تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

سلام؛ بنیان‌گذار علوم قرآنی در جهان چه کسی است؟


علوم قرآنی از همان ابتدای نزول قرآن شکل گرفت، و فرد خاصی را نمی‌توان واضع علوم قرآنی به شمار آورد. البته امام علی(ع) با توصیه به فراگیری ادبیات قرآنی در این زمینه نقش چشم‌‌‌گیری داشتند. روایت در این زمینه می‌گوید: «عَنْ أَبِی الْأَسْوَدِ الدُّئَلِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَرَأَیْتُهُ مُطْرِقاً مُتَفَکِّراً فَقُلْتُ: فِیمَ تُفَکِّرُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ؟ فَقَالَ: إِنِّی سَمِعْتُ بِبَلَدِکُمْ هَذَا لَحْناً فَأَرَدْتُ أَنْ أَصْنَعَ کِتَاباً فِی أُصُولِ الْعَرَبِیَّةِ فَقُلْنَا: إِنْ فَعَلْتَ هَذَا أَحْیَیْتَنَا، ثُمَّ أَتَیْتُهُ بَعْدَ ثَلَاثٍ، فَأَلْقَی إِلَیَّ صَحِیفَةً فِیهَا: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، الْکَلَامُ کُلُّهُ: اسْمٌ وَ فِعْلٌ وَ حَرْفٌ، فَالاسْمُ مَا أَنْبَأَ عَنِ الْمُسَمَّی، وَ الْفِعْلُ مَا أَنْبَأَ عَنْ حَرَکَةِ الْمُسَمَّی وَ الْحَرْفُ مَا أَنْبَأَ عَنْ مَعْنًی لَیْسَ بِاسْمِ وَ لَا فِعْلٍ، ثُمَّ قَالَ لِی: تَتَّبِعُهُ وَ زِدْ فِیهِ مَا وَقَعَ لَکَ. وَ اعْلَمْ یَا أَبَا الْأَسْوَدِ أَنَّ الْأَشْیَاءَ ثَلَاثَةٌ: ظَاهِرٌ وَ مُضْمَرٌ وَ شَیْ‏ءٌ لَا ظَاهِرٌ وَ لَا مُضْمَرٌ، وَ إِنَّمَا تَتَفَاضَلُ الْعُلَمَاءُ فِی مَعْرِفَةِ مَا لَیْسَ بِظَاهِرِ وَ لَا مُضْمَرٍ. قَالَ أَبُو الْأَسْوَدِ: فَجَمَعْتُ مِنْهُ أَشْیَاءَ وَ عَرَضْتُهَا عَلَیْهِ فَکَانَ مِنْ ذَلِکَ حُرُوفُ النَّصْبِ فَذَکَرْتُ فِیهَا «إِنَّ وَ أَنَّ وَ لَیْتَ وَ لَعَلَّ وَ کَأَنَّ» وَ لَمْ أَذْکُرْ «لَکِنَّ»، فَقَالَ لِی: لِمَ تَرَکْتَهَا؟ فَقُلْتُ: لَمْ أَحْسِبْهَا مِنْهَا، فَقَالَ: بَلَی هِیَ مِنْهَا فَزِدْهَا فِیهَا».[1] ابی اسود دئلی می‌گوید؛ خدمت علی بن ابی طالب(ع) رسیدم. دیدم سرش را پایین انداخته و در حال تفکّر است. گفتم ای امیر مؤمنان به چه می‌اندیشید؟ فرمود: شنیدم در شهر شما کسی قرآن را اشتباه می‌خواند؛ لذا تصمیم گرفتم درباره اصول و مبانی زبان عربی، نوشته‌ای تهیه کنم. گفتم اگر این کار را بکنید ما را زنده کرده‌اید و این زبان را در میان ما ماندگار ساخته‌اید. سه روز بعد که خدمت حضرت رسیدم، نوشته‌ای به من داد که در آن آمده بود؛ بسم اللّه الرحمن الرحیم. زبان به طور کلّی از سه عنصر تشکیل شده است. اسم و فعل و حرف. اسم آن است که از مسمّی خبر می‌دهد، فعل آن چیزی است که از حرکت (کار) مسمّی خبر می‌دهد و حرف آن چیزی است که از معنایی خبر می‌دهد که نه اسم است، نه فعل. سپس به من فرمود: تو این مطلب را دنبال کن و چیزهایی که به نظرت می‌رسد بر آن بیفزای و بدان ای ابو الاسود که اشیاء سه گونه‌اند: آشکار و پنهان و چیزی که نه آشکار است و نه پنهان، و میان دانشمندان درباره شناخت آنچه که نه آشکار است و نه پنهان اختلاف است. ابو الاسود می‌گوید: من مطالبی را گرد آوردم و خدمت آن‌حضرت رساندم. از آن جمله حروف ناصبه بود که اینها را اسم بردم: «اِنّ، اَنّ، لَیْتَ، لعلّ و کأنَّ». اما لکنّ را نام نبردم. امام به من فرمود: چرا آن‌را کنار گذاشته‌ای؟ گفتم؛ آن‌را از حروف ناصبه به شمار نیاورده‌ام. فرمود: چرا، آن هم جزء این حروف است. و حضرت آن‌را بر آن حروف افزود. برای آگاهی بیشتر: مقصود از علوم قرآنی، 33017   [1] . شیخ حر عاملی، محمد بن حسن‏، الفصول المهمة فی أصول الأئمة (تکملة الوسائل)، محقق، مصحح، القائینی، محمد بن محمد الحسین، ج ‏1، ص 684، موسسه معارف اسلامی امام رضا علیه السلام‏، قم، چاپ اول، 1418 ق، 1376 ش.‏ .

موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/03



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image