادعهن یأتینک سعیاً؛ بقره(2):260. ؛M}[خداوند] فرمود: [ای ابراهیم ] پس چهار پرنده برگیرد و آن ها را پیش خود ریزریزگردان، سپس بر هر کوهی پاره ای از آن ها قرار بده؛ آنگاه به سوی تو می آیند{M.» آنچه گفته شد، نمونه هایی از توانمندی انسان های کامل است که در پرتو بندگی خدا و اتصال به قدرت بی انتهای پروردگار، در برابر دیدگاه مردمان جلوه گر شده است. ناگفته نماند، کتاب های تفسیری، روایی و تاریخی، بیش از سه هزار مورد از معجزات و کرامات رسول اکرم(ص) را ثبت کرده اند. از پیامدهای زیبای گفت و گو در این زمینه، رسیدن به روشن بینی و توسعه فضای فکری، شکسته شدن حصارهای مادی و راهیابی به دریای بی کران نورانیت معنوی است. رسول خدا(ص) توانست جمادها را به نطق آورد: چنانکه حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: در بعضی نواحی که در خدمت رسول خدا(ص) بودم، به هر سنگ و درختی می رسیدیم، به رسول اکرم(ص) می گفتند: «السلام علیک یا رسول الله» (بحار/17/260). اعجاز رسول اکرم یا دراین است که سنگ و درخت را گویا کند و یا پرده غفلت را از گوش دیگران بردارد تا سخن سنگ و درخت را بشنوند. و چنین کسی که این قدرت را دارد، به یقین توان سخن گفتن در کودکی را هم خواهد داشت، زیرا روح ملکوتی رسول اکرم(ص) در دوران کودکی نیز وجود داشته و مقتدر بوده است، اگرچه آثار آن در سنین بالاتر ظهور و نمود پیدا کرده است، زیرا هر کاری طبق ضرورت و مصلحت و برابر دستور الهی است. آیة الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن کریم ج 9 (سیرة رسول اکرم در قرآن) در روایات اسلامی به موارد فراوانی از معجزات برخورد می کنیم که در شکل ولایت تکوینی انجام شده است. 1 ـ نمونة جالبی از آن در نهج البلاغه در خطبه قاصعه آمده است آنجا که می فرماید «وَ لَقَدْ کُنّتُ مَعَهُ (ص) کَما اَتاهُ المَلاُ مِنْ قُرَیْشٍ فَقالوا لَهُ یا مُحَمَّدُ ... .» من همراه او بودم هنگامی که سران قریش نزد وی آمدند ، گفتند ای محمد (ص) تو ادعای بزرگی کرده ای – ادعایی که هیچکدام از پدران و خاندانت چنین ادعایی نکرده اند ما از تو یک معجزه می خواهیم اگر پاسخ مثبت دهی و آن را به انجام برسانی می دانیم تو پیامبر هستی، و اگر انجام ندهی بر ما روشن می شود که ساحر و دروغگویی! پیامبر(ص) پرسید «خواسته شما چیست ؟» گفتند این درخت را صدا بزن که از ریشه برآمده جلو آید و پیش رویت بایستد!! فرمود «خداوند بر همه چیز توانا است اگر خداوند این عمل را انجام دهد آیا ایمان می آورید ؟ گواهی به حق می دهید؟ گفتند آری ، فرمود «به زودی آنچه را می خواهید به شما ارائه خواهم داد و می دانم که شما به سوی خیر و نیکی باز نخواهید گشت، و در میان شما کسی است که در درون چاه (بدر) افکنده خواهد شد، و نیز کسی است که لشکر احزاب را به راه خواهد انداخت ! سپس صدا زد «ای درخت ! اگر به خدا و روز واپسین ایمان داری و می دانی که من پیامبر (ص) خدا هستم از ریشه از زمین بیرون آی و نزد من آی ، و به فرمان خداوند پیش من بایست»! سوگند به کسی که او را به حق مبعوث ساخته ، درخت با ریشه هایش از زمین کنده شد، پیش آمد و به شدت صدا می کرد، همچون پرندگان به هنگامی که بال می زنند ، و صدائی از به هم خوردن شاخه هایش در هوا پراکنده می شد، و در جلوی رسول خدا (ص) ایستاد! و شاخه هایش همچون بالهای پرندگان به هم خورد، بعضی از شاخه های بلند خود را بر روی پیامبر، و بعضی از آنها را بر دوش من افکند ، و من در جانب راست آن حضرت بودم. امّا قریش هنگامی که این وضع را مشاهده کردند از روی کبر و غرور گفتند: «به درخت فرمان ده نصفش پیشتر آید، و نصف دیگرش در جای خود باقی بماند» پیامبر (ص) فرمان داد نیمی از آن با وضعی شگفت آور و صدایی شدید به پیامبر (ص) نزدیک شد، آنچنان که نزدیک بود به آن حضرت بپیچد! باز از روی کفر و سرکشی گفتند دستور بده این نصف باز گردد و به نصف دیگر ملحق شود! و به صورت نخستین درآید، پیامبر(ص) دستور داد و چنین شد، من گفتم «لا اله الا الله»! ای پیامبر(ص) من نخستین کسی هستم که به تو ایمان دارم ، نخستین کسی هستم که اقرار می کنم «درخت با فرمان خدا برای تصدیق نبوت و اجلال و بزرگداشت و برنامه و دعوتت آنچه را تو خواستی انجام داد». امّا آنها گفتند «نه ، او ساحری است دروغگو که سحری شگفت آور دارد ، و در سحر خویش بسار ماهر است ، آیا نبوت تو را کسی جز امثال این (منظورشان من بودم!) تصدیق می کند؟!». امّا من از کسانی هستم که در راه خدا از هیچ ملامتی نمی ترسند، از کسانی که سیمایشان سیمای صدیقان ، و سخنانشان سخنان نیکان است. شب زنده دارانند و روشنی بخش روز ، به دامن قرآن تمسّک جسته اند و سنتهای خدا و رسولش را احیا کرده اند ، نه تکبر می ورزند و نه برتری جوئی دارند ، نه خیانت می کنند و نه فساد به راه می اندازند ، دلهایشان در بهشت و پیکرشان در دنیا در حال انجام وظیفه و عمل است . (نهج البلاغه ، خطبة قاصعه). بنابراین تعبیراتی ، همچون ، فرمان بده ، دستور بده تا چنین و چنان شود، و کلام پیامبر (ص) ای درخت! چنین و چنان کن همه و همه دلیل بر ولایت و نفوذ تکوینی پیامبر اسلام (ص) است . 2 ـ مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار از سلمان فارسی چنین نقل کرده است ، هنگامی که پیامبر(ص) به مدینه آمد مردم به زمام شتر پیامبر (ص) چسبیدند (و هر کدام تقاضا داشت پیامبر(ص) به خانة او وارد شود) پیغمبر(ص) فرمود شتر را رها کنید که او مأموریتی دارد و بر در خانة هر کس بر زمین بنشیند من نزد او خواهم بود (و این بهترین راه برای حل هر گونه اختلاف و تبعیض بود). ناقه را رها کردند و او همچنان به سیر خود ادامه داد تا وارد کوچه های مدینه شد و بر در خانة ابوایوب انصاری نشست، و در مدینه کسی از او فقیرتر نبود، مردم نزدیک بود دلهایشان از حسرت پاره شود، که چرا از پیامبر(ص) جدا می شوند (و این سعادت بزرگ نصیب آنها نشد). ابوایّوب صدا زد ای مادر ، در را باز کن «فَقَدْ قَدِمَ سَیِّدُ الّبَشَرِ ، وَ اَکْرَمُ رَبیعَةِ وَ مُضَرٍ مُحَمَّدُ المُصْطَفی(ص) وَالرَّسُولِ المُجْتَبی»! [آقای انسانها و گرامی ترین فرد قبیلة بزرگ ربیعه و مضر، محمد مصطفی و رسول مجتبی تشریف فرما شده است]. مادرش در را گشود و بیرون آمد ولی نابینا بود ، گفت ای کاش چشم داشتم و به صورت مولایم رسول الله می نگریستم ، پیامبر (ص) دست بر صورت مادر ام ایّوب گذاشت ، چشمانش گشوده شد و این نخستین معجزه ای بود که از آن حضرت ظاهر گشت (ممکن است منظور از دست گذاشتن اشاره کردن با دست ، یا گذاردن دست از روی لباس باشد). (بحارالانوار 19/121). پیام قرآن ج 9، حضرت آیت الله مکارم شیرازی و سایر همکاران .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image